⭕️◻️اقتصاد رفتاری و انتخابات الکترونیک
🖌ابتدا اتفاقی که در انتخابات نظام پزشکی افتاد را تحلیل کرده و به این بهانه یک آموزه اشتباه اقتصاد کلاسیک را از منظر اقتصاد رفتاری مورد بررسی قرار میدهیم.
به تاریخ جمعه، 30 تیرماه 1396، انتخابات هیئت مدیره نظام پزشکی ها برگزار شد. از مدتها قبل وعده داده شده بود که انتخابات به هر دو صورت الکترونیک و حضوری برگزار خواهد شد و دکتر هاشمی وزیر بهداشت فرموده بودند: "حتی اگر اینترنت همه دنیا قطع شود انتخابات الکترونیک ملغی نخواهد شد." امّا اتفاقی که افتاد این بود که در میانه راه (یعنی ساعت 3 بعدازظهر جمعه) و بعد از اینکه تعدادی از آراء اخذ شده بودند اعلام شد که به علت مشکل فنی انتخابات الکترونیک ادامه نخواهد یافت و همه باید بصورت حضوری رای بدهند.
بیائیم و به اثرات رفاهی این اتفاق نگاهی بیاندازیم: بناست از طریق انتخابات، ترجیحات رای دهندگان آشکار شود. وزن همه افراد یکسان در نظر گرفته میشود و لذا هر فرد تنها یک رای و حق برابر با دیگر رایدهندگان دارد. رجحانهای هر کس که بیشتر اجرا شود رفاه او بیشتر تامین خواهد شد و بالعکس، کسی که رجحانهایش نادیده گرفته شود از نظر رفاهی بهره کمتری گرفته است.
بسیاری از افرادی که با توجه به وعده برگزاری انتخابات الکترونیک اقدام به مسافرت کردند، با لغو یکباره این امکان از حق خود محروم شدند. بعضی هم رای الکترونیک را داده بودند ولی رای آنها از بین رفت. از طرف دیگر تعداد زیادی هم بخاطر کمبود وقت یا تعلل از رای دادن محروم شدند و کسانی توانستند رای بدهند که حاضر به رفتن پای صندوقها شدند. با رهیافت استاندارد اقتصاد رفاه که نگاه کنیم افرادی که رای ندادند به دو دسته تقسیم می شوند: 1-آنها که بدلیل وعده وزیر برنامهای ریختند و برای همین نتوانستند رای بدهند و لذا وزارت بهداشت باید جبران این ظلم را بکند.
2- افرادی که تمایل داشتند الکترونیک رای بدهند و برنامه شان بدلیل وعده وزیر تغییری نکرده بود، اما حضوری هم رای ندادند. این به ذهن خطور میکند که افراد دسته دوم که حاضر نیستند برای استفاده از حق خود زحمت رفتن به پای صندوق را بکشند این انتخاب برایشان اهمیتی نداشته است و لذا ضربه رفاهی سنگینی به آنها وارد نشده است. مشابه این استدلال را اقتصاددانان کلاسیک در پرداختهای انتقالی و برنامههای رفاهی دولتی دارند. آنها میگویند که فرآیند دریافت کمک را انقدر سخت و زمانبر کنید تا کسانی که واقعا به آن نیاز ندارند منصرف شوند. به این سیاست، سیاست «غربالگری» گفته میشود.
امروزه به صراحت در ادبیات اقتصادرفتاری استفاده از سیاست غربالگری مورد اشکال واقع شده است و یک ظلم آشکار به حقوق افراد دانسته میشود. افراد بیشتر از آنکه بهدلیل عدم نیاز از دریافت خدمات منصرف شوند بخاطر سوگیریهای رفتاری مثل تعلل(Procrastination) یا عدم برنامهریزی درست(Planning Fallacy) از دریافت خدمات منصرف میشوند. (به عبارتی مجبور به انصراف میشوند)
«به دلیل ضعفهای جسمانی، تعلل در تکمیل فرم تقاضا، عدم رغبت به آن به خاطر کسلکننده بودن و پردردسر بودن فرایند تکمیل تقاضا، یا ناتوانی در درک مقررات ناظر بر برنامهرفاهی دولت، غربالگری نمیتواند روش کارآمدی باشد. آنوقت میتوان گفت که افراد شرکت نکرده در برنامه رفاهی دولت آن کسانی نیستند که کمترین ارزش را برای آن برنامه قائل هستند بلکه کسانی هستند که کمترین شناخت و درک از مقررات موضوعه را دارند یا کسانی هستند که بزرگترین مشکل تعلل را دارند. در برخی موارد، همچون برنامههای پرداختهای انتقالی، این افرادِ جا مانده ممکن است همان جمعیت هدف در برنامه رفاهی دولت باشند. »(از کتاب سیاستگذاری و انتخاب: اقتصادبخش عمومی از دریچه اقتصاد رفتاری/ترجمه مصطفی نصراصفهانی/انتشارات سازمان برنامه و بودجه)
بنابراین مشکل انتخابات نظام پزشکیها نه تنها به این خاطر که رای عده ای از بین رفت و عدهای هم بر اساس قول دادهشده برنامه ریزی کرده بودند(مثلا به مسافرت رفتند) و اکنون خلف وعده اتفاق افتاد یک کژمنشی(Moral Hazard) بود و وزارت بهداشت باید این کژمنشی را جبران کند، بلکه بر اساس آنچه مرزهای دانش اقتصاد رفتاری میگوید نتیجه انتخابات چندان آشکارکننده ترجیحات جامعه هدف نبوده و برای اعمال در دنیای واقعی اعتبار بالایی هم ندارد.
با توجه به ثبت کد نظام پزشکی رای دهندگان، بهترین تجویز در قبال مسأله مذکور برگزاری انتخابات (ترجیحاالکترونیک) برای کسانی است که نتوانستند در روز انتخابات حضوری رای بدهند. در حالت کلی باید آسانترین روش برای رأیگیری انتخاب شود. این سیاستگذار است که نیاز به دانستن و اجرای نظر واقعی رایدهندگان دارد! نباید اشخاص را برای گرفتن حقشان به زحمت انداخت.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
https://t.iss.one/BehavioralEconomicsAndFinance
🖌ابتدا اتفاقی که در انتخابات نظام پزشکی افتاد را تحلیل کرده و به این بهانه یک آموزه اشتباه اقتصاد کلاسیک را از منظر اقتصاد رفتاری مورد بررسی قرار میدهیم.
به تاریخ جمعه، 30 تیرماه 1396، انتخابات هیئت مدیره نظام پزشکی ها برگزار شد. از مدتها قبل وعده داده شده بود که انتخابات به هر دو صورت الکترونیک و حضوری برگزار خواهد شد و دکتر هاشمی وزیر بهداشت فرموده بودند: "حتی اگر اینترنت همه دنیا قطع شود انتخابات الکترونیک ملغی نخواهد شد." امّا اتفاقی که افتاد این بود که در میانه راه (یعنی ساعت 3 بعدازظهر جمعه) و بعد از اینکه تعدادی از آراء اخذ شده بودند اعلام شد که به علت مشکل فنی انتخابات الکترونیک ادامه نخواهد یافت و همه باید بصورت حضوری رای بدهند.
بیائیم و به اثرات رفاهی این اتفاق نگاهی بیاندازیم: بناست از طریق انتخابات، ترجیحات رای دهندگان آشکار شود. وزن همه افراد یکسان در نظر گرفته میشود و لذا هر فرد تنها یک رای و حق برابر با دیگر رایدهندگان دارد. رجحانهای هر کس که بیشتر اجرا شود رفاه او بیشتر تامین خواهد شد و بالعکس، کسی که رجحانهایش نادیده گرفته شود از نظر رفاهی بهره کمتری گرفته است.
بسیاری از افرادی که با توجه به وعده برگزاری انتخابات الکترونیک اقدام به مسافرت کردند، با لغو یکباره این امکان از حق خود محروم شدند. بعضی هم رای الکترونیک را داده بودند ولی رای آنها از بین رفت. از طرف دیگر تعداد زیادی هم بخاطر کمبود وقت یا تعلل از رای دادن محروم شدند و کسانی توانستند رای بدهند که حاضر به رفتن پای صندوقها شدند. با رهیافت استاندارد اقتصاد رفاه که نگاه کنیم افرادی که رای ندادند به دو دسته تقسیم می شوند: 1-آنها که بدلیل وعده وزیر برنامهای ریختند و برای همین نتوانستند رای بدهند و لذا وزارت بهداشت باید جبران این ظلم را بکند.
2- افرادی که تمایل داشتند الکترونیک رای بدهند و برنامه شان بدلیل وعده وزیر تغییری نکرده بود، اما حضوری هم رای ندادند. این به ذهن خطور میکند که افراد دسته دوم که حاضر نیستند برای استفاده از حق خود زحمت رفتن به پای صندوق را بکشند این انتخاب برایشان اهمیتی نداشته است و لذا ضربه رفاهی سنگینی به آنها وارد نشده است. مشابه این استدلال را اقتصاددانان کلاسیک در پرداختهای انتقالی و برنامههای رفاهی دولتی دارند. آنها میگویند که فرآیند دریافت کمک را انقدر سخت و زمانبر کنید تا کسانی که واقعا به آن نیاز ندارند منصرف شوند. به این سیاست، سیاست «غربالگری» گفته میشود.
امروزه به صراحت در ادبیات اقتصادرفتاری استفاده از سیاست غربالگری مورد اشکال واقع شده است و یک ظلم آشکار به حقوق افراد دانسته میشود. افراد بیشتر از آنکه بهدلیل عدم نیاز از دریافت خدمات منصرف شوند بخاطر سوگیریهای رفتاری مثل تعلل(Procrastination) یا عدم برنامهریزی درست(Planning Fallacy) از دریافت خدمات منصرف میشوند. (به عبارتی مجبور به انصراف میشوند)
«به دلیل ضعفهای جسمانی، تعلل در تکمیل فرم تقاضا، عدم رغبت به آن به خاطر کسلکننده بودن و پردردسر بودن فرایند تکمیل تقاضا، یا ناتوانی در درک مقررات ناظر بر برنامهرفاهی دولت، غربالگری نمیتواند روش کارآمدی باشد. آنوقت میتوان گفت که افراد شرکت نکرده در برنامه رفاهی دولت آن کسانی نیستند که کمترین ارزش را برای آن برنامه قائل هستند بلکه کسانی هستند که کمترین شناخت و درک از مقررات موضوعه را دارند یا کسانی هستند که بزرگترین مشکل تعلل را دارند. در برخی موارد، همچون برنامههای پرداختهای انتقالی، این افرادِ جا مانده ممکن است همان جمعیت هدف در برنامه رفاهی دولت باشند. »(از کتاب سیاستگذاری و انتخاب: اقتصادبخش عمومی از دریچه اقتصاد رفتاری/ترجمه مصطفی نصراصفهانی/انتشارات سازمان برنامه و بودجه)
بنابراین مشکل انتخابات نظام پزشکیها نه تنها به این خاطر که رای عده ای از بین رفت و عدهای هم بر اساس قول دادهشده برنامه ریزی کرده بودند(مثلا به مسافرت رفتند) و اکنون خلف وعده اتفاق افتاد یک کژمنشی(Moral Hazard) بود و وزارت بهداشت باید این کژمنشی را جبران کند، بلکه بر اساس آنچه مرزهای دانش اقتصاد رفتاری میگوید نتیجه انتخابات چندان آشکارکننده ترجیحات جامعه هدف نبوده و برای اعمال در دنیای واقعی اعتبار بالایی هم ندارد.
با توجه به ثبت کد نظام پزشکی رای دهندگان، بهترین تجویز در قبال مسأله مذکور برگزاری انتخابات (ترجیحاالکترونیک) برای کسانی است که نتوانستند در روز انتخابات حضوری رای بدهند. در حالت کلی باید آسانترین روش برای رأیگیری انتخاب شود. این سیاستگذار است که نیاز به دانستن و اجرای نظر واقعی رایدهندگان دارد! نباید اشخاص را برای گرفتن حقشان به زحمت انداخت.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
https://t.iss.one/BehavioralEconomicsAndFinance
Telegram
اقتصاد رفتاری
کانال تلگرامی دکتر مصطفی نصراصفهانی|موسسه بینشهای رفتاری
اقتصاد رفتاری
⭕️◻️اثر موقعیت نادرست نام انگلیسی: Disposition effect دیگر ترجمهها در فارسی: اثر تمایلی سوگیریهای رفتاری مرتبط: -صورتبندی -ترجیحات وابسته به مرجع ◽️تعریف: این سوگیری به تمایل سرمایهگذاران به حفظ دارایی در موقعیت ضرر و فروش دارایی در موقعیت سود اشاره…
⭕️◻️اثر موقعیت نادرست:
نگهداری طولانی مدت سرمایهگذاریهای ضعیف و فروش زودهنگام سرمایهگذاریهای موفق.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
نگهداری طولانی مدت سرمایهگذاریهای ضعیف و فروش زودهنگام سرمایهگذاریهای موفق.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
Forwarded from اسلامی بیدگلی
کانون نهادهای سرمایهگذاری با همکاری دانشگاه شریف و موسسه Coachingourselves و طبق برنامهٔ هِنری مینتزبرگ برگزار میکند:
مدرسه تابستانی «توسعه مهارتهای مدیریتی و رهبری
ثبتنام:
۰۲۱_۸۸۳۴۹۴۴۴
@nymkat
مدرسه تابستانی «توسعه مهارتهای مدیریتی و رهبری
ثبتنام:
۰۲۱_۸۸۳۴۹۴۴۴
@nymkat
⭕️◻️سوگیری خود اسنادی
نام انگلیسی: self-attribution
سوگیری های رفتاری مرتبط:
-تصدیق
-فرااعتمادی
صحبتهای یکی از آقازادهها مبنی بر داشتن #ژن_خوب به عنوان عامل موفقیت باعث شد تا نگارنده مناسب بداند یکی از سوگیری های رفتاری را که با این اتفاق مرتبط است برای شما مخاطبین عزیز کانال اقتصاد رفتاری توضیح بدهد😁
به بهانه #ژن_خوب قسمت:(1)
این سوگیری «خوداسنادی» چنانچه از اسمش هم قابل حدس است(و باید به اساتیدی که این معادل زیبا را انتخاب کرده اند دست مریزاد گفت) به معنای نسبت دادن موفقیتهای تصادفی به ویژگیهای ذاتی خود است.
«این سوگیری شناختی باعث میشود که شخص موفقیتهای خود را به ویژگیهای ذاتی خود و شکستهای خود را به عوامل محیطی نسبت بدهد. مثلا اگر در امتحان نمره خوبی بگیرد آن را به ویژگیهای ذاتی خودش نسبت میدهد امّا اگر نمره بدی بگیرد آن را تقصیر استاد و یا نحوه تصحیح او و یا دیگر شرایط بدِ محیطی میداند.»(از کتاب هنر سرمایهگذاری نوشته مصطفی نصراصفهانی)
برای اینکه مثل این آقازاده محترم دچار این سوگیری(که کاملا طبیعی است) نشویم یکی از روشهای اصولی، دست به دامن «عینیت» و «آزمایش» شدن است. مثلا برویم و از ایشان آزمون هوش(شامل آزمونهای IQ و EQ و...) بگیریم.
حرف از ژن و ویژگیهای ذاتی که میشود باید اثر «یارانههای اجتماعی پیدا و پنهان» را و اثر #وابستگی_به_مسیر را حذف کرد تا آنچه جوهر اصلی شخص است کشف شود.
⭕️⭕️تجویز رفتاری:
هرگاه این احساس در شما ایجاد شد این سوال را از خودتان بپرسید و آزاداندیشانه به آن پاسخ بدهید:
«اگر محیط به شکل دیگری بود عملکرد من به چه صورت میشد؟»
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
نام انگلیسی: self-attribution
سوگیری های رفتاری مرتبط:
-تصدیق
-فرااعتمادی
صحبتهای یکی از آقازادهها مبنی بر داشتن #ژن_خوب به عنوان عامل موفقیت باعث شد تا نگارنده مناسب بداند یکی از سوگیری های رفتاری را که با این اتفاق مرتبط است برای شما مخاطبین عزیز کانال اقتصاد رفتاری توضیح بدهد😁
به بهانه #ژن_خوب قسمت:(1)
این سوگیری «خوداسنادی» چنانچه از اسمش هم قابل حدس است(و باید به اساتیدی که این معادل زیبا را انتخاب کرده اند دست مریزاد گفت) به معنای نسبت دادن موفقیتهای تصادفی به ویژگیهای ذاتی خود است.
«این سوگیری شناختی باعث میشود که شخص موفقیتهای خود را به ویژگیهای ذاتی خود و شکستهای خود را به عوامل محیطی نسبت بدهد. مثلا اگر در امتحان نمره خوبی بگیرد آن را به ویژگیهای ذاتی خودش نسبت میدهد امّا اگر نمره بدی بگیرد آن را تقصیر استاد و یا نحوه تصحیح او و یا دیگر شرایط بدِ محیطی میداند.»(از کتاب هنر سرمایهگذاری نوشته مصطفی نصراصفهانی)
برای اینکه مثل این آقازاده محترم دچار این سوگیری(که کاملا طبیعی است) نشویم یکی از روشهای اصولی، دست به دامن «عینیت» و «آزمایش» شدن است. مثلا برویم و از ایشان آزمون هوش(شامل آزمونهای IQ و EQ و...) بگیریم.
حرف از ژن و ویژگیهای ذاتی که میشود باید اثر «یارانههای اجتماعی پیدا و پنهان» را و اثر #وابستگی_به_مسیر را حذف کرد تا آنچه جوهر اصلی شخص است کشف شود.
⭕️⭕️تجویز رفتاری:
هرگاه این احساس در شما ایجاد شد این سوال را از خودتان بپرسید و آزاداندیشانه به آن پاسخ بدهید:
«اگر محیط به شکل دیگری بود عملکرد من به چه صورت میشد؟»
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
اقتصاد رفتاری
🌺قال أمير المؤمنين عليه السلام للحسن عليه السلام: لا تلم إنسانا يطلب قوته، فمن عدم قوته كثر خطاياه، يا بني الفقير حقير لا يسمع كلامه، ولا يعرف مقامه، لو كان الفقير صادقا يسمونه كاذبا، ولو كان زاهدا يسمونه جاهلا، يا بني من ابتلى بالفقر ابتلي بأربع خصال: بالضعف…
☝🏼یکی از پستهای قدیمی در مورد گرداب فلاکت.
⭕️◻️«مارپیچ خوشبختی و گرداب فلاکت»: رهیافت اقتصادِ تکاملی به انباشت سرمایه
به بهانه #ژن_خوب قسمت(2)
◀️چرا آقازاده مذکور دچار چنین احساسی شده است؟
یکی از مباحثی که در اقتصاد رفتاریِ فقر بسیار مورد تأکید است، پویاییهای روانی فقر است. کسی که فقیر میشود ظرفیتهای روانیاش کاهش پیدا میکند، ریسکگریز میشود و افق برنامهریزیاش کوتاه مدت میشود. بهطور مشابه، مشکلات جسمی هم پیدا میکند. بالتبع بعد از مدتی روابط اجتماعیاش هم کمتعداد و کمکیفیت میشود و مهارتهای انسانی و اجتماعیاش هم رو به افول میگذارد. به عبارتی، اگر در هنگام شروع مسابقه در نقطه پائینتری قرار گرفته باشی، هر روز به صورت تصاعدی پائین و پائینتر خواهی رفت. (کادالفقر ان یکون کفرا) به این پدیده میتوان گفت گرداب فلاکت.
بالعکس، اگر در نقطه شروع مسابقه به دلایلی کاملا تصادفی در نقطه بالاتری قرار گرفته باشی به سرعت و به شتاب از بقیه جلو خواهی زد. وقتی ثروتت (به دلایلی مشروع یا نامشروع) بیشتر بشود، جنبههای روانیات هم تقویت میشود، جسمت هم قوی میشود همه تو را در صورت و سیرت زیبا میبینند، مهارتهای انسانی و اجتماعیات بهبود پیدا میکند و حتی از نظر رفتارهای دینی هم بهتر عمل میکنی(من کرمت علیه نفسه لم یهنها بالمعصیه). به این پدیده میتوان گفت مارپیچ سعادت.
بنابراین طبیعی است که آقازاده مذکور خودش را برتر حس کند، چون با تلاشی بسیار کمتر نتیجه بسیار بهتری میگیرد، همه او را در صورت و سیرت زیبا توصیف میکنند و در مقایسه با همردیفهای خود ظرفیتهای بالفعلشده بیشتری دارد.
پ.ن: اثرات مثبت ثروت وقتی قدرش دانسته شود و بدرستی از آن استفاده شود بیشتر هم میشود. مارپیچ و گردابی که در بالا توصیف شدند عموما صادق هستند و یک «مدل» از دنیای واقعی است که ممکن است استثنائاتی هم داشته باشد.
پ.ن.۲: ما به این پدیده مارپیچ و گرداب بیشتر از منظر روانشناختی نگاه کردیم. در دنیای واقعی جنبههای اجتماعی و اقتصادی بسیار قدرتمندی این مارپیچ و گرداب را بیشتر هم تقویت میکند.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAnalysis
به بهانه #ژن_خوب قسمت(2)
◀️چرا آقازاده مذکور دچار چنین احساسی شده است؟
یکی از مباحثی که در اقتصاد رفتاریِ فقر بسیار مورد تأکید است، پویاییهای روانی فقر است. کسی که فقیر میشود ظرفیتهای روانیاش کاهش پیدا میکند، ریسکگریز میشود و افق برنامهریزیاش کوتاه مدت میشود. بهطور مشابه، مشکلات جسمی هم پیدا میکند. بالتبع بعد از مدتی روابط اجتماعیاش هم کمتعداد و کمکیفیت میشود و مهارتهای انسانی و اجتماعیاش هم رو به افول میگذارد. به عبارتی، اگر در هنگام شروع مسابقه در نقطه پائینتری قرار گرفته باشی، هر روز به صورت تصاعدی پائین و پائینتر خواهی رفت. (کادالفقر ان یکون کفرا) به این پدیده میتوان گفت گرداب فلاکت.
بالعکس، اگر در نقطه شروع مسابقه به دلایلی کاملا تصادفی در نقطه بالاتری قرار گرفته باشی به سرعت و به شتاب از بقیه جلو خواهی زد. وقتی ثروتت (به دلایلی مشروع یا نامشروع) بیشتر بشود، جنبههای روانیات هم تقویت میشود، جسمت هم قوی میشود همه تو را در صورت و سیرت زیبا میبینند، مهارتهای انسانی و اجتماعیات بهبود پیدا میکند و حتی از نظر رفتارهای دینی هم بهتر عمل میکنی(من کرمت علیه نفسه لم یهنها بالمعصیه). به این پدیده میتوان گفت مارپیچ سعادت.
بنابراین طبیعی است که آقازاده مذکور خودش را برتر حس کند، چون با تلاشی بسیار کمتر نتیجه بسیار بهتری میگیرد، همه او را در صورت و سیرت زیبا توصیف میکنند و در مقایسه با همردیفهای خود ظرفیتهای بالفعلشده بیشتری دارد.
پ.ن: اثرات مثبت ثروت وقتی قدرش دانسته شود و بدرستی از آن استفاده شود بیشتر هم میشود. مارپیچ و گردابی که در بالا توصیف شدند عموما صادق هستند و یک «مدل» از دنیای واقعی است که ممکن است استثنائاتی هم داشته باشد.
پ.ن.۲: ما به این پدیده مارپیچ و گرداب بیشتر از منظر روانشناختی نگاه کردیم. در دنیای واقعی جنبههای اجتماعی و اقتصادی بسیار قدرتمندی این مارپیچ و گرداب را بیشتر هم تقویت میکند.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAnalysis
⭕️◻️اثر دانینگ-کروگر:
رابطه اعتماد بنفس با تجربه در انجام کار.
(محور افقی میزان تخصص است و محور عمودی میزان اعتماد بنفس.)
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAnalysis
رابطه اعتماد بنفس با تجربه در انجام کار.
(محور افقی میزان تخصص است و محور عمودی میزان اعتماد بنفس.)
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAnalysis
اقتصاد رفتاری
⭕️◻️اثر دانینگ-کروگر: رابطه اعتماد بنفس با تجربه در انجام کار. (محور افقی میزان تخصص است و محور عمودی میزان اعتماد بنفس.) ✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری: @BehavioralEconomicsAnalysis
⭕️◻️امام رضا (ع):
از نشانههای فهم، بردباری و خاموشی است.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری سالروز میلاد ایشان را تبریک میگوید:
@BehavioralEconomicsAnalysis
از نشانههای فهم، بردباری و خاموشی است.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری سالروز میلاد ایشان را تبریک میگوید:
@BehavioralEconomicsAnalysis
⭕️◻️اثر آیکیا
نام انگلیسی: Ikea Effect
سوگیریهای رفتاری مرتبط:
-هزینه برگشتناپذیر
-تغییر گریزی
-اثر مالکیت
-حسابداری ذهنی
-بازیوار سازی
◽️ریشه و علّت نامگذاری:
آیکیا یک شرکت سوئدی است که اثاثیه منزل تولید میکند. خلاقیت این شرکت در این است که وسایل را کمحجم کرده و آنها را بصورت مکعبهایی در میآورد که حمل و نقل و انبار آنها را راحت میکند. از طرف دیگر مشتری باید طبق دستور العمل داخل جعبه آن را سرِ هم کند.
فرایند ذهنی ما پس از انجام کار سختی که منجر به خروجی ملموسی می شود و سختی ها و مشقتهای ما در این بدست آوردن که در حافظه و ذهنمان می ماند، اثری ایجاد می کند که دیگر به راحتی نمی توانیم از خیر و یا شر خروجیهای آن بگذریم.
وقتی شما اثاثیه منزلتان را خود بسازید از هر اثاثیه گران قیمتی که بصورت حاضری و آماده بخرید برایتان با ارزش تر می شود و از دست دادن آن سختتر و گاهی غیر ممکن است.
یا مثلا اگر لباس بافتنی داشته باشید که خود آن را بافته اید هرچند ممکن است از مد افتاده و کهنه شود ولی ارزشش نزد شما با لباس حاضری که هم زمان با آن تهیه کردهاید فرق کند و حاضر به از دست دادنش نیستید.
یا مثلا مهندسین در تهیه برنامهای نرمافزاری یا در خصوص پیکرهبندی ساختار شبکهها و یا طراحی قالبهای ساخت و تولید یا بنا نهادن سیستم و ساختار و برنامهریزی و استراتژی و.... دچار این اثر میشوند.
برای اقتصاددادان در مورد مدلسازیهای پیچیده ممکن است این اثر بروز کند. همچنین کسانی که سالهای طولانی صرف پرداختن به مکتبی خاص کردهاند امکان دل کندن از آن آموزهها برایشان سخت است. تصور کنید اقتصاددانان کلاسیک که عمرشان را صرف یادگیری انواع خاصی از مدلهای ریاضی و تعادلی کرده اند بخواهند همه آن آموختهها را دور بریزند!
در خصوص مدیران هم این مشکل وجود دارد: گاهی مدیری که موسس شرکت بوده حاضر به تغییر به هیچ عنوان نیست و همین مقاومت باعث حذف شرکت از چرخه کسب و کار می شود و یا یا وابستگی خاص به تجهیزات و یا نفرات و هرچیزی که برای بدست آوردنش متحمل سختی و کاربیشتری شده است دل کندن از آن موضوع و تن دادن به تغییر را سخت می کند و نمونه های بسیاری از حذف ها و عقب ماندن ها و از بین رفتنها ریشه در این اثر دارد.
⭕️⭕️تجویز رفتاری:
با توجه به اینکه اثر آیکیا یکی از حالات خاص دام هزینه برگشتناپذیر است تمامی تجویزهایی که در مورد آن اثر انجام شد اینجا نیز کاربرد دارد. امّا میتوان چند تکنیک کاربردی دیگر را هم اینجا اضافه کرد:
1-در آموزش مفاهیم روش غیرِ مستقیم را جایگزین روش مستقیم کنید. وقتی که شخص با تلاش خودش به جواب یک مسأله دست پیدا میکند بهخاطرسپاری آن بسیار سریعتر اتفاق میافتد.
2-وقتی میخواهید رفتارتان در خرج کردن دقت بیشتری پیدا کند، از پولهایی که با زحمت بیشتری به دست آوردهاید استفاده کنید. مثلا اگر قصد دارید یک میلیون تومان پول در بازار سهام سرمایهگذاری کنید، از پولی که هدیه گرفتهاید استفاده نکنید، بلکه یک میلیون را از پولی بردارید که با کار بدست آوردهاید. این باعث میشود احتیاط شما بیشتر شود.
3-وقتی میخواهید دیگران کاری که قول دادهاند انجام بدهند را بعدا فراموش نکنند فرآیند قول گرفتن را سختتر کنید؛ مثلا از آنها بخواهید تا قولشان را مکتوب کنند. البته مسلما بهتر است همزمان از تکنیک «پا لای در» هم استفاده شود تا شخص بخاطر سختی منصرف نشود. برای بهبود انتخابهایی که از طریق سیاست کنارهگیری(Opt-out Policy) انجام میشوند هم میتوان از این تکنیک استفاده کرد.
4- احساس تعلق به کارها یا چیزهایی که برایشان بیشتر زحمت کشیدهایم را میتوان برای لذتبخشتر کردن زندگی استفاده کرد. مثلا برای زیبایی، آرامش و سلامت خودتان وقت صرف کنید. سعی کنید باغچه و گلهای خانهتان را خودتان رسیدگی کنید. سعی کنید گاهی نظافت محیطتان را خودتان انجام بدهید. برای جذابترشدن همسرتان تلاش کنید. برای افزایش کارایی در کشورتان مشارکت فعال داشته باشید. برای بهبود زندگی در کره زمین کمی زحمت به خود بدهید.
5- مشارکت فعال مردم در سیاستگذاریهای بخش عمومی باعث احساس تعلق آنها و هم افزایی خواهد شد. مثلا شهرداریها یا دولت بهتر است مردم را در جریان جزییات بگذارند و از آنها کمک بگیرند.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
Https://t.iss.one/BehavioralEconomicsAndFinance
نام انگلیسی: Ikea Effect
سوگیریهای رفتاری مرتبط:
-هزینه برگشتناپذیر
-تغییر گریزی
-اثر مالکیت
-حسابداری ذهنی
-بازیوار سازی
◽️ریشه و علّت نامگذاری:
آیکیا یک شرکت سوئدی است که اثاثیه منزل تولید میکند. خلاقیت این شرکت در این است که وسایل را کمحجم کرده و آنها را بصورت مکعبهایی در میآورد که حمل و نقل و انبار آنها را راحت میکند. از طرف دیگر مشتری باید طبق دستور العمل داخل جعبه آن را سرِ هم کند.
فرایند ذهنی ما پس از انجام کار سختی که منجر به خروجی ملموسی می شود و سختی ها و مشقتهای ما در این بدست آوردن که در حافظه و ذهنمان می ماند، اثری ایجاد می کند که دیگر به راحتی نمی توانیم از خیر و یا شر خروجیهای آن بگذریم.
وقتی شما اثاثیه منزلتان را خود بسازید از هر اثاثیه گران قیمتی که بصورت حاضری و آماده بخرید برایتان با ارزش تر می شود و از دست دادن آن سختتر و گاهی غیر ممکن است.
یا مثلا اگر لباس بافتنی داشته باشید که خود آن را بافته اید هرچند ممکن است از مد افتاده و کهنه شود ولی ارزشش نزد شما با لباس حاضری که هم زمان با آن تهیه کردهاید فرق کند و حاضر به از دست دادنش نیستید.
یا مثلا مهندسین در تهیه برنامهای نرمافزاری یا در خصوص پیکرهبندی ساختار شبکهها و یا طراحی قالبهای ساخت و تولید یا بنا نهادن سیستم و ساختار و برنامهریزی و استراتژی و.... دچار این اثر میشوند.
برای اقتصاددادان در مورد مدلسازیهای پیچیده ممکن است این اثر بروز کند. همچنین کسانی که سالهای طولانی صرف پرداختن به مکتبی خاص کردهاند امکان دل کندن از آن آموزهها برایشان سخت است. تصور کنید اقتصاددانان کلاسیک که عمرشان را صرف یادگیری انواع خاصی از مدلهای ریاضی و تعادلی کرده اند بخواهند همه آن آموختهها را دور بریزند!
در خصوص مدیران هم این مشکل وجود دارد: گاهی مدیری که موسس شرکت بوده حاضر به تغییر به هیچ عنوان نیست و همین مقاومت باعث حذف شرکت از چرخه کسب و کار می شود و یا یا وابستگی خاص به تجهیزات و یا نفرات و هرچیزی که برای بدست آوردنش متحمل سختی و کاربیشتری شده است دل کندن از آن موضوع و تن دادن به تغییر را سخت می کند و نمونه های بسیاری از حذف ها و عقب ماندن ها و از بین رفتنها ریشه در این اثر دارد.
⭕️⭕️تجویز رفتاری:
با توجه به اینکه اثر آیکیا یکی از حالات خاص دام هزینه برگشتناپذیر است تمامی تجویزهایی که در مورد آن اثر انجام شد اینجا نیز کاربرد دارد. امّا میتوان چند تکنیک کاربردی دیگر را هم اینجا اضافه کرد:
1-در آموزش مفاهیم روش غیرِ مستقیم را جایگزین روش مستقیم کنید. وقتی که شخص با تلاش خودش به جواب یک مسأله دست پیدا میکند بهخاطرسپاری آن بسیار سریعتر اتفاق میافتد.
2-وقتی میخواهید رفتارتان در خرج کردن دقت بیشتری پیدا کند، از پولهایی که با زحمت بیشتری به دست آوردهاید استفاده کنید. مثلا اگر قصد دارید یک میلیون تومان پول در بازار سهام سرمایهگذاری کنید، از پولی که هدیه گرفتهاید استفاده نکنید، بلکه یک میلیون را از پولی بردارید که با کار بدست آوردهاید. این باعث میشود احتیاط شما بیشتر شود.
3-وقتی میخواهید دیگران کاری که قول دادهاند انجام بدهند را بعدا فراموش نکنند فرآیند قول گرفتن را سختتر کنید؛ مثلا از آنها بخواهید تا قولشان را مکتوب کنند. البته مسلما بهتر است همزمان از تکنیک «پا لای در» هم استفاده شود تا شخص بخاطر سختی منصرف نشود. برای بهبود انتخابهایی که از طریق سیاست کنارهگیری(Opt-out Policy) انجام میشوند هم میتوان از این تکنیک استفاده کرد.
4- احساس تعلق به کارها یا چیزهایی که برایشان بیشتر زحمت کشیدهایم را میتوان برای لذتبخشتر کردن زندگی استفاده کرد. مثلا برای زیبایی، آرامش و سلامت خودتان وقت صرف کنید. سعی کنید باغچه و گلهای خانهتان را خودتان رسیدگی کنید. سعی کنید گاهی نظافت محیطتان را خودتان انجام بدهید. برای جذابترشدن همسرتان تلاش کنید. برای افزایش کارایی در کشورتان مشارکت فعال داشته باشید. برای بهبود زندگی در کره زمین کمی زحمت به خود بدهید.
5- مشارکت فعال مردم در سیاستگذاریهای بخش عمومی باعث احساس تعلق آنها و هم افزایی خواهد شد. مثلا شهرداریها یا دولت بهتر است مردم را در جریان جزییات بگذارند و از آنها کمک بگیرند.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
Https://t.iss.one/BehavioralEconomicsAndFinance
Telegram
اقتصاد رفتاری
کانال تلگرامی دکتر مصطفی نصراصفهانی|موسسه بینشهای رفتاری
⭕️◻️بررسی امواج الیوت از دیدگاه رفتاری(قسمت اول)
✍️علی داوری
از دیرباز ریاضیات ارتباط تنگاتنگی با علوم اقتصادی و مالی داشته است. امروزه کمتر تحلیلی را می توان یافت که ردپایی از ریاضیات در آن یافت نشده باشد. بنابراین ریاضیات می تواند در تحلیل و تشریح و پیش بینی مسائل اقتصادی به کمک اقتصاددانان بیاید. تئوری آشوب یکی از مسائلی است که به تازگی وارد حوزه ریاضیات و فیزیک شده است. در واقع دیدگاه اصلی تئوری آشوب بیان می کند که در هر بی نظمی، یک نظم و انسجام وجود دارد. این تئوری نیز به بازار سرمایه راه یافته و در حوزه رفتارشناسی اقتصادی می توان با ایجاد تغییراتی در مقیاس مورد استفاده به یک نظم و ارتباط رفتاری دست یافت به طوری که با بزرگترکردن هر بخش از این ساختار و به نسبت معین همان ساختار نخستین بدست می آید که تجزیه و تحلیل این الگو کمک شایانی به پیش بینی رفتار قیمت می کند.
نظریه فراکتال(Fractal) که فرهنگستان زبان فارسی واژه برخال را برای آن انتخاب کرده است این تئوری را توضیح می دهد. در واقع برخال تصویر ریاضی از بی نظمی است. برخال شکل هندسی چند جزئی است که می توان آن را به قسمت هایی تقسیم کرد بطوریکه هر قسمت یک نمونه کوچک شده از کل شکل باشد. از ویژگی ها و حالت های خاص برخال ها می گذریم که خارج از بحث این مقاله است.
یکی از الگوهای برخال شناخته شده امواج الیوت(Elliott Wave) است. موج شماری امواج الیوت یکی از روش های تحلیل تکنیکال برای پیش بینی قیمت ها در بازار فارکس، سهام و دیگر بازارهای سرمایه است. تئوری امواج الیوت بر این پایه استوار است که تمام جهان بر اساس نظم آفریده شده و رفتار انسان ها نیز بر پایه نظم قرار دارد که این امواج قادر است این رفتار را شناسایی و در جهت پیش بینی قیمت ها گام بردارد.
الیوت معتقد بود که در هر جایی حتی به غیر از بازار سرمایه که فعالیت مردم به عنوان یک توده زیاد باشد به طوری که بر اساس اصول اولیه بازار رقابت کامل ورود و خروج یکی بر دیگری بی تاثیر باشد و هر فرد به تنهایی تعیین کننده نباشد، حرکت قیمت ها بر اساس قواعدی قابل پیش بینی صورت میگیرد و بازار سرمایه به عنوان یک بازار با رفتار جمعی سهام داران را می توان نمونه ای از چنین بازاری در نظرگرفت.
الیوت یازده نوع امواج را معرفی کرد و بیان کرد قیمت پیوسته در حال تکرار این الگوهاست. الگوی غالب الیوت شامل یک موج جنبشی پنج موجی و یک موج اصلاحی سه موجی است که یک چرخه کامل 8 موجی را تشکیل می دهد. نکته جالب و قابل توجه این است که با تغییر تایم فریم می توان امواج را در مقیاس کوچکتر و یابزرگتر مشاهده نمود که خود نمونه ای از برخال است.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
https://t.iss.one/BehavioralEconomicsAndFinance
✍️علی داوری
از دیرباز ریاضیات ارتباط تنگاتنگی با علوم اقتصادی و مالی داشته است. امروزه کمتر تحلیلی را می توان یافت که ردپایی از ریاضیات در آن یافت نشده باشد. بنابراین ریاضیات می تواند در تحلیل و تشریح و پیش بینی مسائل اقتصادی به کمک اقتصاددانان بیاید. تئوری آشوب یکی از مسائلی است که به تازگی وارد حوزه ریاضیات و فیزیک شده است. در واقع دیدگاه اصلی تئوری آشوب بیان می کند که در هر بی نظمی، یک نظم و انسجام وجود دارد. این تئوری نیز به بازار سرمایه راه یافته و در حوزه رفتارشناسی اقتصادی می توان با ایجاد تغییراتی در مقیاس مورد استفاده به یک نظم و ارتباط رفتاری دست یافت به طوری که با بزرگترکردن هر بخش از این ساختار و به نسبت معین همان ساختار نخستین بدست می آید که تجزیه و تحلیل این الگو کمک شایانی به پیش بینی رفتار قیمت می کند.
نظریه فراکتال(Fractal) که فرهنگستان زبان فارسی واژه برخال را برای آن انتخاب کرده است این تئوری را توضیح می دهد. در واقع برخال تصویر ریاضی از بی نظمی است. برخال شکل هندسی چند جزئی است که می توان آن را به قسمت هایی تقسیم کرد بطوریکه هر قسمت یک نمونه کوچک شده از کل شکل باشد. از ویژگی ها و حالت های خاص برخال ها می گذریم که خارج از بحث این مقاله است.
یکی از الگوهای برخال شناخته شده امواج الیوت(Elliott Wave) است. موج شماری امواج الیوت یکی از روش های تحلیل تکنیکال برای پیش بینی قیمت ها در بازار فارکس، سهام و دیگر بازارهای سرمایه است. تئوری امواج الیوت بر این پایه استوار است که تمام جهان بر اساس نظم آفریده شده و رفتار انسان ها نیز بر پایه نظم قرار دارد که این امواج قادر است این رفتار را شناسایی و در جهت پیش بینی قیمت ها گام بردارد.
الیوت معتقد بود که در هر جایی حتی به غیر از بازار سرمایه که فعالیت مردم به عنوان یک توده زیاد باشد به طوری که بر اساس اصول اولیه بازار رقابت کامل ورود و خروج یکی بر دیگری بی تاثیر باشد و هر فرد به تنهایی تعیین کننده نباشد، حرکت قیمت ها بر اساس قواعدی قابل پیش بینی صورت میگیرد و بازار سرمایه به عنوان یک بازار با رفتار جمعی سهام داران را می توان نمونه ای از چنین بازاری در نظرگرفت.
الیوت یازده نوع امواج را معرفی کرد و بیان کرد قیمت پیوسته در حال تکرار این الگوهاست. الگوی غالب الیوت شامل یک موج جنبشی پنج موجی و یک موج اصلاحی سه موجی است که یک چرخه کامل 8 موجی را تشکیل می دهد. نکته جالب و قابل توجه این است که با تغییر تایم فریم می توان امواج را در مقیاس کوچکتر و یابزرگتر مشاهده نمود که خود نمونه ای از برخال است.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
https://t.iss.one/BehavioralEconomicsAndFinance
Telegram
اقتصاد رفتاری
کانال تلگرامی دکتر مصطفی نصراصفهانی|موسسه بینشهای رفتاری
⭕️◻️وقتی که در تشکیل لیستها«منطق قدرت»(رابطه مداری) بیش از اندازه جایگزین «منطق حکمت» (ضابطه مداری) میشود...
در مورد اهمیت این دوگانه بعدا بیشتر صحبت خواهیم کرد.
@BehavioralEconomicsAndFinance
در مورد اهمیت این دوگانه بعدا بیشتر صحبت خواهیم کرد.
@BehavioralEconomicsAndFinance
Forwarded from موسسهمطالعاتی حامیان فردا
✅سومین دوره
مهارتافزایی مدیریتی
سازمانهای مردمنهاد
⭕️کارگاههای ۸ گانه/ ارائه مدرک از طرف موسسه مطالعاتی«حامیان فردا» و«دانشگاه شریف»
اطلاعات بیشتر:
021_77944397
و نیز @Araz70
☑️ @hamianefarda
مهارتافزایی مدیریتی
سازمانهای مردمنهاد
⭕️کارگاههای ۸ گانه/ ارائه مدرک از طرف موسسه مطالعاتی«حامیان فردا» و«دانشگاه شریف»
اطلاعات بیشتر:
021_77944397
و نیز @Araz70
☑️ @hamianefarda
⭕️◻️آیا این تخلف است؟
سوء استفاده از #توجه_محدود مردم...
باید برای مدیریت این جنبهها چارهای اندیشید!
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
سوء استفاده از #توجه_محدود مردم...
باید برای مدیریت این جنبهها چارهای اندیشید!
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
اقتصاد رفتاری via @vote
⭕️◻️با توجه به سوء استفاده از سوگیریهای رفتاری مردم توسط بعضی بنگاهها (مثل اپراتورهای تلفن همراه) باید چه چارهای اندیشید؟
هم قوانین باید اصلاح شوند و اجرای قوانین پیگیری شود. – 180
👍👍👍👍👍👍👍 67%
احتیاجی به دخالت سیاستگذار نیست، خودبه خود این مسائل با رقابت و شفافیت حل خواهد شد. – 55
👍👍 20%
قوانین اصلاح شوند. – 18
👍 7%
قوانین در این مورد وجود دارد ولی باید اجرا شوند. – 16
👍 6%
👥 269 people voted so far.
هم قوانین باید اصلاح شوند و اجرای قوانین پیگیری شود. – 180
👍👍👍👍👍👍👍 67%
احتیاجی به دخالت سیاستگذار نیست، خودبه خود این مسائل با رقابت و شفافیت حل خواهد شد. – 55
👍👍 20%
قوانین اصلاح شوند. – 18
👍 7%
قوانین در این مورد وجود دارد ولی باید اجرا شوند. – 16
👍 6%
👥 269 people voted so far.
⭕️◻️لزوم ترویج مشاورههای رفتاری در بین سرمایهگذاران
احساسات، هیجانات و سوگیریهای رفتاری یکی از علل اصلی بازدهی پائین سرمایهگذاریهای ما هستند. بسیاری از افراد را میبینیم که از نظر سطح دانش مالی و اقتصادی برابر هستند، امّا بازدهی سرمایهگذاری آنها بشدت متفاوت است. این تفاوت تا حد زیادی از طریق سوگیریهای رفتاری قابل توضیح است. مالی رفتاری با مطالعه این سوگیریها و نحوه مدیریت آنها کمک میکند سرمایهگذاران سرمایهگذاریهای بهتری داشته باشند.
همه سوگیریها در همه افراد شدت و ضعف یکسانی ندارند. بنابراین کافی است بجای اینکه کل دانش مالی رفتاری را مسلط بشویم، سوگیریهایی که در ما شدت بیشتری دارند را شناسایی کرده و برای مهار آنها به روشی علمی تلاش کنیم. شناسایی سوگیریها و نوع شخصیت هر سرمایهگذار کاری حرفهای است که باید توسط متخصصین مالی رفتاری صورت پذیرد.
متأسفانه بعضا دیده شده است که بعضی افراد دورههای روانشناسی سرمایهگذاری برگزار میکنند و منبع دوره آموزشی را «تجربیات شخصی مدرس» عنوان میکنند! بدتر از همه اینکه این دورهها در نهادهای دولتی که نقش سیاستگذاری برای بازار سرمایه را به عهده دارند هم برگزار میشود.
برای لمس عمق فاجعه تصور کنید که کسی مطب پزشکی یا روانشناسی بزند و وقتی از او سوال کنند که بر چه اساسی صحبت میکنی بگوید «براساس تجربیات شخصیام»!! جالب اینجاست که در استفاده از لفظ روانشناسی سرمایهگذاری(Investing psychology) هم اشتباه کرده و بجایش از لفظ «روانشناسی بازار» (Market Sentiment) استفاده میکنند، در حالیکه دومی به بازار به عنوان یک کلّیت نگاه میکند و اصلا وارد جزئیات احساسات افراد نمیشود!
در مجموع میتوان گفت اوّلا استفاده از مشاوره متخصصان مالی رفتاری برای سرمایهگذاران لازم است و ثانیا مراجعه به افراد غیر متخصص میتواند خطرناک باشد. در کشورهای غربی ارائه مشاورههای مالی رفتاری بسیار رواج پیدا کرده است در حالی که در ایران هنوز جای خود را پیدا نکرده است. در سطح کلان بهبود عملکرد افراد در بازار از یک طرف باعث جذابیت بیشتر بازار سرمایه و از طرف دیگر کارایی بیشتر آن بازار خواهد شد و لذا ترویج مشاورههای رفتاری از این بابت هم مهم است.
✔️با ما همراه باشید در کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-Q8B8UB9Y_eTw
احساسات، هیجانات و سوگیریهای رفتاری یکی از علل اصلی بازدهی پائین سرمایهگذاریهای ما هستند. بسیاری از افراد را میبینیم که از نظر سطح دانش مالی و اقتصادی برابر هستند، امّا بازدهی سرمایهگذاری آنها بشدت متفاوت است. این تفاوت تا حد زیادی از طریق سوگیریهای رفتاری قابل توضیح است. مالی رفتاری با مطالعه این سوگیریها و نحوه مدیریت آنها کمک میکند سرمایهگذاران سرمایهگذاریهای بهتری داشته باشند.
همه سوگیریها در همه افراد شدت و ضعف یکسانی ندارند. بنابراین کافی است بجای اینکه کل دانش مالی رفتاری را مسلط بشویم، سوگیریهایی که در ما شدت بیشتری دارند را شناسایی کرده و برای مهار آنها به روشی علمی تلاش کنیم. شناسایی سوگیریها و نوع شخصیت هر سرمایهگذار کاری حرفهای است که باید توسط متخصصین مالی رفتاری صورت پذیرد.
متأسفانه بعضا دیده شده است که بعضی افراد دورههای روانشناسی سرمایهگذاری برگزار میکنند و منبع دوره آموزشی را «تجربیات شخصی مدرس» عنوان میکنند! بدتر از همه اینکه این دورهها در نهادهای دولتی که نقش سیاستگذاری برای بازار سرمایه را به عهده دارند هم برگزار میشود.
برای لمس عمق فاجعه تصور کنید که کسی مطب پزشکی یا روانشناسی بزند و وقتی از او سوال کنند که بر چه اساسی صحبت میکنی بگوید «براساس تجربیات شخصیام»!! جالب اینجاست که در استفاده از لفظ روانشناسی سرمایهگذاری(Investing psychology) هم اشتباه کرده و بجایش از لفظ «روانشناسی بازار» (Market Sentiment) استفاده میکنند، در حالیکه دومی به بازار به عنوان یک کلّیت نگاه میکند و اصلا وارد جزئیات احساسات افراد نمیشود!
در مجموع میتوان گفت اوّلا استفاده از مشاوره متخصصان مالی رفتاری برای سرمایهگذاران لازم است و ثانیا مراجعه به افراد غیر متخصص میتواند خطرناک باشد. در کشورهای غربی ارائه مشاورههای مالی رفتاری بسیار رواج پیدا کرده است در حالی که در ایران هنوز جای خود را پیدا نکرده است. در سطح کلان بهبود عملکرد افراد در بازار از یک طرف باعث جذابیت بیشتر بازار سرمایه و از طرف دیگر کارایی بیشتر آن بازار خواهد شد و لذا ترویج مشاورههای رفتاری از این بابت هم مهم است.
✔️با ما همراه باشید در کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-Q8B8UB9Y_eTw
⭕️◻️تمدن و توحش
دو صحنه زیر را مقایسه کنید:
1- دهه هشتاد است و ماموران نیروی انتظامی برای دستگیری موتورسوارانی که از کلاه ایمنی استفاده نمیکنند پشت شمشادهای کنار خیابان مخفی میشوند تا آنها را غافلگیر کنند!!
2- در هر مغازه یا مکانی که دوربین مداربسته نصب شده است حتما یک نوشته وجود دارد که "در این مکان دوربین وجود دارد". در اتوبانها هم قبل از رسیدن به دوربین اعلام میشود.
از اولین صحنه توحش در ذوق میزند و از دومی بوی تمدن می آید.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-Q8B8UB9Y_eTw
دو صحنه زیر را مقایسه کنید:
1- دهه هشتاد است و ماموران نیروی انتظامی برای دستگیری موتورسوارانی که از کلاه ایمنی استفاده نمیکنند پشت شمشادهای کنار خیابان مخفی میشوند تا آنها را غافلگیر کنند!!
2- در هر مغازه یا مکانی که دوربین مداربسته نصب شده است حتما یک نوشته وجود دارد که "در این مکان دوربین وجود دارد". در اتوبانها هم قبل از رسیدن به دوربین اعلام میشود.
از اولین صحنه توحش در ذوق میزند و از دومی بوی تمدن می آید.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-Q8B8UB9Y_eTw
Forwarded from شرکت کارگزاری مفید
📚کارگاه هنرِ سرمایهگذاری
🔹4 جلسه (شروع از 30 مرداد)
🔹حضوری
🔹اطلاعات بیشتر :
https://goo.gl/RyvsQz
—---
@mofidsecurities
🔹4 جلسه (شروع از 30 مرداد)
🔹حضوری
🔹اطلاعات بیشتر :
https://goo.gl/RyvsQz
—---
@mofidsecurities
⭕️◻️قواعد رفتاری توسعه آفرین
این قسمت: مبارزه با نژادپرستی
یکی از موانع جدی در راه افزایش کارایی در جامعه، نگاه بسته و نژادپرستی است. چندی پیش پویشی برای اخراج افغانی ها از ایران به راه افتاده بود و استدلالشان این بود که این افراد بازار را برای ایرانیها خراب میکنند. به عبارتی آنها میخواستند در بازیای که در آن باخته بودند زیر میز بازی بزنند.
عدم پایبندی طرفین بازی به قواعد بازی نوعی نااطمینانی ایجاد میکند که بسیار مخرب است. در مورد مثال فوق، تا زمانی که افغانیها در کارایی از ما ضعیفتر باشند یا خدمات ارزان به ما میدهند به طور قانونی و غیرقانونی از حضور آنها در اقتصاد دفاع میکنیم، امّا به محض اینکه همان افراد سختکوش تبدیل به کارفرما شده و بازار ما را تهدید کردند دیگر وقت زدن زیر میز بازی است!! این نوع برخورد باعث میشود افغانهایی که توانایی بالاتری دارند از رشد و درآمد بیشتر باز بمانند و نتیجتا سرخورده شده و نیرویشان به مسیرهای غیربهینه و یا مخرب هدایت شود.
نژاد پرستی ممکن است خودش را در قالبهای مختلفی نشان بدهد، ولی در هر صورت بسیار مخرب است.
◽️بنابراین هر گاه مثلا مطلبی در فضای مجازی راجع به اعراب و توضیح با آبوتابِ تجاوزهای آنها به ایرانیان در صدر اسلام مشاهده کردیم از فوروارد کردن آن خودداری کنیم و به فرستنده هم نژادپرستانه بودن آن را گوشزد کنیم. چون اولا درصد زیادی از آنها کاملا دروغ هستند و ثانیا ترویجشان صرفا ترویج نژادپرستی است و هیچ فایده دیگری ندارد. اساسا ما با باور به اینکه مثلا اعراب بد هستند از آنها خواستهایم که با ما بد باشند!
◽️از حقوق اقلیتهایی که مورد ظلم قرار میگیرند دفاع کنیم.
◽️سعی کنیم قواعد بازی طوری باشد که رسیدن به هدف(مثلا رشد و توسعه اقتصادی کلان) محقق شود و در آن جنبههای نژادپرستانه را به حداقل ممکن برسانیم. اساسا قواعد بازی هرچه تعداد اهداف کمتری را بخواهد محقق کند موفقتر است و اولین اهدافی که باید کنار گذاشته شوند همین جنبههای نژادپرستانه است.
◽️بدانیم که حتی اگر نژادپرستی خوب هم باشد در عمل معیاری دقیق و عینی برای آن وجود ندارد. (به عنوان مثال آزمایشی را بیاد بیاورید که در آن نشان داده میشود که همه افراد رگههایی از دیگر نژادها را در ژن خود دارند)
◽️حتی اگر به دنبال برتری هستیم هم از روشهای خلاقانه میتوانیم آن را پیگیری کنیم. زدن زیر میز بازی برای رسیدن به برتری یک توحش و در بلندمدت منجر به نتیجه عکس است!
⭕️⭕️تجربههای جهانی
-بسیاری از مسئولان رده بالا در کشورهای غربی ایرانی هستند(از جاهای نیمه-امنیتی مثل ناسا گرفته تا پستهای سیاسی مثل وزیر و شهردار و...). اگر غربیها میخواستند نژادپرستانه برخورد کنند شاید شرایط طور دیگری میشد. دانش غرب را هم خارجیها به پیش میبرند. الان شهردار لندن یک مسلمان پاکستانی است! یکی از افتخارات ما ایرانیها شیخ بهایی است که در دوران صفویه از لبنان میآید به ایران و وزیر دربار امپراطوری صفوی میشود. مثالهای متنوع زیادی از این دست میتوانیم پیدا کنیم.
عرب و عجم و ترک و لر و کرد و بلوچ و هندی و افغانی و چینی و اروپایی و امریکایی و سرخپوست و.... بودن نباید چیزی را جابجا کند. زن بودن یا مرد بودن نباید باعث شود کسی که کارایی بیشتری دارد کنار گذاشته شود. لهجه و رنگ پوست و قد کوتاه و بلند و زیبایی و زشتی نباید باعث شود کسی به حق خود نرسد.
◽️به عنوان یک قاعده رفتاری توسعه آفرین بیائیم نژادپرستی را در خودمان مهار کنیم.
🔺🔺🔺پینوشت: منظور از قواعد رفتاری توسعهآفرین، قواعدی هستند که قابل تجویز به عامه مردم هستند و اگر همه مردم به آن قواعد عمل کنند توسعه خود-به-خود (بدون وابستگی به دولت) اتفاق خواهد افتاد.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-Q8B8UB9Y_eTw
این قسمت: مبارزه با نژادپرستی
یکی از موانع جدی در راه افزایش کارایی در جامعه، نگاه بسته و نژادپرستی است. چندی پیش پویشی برای اخراج افغانی ها از ایران به راه افتاده بود و استدلالشان این بود که این افراد بازار را برای ایرانیها خراب میکنند. به عبارتی آنها میخواستند در بازیای که در آن باخته بودند زیر میز بازی بزنند.
عدم پایبندی طرفین بازی به قواعد بازی نوعی نااطمینانی ایجاد میکند که بسیار مخرب است. در مورد مثال فوق، تا زمانی که افغانیها در کارایی از ما ضعیفتر باشند یا خدمات ارزان به ما میدهند به طور قانونی و غیرقانونی از حضور آنها در اقتصاد دفاع میکنیم، امّا به محض اینکه همان افراد سختکوش تبدیل به کارفرما شده و بازار ما را تهدید کردند دیگر وقت زدن زیر میز بازی است!! این نوع برخورد باعث میشود افغانهایی که توانایی بالاتری دارند از رشد و درآمد بیشتر باز بمانند و نتیجتا سرخورده شده و نیرویشان به مسیرهای غیربهینه و یا مخرب هدایت شود.
نژاد پرستی ممکن است خودش را در قالبهای مختلفی نشان بدهد، ولی در هر صورت بسیار مخرب است.
◽️بنابراین هر گاه مثلا مطلبی در فضای مجازی راجع به اعراب و توضیح با آبوتابِ تجاوزهای آنها به ایرانیان در صدر اسلام مشاهده کردیم از فوروارد کردن آن خودداری کنیم و به فرستنده هم نژادپرستانه بودن آن را گوشزد کنیم. چون اولا درصد زیادی از آنها کاملا دروغ هستند و ثانیا ترویجشان صرفا ترویج نژادپرستی است و هیچ فایده دیگری ندارد. اساسا ما با باور به اینکه مثلا اعراب بد هستند از آنها خواستهایم که با ما بد باشند!
◽️از حقوق اقلیتهایی که مورد ظلم قرار میگیرند دفاع کنیم.
◽️سعی کنیم قواعد بازی طوری باشد که رسیدن به هدف(مثلا رشد و توسعه اقتصادی کلان) محقق شود و در آن جنبههای نژادپرستانه را به حداقل ممکن برسانیم. اساسا قواعد بازی هرچه تعداد اهداف کمتری را بخواهد محقق کند موفقتر است و اولین اهدافی که باید کنار گذاشته شوند همین جنبههای نژادپرستانه است.
◽️بدانیم که حتی اگر نژادپرستی خوب هم باشد در عمل معیاری دقیق و عینی برای آن وجود ندارد. (به عنوان مثال آزمایشی را بیاد بیاورید که در آن نشان داده میشود که همه افراد رگههایی از دیگر نژادها را در ژن خود دارند)
◽️حتی اگر به دنبال برتری هستیم هم از روشهای خلاقانه میتوانیم آن را پیگیری کنیم. زدن زیر میز بازی برای رسیدن به برتری یک توحش و در بلندمدت منجر به نتیجه عکس است!
⭕️⭕️تجربههای جهانی
-بسیاری از مسئولان رده بالا در کشورهای غربی ایرانی هستند(از جاهای نیمه-امنیتی مثل ناسا گرفته تا پستهای سیاسی مثل وزیر و شهردار و...). اگر غربیها میخواستند نژادپرستانه برخورد کنند شاید شرایط طور دیگری میشد. دانش غرب را هم خارجیها به پیش میبرند. الان شهردار لندن یک مسلمان پاکستانی است! یکی از افتخارات ما ایرانیها شیخ بهایی است که در دوران صفویه از لبنان میآید به ایران و وزیر دربار امپراطوری صفوی میشود. مثالهای متنوع زیادی از این دست میتوانیم پیدا کنیم.
عرب و عجم و ترک و لر و کرد و بلوچ و هندی و افغانی و چینی و اروپایی و امریکایی و سرخپوست و.... بودن نباید چیزی را جابجا کند. زن بودن یا مرد بودن نباید باعث شود کسی که کارایی بیشتری دارد کنار گذاشته شود. لهجه و رنگ پوست و قد کوتاه و بلند و زیبایی و زشتی نباید باعث شود کسی به حق خود نرسد.
◽️به عنوان یک قاعده رفتاری توسعه آفرین بیائیم نژادپرستی را در خودمان مهار کنیم.
🔺🔺🔺پینوشت: منظور از قواعد رفتاری توسعهآفرین، قواعدی هستند که قابل تجویز به عامه مردم هستند و اگر همه مردم به آن قواعد عمل کنند توسعه خود-به-خود (بدون وابستگی به دولت) اتفاق خواهد افتاد.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-Q8B8UB9Y_eTw
⭕️◻️برسی امواج الیوت از دیدگاه رفتاری(قسمت دوم)
✍️علی داوری
قیمت هیچ گاه ثابت و به صورت خط مستقیم حرکت نمی کند، این رفتار معامله گران است که به چه سمتی آن را بکشاند. برتری سوگیری های متفاوت، دوره های سرمایه گذاری متفاوت و دیدگاه های متفاوت قیمت را به بازی می گیرد و این وظیفه یک تحلیل گر است که رفتار شناسی کند، در واقع تحلیل گر یک رفتار شناس است که معامله گر را یک فرد با عقلانیت کامل و با ویژگی منفعت طلبی می یابد، البته باید توجه شود که در حالات مختلف تریدرها آنچنان بر خود مسلط نیستند که رفتار عقلانی پیش بگیرند که این خود مسبب ایجاد سوگیری های مختلف میشود. سوگیری معمولا بدون آنکه شخص متوجه آن شود بر روی تصمیم او تاثیر میگذارد، باید توجه داشت که سوگیری ها می تواند هر معامله گری با هر میزان تجربه را دربرگیرد اما اینگونه سوگیری ها بیشتر افراد تازه وارد و معامله گران کم تجربه را دربرمیگیرد البته می توان با درک صحیحی از بازار متوجه اینگونه سوگیری ها شد و آن ها را کنترل کرد و مانع از دست رفتن سرمایه و یا کاهش سود و افزایش ضرر شد.
چگونگی شکل گیری امواج الیوت بر اساس رفتار و استراتژی های معامله گران
نحوه شکل گیری امواج جنبشی و اصلاحی از رفتار معامله گران نشئت می گیرد، به طوری که یک موج جنبشی از پنج موج تشکیل شده که موج یک، سه و پنج هم جهت رونداصلی و موج های دو و چهار در خلاف جهت روند قرار دارند. زمانی که معامله گران با رشد قیمت در موج یک و ایجاد سقف جدید مواجه می شوند کم کم قیمت را زیاد می بینند و شروع به عرضه می کنند زمانی که عرضه بیش از تقاضا می شود قیمت کاهش می یابد و موج دوم شکل میگیرد این روند ادامه دارد تا دوباره به تعادل برسد، از طرفی تقاضاکنندگان با مشاهده این کاهش قیمت انتظار کاهش بیشتری را ندارند و کم کم اقدام به خرید می کنند تا از قافله عقب نمانند، این اتفاق زمانی حاصل می شود که ما در ابتدای موج سوم جنبشی هستیم. به سرعت بر تعداد تقاضا کنندگان افزوده می شود. رفتار توده واری یا گله ای سبب می شود تعداد خریداران افزوده شده و همچنان بر قیمت افزوده شود و صف های خرید نمایان شود، معامله گران که حالا خود را در مقابل سقف قبلی می یابند اما با وجود افزایش حجم خرید انتظار ریزش را نمی بینند و این چنین سقف قبلی شکسته می شود. با شکسته شدن سقف قبلی عده ای که هنوز وارد معامله نشده اند با شکسته شدن مقاومت وارد سهم شده و افزایش قیمت را تشدید می کنند این روند ادامه می یابد تا کم کم معامله گران که از رشد قیمت بهره برده اند شروع به فروش می کنند تا از خطر ضرر احتمالی جلوگیری و سود بدست آمده را از دست ندهند. در مقاکه سوگیری فرا اعتمادی(over confidence) دارند اقدام به خرید با حجم های بالا می کنند و همچنان افق های بالاتری را پیش روی خود می بینند گروه دیگری که سوگیری دیر پذیری دارند نمیخواهند باور کنند که قیمت روند معکوس گرفته و همچنان بر انتخاب خود اصرار می ورزند در مقابل کم کم تریدرهای جدید قیمت را گران میبینند و بر اساس سوگیری ریسک گریزی ترجیح می دهند همچنان منتظر بمانند تا قیمت به مقدار دلخواه برسد، اینک در اوج قیمت موج سوم به پایان می رسد. همه این ها مجموعا سبب کاهش تقاضا و بالطبع کاهش میزان تقاضا می شود که نشانه هایی از آغاز موج چهارم است. با کم شدن تقاضا عرضه شدت می گیرد و رفتار توده وار صف های فروش را به راه می اندازد و قیمت شروع به افت می کند. با افت قیمت گروهی که نمی خواهند از قافله بالا رفتن قیمت عقب بمانند کم کم وارد میشوند موج چهارم به سرعت به پایان می رسد و موج پنج که هم جهت روند اصلی است زمانی آغاز می شود که معامله گرانی با سوگیری های متفاوت وارد صحنه می شوند. اتفاقات موج سوم دوباره تکرار می شوند اما با قدرتی کمتر و اینک شاهد پایان موج پنج جنبشی هستیم قیمت از نقطه آغازین فاصله گرفته و تقاضاها با کاهش روبرو میشود.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-Q8B8UB9Y_eTw
✍️علی داوری
قیمت هیچ گاه ثابت و به صورت خط مستقیم حرکت نمی کند، این رفتار معامله گران است که به چه سمتی آن را بکشاند. برتری سوگیری های متفاوت، دوره های سرمایه گذاری متفاوت و دیدگاه های متفاوت قیمت را به بازی می گیرد و این وظیفه یک تحلیل گر است که رفتار شناسی کند، در واقع تحلیل گر یک رفتار شناس است که معامله گر را یک فرد با عقلانیت کامل و با ویژگی منفعت طلبی می یابد، البته باید توجه شود که در حالات مختلف تریدرها آنچنان بر خود مسلط نیستند که رفتار عقلانی پیش بگیرند که این خود مسبب ایجاد سوگیری های مختلف میشود. سوگیری معمولا بدون آنکه شخص متوجه آن شود بر روی تصمیم او تاثیر میگذارد، باید توجه داشت که سوگیری ها می تواند هر معامله گری با هر میزان تجربه را دربرگیرد اما اینگونه سوگیری ها بیشتر افراد تازه وارد و معامله گران کم تجربه را دربرمیگیرد البته می توان با درک صحیحی از بازار متوجه اینگونه سوگیری ها شد و آن ها را کنترل کرد و مانع از دست رفتن سرمایه و یا کاهش سود و افزایش ضرر شد.
چگونگی شکل گیری امواج الیوت بر اساس رفتار و استراتژی های معامله گران
نحوه شکل گیری امواج جنبشی و اصلاحی از رفتار معامله گران نشئت می گیرد، به طوری که یک موج جنبشی از پنج موج تشکیل شده که موج یک، سه و پنج هم جهت رونداصلی و موج های دو و چهار در خلاف جهت روند قرار دارند. زمانی که معامله گران با رشد قیمت در موج یک و ایجاد سقف جدید مواجه می شوند کم کم قیمت را زیاد می بینند و شروع به عرضه می کنند زمانی که عرضه بیش از تقاضا می شود قیمت کاهش می یابد و موج دوم شکل میگیرد این روند ادامه دارد تا دوباره به تعادل برسد، از طرفی تقاضاکنندگان با مشاهده این کاهش قیمت انتظار کاهش بیشتری را ندارند و کم کم اقدام به خرید می کنند تا از قافله عقب نمانند، این اتفاق زمانی حاصل می شود که ما در ابتدای موج سوم جنبشی هستیم. به سرعت بر تعداد تقاضا کنندگان افزوده می شود. رفتار توده واری یا گله ای سبب می شود تعداد خریداران افزوده شده و همچنان بر قیمت افزوده شود و صف های خرید نمایان شود، معامله گران که حالا خود را در مقابل سقف قبلی می یابند اما با وجود افزایش حجم خرید انتظار ریزش را نمی بینند و این چنین سقف قبلی شکسته می شود. با شکسته شدن سقف قبلی عده ای که هنوز وارد معامله نشده اند با شکسته شدن مقاومت وارد سهم شده و افزایش قیمت را تشدید می کنند این روند ادامه می یابد تا کم کم معامله گران که از رشد قیمت بهره برده اند شروع به فروش می کنند تا از خطر ضرر احتمالی جلوگیری و سود بدست آمده را از دست ندهند. در مقاکه سوگیری فرا اعتمادی(over confidence) دارند اقدام به خرید با حجم های بالا می کنند و همچنان افق های بالاتری را پیش روی خود می بینند گروه دیگری که سوگیری دیر پذیری دارند نمیخواهند باور کنند که قیمت روند معکوس گرفته و همچنان بر انتخاب خود اصرار می ورزند در مقابل کم کم تریدرهای جدید قیمت را گران میبینند و بر اساس سوگیری ریسک گریزی ترجیح می دهند همچنان منتظر بمانند تا قیمت به مقدار دلخواه برسد، اینک در اوج قیمت موج سوم به پایان می رسد. همه این ها مجموعا سبب کاهش تقاضا و بالطبع کاهش میزان تقاضا می شود که نشانه هایی از آغاز موج چهارم است. با کم شدن تقاضا عرضه شدت می گیرد و رفتار توده وار صف های فروش را به راه می اندازد و قیمت شروع به افت می کند. با افت قیمت گروهی که نمی خواهند از قافله بالا رفتن قیمت عقب بمانند کم کم وارد میشوند موج چهارم به سرعت به پایان می رسد و موج پنج که هم جهت روند اصلی است زمانی آغاز می شود که معامله گرانی با سوگیری های متفاوت وارد صحنه می شوند. اتفاقات موج سوم دوباره تکرار می شوند اما با قدرتی کمتر و اینک شاهد پایان موج پنج جنبشی هستیم قیمت از نقطه آغازین فاصله گرفته و تقاضاها با کاهش روبرو میشود.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-Q8B8UB9Y_eTw
⭕️◻️ اثر صورتبندی
🖋نام انگلیسی: Framing Effect
🖍دیگر معادلگذاریها: چارچوببندی، قالببندی
📝سوگیریهای رفتاری مرتبط:
- حسابداری ذهنی
- اثر پیشفرض
- زیانگریزی
◽️تعریف: نحوه ارائه یا صورتبندی مسئله نوع پاسخی که مردم به مسئله میدهند را متأثر میکند. این سوگیری در واقع میگوید که نحوه نگاه به هر تصمیمی براحتی میتواند انتخابهای شما و دیگران را متأثر کند.
معمولا آدمها در مواجهه با چارچوبهای منفینگر ریسکپذیر شده و بالعکس اگر نوع بیان مسئله بصورت تأکید بر جنبههای مثبت پیامدهای ممکن باشد افراد ریسکگریز عمل میکنند. در آزمایشی که کانمن و تورسکی انجام دادند از دو گروه یک سوال واحد با دو بیان متفاوت پرسیده شد. از گروه اول این سوال پرسیده شده بود:
«اگر مجبور باشید در یک پروژه امدادی برای 600 نفر از بین روش1، که در آن حتما 200نفر نجات پیدا خواهند کرد، و روش2، که به احتمال 1/3 همه افراد نجات پیدا خواهد کرد و به احتمال 2/3 هیچکس نجات پیدا نمیکند، یکی را انتخاب کنید کدام را انتخاب میکنید؟»
از گروه دوم همان سوال با تمرکز به جنبههای منفی پرسیده شد:
«اگر مجبور باشید در یک پروژه امدادی برای 600 نفر از بین روش 1، که در آن حتما 400 نفر خواهند مرد، و روش2، که به احتمال 1/3 کسی نخواهد مرد و به احتمال 2/3 همه خواهند مرد، یکی را انتخاب کنید کدام را انتخاب میکنید؟»
جالب است علیرغم اینکه در هر دوسوال مسئله واقعا یکی است اما پاسخدهندگان گروه اول اکثرا گزینه1 را انتخاب کردند ولی پاسخدهندگان گروه دوم گزینه 2 (که گزینهای ریسکی است) را انتخاب کردند.
همه افراد دچار این سوگیری هستند و وقتی این اهمیت پیدا میکند که تصمیمات افراد در موضع سیاستگذاری کلان متأثر شود. (قبلا مثالی از همین اثر صورتبندی در بررسی بودجه 96 توسط مجلس شورای اسلامی در کانال اقتصاد رفتاری آوردهایم)
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-Q8B8UB9Y_eTw
🖋نام انگلیسی: Framing Effect
🖍دیگر معادلگذاریها: چارچوببندی، قالببندی
📝سوگیریهای رفتاری مرتبط:
- حسابداری ذهنی
- اثر پیشفرض
- زیانگریزی
◽️تعریف: نحوه ارائه یا صورتبندی مسئله نوع پاسخی که مردم به مسئله میدهند را متأثر میکند. این سوگیری در واقع میگوید که نحوه نگاه به هر تصمیمی براحتی میتواند انتخابهای شما و دیگران را متأثر کند.
معمولا آدمها در مواجهه با چارچوبهای منفینگر ریسکپذیر شده و بالعکس اگر نوع بیان مسئله بصورت تأکید بر جنبههای مثبت پیامدهای ممکن باشد افراد ریسکگریز عمل میکنند. در آزمایشی که کانمن و تورسکی انجام دادند از دو گروه یک سوال واحد با دو بیان متفاوت پرسیده شد. از گروه اول این سوال پرسیده شده بود:
«اگر مجبور باشید در یک پروژه امدادی برای 600 نفر از بین روش1، که در آن حتما 200نفر نجات پیدا خواهند کرد، و روش2، که به احتمال 1/3 همه افراد نجات پیدا خواهد کرد و به احتمال 2/3 هیچکس نجات پیدا نمیکند، یکی را انتخاب کنید کدام را انتخاب میکنید؟»
از گروه دوم همان سوال با تمرکز به جنبههای منفی پرسیده شد:
«اگر مجبور باشید در یک پروژه امدادی برای 600 نفر از بین روش 1، که در آن حتما 400 نفر خواهند مرد، و روش2، که به احتمال 1/3 کسی نخواهد مرد و به احتمال 2/3 همه خواهند مرد، یکی را انتخاب کنید کدام را انتخاب میکنید؟»
جالب است علیرغم اینکه در هر دوسوال مسئله واقعا یکی است اما پاسخدهندگان گروه اول اکثرا گزینه1 را انتخاب کردند ولی پاسخدهندگان گروه دوم گزینه 2 (که گزینهای ریسکی است) را انتخاب کردند.
همه افراد دچار این سوگیری هستند و وقتی این اهمیت پیدا میکند که تصمیمات افراد در موضع سیاستگذاری کلان متأثر شود. (قبلا مثالی از همین اثر صورتبندی در بررسی بودجه 96 توسط مجلس شورای اسلامی در کانال اقتصاد رفتاری آوردهایم)
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-Q8B8UB9Y_eTw
⭕️◻️سوگیری صورتبندی در بازار سهام
این قسمت: هدفگذاری درست
برای حل هر مسئلهای باید مناسبترین صورتبندی انتخاب شود. یکی از اشتباهات رایجی که بسیاری از معاملهگران در بازار سهام انجام میدهند این است که بجای اینکه تمرکزشان را روی اقبال بازار به سهم بگذارند روی ارزش بنیادی سهم تمرکز میکنند.
مسئله تصمیمگیری شما در بازار سهام این نیست که آیا یک شرکت در آینده بازار محصول خوبی خواهد داشت یا وضعیت اقتصاد بهبود خواهد یافت، بلکه مسئله شما در بازار سهام (بخصوص برای افقهای سرمایهگذاری کوتاهمدت) این است که بیشترین رشد قیمت را تجربه کنید و در کل با سود خوب و براحتی بتوانید از یک سهم مشخص خارج شوید.
ممکن است یک دارایی ارزش بنیادی بسیار پائینی داشته باشد ولی افزایش قیمت را تجربه کند چون مردم آن را تقاضا خواهند کرد. همچنین ممکن است سهمی هم ارزش بنیادی خوبی داشته باشد، افزایش قیمت را هم داشته باشد، امّا نقدشوندگی بالایی نداشته باشد و شما نتوانید در زمان مناسب از آن خارج شوید. بنابراین بسیار مهم است که شما صورت مسئله و هدف را به چه صورت تعریف کنید، پس سهمی بخرید که حتما از طریق سودسرمایه و یا از طریق سودتوزیعی در زمان مناسب شما را منتفع کند و همچنین نقدشوندگی بالا داشته باشد. صرف ارزش ذاتی بالا کافی نیست. صرف ایجاد سود کافی نیست.
اینکه صورت مسئله را به چه صورت تعریف کنید اثرات زیادی بر عملکرد شما دارد.
🖍هر کدام از سوگیریهای رفتاری به هزار روش ممکن است شما را گمراه کند که در بالا یکی از روشهای یکی از سوگیریها گفته شد.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-Q8B8UB9Y_eTw
این قسمت: هدفگذاری درست
برای حل هر مسئلهای باید مناسبترین صورتبندی انتخاب شود. یکی از اشتباهات رایجی که بسیاری از معاملهگران در بازار سهام انجام میدهند این است که بجای اینکه تمرکزشان را روی اقبال بازار به سهم بگذارند روی ارزش بنیادی سهم تمرکز میکنند.
مسئله تصمیمگیری شما در بازار سهام این نیست که آیا یک شرکت در آینده بازار محصول خوبی خواهد داشت یا وضعیت اقتصاد بهبود خواهد یافت، بلکه مسئله شما در بازار سهام (بخصوص برای افقهای سرمایهگذاری کوتاهمدت) این است که بیشترین رشد قیمت را تجربه کنید و در کل با سود خوب و براحتی بتوانید از یک سهم مشخص خارج شوید.
ممکن است یک دارایی ارزش بنیادی بسیار پائینی داشته باشد ولی افزایش قیمت را تجربه کند چون مردم آن را تقاضا خواهند کرد. همچنین ممکن است سهمی هم ارزش بنیادی خوبی داشته باشد، افزایش قیمت را هم داشته باشد، امّا نقدشوندگی بالایی نداشته باشد و شما نتوانید در زمان مناسب از آن خارج شوید. بنابراین بسیار مهم است که شما صورت مسئله و هدف را به چه صورت تعریف کنید، پس سهمی بخرید که حتما از طریق سودسرمایه و یا از طریق سودتوزیعی در زمان مناسب شما را منتفع کند و همچنین نقدشوندگی بالا داشته باشد. صرف ارزش ذاتی بالا کافی نیست. صرف ایجاد سود کافی نیست.
اینکه صورت مسئله را به چه صورت تعریف کنید اثرات زیادی بر عملکرد شما دارد.
🖍هر کدام از سوگیریهای رفتاری به هزار روش ممکن است شما را گمراه کند که در بالا یکی از روشهای یکی از سوگیریها گفته شد.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-Q8B8UB9Y_eTw