✅این شرکت با شعار وقت طلاست این ساعت زنگدار رو تولید کرده! یعنی اگر سر ساعتی که باید بیدار شید، بلند نشید اسکناسی که توی ساعت قرار دادید، جر واجر میشه! انتخاب کنید...
@BehavioralEconomicsAndFinance
@BehavioralEconomicsAndFinance
✅بازیهای رفتاری مردم ایران: "طول دادن تا انقضای زمان" (دول دادن)
-وقتی در ایران میخواهند کاری را نکنند بجای آنکه تکلیف شما را معلوم کنند جواب را به تعویق می اندازند(یا اینکه جواب مثبت میدهند ولی در عمل کاری نمیکنند) به این امید که از پیگیری خسته شوید و یا کلا فراموش کنید.
مثلا از دوستتان میخواهید که چیزی را برایتان ایمیل کند. اما او بجای آنکه بگوید این کار را نمیکنم یا بطور محترمانه بگوید تمایلی به این کار ندارم هر بار که شما را میبیند به شما میگوید: "ایمیل خواهم کرد". دوستی دارم که سه سال است به همین روش هر بار اینطور من را میپیچاند😂
حالا مثال فوق در مورد وقتی بود که چیزی درخواست کرده اید، اما در بسیاری موارد در جاهایی از اول برای تجاوز به حقوقتان(یا فرار از دادن حقتان) روی این مساله حساب میکنند. مثلا من در یکی از ادارات تقاضا کردم که شماره پیگیری نامه ای که بدستم نرسیده را بدهند تا از آن طریق بتوانم در اداره پست پیگیری کنم. کارمند قسمت پست آن اداره من را دو روز با خودش به بایگانی میبرد و نمایش بازی میکرد تا من را خسته کند. دست آخر همکارش به او زنگ زد و به او پیشنهاد داد که بدروغ بمن بگوید "نامه ات اصلا بصورت عادی ارسال شده و شماره پیگیری ندارد". من پیش مافوقش رفتم و گفتم بالاخره رسیدی در کار بوده است! اما شروع کرد به فحش و بد و بیراه که چقدر تو سمج هستی و امکان ندارد که بشود دیگر آن نامه را پیگیری کنی! من هم بعد از دو روز که انرژی ام گرفته شده بود بیخیال آن مسئله شدم چون نمیخواستم با "کل اداره" مذکور درگیر شوم.
کسانی که از روش فوق استفاده میکنند روی دو جنبه حساب کرده اند:1- اینکه بعضی چیزها بمرور زمان منقضی میشوند و یا فراموش میشوند. 2- اینکه افراد بعد از مدتی بقول کانمن دچار "ته کشیدگی" انرژی میشوند و پیگیری را رها میکنند.
همچنین چنین افرادی در واقع محافظه کار هم هستند و شجاعت نه گفتن ندارند و با این معطل کردن در واقع هزینه و ریسک را از خود دور میکنند و آنها را به گردن مخاطبشان می اندازند!
✅توصیه در قبال این بازی رفتاری:
برای فرار از این دام بنیادی ترین کار محتمل دانستن وقوع چنین بازی ای است. اما چند روش دیگر را هم بکار بگیرید:
1- به زبان بدن مخاطبتان توجه کنید. آدمها ممکن است با زبان راحت دروغ بگویند اما زبان بدن بسیاری مواقع کمک میکند تا دروغشان را متوجه شوید.
2-حدس بزنید که منفعت مخاطبتان در چیست. اگر منفعتش در انجام ندادن کاری است احتمالا انجام نخواهد داد.(در اینحالت بهتراست به ایشان اطمینان بدهید که ضرر نخواهد کرد و حتی شده در دنیای دیگر جواب خوبی اش را میگیرد)
3-نوع مکالمه تان را صریح کنید. مثلا بگویید زمان دقیق مشخص کند و یا قول(ترجیحا کتبی) بگیرید. در مواردی که درخواستی میکنید به مخاطبتان اطمینان بدهید که شما حق ایشان در نه گفتن را محترم میدانید.
4- خودتان را برای یک جنگ طولانی آماده کنید تا دچار ته کشیدگی نشوید.
5- اساسا سعی کنید به کسی نیازی پیدا نکنید(خودتان را هم سبک نکنید).
☘زندگی در ایران پیچیده است اما در عوض آموزش میبینید😂
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
-وقتی در ایران میخواهند کاری را نکنند بجای آنکه تکلیف شما را معلوم کنند جواب را به تعویق می اندازند(یا اینکه جواب مثبت میدهند ولی در عمل کاری نمیکنند) به این امید که از پیگیری خسته شوید و یا کلا فراموش کنید.
مثلا از دوستتان میخواهید که چیزی را برایتان ایمیل کند. اما او بجای آنکه بگوید این کار را نمیکنم یا بطور محترمانه بگوید تمایلی به این کار ندارم هر بار که شما را میبیند به شما میگوید: "ایمیل خواهم کرد". دوستی دارم که سه سال است به همین روش هر بار اینطور من را میپیچاند😂
حالا مثال فوق در مورد وقتی بود که چیزی درخواست کرده اید، اما در بسیاری موارد در جاهایی از اول برای تجاوز به حقوقتان(یا فرار از دادن حقتان) روی این مساله حساب میکنند. مثلا من در یکی از ادارات تقاضا کردم که شماره پیگیری نامه ای که بدستم نرسیده را بدهند تا از آن طریق بتوانم در اداره پست پیگیری کنم. کارمند قسمت پست آن اداره من را دو روز با خودش به بایگانی میبرد و نمایش بازی میکرد تا من را خسته کند. دست آخر همکارش به او زنگ زد و به او پیشنهاد داد که بدروغ بمن بگوید "نامه ات اصلا بصورت عادی ارسال شده و شماره پیگیری ندارد". من پیش مافوقش رفتم و گفتم بالاخره رسیدی در کار بوده است! اما شروع کرد به فحش و بد و بیراه که چقدر تو سمج هستی و امکان ندارد که بشود دیگر آن نامه را پیگیری کنی! من هم بعد از دو روز که انرژی ام گرفته شده بود بیخیال آن مسئله شدم چون نمیخواستم با "کل اداره" مذکور درگیر شوم.
کسانی که از روش فوق استفاده میکنند روی دو جنبه حساب کرده اند:1- اینکه بعضی چیزها بمرور زمان منقضی میشوند و یا فراموش میشوند. 2- اینکه افراد بعد از مدتی بقول کانمن دچار "ته کشیدگی" انرژی میشوند و پیگیری را رها میکنند.
همچنین چنین افرادی در واقع محافظه کار هم هستند و شجاعت نه گفتن ندارند و با این معطل کردن در واقع هزینه و ریسک را از خود دور میکنند و آنها را به گردن مخاطبشان می اندازند!
✅توصیه در قبال این بازی رفتاری:
برای فرار از این دام بنیادی ترین کار محتمل دانستن وقوع چنین بازی ای است. اما چند روش دیگر را هم بکار بگیرید:
1- به زبان بدن مخاطبتان توجه کنید. آدمها ممکن است با زبان راحت دروغ بگویند اما زبان بدن بسیاری مواقع کمک میکند تا دروغشان را متوجه شوید.
2-حدس بزنید که منفعت مخاطبتان در چیست. اگر منفعتش در انجام ندادن کاری است احتمالا انجام نخواهد داد.(در اینحالت بهتراست به ایشان اطمینان بدهید که ضرر نخواهد کرد و حتی شده در دنیای دیگر جواب خوبی اش را میگیرد)
3-نوع مکالمه تان را صریح کنید. مثلا بگویید زمان دقیق مشخص کند و یا قول(ترجیحا کتبی) بگیرید. در مواردی که درخواستی میکنید به مخاطبتان اطمینان بدهید که شما حق ایشان در نه گفتن را محترم میدانید.
4- خودتان را برای یک جنگ طولانی آماده کنید تا دچار ته کشیدگی نشوید.
5- اساسا سعی کنید به کسی نیازی پیدا نکنید(خودتان را هم سبک نکنید).
☘زندگی در ایران پیچیده است اما در عوض آموزش میبینید😂
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✅آیا میدانستید بزرگترین آیه قرآن (آیه282 سوره بقره) تماما به جزییات و لزوم مکتوب کردن و محکم کردن معاملات اقتصادی تخصیص داده شده است؟
شک نکنید کسانی که از شفافیت فرار میکنند دقیقا دارند ضد دین عمل میکنند(برای منافعشان؛ خودآگاه یا ناخودآگاه).
این روزها بحث لزوم شفاف شدن دارایی های مسئولین مطرح است. هیچ دلیلی منطقی برای کتمان دارایی ها وجود ندارد مگر آنکه کاسه ای زیر نیم کاسه باشد. با مراجعه به سنت امام علی(ع) و سخنرانیها و نامه هایشان در نهج البلاغه متوجه لزوم شفافیت اقتصادی مسئولین میشویم و لذا در نظامی اسلامی رای به عدم شفافیت در تضاد با مبانی نظری است.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
شک نکنید کسانی که از شفافیت فرار میکنند دقیقا دارند ضد دین عمل میکنند(برای منافعشان؛ خودآگاه یا ناخودآگاه).
این روزها بحث لزوم شفاف شدن دارایی های مسئولین مطرح است. هیچ دلیلی منطقی برای کتمان دارایی ها وجود ندارد مگر آنکه کاسه ای زیر نیم کاسه باشد. با مراجعه به سنت امام علی(ع) و سخنرانیها و نامه هایشان در نهج البلاغه متوجه لزوم شفافیت اقتصادی مسئولین میشویم و لذا در نظامی اسلامی رای به عدم شفافیت در تضاد با مبانی نظری است.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✅یک مثال از شکست هماهنگی (Coordination Failure).
اگر این شکست هماهنگیها در کل جامعه از بین برود جهش در رفاه اقتصادی اتفاق می افتد.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
اگر این شکست هماهنگیها در کل جامعه از بین برود جهش در رفاه اقتصادی اتفاق می افتد.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
Forwarded from اقتصاد ایران
چرخه خودتقویتکننده فقر و قابلیتهای روانی
فقر و پویاییهای روانی
در این مقاله سعی شده ارتباط پویائیهای روانی فقر که در مقاله ارنست فر مطرح شده را با نظریه قابلیت سن ترسیم گردد:
نویسندگان:
مصطفی نصر اصفهانی
امیرمحمد تهمتن
.........................
در مورد پدیده فقر تعاریف مختلفی از ابتدا وجود داشته است. فقر یک مفهوم پیچیده است و کسی که میخواهد با آن مبارزه کند باید به خوبی بر مفهوم آن تسلط داشته باشد. فقر پدیدهای چندبعدی است که بعد روابط اجتماعی، بعد ساختار سیاسی، و بعد فردی را شامل میشود. بنابراین برای رفع فقر باید هم روابط اجتماعی اصلاح شود و هم ساختار سیاسی و هم عملکرد افراد در قالب آنچه امروزه به آن «توانمندسازی» میگویند اصلاح شود. وقتی که تعریف از فقر متفاوت شود رویکرد مبارزه با آن هم متفاوت خواهد شد. اگر تعریف از فقر عدم توانایی کسب درآمد باشد تلاش ما منجر به جبران درآمدی و حمایت خواهد شد. اما وقتی فقر را به مثابه محرومیت از قابلیت تعریف کنیم، فقیر کسی است که ناتوان از خروج از وضعیت فقر است و تمرکز ما بر روی شکاف قابلیتی و توانمندی افراد خواهد بود، در این صورت سیاستهایی مدنظر قرار میگیرند که معطوف بر رشد قابلیتهای فردی و توانمندسازی افراد است و نگرش ما بلندمدت بوده و محدوده فقر در نگاه ما وسیعتر میشود (محمودی، 1394).
تعاریف مختلفی برای فقر شده است. بعضی از تعاریف بر نیازهای اساسی یک انسان تکیه دارد و بیشتر به جنبههای فردی -فارغ از روابط و مناسبتهای اجتماعی- تکیه دارد. در مقابل، بعضی دیگر از تعاریف جنبههای مقایسهای را هم لحاظ میکنند. به عنوان مثال، کسی که در کلبهای زندگی خوبی دارد زمانی که انسان دیگری در کنار کلبهاش یک کاخ میسازد فقیر «میشود». این مثال ابتدا از سوی کارل مارکس بیان شده بود. در اواخر قرن بیستم اقتصاددان توسعه، آمارتیا سن، مفهومی دیگر از فقر را در ادبیات ترویج داد که با عنوان «فقر قابلیتی» شهرت یافته است. سن اعتقاد دارد که تعریف او یک تعریف مطلق است، اما در واقع به جای تعریفی مبتنی بر منطق دو-دویی از تعریف مبتنی بر منطق فازی استفاده کرده است. بنابراین به نظر میرسد نگاه سن به فقر یک نگاه طیفی باشد و درنتیجه قابلیت مقایسه با فقر نسبی و مطلق ندارد و این نوع مقایسهها منطقاً اشتباه هستند.
در سالهای اخیر تفکر درباره فقر دچار تحولات شگرفی شده است. پروفسور آمارتیا سن از جمله اولین کسانی بود که به این نحوه تفکر درباره فقر و تحلیلها، اندازهگیریها و سیاستهای مرتبط با آن انتقاد کرد. او در ابتدا با انتشار مقاله معروف خود به نام «کالاها و قابلیتها» که بعدها به صورت کتاب منتشر شد، استدلال کرد از آنجا که نیازهای انسانها متفاوت است صرف داشتن یا نداشتن کالا (که از داشتن یا نداشتن درآمد ناشی میشود) در ارزیابی مزیت و موقعیت افراد نسبت به یکدیگر کافی نیست و افراد با داشتن کالاهای یکسان ممکن است مطلوبیت و رضایت یکسانی نداشته باشند. او اشاره میکند که صرف داشتن درآمد الزاماً قادر به رفع نیازهای افراد نخواهد بود. زیرا فرد از کمبودهای دیگری رنج میبرد که از جنس درآمد نیست. دوچرخه برای کسی که دوچرخهسواری بلد نیست و کتاب برای فرد بیسواد مطلوبیت و کارکردی به همراه ندارد. مفهوم «فقر قابلیتی» از همین استدلال متولد میشود، بدین معنی که اگر قابلیتهای فردی وجود نداشته باشد نمیتوان به کمک درآمد به سطح رضایت مورد نظر دست یافت. ضعف قابلیتهای انسانی موجب میشود همیشه درآمد به کارکرد مناسب تبدیل نشود. بنا به این استدلال فقیر کسی نیست که درآمد ندارد یا درآمد او اندک است بلکه فقیر کسی است که توانایی خروج از وضعیت فقر را ندارد و فقر به معنی محرومیت از قابلیت است نه محرومیت از درآمد. قابلیتهایی چون سواد، آموزش و مهارتهای فردی، سلامتی و فضای باز سیاسی در خروج از فقر نقش محوری دارند...ادامه👇
https://yon.ir/7iAP
فقر و پویاییهای روانی
در این مقاله سعی شده ارتباط پویائیهای روانی فقر که در مقاله ارنست فر مطرح شده را با نظریه قابلیت سن ترسیم گردد:
نویسندگان:
مصطفی نصر اصفهانی
امیرمحمد تهمتن
.........................
در مورد پدیده فقر تعاریف مختلفی از ابتدا وجود داشته است. فقر یک مفهوم پیچیده است و کسی که میخواهد با آن مبارزه کند باید به خوبی بر مفهوم آن تسلط داشته باشد. فقر پدیدهای چندبعدی است که بعد روابط اجتماعی، بعد ساختار سیاسی، و بعد فردی را شامل میشود. بنابراین برای رفع فقر باید هم روابط اجتماعی اصلاح شود و هم ساختار سیاسی و هم عملکرد افراد در قالب آنچه امروزه به آن «توانمندسازی» میگویند اصلاح شود. وقتی که تعریف از فقر متفاوت شود رویکرد مبارزه با آن هم متفاوت خواهد شد. اگر تعریف از فقر عدم توانایی کسب درآمد باشد تلاش ما منجر به جبران درآمدی و حمایت خواهد شد. اما وقتی فقر را به مثابه محرومیت از قابلیت تعریف کنیم، فقیر کسی است که ناتوان از خروج از وضعیت فقر است و تمرکز ما بر روی شکاف قابلیتی و توانمندی افراد خواهد بود، در این صورت سیاستهایی مدنظر قرار میگیرند که معطوف بر رشد قابلیتهای فردی و توانمندسازی افراد است و نگرش ما بلندمدت بوده و محدوده فقر در نگاه ما وسیعتر میشود (محمودی، 1394).
تعاریف مختلفی برای فقر شده است. بعضی از تعاریف بر نیازهای اساسی یک انسان تکیه دارد و بیشتر به جنبههای فردی -فارغ از روابط و مناسبتهای اجتماعی- تکیه دارد. در مقابل، بعضی دیگر از تعاریف جنبههای مقایسهای را هم لحاظ میکنند. به عنوان مثال، کسی که در کلبهای زندگی خوبی دارد زمانی که انسان دیگری در کنار کلبهاش یک کاخ میسازد فقیر «میشود». این مثال ابتدا از سوی کارل مارکس بیان شده بود. در اواخر قرن بیستم اقتصاددان توسعه، آمارتیا سن، مفهومی دیگر از فقر را در ادبیات ترویج داد که با عنوان «فقر قابلیتی» شهرت یافته است. سن اعتقاد دارد که تعریف او یک تعریف مطلق است، اما در واقع به جای تعریفی مبتنی بر منطق دو-دویی از تعریف مبتنی بر منطق فازی استفاده کرده است. بنابراین به نظر میرسد نگاه سن به فقر یک نگاه طیفی باشد و درنتیجه قابلیت مقایسه با فقر نسبی و مطلق ندارد و این نوع مقایسهها منطقاً اشتباه هستند.
در سالهای اخیر تفکر درباره فقر دچار تحولات شگرفی شده است. پروفسور آمارتیا سن از جمله اولین کسانی بود که به این نحوه تفکر درباره فقر و تحلیلها، اندازهگیریها و سیاستهای مرتبط با آن انتقاد کرد. او در ابتدا با انتشار مقاله معروف خود به نام «کالاها و قابلیتها» که بعدها به صورت کتاب منتشر شد، استدلال کرد از آنجا که نیازهای انسانها متفاوت است صرف داشتن یا نداشتن کالا (که از داشتن یا نداشتن درآمد ناشی میشود) در ارزیابی مزیت و موقعیت افراد نسبت به یکدیگر کافی نیست و افراد با داشتن کالاهای یکسان ممکن است مطلوبیت و رضایت یکسانی نداشته باشند. او اشاره میکند که صرف داشتن درآمد الزاماً قادر به رفع نیازهای افراد نخواهد بود. زیرا فرد از کمبودهای دیگری رنج میبرد که از جنس درآمد نیست. دوچرخه برای کسی که دوچرخهسواری بلد نیست و کتاب برای فرد بیسواد مطلوبیت و کارکردی به همراه ندارد. مفهوم «فقر قابلیتی» از همین استدلال متولد میشود، بدین معنی که اگر قابلیتهای فردی وجود نداشته باشد نمیتوان به کمک درآمد به سطح رضایت مورد نظر دست یافت. ضعف قابلیتهای انسانی موجب میشود همیشه درآمد به کارکرد مناسب تبدیل نشود. بنا به این استدلال فقیر کسی نیست که درآمد ندارد یا درآمد او اندک است بلکه فقیر کسی است که توانایی خروج از وضعیت فقر را ندارد و فقر به معنی محرومیت از قابلیت است نه محرومیت از درآمد. قابلیتهایی چون سواد، آموزش و مهارتهای فردی، سلامتی و فضای باز سیاسی در خروج از فقر نقش محوری دارند...ادامه👇
https://yon.ir/7iAP
✅معرفی کتاب:
دوست خوبمان دکتر میثم احمدوند(از ادمینهای کانال) که همکار ترجمه اوّلین کتاب رفتاری کشور(مالی رفتاری) بوده اند، اخیرا کتاب دیگری با عنوان «مالی رفتاری و تیپهای چهارگانه سرمایه گذاران» ترجمه و توسط انتشارات نگاه دانش منتشر کرده اند. در ادامه معرفی مختصری از کتاب جدید ایشان را به قلم خودشان ملاحظه میفرمائید:
🔴میشل ام. پامپیان در اثر جدید و ارزشمند خود، «مالی رفتاری و تیپهای چهارگانه سرمایهگذاران»، بهمنظور طبقهبندی مشتریان از منظر رفتار و شخصیت، چهار تیپ رفتاری را معرفی و توصیف میکند. وی هدف از این طبقهبندی را درک بهتر رفتارهای مشتریان و برقراری روابط کاری پایدارتر با آنها عنوان میکند.
◀️تغییرگریزها: افرادی که بیشتر از ریسکپذیری و افزایش ثروت، بر امنیت مالی و حفظ ثروت تمرکز میکنند و نگهبان اموال و داراییهای خود هستند؛
◀️دنبالهروها: افراد کنشپذیری که علاقه اندکی به پول دارند و از استعداد شگرفی در امر سرمایهگذاری برخوردار نیستند. آنها معمولاً با توجه به توصیه دوستان یا جو کلی حاکم بر بازار، اقدام به تصمیمگیری در این زمینه میکنند؛
◀️مستقلها: افرادی که ایدههای نابی در مورد سرمایهگذاری دارند و در بازارهای مالی کاملاً درگیر و پویا هستند. آنها معمولاً به افکار و اندیشههای خود جامه عمل میپوشانند؛
◀️انباشتگرها: افرادی که علاقمند به انباشت ثروت بوده و مطمئن هستند که توان انجام این کار را دارند. آنها معمولاً ترکیب پرتفوی خود را بر اساس شرایط بازار تعدیل و متوازن میکنند و خواهان پیروی از یک برنامه ساختاریافته نیستند.
🔴مخاطبان اصلی این کتاب، مشاوران سرمایهگذاری، مدیران پرتفوی و سرمایهگذاران حقیقی هستند. با این حال، مطالعه آن به همه کسانی که میخواهند مالی رفتاری را در فرآیند تخصیص دارایی بهکار بگیرند و پرتفویهای مناسبتری را برای خود یا مشتریانشان ایجاد کنند، توصیه میشود.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
دوست خوبمان دکتر میثم احمدوند(از ادمینهای کانال) که همکار ترجمه اوّلین کتاب رفتاری کشور(مالی رفتاری) بوده اند، اخیرا کتاب دیگری با عنوان «مالی رفتاری و تیپهای چهارگانه سرمایه گذاران» ترجمه و توسط انتشارات نگاه دانش منتشر کرده اند. در ادامه معرفی مختصری از کتاب جدید ایشان را به قلم خودشان ملاحظه میفرمائید:
🔴میشل ام. پامپیان در اثر جدید و ارزشمند خود، «مالی رفتاری و تیپهای چهارگانه سرمایهگذاران»، بهمنظور طبقهبندی مشتریان از منظر رفتار و شخصیت، چهار تیپ رفتاری را معرفی و توصیف میکند. وی هدف از این طبقهبندی را درک بهتر رفتارهای مشتریان و برقراری روابط کاری پایدارتر با آنها عنوان میکند.
◀️تغییرگریزها: افرادی که بیشتر از ریسکپذیری و افزایش ثروت، بر امنیت مالی و حفظ ثروت تمرکز میکنند و نگهبان اموال و داراییهای خود هستند؛
◀️دنبالهروها: افراد کنشپذیری که علاقه اندکی به پول دارند و از استعداد شگرفی در امر سرمایهگذاری برخوردار نیستند. آنها معمولاً با توجه به توصیه دوستان یا جو کلی حاکم بر بازار، اقدام به تصمیمگیری در این زمینه میکنند؛
◀️مستقلها: افرادی که ایدههای نابی در مورد سرمایهگذاری دارند و در بازارهای مالی کاملاً درگیر و پویا هستند. آنها معمولاً به افکار و اندیشههای خود جامه عمل میپوشانند؛
◀️انباشتگرها: افرادی که علاقمند به انباشت ثروت بوده و مطمئن هستند که توان انجام این کار را دارند. آنها معمولاً ترکیب پرتفوی خود را بر اساس شرایط بازار تعدیل و متوازن میکنند و خواهان پیروی از یک برنامه ساختاریافته نیستند.
🔴مخاطبان اصلی این کتاب، مشاوران سرمایهگذاری، مدیران پرتفوی و سرمایهگذاران حقیقی هستند. با این حال، مطالعه آن به همه کسانی که میخواهند مالی رفتاری را در فرآیند تخصیص دارایی بهکار بگیرند و پرتفویهای مناسبتری را برای خود یا مشتریانشان ایجاد کنند، توصیه میشود.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✅کتاب مالی رفتاری و تیپهای چهارگانه سرمایه گذاران.
ترجمه: میثم احمدوند
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
ترجمه: میثم احمدوند
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
Forwarded from مدیران ایران | آموزش مدیریت کسب وکار |modiriran 🕊
چرا تماشا کردن و صبر کردن شکنجه است؟
@modiriran
#فایل_صوتی منتخب از #کتاب #هنر_شفاف_اندیشیدن
موضوع :چرا تماشاکردن و صبر کردن سخت است ؟
هدیه مدیران ایران برای شما خوبان @modiriran
موضوع :چرا تماشاکردن و صبر کردن سخت است ؟
هدیه مدیران ایران برای شما خوبان @modiriran
مدیران ایران | آموزش مدیریت کسب وکار |modiriran 🕊
@modiriran – چرا تماشا کردن و صبر کردن شکنجه است؟
✅خطای عمل و ویژگیهای رفتاری مردم:
مردم بجای اینکه صبر کنند تا اطلاعات کافی را کسب کنند و انتخابهای با ضریب اطمینان بالا داشته باشند، دوست دارند انتخاب عمل را سریع انجام داده و مشغول باشند.
این خطا، در جنبه های اجتماعی (وقتی بناست متناسب رفتارت مورد قضاوت قرار بگیری) بیشتر استعداد بروز دارد.
در این رابطه خاطره ای از چندین سال پیش را بیان میکنم:
با تعدادی از آشنایان داشتیم وسایلی را جابجا میکردیم. وسایلی مثل یخچال، و... . چون تعداد افرادی که بودیم زیاد بود گاهی مثلا برای بلند کردن وسایلی مثل یخچال امکان کمک کردن وجود نداشت (چهار نفر را تصور کنید که دارند یک یخچال را بلند میکنند). من هم سعی میکردم کاری را بکنم که بیشترین فایده را دارد؛ یعنی مثلا بروم ببینم جای نصب یخچال آماده است یا نه! بعد از جابجا کردن همه وسایل پسرخاله ام پیشم آمد و گفت: "بچه ها میگویند تو از زیر کار در میروی". به او گفتم من (بواسطه اینکه اقتصاد خوانده ام!!!)دنبال این بودم که انرژیم را در جایی بگذارم که بیشترین فایده را برای جمع داشته باشد! پسرخاله ام در جوابم گفت: "اشتباه کردی! باید میرفتی در بینشان و مدام جیغ و داد و سر و صدا میکردی تا فکر کنند داری کمک میکنی. اینجوری خودتو اذیت کردی در حالیکه کسی قدرشو ندونست".
◀️ پس واقعیت این است که گاهی دروازه بانی که بدون هیچ توجیهی پرشی نمایشی را انجام میدهد «مجبور» به این کار است. خطای عمل صرفا یک خطای روانی نیست، بلکه گاهی یک "خطای اجتماعی" است.
✅چرا مردم اینطور قضاوت میکنند که فرد مجبور باشد این خطا را مرتکب شود؟
توجه میکنید که حتی وقتی شخص به این خطای روانی(خطای عمل) آگاه شده و میخواهد آن خطا را مرتکب نشود بخاطر جنبه های اجتماعی از این کار عاجز میشود. پاداش اطرافیان براساس میزان تلاش شماست، نه خروجی رفتار شما. به این سوگیری «پرداخت برای تلاش» گفته میشود که در پستهای بعدی توضیحش خواهد آمد.
◀️ پس مردم دچار سوگیری «پرداخت برای تلاش»(Payment for effort) هستند که دیگران را وادار به افتادن در خطای عمل میکنند.
✅ چرا مردم دچار سوگیری «پرداخت برای تلاش» میشوند؟
این سوگیری هم همانند دیگر سوگیریها ریشه در تکامل دارد، امّا به نظر میرسد حالت خاصی از سوگیری «در دسترس بودن» که «محسوس بودن(Salience effect)» نامیده میشود علّت قضاوت اطرافیان براساس میزان تلاش است. اگر به مثالِ دروازه بان برگردیم، دیگران تنها در صورتی متوجه نیت خیر دروازه بان میشوند که او حرکتی بدنی و «محسوس» انجام بدهد، چون نمیتوانند فسفرهائی که در مغزش در حال سوختن هستند را ببینند.
◀️ پس میبینیم که «اثر محسوس بودن» منجر به «پرداخت برای تلاش» در اطرافیان شده و این منجر به «خطای عمل» در شخص میشود.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
مردم بجای اینکه صبر کنند تا اطلاعات کافی را کسب کنند و انتخابهای با ضریب اطمینان بالا داشته باشند، دوست دارند انتخاب عمل را سریع انجام داده و مشغول باشند.
این خطا، در جنبه های اجتماعی (وقتی بناست متناسب رفتارت مورد قضاوت قرار بگیری) بیشتر استعداد بروز دارد.
در این رابطه خاطره ای از چندین سال پیش را بیان میکنم:
با تعدادی از آشنایان داشتیم وسایلی را جابجا میکردیم. وسایلی مثل یخچال، و... . چون تعداد افرادی که بودیم زیاد بود گاهی مثلا برای بلند کردن وسایلی مثل یخچال امکان کمک کردن وجود نداشت (چهار نفر را تصور کنید که دارند یک یخچال را بلند میکنند). من هم سعی میکردم کاری را بکنم که بیشترین فایده را دارد؛ یعنی مثلا بروم ببینم جای نصب یخچال آماده است یا نه! بعد از جابجا کردن همه وسایل پسرخاله ام پیشم آمد و گفت: "بچه ها میگویند تو از زیر کار در میروی". به او گفتم من (بواسطه اینکه اقتصاد خوانده ام!!!)دنبال این بودم که انرژیم را در جایی بگذارم که بیشترین فایده را برای جمع داشته باشد! پسرخاله ام در جوابم گفت: "اشتباه کردی! باید میرفتی در بینشان و مدام جیغ و داد و سر و صدا میکردی تا فکر کنند داری کمک میکنی. اینجوری خودتو اذیت کردی در حالیکه کسی قدرشو ندونست".
◀️ پس واقعیت این است که گاهی دروازه بانی که بدون هیچ توجیهی پرشی نمایشی را انجام میدهد «مجبور» به این کار است. خطای عمل صرفا یک خطای روانی نیست، بلکه گاهی یک "خطای اجتماعی" است.
✅چرا مردم اینطور قضاوت میکنند که فرد مجبور باشد این خطا را مرتکب شود؟
توجه میکنید که حتی وقتی شخص به این خطای روانی(خطای عمل) آگاه شده و میخواهد آن خطا را مرتکب نشود بخاطر جنبه های اجتماعی از این کار عاجز میشود. پاداش اطرافیان براساس میزان تلاش شماست، نه خروجی رفتار شما. به این سوگیری «پرداخت برای تلاش» گفته میشود که در پستهای بعدی توضیحش خواهد آمد.
◀️ پس مردم دچار سوگیری «پرداخت برای تلاش»(Payment for effort) هستند که دیگران را وادار به افتادن در خطای عمل میکنند.
✅ چرا مردم دچار سوگیری «پرداخت برای تلاش» میشوند؟
این سوگیری هم همانند دیگر سوگیریها ریشه در تکامل دارد، امّا به نظر میرسد حالت خاصی از سوگیری «در دسترس بودن» که «محسوس بودن(Salience effect)» نامیده میشود علّت قضاوت اطرافیان براساس میزان تلاش است. اگر به مثالِ دروازه بان برگردیم، دیگران تنها در صورتی متوجه نیت خیر دروازه بان میشوند که او حرکتی بدنی و «محسوس» انجام بدهد، چون نمیتوانند فسفرهائی که در مغزش در حال سوختن هستند را ببینند.
◀️ پس میبینیم که «اثر محسوس بودن» منجر به «پرداخت برای تلاش» در اطرافیان شده و این منجر به «خطای عمل» در شخص میشود.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
👍1
✅پرداخت برای تلاش(بجای محصول):
مردم ارزش بیشتری برای محصولات و خدماتی که تلاش صرف شده برای آنها را میتوانند ببینند قائل هستند.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
مردم ارزش بیشتری برای محصولات و خدماتی که تلاش صرف شده برای آنها را میتوانند ببینند قائل هستند.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
در آینده بیشتر در مورد اهمیتِ آگاهی مردم نسبت به علوم شناختی و خطاهای شناختی-ادراکی در تصمیم گیری برای توسعه کشور صحبت خواهد شد.
Forwarded from اقتصاد رفتاری
به راهی که همه می روند شک کن چون اغلب به جای فکر کردن، تقلید میکنند. بعضی وقتها در راه درست تنهائی! پدیده «حرکت رمه ایHerding» مسأله ای شناخته شده در دانش رفتاری است. @BehavioralEconomicsAndFinance@
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✅توجه و ظرفیت محاسباتی محدود
آدمیان اطراف ما تنها جزئی از محیط هستند، خودتان را قوی کنید!!(منبع گیف: @Tofun )
@BehavioralEconomicsAndFinance
آدمیان اطراف ما تنها جزئی از محیط هستند، خودتان را قوی کنید!!(منبع گیف: @Tofun )
@BehavioralEconomicsAndFinance
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
قد افراد در این تصاویر همه تقریبا یکسان است! این ذهن ماست که معیوب است😒😄
@BehavioralEconomicsAndFinance
@BehavioralEconomicsAndFinance
Forwarded from اندیشه و حرکت
⭕️بازار سهام وسیله انتقال ثروت از افراد عجول به افراد صبور است!☝️
وارن بافت🌺
سومین ثروتمند جهان
@thinkandmove
وارن بافت🌺
سومین ثروتمند جهان
@thinkandmove
✅مصاحبه رابرت شیلر در مورد اقتصاد رفتاری:
https://psmag.com/big-ideas-in-social-science-an-interview-with-robert-j-shiller-on-behavioral-economics-84a8abeb8245#.r6mtln3pc
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
https://psmag.com/big-ideas-in-social-science-an-interview-with-robert-j-shiller-on-behavioral-economics-84a8abeb8245#.r6mtln3pc
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
Pacific Standard
Big Ideas in Social Science: An Interview With Robert J. Shiller on Behavioral Economics
The latest in a series of conversations with leading intellectuals in collaboration with the Social Science Bites podcast and the Social…
✅نظرات جالب پروفسور «هاجون چانگ»در حوزه اقتصاد سیاسی.
(برگرفته از هفته نامه تجارت فردا @Tejaratefarda)
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
(برگرفته از هفته نامه تجارت فردا @Tejaratefarda)
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✅پرداخت برای تلاش(قسمت دوم):
در قسمت اول و تحت عنوان "خطای عمل و ویژگیهای رفتاری مردم" توضیح داده شد که پرداخت برای تلاش حالت خاصی از "سوگیری در دسترس بودن" و "اثر محسوس بودن" است.
وقتی سوگیریهای رفتاری در بین افرادی وجود داشته باشند پویایی های روانی-اجتماعی پیچیده ای پیدا میکنند.
🔴الگوی زیر در مورد سوگیری پرداخت برای تلاش زیاد تکرار میشود:
***در مرحله اول شخص شماره 1 دچار سوگیری پرداخت برای تلاش است.
***در مرحله دوم مخاطب هوشمند (شخص شماره 2) از وجود این سوگیری مطلع شده و به قول دوست بزرگوارمان دکتر لشکربلوکی دچار "سندرم عملگرايی نمایشی" میشود. یعنی کارهایی میکند که شخص 1 فکر کند خیلی زحمت کشیده است! معمولاً شخص 2 تحریک میشود برنامه ریزی کند که بیشتر از حقش دریافت کند و به اصطلاح تخصصی دچار "کژمنشی" بشود؛ خود شخص میداند که ارزش کارش چقدر است!
***در مرحله سوم شخص 1 به شخص 2 پرداخت خوبی انجام میدهد.
انتظار میرود پرداخت مذکور هم به شخص 1و هم شخص 2 پاداش روانی بدهد تا این سیکل تقویت شده و تداوم پیدا کند.
بنابرین اینجا هم شاهد یک سیکل معیوب خواهیم بود.
⬅️تجویز رفتاری:
در جنبه های اقتصادی کاملا بی احساس باشید. مسلما اخلاق مداری در تضاد با حساب و کتاب اقتصادی نیست. همیشه به عرف و قیمت در دسترس در بازار آگاه باشید تا سرتان کلاه نرود. از آن طرف هم اگر کسی را دچار سوگیری پرداخت به تلاش یافتید وظیفه اجتماعی خود بدانید که او را آگاه کنید. گاهی ممکن است برای رسیدن به حقتان شما هم واقعا مجبور باشید کمی از عملگرايی نمایشی داشته باشید، اما این باید آخرین راه حل باشد. آگاهی همه خوبیها را بهمراه می آورد.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
در قسمت اول و تحت عنوان "خطای عمل و ویژگیهای رفتاری مردم" توضیح داده شد که پرداخت برای تلاش حالت خاصی از "سوگیری در دسترس بودن" و "اثر محسوس بودن" است.
وقتی سوگیریهای رفتاری در بین افرادی وجود داشته باشند پویایی های روانی-اجتماعی پیچیده ای پیدا میکنند.
🔴الگوی زیر در مورد سوگیری پرداخت برای تلاش زیاد تکرار میشود:
***در مرحله اول شخص شماره 1 دچار سوگیری پرداخت برای تلاش است.
***در مرحله دوم مخاطب هوشمند (شخص شماره 2) از وجود این سوگیری مطلع شده و به قول دوست بزرگوارمان دکتر لشکربلوکی دچار "سندرم عملگرايی نمایشی" میشود. یعنی کارهایی میکند که شخص 1 فکر کند خیلی زحمت کشیده است! معمولاً شخص 2 تحریک میشود برنامه ریزی کند که بیشتر از حقش دریافت کند و به اصطلاح تخصصی دچار "کژمنشی" بشود؛ خود شخص میداند که ارزش کارش چقدر است!
***در مرحله سوم شخص 1 به شخص 2 پرداخت خوبی انجام میدهد.
انتظار میرود پرداخت مذکور هم به شخص 1و هم شخص 2 پاداش روانی بدهد تا این سیکل تقویت شده و تداوم پیدا کند.
بنابرین اینجا هم شاهد یک سیکل معیوب خواهیم بود.
⬅️تجویز رفتاری:
در جنبه های اقتصادی کاملا بی احساس باشید. مسلما اخلاق مداری در تضاد با حساب و کتاب اقتصادی نیست. همیشه به عرف و قیمت در دسترس در بازار آگاه باشید تا سرتان کلاه نرود. از آن طرف هم اگر کسی را دچار سوگیری پرداخت به تلاش یافتید وظیفه اجتماعی خود بدانید که او را آگاه کنید. گاهی ممکن است برای رسیدن به حقتان شما هم واقعا مجبور باشید کمی از عملگرايی نمایشی داشته باشید، اما این باید آخرین راه حل باشد. آگاهی همه خوبیها را بهمراه می آورد.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✅پرداخت برای تلاش(قسمت سوم):
در قسمت دوم به الگوی اجتماعی پرتکرار در رابطه با این سوگیری اشاره شد. در این قسمت چند مثال دیگر آورده میشود:
⬅️معلم دانشگاه دچار سوگیری پرداخت برای تلاش است و نتیجتا در هنگام تصحیح برگه های امتحانی کسی که صفحه را پر کرده باشد نمره بهتری میگیرد. نتیجه اینکه دانشجویان هوشمند هم خودشان را با این شرایط تطبیق میدهند😉
⬅️کامپیوترتان را برای تعمیر میبرید و تعمیرکار درحالیکه میتواند آن را یکروزه تحویل بدهد میگوید این کار خیلی سخت است و یک هفته شما را معطل میکند تا از سوگیری شما سوء استفاده کند😡
⬅️راننده تاکسی عمدا خیابانهای پرترافیک و پیچ در پیچ را (بخصوص برای ناآشنایان) انتخاب میکند تا ادراک از سختی خدمتی که ارایه کرده را متاثر کند و نتیجتا پول بیشتری بگیرد😒
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
در قسمت دوم به الگوی اجتماعی پرتکرار در رابطه با این سوگیری اشاره شد. در این قسمت چند مثال دیگر آورده میشود:
⬅️معلم دانشگاه دچار سوگیری پرداخت برای تلاش است و نتیجتا در هنگام تصحیح برگه های امتحانی کسی که صفحه را پر کرده باشد نمره بهتری میگیرد. نتیجه اینکه دانشجویان هوشمند هم خودشان را با این شرایط تطبیق میدهند😉
⬅️کامپیوترتان را برای تعمیر میبرید و تعمیرکار درحالیکه میتواند آن را یکروزه تحویل بدهد میگوید این کار خیلی سخت است و یک هفته شما را معطل میکند تا از سوگیری شما سوء استفاده کند😡
⬅️راننده تاکسی عمدا خیابانهای پرترافیک و پیچ در پیچ را (بخصوص برای ناآشنایان) انتخاب میکند تا ادراک از سختی خدمتی که ارایه کرده را متاثر کند و نتیجتا پول بیشتری بگیرد😒
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance