⭕️◻️حمایت از بازار سهام به چه شکلی؟
حجم پولی که اشخاص حقیقی و نهادهای مالی مختلف بصورت نقد(سپرده بانکی، حساب کارگزاری ها، اوراق یا صندوق) نگه داشتهاند، دهها برابر این ۶۰۰ میلیارد تومان ناچیز است که صندوق توسعه وعده داده برای حمایت از بازار سهام خرید خواهد کرد.
اکوسیستم و جوعمومی را باید اصلاح کرد.
برای شروع، ترویج و تبلیغ نزول خواری نکنید!
✔️ کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
حجم پولی که اشخاص حقیقی و نهادهای مالی مختلف بصورت نقد(سپرده بانکی، حساب کارگزاری ها، اوراق یا صندوق) نگه داشتهاند، دهها برابر این ۶۰۰ میلیارد تومان ناچیز است که صندوق توسعه وعده داده برای حمایت از بازار سهام خرید خواهد کرد.
اکوسیستم و جوعمومی را باید اصلاح کرد.
برای شروع، ترویج و تبلیغ نزول خواری نکنید!
✔️ کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
👍9🥰2❤1👎1
⭕️◻️ اثر کمونیستهای (به ظاهر) اسلامی بر بازار سهام!
هرجا دیدید کسی دارد علیه نیولیبرالیزم صحبت میکند بدانید که به احتمال بسیار بالایی یک کمونیست است که احتمالاً ریش هم گذاشته و تظاهرات دینی را رعایت میکند، اما اگر هدفش توجیه کند از هیچ تجاوزی به حقوق مردم امتناع نخواهد کرد.
متأسفانه بازار سهام، بر خلاف بازارهای دیگر(که در اینجا گفتیم)، در کنترل کامل دولتیهاست. و وضعی که امروز شاهد آن هستیم نه به علت جنگ و...، بلکه بخاطر کسانی است که در سازمان بورس، بخصوص واحد نظارت، سوار بر گرده مردم شدهاند.
کمونیسم منجر به توزیع فقر میشود، نه توزیع ثروت!
ریزش مصنوعی بازار در ۱۴۰۲، با جمله آقای عشقی(تصویر) شروع شدو هنوز تمام نشده.
یکی دیگر از کمونیستها، آقای غلامی است که بدون سواد در شاخه اقتصادمالی، از ابتدای دولت شهید رییسی در مورد بازار سهام اظهار نظر میکند. نکته جالب حماقت این آدم این است که سه سال است میگوید شاخص باید ۱۲۰۰ باشد! یعنی تورم سه سال گذشته را هم در عددش اعمال نمیکند که آدم بگوید حداقلهایی از دانش اقتصاد (مثل قیمتهای نسبی) رافهم کرده است!
✔️کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
هرجا دیدید کسی دارد علیه نیولیبرالیزم صحبت میکند بدانید که به احتمال بسیار بالایی یک کمونیست است که احتمالاً ریش هم گذاشته و تظاهرات دینی را رعایت میکند، اما اگر هدفش توجیه کند از هیچ تجاوزی به حقوق مردم امتناع نخواهد کرد.
متأسفانه بازار سهام، بر خلاف بازارهای دیگر(که در اینجا گفتیم)، در کنترل کامل دولتیهاست. و وضعی که امروز شاهد آن هستیم نه به علت جنگ و...، بلکه بخاطر کسانی است که در سازمان بورس، بخصوص واحد نظارت، سوار بر گرده مردم شدهاند.
کمونیسم منجر به توزیع فقر میشود، نه توزیع ثروت!
ریزش مصنوعی بازار در ۱۴۰۲، با جمله آقای عشقی(تصویر) شروع شدو هنوز تمام نشده.
یکی دیگر از کمونیستها، آقای غلامی است که بدون سواد در شاخه اقتصادمالی، از ابتدای دولت شهید رییسی در مورد بازار سهام اظهار نظر میکند. نکته جالب حماقت این آدم این است که سه سال است میگوید شاخص باید ۱۲۰۰ باشد! یعنی تورم سه سال گذشته را هم در عددش اعمال نمیکند که آدم بگوید حداقلهایی از دانش اقتصاد (مثل قیمتهای نسبی) رافهم کرده است!
✔️کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
👍25👎2
⭕️◻️ صندوق های زاید بازار
الان وقت مناسبی است که تعطیل شدن صندوق تثبیت بازار و صندوق توسعه بازار مورد بررسی و مطالبه فعالان بازار قرار بگیرد.
این دو صندوق فقط محملی برای بعضی رانت ها شده اند و میتوان ادعا کرد تعطیلی آنها به نفع کلیت بازار است.
✔️ کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
الان وقت مناسبی است که تعطیل شدن صندوق تثبیت بازار و صندوق توسعه بازار مورد بررسی و مطالبه فعالان بازار قرار بگیرد.
این دو صندوق فقط محملی برای بعضی رانت ها شده اند و میتوان ادعا کرد تعطیلی آنها به نفع کلیت بازار است.
✔️ کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
👍23👎2🔥2
⭕️◻️ لزوم پیشگیری از آسیبهای دولت پزشکیان
✍️ مصطفی نصراصفهانی
از همان دوران تبلیغات انتخاباتی سال ۱۴۰۰ از صحبتهای شهید رییسی متوجه بوهای بدی شدیم؛ بوی گند تفکرات دلارزدایی که در عمل همان قیمتگذاری دستوری بود( و همان زمان با فاصله چند ساعت مطلبی هشدارگونه در همین کانال نوشتیم). با اینحال، خودمان را به ندیدن زدیم و آن را به حساب اینکه آقای رییسی حواسش نبوده و درست متوجه نشده و... گذاشتیم.
جلوتر که رفتیم فهمیدیم مشکل جدیتر از این حرفهاست. سه سال تمام تفکرات کمونیستی بر کشور حاکم شد و اقتصاد و بازار سهام را به وضع امروز دچار کرد.
راستی باید تأکید کنم که آنچه در نقد دولت سیزدهم گفته میشود، علیه شهید رییسی نیست، بلکه علیه جهتگیریهای سیاستی آن دولت است.
حالا هم به طور مشابه، ترسی که در دولت پزشکیان در همین ابتدا به نظر میرسد وجود داشته باشد این است که دیگران (شامل افراد با تفکر مقابل ایشان در انتخابات)، ایشان و دولتش را در عمل استحاله کنند. باید از همین ابتدا مانع چنین آسیبی(و هر آسیب محتمل دیگر) بشویم.
الان همه طرفها، بخصوص جریان دلارزدا، میخواهند او را متأثر کنند و در این مسیر ممکن است او اختیار کافی نداشته باشد. ما در اقتصاد رفتاری حرف از این میزنیم که حتی سقلمهها(Nudges) که صرفا دستکاری معماری انتخاب، بدون ایجاد اجبار یا پاداش و تنبیه اقتصادی هستند، نباید طوری طراحی شوند که شخص در یک «جبر روانی» قرار بگیرد. برای رییس جمهور هم باید چنین حرمتهایی محافظت شوند.
بهترین کار برای اینکه دولت پزشکیان موفق باشد(که خواسته شفاف و صریح مقام معظم رهبری بوده است)، این است که اجازه بدهیم پزشکیان خودش باشد. برای اینکه خودش باشد نباید آرامش روانی او دستکاری شود. نباید افرادی که از هر جناحی به ایشان نزدیک میشوند ایشان را در حالتی شبیه جبر روانی قرار بدهند.
به بیان استادمان پروفسور دوزی که صحبت از «ژن سازمانی» میکرد، نطفه دولت در حال شکل گیری است(اگر نگوییم شکل گرفته است).
و وقتی هم که شکل گرفت، دیگر چنان اینرسی شدیدی ایجاد میشود که تغییر مسیر دادن تقریبا غیر ممکن میشود.
با توجه به اجماعی که چپ و راست روی شخص رییسجمهور دارند(اصولگرایان مخالف هم نمیگویند ایشان بد است، بلکه میگویند نگران اطرافیانش هستند)، تعبیه سازوکار بازخورد-اصلاح قوی و سریع در طراحی دولت باید جدی گرفته شود.
در هر سیستم زنده ای، مهمترین جزء،
همین سازوکار بازخورد-اصلاح (یادگیری) است.
صفت قوی برای بازخورد، یعنی هوشمند باشد، نکات و ظرایف را به خوبی تشخیص بدهد و...
صفت سریع هم یعنی اینکه هر اتفاقی که میافتد پیامدهای آن بصورت لحظهای و آنلاین به شخص رییسجمهور بازخورد داده شود. مثل سنسور دنده عقب ماشین که به راننده فاصله تا مانع را هشدار میدهد.
در اجرا، عمل به توصیه فوق منجر به چیزی شبیه داشبوردهای مدیریتی خواهد شد که در اختیار رییسجمهور قرار میگیرد.
آنچه که گفته شد مبتنی بر دانش اقتصاد تکاملی و اقتصاد رفتاری است. (اساسا خود بولدینگ که از بزرگان نظریه سیستمها است، یک اقتصاددان تکاملی بود)
✔️کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✍️ مصطفی نصراصفهانی
از همان دوران تبلیغات انتخاباتی سال ۱۴۰۰ از صحبتهای شهید رییسی متوجه بوهای بدی شدیم؛ بوی گند تفکرات دلارزدایی که در عمل همان قیمتگذاری دستوری بود( و همان زمان با فاصله چند ساعت مطلبی هشدارگونه در همین کانال نوشتیم). با اینحال، خودمان را به ندیدن زدیم و آن را به حساب اینکه آقای رییسی حواسش نبوده و درست متوجه نشده و... گذاشتیم.
جلوتر که رفتیم فهمیدیم مشکل جدیتر از این حرفهاست. سه سال تمام تفکرات کمونیستی بر کشور حاکم شد و اقتصاد و بازار سهام را به وضع امروز دچار کرد.
راستی باید تأکید کنم که آنچه در نقد دولت سیزدهم گفته میشود، علیه شهید رییسی نیست، بلکه علیه جهتگیریهای سیاستی آن دولت است.
حالا هم به طور مشابه، ترسی که در دولت پزشکیان در همین ابتدا به نظر میرسد وجود داشته باشد این است که دیگران (شامل افراد با تفکر مقابل ایشان در انتخابات)، ایشان و دولتش را در عمل استحاله کنند. باید از همین ابتدا مانع چنین آسیبی(و هر آسیب محتمل دیگر) بشویم.
الان همه طرفها، بخصوص جریان دلارزدا، میخواهند او را متأثر کنند و در این مسیر ممکن است او اختیار کافی نداشته باشد. ما در اقتصاد رفتاری حرف از این میزنیم که حتی سقلمهها(Nudges) که صرفا دستکاری معماری انتخاب، بدون ایجاد اجبار یا پاداش و تنبیه اقتصادی هستند، نباید طوری طراحی شوند که شخص در یک «جبر روانی» قرار بگیرد. برای رییس جمهور هم باید چنین حرمتهایی محافظت شوند.
بهترین کار برای اینکه دولت پزشکیان موفق باشد(که خواسته شفاف و صریح مقام معظم رهبری بوده است)، این است که اجازه بدهیم پزشکیان خودش باشد. برای اینکه خودش باشد نباید آرامش روانی او دستکاری شود. نباید افرادی که از هر جناحی به ایشان نزدیک میشوند ایشان را در حالتی شبیه جبر روانی قرار بدهند.
به بیان استادمان پروفسور دوزی که صحبت از «ژن سازمانی» میکرد، نطفه دولت در حال شکل گیری است(اگر نگوییم شکل گرفته است).
و وقتی هم که شکل گرفت، دیگر چنان اینرسی شدیدی ایجاد میشود که تغییر مسیر دادن تقریبا غیر ممکن میشود.
با توجه به اجماعی که چپ و راست روی شخص رییسجمهور دارند(اصولگرایان مخالف هم نمیگویند ایشان بد است، بلکه میگویند نگران اطرافیانش هستند)، تعبیه سازوکار بازخورد-اصلاح قوی و سریع در طراحی دولت باید جدی گرفته شود.
در هر سیستم زنده ای، مهمترین جزء،
همین سازوکار بازخورد-اصلاح (یادگیری) است.
صفت قوی برای بازخورد، یعنی هوشمند باشد، نکات و ظرایف را به خوبی تشخیص بدهد و...
صفت سریع هم یعنی اینکه هر اتفاقی که میافتد پیامدهای آن بصورت لحظهای و آنلاین به شخص رییسجمهور بازخورد داده شود. مثل سنسور دنده عقب ماشین که به راننده فاصله تا مانع را هشدار میدهد.
در اجرا، عمل به توصیه فوق منجر به چیزی شبیه داشبوردهای مدیریتی خواهد شد که در اختیار رییسجمهور قرار میگیرد.
آنچه که گفته شد مبتنی بر دانش اقتصاد تکاملی و اقتصاد رفتاری است. (اساسا خود بولدینگ که از بزرگان نظریه سیستمها است، یک اقتصاددان تکاملی بود)
✔️کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
👍9👎1🕊1
⭕️◻️سالروز ریزش بورس
آنچه در 4 سال بر جامعهی بورسی ایران گذشت ...
19 مرداد 1399:
#شاخص_کل 2,100,000
#دلار 22 هزار تومان
«ارزش دلاری بورس 450 میلیارد دلار»
و اما 19 مرداد 1403:
#شاخص_کل 2,000,000
#دلار 62 هزار تومان
«ارزش دلاری بورس 119 میلیارد دلار»
ارزش دلاری #بورس یک چهارم شده! شاهد بزرگترین حباب منفی تاریخ بازار سهام ایران هستیم!
نکته: این یک چهارم شدن ارزش دلاری میانگین بازار است در خیلی از سهام، قیمت یک سوم سقف 1399 شده، بعبارتی ارزش واقعی این سهام میشه یک دهم سقف 4 سال پیش! علنا هیچ! بزرگترین غارت تاریخ!
(منبع: چرچیل)
⭕️⭕️حباب منفی و نظریه احمق بزرگتر
یکی از نظریاتی که در شکلگیری حباب مثبت برای توضیح دادن آن پدیده استفاده میشود فرضیه احمق بزرگتر (Greater Fool Hypothesis) هست. در حباب مثبت، افرادی که دارایی دارای حباب مثبت را میخرند میدانند که کمتر از آنچه پول میدهند میارزد(میدانند خریدش حماقت است). اما دارایی را به این امید میخرند که بتوانند آن را به کسی احمق تر از خودشان گرانتر بفروشند و برای همین اسم این فرضیه، احمق بزرگتر است.
وضعیتی که چند سال است در بازار سهام شاهد آن هستیم عکس حالت فوق است. یعنی همه میدانند سهام شرکتها ارزنده هستند(و فروش آن حماقت است)، اما میفروشند به این امید که فروشنده ای احمق تر پیدا خواهد شد تا در آینده (و نزدیک زمان صعود)، از او بخرند!
با تک تک فعالان بازار سهام که مصاحبه عمیق انجام بدهید در پس ذهنشان همین است. برای همین است که اگر بگوییم چند ده همت سرمایه توسط فعالان و نهادهای مالی بصورت نقد (یا درآمد ثابت) نگه داشته شده است بزرگنمایی نیست.
✔️کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
آنچه در 4 سال بر جامعهی بورسی ایران گذشت ...
19 مرداد 1399:
#شاخص_کل 2,100,000
#دلار 22 هزار تومان
«ارزش دلاری بورس 450 میلیارد دلار»
و اما 19 مرداد 1403:
#شاخص_کل 2,000,000
#دلار 62 هزار تومان
«ارزش دلاری بورس 119 میلیارد دلار»
ارزش دلاری #بورس یک چهارم شده! شاهد بزرگترین حباب منفی تاریخ بازار سهام ایران هستیم!
نکته: این یک چهارم شدن ارزش دلاری میانگین بازار است در خیلی از سهام، قیمت یک سوم سقف 1399 شده، بعبارتی ارزش واقعی این سهام میشه یک دهم سقف 4 سال پیش! علنا هیچ! بزرگترین غارت تاریخ!
(منبع: چرچیل)
⭕️⭕️حباب منفی و نظریه احمق بزرگتر
یکی از نظریاتی که در شکلگیری حباب مثبت برای توضیح دادن آن پدیده استفاده میشود فرضیه احمق بزرگتر (Greater Fool Hypothesis) هست. در حباب مثبت، افرادی که دارایی دارای حباب مثبت را میخرند میدانند که کمتر از آنچه پول میدهند میارزد(میدانند خریدش حماقت است). اما دارایی را به این امید میخرند که بتوانند آن را به کسی احمق تر از خودشان گرانتر بفروشند و برای همین اسم این فرضیه، احمق بزرگتر است.
وضعیتی که چند سال است در بازار سهام شاهد آن هستیم عکس حالت فوق است. یعنی همه میدانند سهام شرکتها ارزنده هستند(و فروش آن حماقت است)، اما میفروشند به این امید که فروشنده ای احمق تر پیدا خواهد شد تا در آینده (و نزدیک زمان صعود)، از او بخرند!
با تک تک فعالان بازار سهام که مصاحبه عمیق انجام بدهید در پس ذهنشان همین است. برای همین است که اگر بگوییم چند ده همت سرمایه توسط فعالان و نهادهای مالی بصورت نقد (یا درآمد ثابت) نگه داشته شده است بزرگنمایی نیست.
✔️کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
👍22👎2
⭕️◻️ سکولارتر شدن یعنی عدالت
فاطمه محمدبیگی نائب رییس کمیسیون بهداشت مجلس:
«چرا وزیر پیشنهادی بهداشت برای مردم فلسطین ابراز ناراحتی نکرده!»
جملههای مشابه بالا را کسان دیگری هم گفتهاند. کسانی که وقتی خودشان بیمار میشوند، پیش هر دکتری میروند و نه از دینش میپرسند و نه بررسی میکنند که از فلسطینیان حمایت کرده یا نه. حتی اگر پزشکشان طرفدار اسرائیل هم باشد زبان را قلاف میکنند تا فرآیند درمان با کیفیت انجام شود. بسیاری از مراجع و قدرتمندان نظام جمهوری اسلامی برای درمان به کشورهای اروپایی میروند.
اینکه وقتی پای جان و مال و سلامتی خودت و خانوادهات در میان باشد از هر آدم سکولاری سکولارتر میشوی، اما وقتی پای جان و سلامتی مردم و بیتالمال به میان کشیده میشود، ضد سکولاریسم و جنگطلب و بیپروا میشوی نشان از چیزی به جز ریاکاری و نفاق نیست.
سکولار بودن صفر و یک نیست، بلکه یک طیف دارد. سکولارتر شدن یعنی جمع کردن بساط ریاکاری. بساط که پهن باشد هر آدم ناشایست و ناکارآمدی که بهتر بتواند دروغ بگوید و نقش بازی کند جایگاه خواهد گرفت و سیستم ناکارآمدتر از پیش خواهد شد.
به نظر میرسد یکی از علل رای به آقای پزشکیان هم همین امید مردم به کمی سکولارتر شدن بوده باشد.
در کامنت ها نظرتان را بنویسید.
✔️ کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
فاطمه محمدبیگی نائب رییس کمیسیون بهداشت مجلس:
«چرا وزیر پیشنهادی بهداشت برای مردم فلسطین ابراز ناراحتی نکرده!»
جملههای مشابه بالا را کسان دیگری هم گفتهاند. کسانی که وقتی خودشان بیمار میشوند، پیش هر دکتری میروند و نه از دینش میپرسند و نه بررسی میکنند که از فلسطینیان حمایت کرده یا نه. حتی اگر پزشکشان طرفدار اسرائیل هم باشد زبان را قلاف میکنند تا فرآیند درمان با کیفیت انجام شود. بسیاری از مراجع و قدرتمندان نظام جمهوری اسلامی برای درمان به کشورهای اروپایی میروند.
اینکه وقتی پای جان و مال و سلامتی خودت و خانوادهات در میان باشد از هر آدم سکولاری سکولارتر میشوی، اما وقتی پای جان و سلامتی مردم و بیتالمال به میان کشیده میشود، ضد سکولاریسم و جنگطلب و بیپروا میشوی نشان از چیزی به جز ریاکاری و نفاق نیست.
سکولار بودن صفر و یک نیست، بلکه یک طیف دارد. سکولارتر شدن یعنی جمع کردن بساط ریاکاری. بساط که پهن باشد هر آدم ناشایست و ناکارآمدی که بهتر بتواند دروغ بگوید و نقش بازی کند جایگاه خواهد گرفت و سیستم ناکارآمدتر از پیش خواهد شد.
به نظر میرسد یکی از علل رای به آقای پزشکیان هم همین امید مردم به کمی سکولارتر شدن بوده باشد.
در کامنت ها نظرتان را بنویسید.
✔️ کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
👍30👎6❤1
⭕️◻️لزوم خانه تکانی در سازمان بورس
صحبتهای آقای ایرانشاهی رییس مرکز نظارت بر صندوقهای سازمان بورس در مورد کاهش ضریب اهرمی صندوقها موجب یک شوک منفی دیگر به بازار طی دو روز گذشته شد.
طی سه سال گذشته کسانی در سازمان بورس بر گرده فعالان بازار سهام سوار بودند که هیچ نسبتی با تابلویی که شهید رییسی بلند کرده بود(اخلاص و خاکی بودن) نداشتند.
مسلسل شکایت و پرونده سازی بدست دیوانگانی مبتذل افتاده بود و فعالان اصیل بازار را با #بی_حیایی تمام به رگبار بسته بودند.
بسته شدن کانال تلگرامی کاظم نادرعلی و پیشتر نیما آزادی از جمله اقدامات این گروه تازه به دوران رسیده بود.
و جالب است همین آقای ایرانشاهی در میزگرد فردای اقتصاد، اشخاص حقیقی که علیهشان پرونده درست کردندرا بیسواد خطاب کرده بود.
سازمان بورس عشقی، نه تنها داور بیطرفی بین فعالان حقیقی و نهادی نبود، بلکه بین فعالان نهادی هم بیطرف نبود و به قول یکی از فعالان بازار (اینجا) سازمان را به بعضی نهادهای مالی اجاره داده بود!
امثال ایشان بهتراست دوران دانشجویی را تمام کنند و بعد به اجرا برگردند!
✔️کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
صحبتهای آقای ایرانشاهی رییس مرکز نظارت بر صندوقهای سازمان بورس در مورد کاهش ضریب اهرمی صندوقها موجب یک شوک منفی دیگر به بازار طی دو روز گذشته شد.
طی سه سال گذشته کسانی در سازمان بورس بر گرده فعالان بازار سهام سوار بودند که هیچ نسبتی با تابلویی که شهید رییسی بلند کرده بود(اخلاص و خاکی بودن) نداشتند.
مسلسل شکایت و پرونده سازی بدست دیوانگانی مبتذل افتاده بود و فعالان اصیل بازار را با #بی_حیایی تمام به رگبار بسته بودند.
بسته شدن کانال تلگرامی کاظم نادرعلی و پیشتر نیما آزادی از جمله اقدامات این گروه تازه به دوران رسیده بود.
و جالب است همین آقای ایرانشاهی در میزگرد فردای اقتصاد، اشخاص حقیقی که علیهشان پرونده درست کردندرا بیسواد خطاب کرده بود.
سازمان بورس عشقی، نه تنها داور بیطرفی بین فعالان حقیقی و نهادی نبود، بلکه بین فعالان نهادی هم بیطرف نبود و به قول یکی از فعالان بازار (اینجا) سازمان را به بعضی نهادهای مالی اجاره داده بود!
امثال ایشان بهتراست دوران دانشجویی را تمام کنند و بعد به اجرا برگردند!
✔️کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
👍24👎3❤1
⭕️◻️ قدرتمندان کثیف
این تیتر روزنامه کیهان را ببینید. نوشته است: «اخراج شریفی زارچی از دانشگاه شریف به دلیل عدم صلاحیت علمی»!!
وقتی در مورد کسی که به این وضوح یک نخبه تمام عیار است چنین ترور شخصیت میکنند، فکر میکنید در مورد دیگران این کار را انجام نمیدهند؟!
شریفی زارچی شانس آورد که از دست این خونآشامان توانست نجات پیدا کرد.
این تیتر کیهان فقط دم خروس است که همه دیدند و چون کاریکاتوری بود همه خندیدند! نوک کوه یخ است که پیداست! و تو چه میدانی که بدنه کوه یخ چقدر عظیم است و کسی به آن نمیخندد! باور هم میکنند؛
درست مثل وقتی که مدیران بیسواد و ناشایست سازمان بورس در میزگرد فردای اقتصاد حاضر شدند و اشخاص حقیقی که برایشان پرونده سازی کردند را «فاقد صلاحیت علمی» خطاب کردند!
شدت کثیف بودن اینها (در همه سازمانهای بخش عمومی) به قدری است که کاملا آگاهانه تلاش میکنند مخالفانشان را در مارپیچ بدبختی (اینجا و اینجا) گرفتار کنند و آنها را «ناشایست» جلوه دهند. نجات زارچی استثنا بود!
و آنها که از ترس سکوت اختیار میکنند هم روزی خودشان گرفتار خواهند شد.
✔️ اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
این تیتر روزنامه کیهان را ببینید. نوشته است: «اخراج شریفی زارچی از دانشگاه شریف به دلیل عدم صلاحیت علمی»!!
وقتی در مورد کسی که به این وضوح یک نخبه تمام عیار است چنین ترور شخصیت میکنند، فکر میکنید در مورد دیگران این کار را انجام نمیدهند؟!
شریفی زارچی شانس آورد که از دست این خونآشامان توانست نجات پیدا کرد.
این تیتر کیهان فقط دم خروس است که همه دیدند و چون کاریکاتوری بود همه خندیدند! نوک کوه یخ است که پیداست! و تو چه میدانی که بدنه کوه یخ چقدر عظیم است و کسی به آن نمیخندد! باور هم میکنند؛
درست مثل وقتی که مدیران بیسواد و ناشایست سازمان بورس در میزگرد فردای اقتصاد حاضر شدند و اشخاص حقیقی که برایشان پرونده سازی کردند را «فاقد صلاحیت علمی» خطاب کردند!
شدت کثیف بودن اینها (در همه سازمانهای بخش عمومی) به قدری است که کاملا آگاهانه تلاش میکنند مخالفانشان را در مارپیچ بدبختی (اینجا و اینجا) گرفتار کنند و آنها را «ناشایست» جلوه دهند. نجات زارچی استثنا بود!
و آنها که از ترس سکوت اختیار میکنند هم روزی خودشان گرفتار خواهند شد.
✔️ اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
👍48👎4❤3
ما که نگفتیم شما را بابت ظلمهایی که کردید محاکمه کنند که اینطور دوستانتان برآشفتند!!
گفتیم فقط چند روزی استراحت کنید!
گفتیم فقط چند روزی استراحت کنید!
👍48👎1👏1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️◻️یک جرعه سرور
حدیث عشق چه حاجت که بر زبان آری؟
به آب دیده خونین نبشته صورت حال...
یک باور قدیمی شیعیان (که البته معلوم نیست چقدر واقعیت داشته باشد) این است که پیامبر(ص) فرمودهاند هر کس پایان یافتن ماه صفر(و حلول ربیعالاول) را به من اطلاع بدهد به او بشارت بهشت میدهم.
بهر حال در فضای اجتماعی ما ایرانیان دو ماه محرم و صفر قرین با عزاداری و متوقف شدن شادی کردنهاست و طبعا پایان یافتن آنها هم تداعیکننده پایان غم و گرفتگی است.
فردا اول ماه ربیعالاول است. دیگر بهانهای برای رها کردن شادی و سرور نیست...
قل بفضل الله و رحمته فبذالک فلیفرح المومنون
راستی! با حضرت سعدی در آن بیت موافق نیستم! بسیاری از اوقات باید عشق را به زبان هم آورد!
✔️کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
حدیث عشق چه حاجت که بر زبان آری؟
به آب دیده خونین نبشته صورت حال...
یک باور قدیمی شیعیان (که البته معلوم نیست چقدر واقعیت داشته باشد) این است که پیامبر(ص) فرمودهاند هر کس پایان یافتن ماه صفر(و حلول ربیعالاول) را به من اطلاع بدهد به او بشارت بهشت میدهم.
بهر حال در فضای اجتماعی ما ایرانیان دو ماه محرم و صفر قرین با عزاداری و متوقف شدن شادی کردنهاست و طبعا پایان یافتن آنها هم تداعیکننده پایان غم و گرفتگی است.
فردا اول ماه ربیعالاول است. دیگر بهانهای برای رها کردن شادی و سرور نیست...
قل بفضل الله و رحمته فبذالک فلیفرح المومنون
راستی! با حضرت سعدی در آن بیت موافق نیستم! بسیاری از اوقات باید عشق را به زبان هم آورد!
✔️کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
❤6👎2👍1
⭕️◻️سوپر-دیگ نذری پست مدیریتی
قبلاً در مورد دیگ نذری وام با نرخ حقیقی منفی(کمتر از تورم) اینجا نوشتیم.
حالا که گند وام چهار درصدی ده ساله مدیران سازمان بورس درآمده (اینجا را ببینید) بد نیست سوپر دیگ دیگری را معرفی کنیم: جایگاههای مدیریتی در سازمانهای دولتی و نیمه دولتی و بخش عمومی.
چرا میگوییم سوپر دیگ؟ چون کسانی که به این رانتها دسترسی پیدا میکنند(نذری به آنها میرسد)، خودشان توزیعکننده رانتهای دیگری میشوند.
مثلا آقای مسعودی فر (که هزاران نفر از او شایستهتر بودند) عضو هیئت مدیره سازمان بورس میشود و تصمیم میگیرد که از پول کارمزدی که از سهامداران دریافت میشود، به چه کسانی وام چهار درصدی با بازپرداخت ده ساله پرداخت شود، یا تصمیم میگیرد مجوز مشاوره نوع دو را ملغی کند و... . او(ی نوعی) است که تصمیم میگیرد که مثلا گروه مالی کاریزما از بعضی رانتها بهرهمند شود. او(ی نوعی) است که تصمیم میگیرد جلوی رشد قیمت فلان سهم را بگیرد یا به آن اجازه رشد بدهد(که منجر ثروتمند شدن یا فقیر شدن انبوهی از آدمها میشود).
حالا اعتراض مردم نه به وجود این رانت ها، بلکه به نحوه توزیع آن است. یعنی اساسا بعضی رانت ها قابل حذف کامل نیستند، بنابرین باید به کسی رانت داد که واقعا شایسته باشد.
همچنین در مرحله بعد، اعتراض بیشتر از آنکه به اثرات توزیعی این نحوه پخش کردن رانت باشد به اثرات تخصیصی آن است. به بیان دیگر، اینکه یک مدیری ارزش افزوده چند صد میلیارد تومانی ایجاد کند و تقاضای پاداش چند میلیاردی داشته باشد همه جای دنیا مرسوم است، اما اشکال اینجاست که مدیری که هم انتخاب شدنش وابسته به شایستگی نبوده و هم عملکردش به جز خسارت زدن چیزی نبوده است بخواهد پاداش چند میلیاردی بگیرد. در این فقره هم شفافیت و حاکمیت شرکتی بهترین راهبرد است.
▫️در حال حاضر نحوه توزیع پستهای مدیریتی در نهادهای بخش عمومی (اعم از سازمان بورس، سایر ادارات دولتی، شرکتهای نیمه خصوصی مثل خودرو و فولاد و مس و پتروشیمی و...، سازمان تأمین اجتماعی نیروهای مسلح(ساتا) وابسته به وزارت دفاع، شستا، بنیاد مستضعفان، بنیاد برکت، کمیته امداد، استانداری ها و شهرداریها و بخشداریها، ستاد اجرایی فرمان امام و... ) نه تنها مبتنی بر شایستهسالاری نیست بلکه میتوان ادعا کرد شاهد نوعی ناشایسته سالاری سیستماتیک هم هستیم. تصور کنید که مدیر عامل یک نهاد مالی زیر نظر سازمان بورس نه تحصیلات مرتبط با نهادهای مالی دارد و نه حتی مثل بقیه ناشایست ها، دانش مالی مربوطه را حداقل در حین مسیولیت کسب کرده است! یا مدیرعامل بورس انرژی جناب آقای نقوی کارشناسی ارشد جامعهشناسی، با پایان نامه با موضوع «مقایسه ذهنیت جوانان کافه نشین» دارد(اینجا)! همزمان برای اساتید اصیل بازار سهام پرونده سازی میکنند، حکم به تعطیلی کانالهایشان میکنند و آنها را فاقد صلاحیت علمی میخوانند!
جالب است که همزمان با تعطیل کردن کانالهای بورسی در دولت سیزدهم، آقای محمدمهدی منتظری که بواسطه نسبت فامیلی اش با آقای منتظری قوه قضاییه رییس اداره پیشگیری از ناهنجاریها شده بود، و اوج فهمش از پیشگیری(بخصوص آن اوایل)، محدود کردن فعالیتهای فضای مجازی مردم بود، بعد از گرفتن مسیولیت یک کانال تلگرامی راهاندازی کرده بود و در حالی که حقوق بالای ۱۰۰ میلیونی میگرفت در ساعات اداری برای کانالش تولید محتوا و تبلیغ میکرد! و اینها پشت تابلوی شهید رییسی به قدرت رسیدند!
همزمان اگر یک نخبه بخواهد در این نهادها پستی بگیرد هزار مانع جلویش میگذارند و هزار مدرک و گواهینامه مطالبه میکنند! رسماً مردم را به سخره گرفتهاند!
▫️دولت روحانی و رییسی تمام شدند. اما نیروهای فسادآفرین(و بعضی قدرتمندان و مناسبات پشت صحنه) همچنان هستند، مثل جاذبه زمین، مثل غرایز بشری، مثل اینرسی نهادی! این هنر ماست که بر این نیروها غلبه کنیم.
رانتها اولا باید محدود شوند و ثانیا توزیع آنها شفاف و مبتنی بر شایستهسالاری شود. توزیع رانت به سبک توزیع نذری هییت باید متوقف شود.
از شما دوست خوبم میخواهم که مثالها و نظراتت رو در کامنت ها بنویسی.
✔️کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
قبلاً در مورد دیگ نذری وام با نرخ حقیقی منفی(کمتر از تورم) اینجا نوشتیم.
حالا که گند وام چهار درصدی ده ساله مدیران سازمان بورس درآمده (اینجا را ببینید) بد نیست سوپر دیگ دیگری را معرفی کنیم: جایگاههای مدیریتی در سازمانهای دولتی و نیمه دولتی و بخش عمومی.
چرا میگوییم سوپر دیگ؟ چون کسانی که به این رانتها دسترسی پیدا میکنند(نذری به آنها میرسد)، خودشان توزیعکننده رانتهای دیگری میشوند.
مثلا آقای مسعودی فر (که هزاران نفر از او شایستهتر بودند) عضو هیئت مدیره سازمان بورس میشود و تصمیم میگیرد که از پول کارمزدی که از سهامداران دریافت میشود، به چه کسانی وام چهار درصدی با بازپرداخت ده ساله پرداخت شود، یا تصمیم میگیرد مجوز مشاوره نوع دو را ملغی کند و... . او(ی نوعی) است که تصمیم میگیرد که مثلا گروه مالی کاریزما از بعضی رانتها بهرهمند شود. او(ی نوعی) است که تصمیم میگیرد جلوی رشد قیمت فلان سهم را بگیرد یا به آن اجازه رشد بدهد(که منجر ثروتمند شدن یا فقیر شدن انبوهی از آدمها میشود).
حالا اعتراض مردم نه به وجود این رانت ها، بلکه به نحوه توزیع آن است. یعنی اساسا بعضی رانت ها قابل حذف کامل نیستند، بنابرین باید به کسی رانت داد که واقعا شایسته باشد.
همچنین در مرحله بعد، اعتراض بیشتر از آنکه به اثرات توزیعی این نحوه پخش کردن رانت باشد به اثرات تخصیصی آن است. به بیان دیگر، اینکه یک مدیری ارزش افزوده چند صد میلیارد تومانی ایجاد کند و تقاضای پاداش چند میلیاردی داشته باشد همه جای دنیا مرسوم است، اما اشکال اینجاست که مدیری که هم انتخاب شدنش وابسته به شایستگی نبوده و هم عملکردش به جز خسارت زدن چیزی نبوده است بخواهد پاداش چند میلیاردی بگیرد. در این فقره هم شفافیت و حاکمیت شرکتی بهترین راهبرد است.
▫️در حال حاضر نحوه توزیع پستهای مدیریتی در نهادهای بخش عمومی (اعم از سازمان بورس، سایر ادارات دولتی، شرکتهای نیمه خصوصی مثل خودرو و فولاد و مس و پتروشیمی و...، سازمان تأمین اجتماعی نیروهای مسلح(ساتا) وابسته به وزارت دفاع، شستا، بنیاد مستضعفان، بنیاد برکت، کمیته امداد، استانداری ها و شهرداریها و بخشداریها، ستاد اجرایی فرمان امام و... ) نه تنها مبتنی بر شایستهسالاری نیست بلکه میتوان ادعا کرد شاهد نوعی ناشایسته سالاری سیستماتیک هم هستیم. تصور کنید که مدیر عامل یک نهاد مالی زیر نظر سازمان بورس نه تحصیلات مرتبط با نهادهای مالی دارد و نه حتی مثل بقیه ناشایست ها، دانش مالی مربوطه را حداقل در حین مسیولیت کسب کرده است! یا مدیرعامل بورس انرژی جناب آقای نقوی کارشناسی ارشد جامعهشناسی، با پایان نامه با موضوع «مقایسه ذهنیت جوانان کافه نشین» دارد(اینجا)! همزمان برای اساتید اصیل بازار سهام پرونده سازی میکنند، حکم به تعطیلی کانالهایشان میکنند و آنها را فاقد صلاحیت علمی میخوانند!
جالب است که همزمان با تعطیل کردن کانالهای بورسی در دولت سیزدهم، آقای محمدمهدی منتظری که بواسطه نسبت فامیلی اش با آقای منتظری قوه قضاییه رییس اداره پیشگیری از ناهنجاریها شده بود، و اوج فهمش از پیشگیری(بخصوص آن اوایل)، محدود کردن فعالیتهای فضای مجازی مردم بود، بعد از گرفتن مسیولیت یک کانال تلگرامی راهاندازی کرده بود و در حالی که حقوق بالای ۱۰۰ میلیونی میگرفت در ساعات اداری برای کانالش تولید محتوا و تبلیغ میکرد! و اینها پشت تابلوی شهید رییسی به قدرت رسیدند!
همزمان اگر یک نخبه بخواهد در این نهادها پستی بگیرد هزار مانع جلویش میگذارند و هزار مدرک و گواهینامه مطالبه میکنند! رسماً مردم را به سخره گرفتهاند!
▫️دولت روحانی و رییسی تمام شدند. اما نیروهای فسادآفرین(و بعضی قدرتمندان و مناسبات پشت صحنه) همچنان هستند، مثل جاذبه زمین، مثل غرایز بشری، مثل اینرسی نهادی! این هنر ماست که بر این نیروها غلبه کنیم.
رانتها اولا باید محدود شوند و ثانیا توزیع آنها شفاف و مبتنی بر شایستهسالاری شود. توزیع رانت به سبک توزیع نذری هییت باید متوقف شود.
از شما دوست خوبم میخواهم که مثالها و نظراتت رو در کامنت ها بنویسی.
✔️کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
👍24
⭕️◻️وام کارکنان بانکها، حق یا ناحق؟
پیشتر مطلبی در مورد وام کارکنان بانکها منتشر کرده بودیم و از شما همراهان عزیز کانال خواستیم که نظرتان را کامنت کنید.
بعضی از دوستان بانکی نظرات قابل تأملی ارایه دادند. از جمله اینکه یک کارمند بانک جزو بهرهور ترین کارمندان نظام بروکراسی کشور به حساب میآیند یا اینکه این وام جزیی از حقوق پرداختی به حساب میآید و یا اینکه اگر دیگران به نیروی کار ظلم میکنند دلیل نمیشود به کارکنان بانکها هم ظلم شود و...
در طرف مقابل هم استدلالهای خوبی آورده شد.
بنظرم خودتان با خواندن آن کامنت ها (در اینجا) میتوانید به جمعبندی بهتری برسید.
✔️کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
پیشتر مطلبی در مورد وام کارکنان بانکها منتشر کرده بودیم و از شما همراهان عزیز کانال خواستیم که نظرتان را کامنت کنید.
بعضی از دوستان بانکی نظرات قابل تأملی ارایه دادند. از جمله اینکه یک کارمند بانک جزو بهرهور ترین کارمندان نظام بروکراسی کشور به حساب میآیند یا اینکه این وام جزیی از حقوق پرداختی به حساب میآید و یا اینکه اگر دیگران به نیروی کار ظلم میکنند دلیل نمیشود به کارکنان بانکها هم ظلم شود و...
در طرف مقابل هم استدلالهای خوبی آورده شد.
بنظرم خودتان با خواندن آن کامنت ها (در اینجا) میتوانید به جمعبندی بهتری برسید.
✔️کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
👍6🔥1
کاملا منطبق با تیوری هست. طبیعیه که خودش رو محق بدونه. جلوی چشمش دوستانش از قبل ایشون ثروتهای چند صد میلیارد تومانی روی هم گذاشتند!
تو ذهنش میگه شرفش رو فروخته و ثروت بعضی از مردم کوچه و بازار را تو بورس به صفر نزدیک کرده و همزمان دوستانش ثروتهای چند صد میلیاردی کسب کردند ولی ایشان «به دلیل محدودیتهای قانونی» عقب افتاده! راضی به رانتهای بعد از مسیولیت (اعم از قراردادهای مشاوره و استفاده از شبکهای که ساخته و گرفتن پستهایی که دیگر «محدودیت» نداشته باشد و...) نیست! این اسمش چیزی به جز بدمستی نیست!
مثل بعضیها که علیرغم خودفروشی به ملک ری هم نرسیدند...
و اینکه ایشان خودش را بزرگ میبیند و سایر مردم را کوچک، بخاطر توهمی است که توزیعکنندگان(و مهندسی کنندگان) قدرت (که اینجا نوشتیم) در ایشان ایجاد کردند.
تو ذهنش میگه شرفش رو فروخته و ثروت بعضی از مردم کوچه و بازار را تو بورس به صفر نزدیک کرده و همزمان دوستانش ثروتهای چند صد میلیاردی کسب کردند ولی ایشان «به دلیل محدودیتهای قانونی» عقب افتاده! راضی به رانتهای بعد از مسیولیت (اعم از قراردادهای مشاوره و استفاده از شبکهای که ساخته و گرفتن پستهایی که دیگر «محدودیت» نداشته باشد و...) نیست! این اسمش چیزی به جز بدمستی نیست!
مثل بعضیها که علیرغم خودفروشی به ملک ری هم نرسیدند...
و اینکه ایشان خودش را بزرگ میبیند و سایر مردم را کوچک، بخاطر توهمی است که توزیعکنندگان(و مهندسی کنندگان) قدرت (که اینجا نوشتیم) در ایشان ایجاد کردند.
Telegram
اقتصاد رفتاری
⭕️ ◻️سوپر-دیگ نذری پست مدیریتی
قبلاً در مورد دیگ نذری وام با نرخ حقیقی منفی(کمتر از تورم) اینجا نوشتیم.
حالا که گند وام چهار درصدی ده ساله مدیران سازمان بورس درآمده (اینجا را ببینید) بد نیست سوپر دیگ دیگری را معرفی کنیم: جایگاههای مدیریتی در سازمانهای…
قبلاً در مورد دیگ نذری وام با نرخ حقیقی منفی(کمتر از تورم) اینجا نوشتیم.
حالا که گند وام چهار درصدی ده ساله مدیران سازمان بورس درآمده (اینجا را ببینید) بد نیست سوپر دیگ دیگری را معرفی کنیم: جایگاههای مدیریتی در سازمانهای…
👍13👎2🔥2
⭕️◻️ پزشکیان میخواد دیگ نذری جدید بار بذاره؟!
✍️ مصطفی نصراصفهانی
خوب برای شروع نقد رییسجمهور جدید هم اولین موضوع مناسب پیدا شد!
قبلاً مهمترین توصیه برای جلوگیری از مفاسد دولت پزشکیان رو اینجا نوشته بودیم. و اگر این توصیه اجرا بشه مانع خیلی از اشتباهات خواهد شد.
▫️اما موضوعی که واکنش به آن ضروری است، صحبت رییسجمهور محترم در مورد شریک کردن مدیران نهادهای دولتی و شبه دولتی در سود و زیان نهاد مربوطه است. این ایده با هدف افزایش انگیزه در مدیران مطرح شده است.
▫️دانش اقتصاد رفتاری به ما میگوید که انگیزه پیچیدهتر از آن است که به بنظر میرسد. مثلا ممکن است شما پاداش مادی نیروی انسانی را با هدف افزایش بهرهوری زیاد کنی، اما این کار شما اثر عکس داشته باشد و باعث تضعیف عملکرد شود. به این پدیده برونرانی انگیزشی گفته میشود که چند سال پیش به بهانه حقوقهای نجومی در این رابطه اینجا نوشته بودیم.
▫️حتی اگر فرض کنیم که وابسته کردن پاداش به عملکرد همواره کار درستی است و باعث بهبود عملکرد خواهد شد، بحث شناسایی دقیق عملکرد مطرح میشود. وقتی یک شرکت سودآوری خوبی داشته باشد اولین چیزی که به ذهن متبادر میشود این است که مدیرعامل آن شرکت خوب مدیریت کرده است. اسم این غریزه طبیعی، در اقتصاد رفتاری و مالی رفتاری، سوگیری نتیجهنگری(Outcome Bias) است(اینجا و اینجا را ببینید). این غریزه میتواند گمراهکننده باشد، چرا که مثلا ممکن است عملکرد مدیر خوب بوده باشد، اما رکود کلی حاکم بر صنعت(یا هزاران متغیر غیرقابل مشاهده و خارج از کنترل مدیر) باعث کاهش سودآوری شده باشد. از طرف دیگر مدیران به راحتی میتوانند معیارهای شمای ناظر را مهندسی و دستکاری کنند تا مشمول پاداش شوند. یا اینکه پیامدهای بیرونی را کنترل نکنند و در معیاری عملکردی که وضع کردهاید نمره بالا بگیرند(مثلا محیط زیست را آلوده کنند و..).
▫️حالا حتی اگر فرض کنیم دو مشکل فوقالذکر هم وجود نداشته باشند، و مدیری چند صد هزار میلیارد تومان زیان (عدم النفع) به شرکت زده باشد، چطور میخواهید او را در زیان شریک کنید؟ آیا میخواهید او را اعدام کنید؟! نتیجه این میشود که این بازی ممکن است برای یک مدیر، قماری با ارزش انتظاری بسیار بالا و سودآور باشد. پیش خودش بگوید من مسیولیت را میپذیرم، اگر موفق شدم که پاداش نجومی خواهم گرفت و اگر موفق نشوم در عمل تنبیهی در کار نخواهد بود. البته در عمل تاکنون هم همینطور بوده است. مثلا قرارداد کرسنت را نگاه کنید. بالاخره یک طرف دعوا اشتباه کرده و به کشور و بیتالمال آسیب زده است، اما نه مقصر به درستی شناسایی و معرفی میشود و نه تنبیهی در کار خواهد بود. آنچه که رییسجمهور اسمش را شریک کردن مدیران در سود و زیان نامگذاری کرده است، ممکن است ترجمهاش رسمیت بخشیدن به این پدیده و تشدید آن بشود.
▫️واقعیت این است که اگر شفافیت کامل(در رابطه با عملکرد و فرآیند تخصیص پاداش) نباشد، این روش هم به یک منبع توزیع رانت دیگر شبیه سایر رانت ها تبدیل خواهد شد، گویی بناست یک دیگ نذری دورهمی دیگر بار گذاشته شود!
⭕️⭕️◻️ خلاصه
۱- وابسته کردن پاداش مدیر به عملکرد، یک روش رایج انگیزشی در دنیاست، اما هزاران ملاحظه دارد. نکند مثل ماجرای انتشار اوراق توسط خاندوزی تقلیدی کور بکنیم و خر را ببینیم اما کدو را نه!
۲- براساس آزمایشات اقتصاد رفتاری، پاداش مادی گاهی نه تنها انگیزه را تقویت نمیکند، بلکه تخریب هم میکند. پیچیدگیهای زیادی در رابطه با انگیزه وجود دارند.
۳- سنجش و تفکیک اثر واقعی و عملکرد یک مدیر اصلا راحت نیست. مدیر ممکن است هر معیاری که شما بگذارید را دستکاری کند. سالم هم باشد، باز قضاوت کردن کار بسیار سختی است. باید مواظب باشیم اسیر سوگیری نتیجهنگری نشویم.
۳- حتی اگر بتوانیم عملکرد مدیر را به خوبی سنجش کنیم هم باز گاهی امکان شریک کردن او در سود و زیان وجود ندارد.
۴- شفافیت مثل اکسیر است و بدون یک ریال هزینه، انگیزههای درونی بسیار قدرتمندی را فعال میکند. همین الان بنده در نوشتن این سطور بسیار دقت میکنم در حالی که هیچ پاداش مادی دریافت نمیکنم! فقط میدانم مورد قضاوت سخت انبوهی صاحبنظران خبره قرار خواهد گرفت.
✔️کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✍️ مصطفی نصراصفهانی
خوب برای شروع نقد رییسجمهور جدید هم اولین موضوع مناسب پیدا شد!
قبلاً مهمترین توصیه برای جلوگیری از مفاسد دولت پزشکیان رو اینجا نوشته بودیم. و اگر این توصیه اجرا بشه مانع خیلی از اشتباهات خواهد شد.
▫️اما موضوعی که واکنش به آن ضروری است، صحبت رییسجمهور محترم در مورد شریک کردن مدیران نهادهای دولتی و شبه دولتی در سود و زیان نهاد مربوطه است. این ایده با هدف افزایش انگیزه در مدیران مطرح شده است.
▫️دانش اقتصاد رفتاری به ما میگوید که انگیزه پیچیدهتر از آن است که به بنظر میرسد. مثلا ممکن است شما پاداش مادی نیروی انسانی را با هدف افزایش بهرهوری زیاد کنی، اما این کار شما اثر عکس داشته باشد و باعث تضعیف عملکرد شود. به این پدیده برونرانی انگیزشی گفته میشود که چند سال پیش به بهانه حقوقهای نجومی در این رابطه اینجا نوشته بودیم.
▫️حتی اگر فرض کنیم که وابسته کردن پاداش به عملکرد همواره کار درستی است و باعث بهبود عملکرد خواهد شد، بحث شناسایی دقیق عملکرد مطرح میشود. وقتی یک شرکت سودآوری خوبی داشته باشد اولین چیزی که به ذهن متبادر میشود این است که مدیرعامل آن شرکت خوب مدیریت کرده است. اسم این غریزه طبیعی، در اقتصاد رفتاری و مالی رفتاری، سوگیری نتیجهنگری(Outcome Bias) است(اینجا و اینجا را ببینید). این غریزه میتواند گمراهکننده باشد، چرا که مثلا ممکن است عملکرد مدیر خوب بوده باشد، اما رکود کلی حاکم بر صنعت(یا هزاران متغیر غیرقابل مشاهده و خارج از کنترل مدیر) باعث کاهش سودآوری شده باشد. از طرف دیگر مدیران به راحتی میتوانند معیارهای شمای ناظر را مهندسی و دستکاری کنند تا مشمول پاداش شوند. یا اینکه پیامدهای بیرونی را کنترل نکنند و در معیاری عملکردی که وضع کردهاید نمره بالا بگیرند(مثلا محیط زیست را آلوده کنند و..).
▫️حالا حتی اگر فرض کنیم دو مشکل فوقالذکر هم وجود نداشته باشند، و مدیری چند صد هزار میلیارد تومان زیان (عدم النفع) به شرکت زده باشد، چطور میخواهید او را در زیان شریک کنید؟ آیا میخواهید او را اعدام کنید؟! نتیجه این میشود که این بازی ممکن است برای یک مدیر، قماری با ارزش انتظاری بسیار بالا و سودآور باشد. پیش خودش بگوید من مسیولیت را میپذیرم، اگر موفق شدم که پاداش نجومی خواهم گرفت و اگر موفق نشوم در عمل تنبیهی در کار نخواهد بود. البته در عمل تاکنون هم همینطور بوده است. مثلا قرارداد کرسنت را نگاه کنید. بالاخره یک طرف دعوا اشتباه کرده و به کشور و بیتالمال آسیب زده است، اما نه مقصر به درستی شناسایی و معرفی میشود و نه تنبیهی در کار خواهد بود. آنچه که رییسجمهور اسمش را شریک کردن مدیران در سود و زیان نامگذاری کرده است، ممکن است ترجمهاش رسمیت بخشیدن به این پدیده و تشدید آن بشود.
▫️واقعیت این است که اگر شفافیت کامل(در رابطه با عملکرد و فرآیند تخصیص پاداش) نباشد، این روش هم به یک منبع توزیع رانت دیگر شبیه سایر رانت ها تبدیل خواهد شد، گویی بناست یک دیگ نذری دورهمی دیگر بار گذاشته شود!
⭕️⭕️◻️ خلاصه
۱- وابسته کردن پاداش مدیر به عملکرد، یک روش رایج انگیزشی در دنیاست، اما هزاران ملاحظه دارد. نکند مثل ماجرای انتشار اوراق توسط خاندوزی تقلیدی کور بکنیم و خر را ببینیم اما کدو را نه!
۲- براساس آزمایشات اقتصاد رفتاری، پاداش مادی گاهی نه تنها انگیزه را تقویت نمیکند، بلکه تخریب هم میکند. پیچیدگیهای زیادی در رابطه با انگیزه وجود دارند.
۳- سنجش و تفکیک اثر واقعی و عملکرد یک مدیر اصلا راحت نیست. مدیر ممکن است هر معیاری که شما بگذارید را دستکاری کند. سالم هم باشد، باز قضاوت کردن کار بسیار سختی است. باید مواظب باشیم اسیر سوگیری نتیجهنگری نشویم.
۳- حتی اگر بتوانیم عملکرد مدیر را به خوبی سنجش کنیم هم باز گاهی امکان شریک کردن او در سود و زیان وجود ندارد.
۴- شفافیت مثل اکسیر است و بدون یک ریال هزینه، انگیزههای درونی بسیار قدرتمندی را فعال میکند. همین الان بنده در نوشتن این سطور بسیار دقت میکنم در حالی که هیچ پاداش مادی دریافت نمیکنم! فقط میدانم مورد قضاوت سخت انبوهی صاحبنظران خبره قرار خواهد گرفت.
✔️کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
Telegram
اقتصاد رفتاری
⭕️ ◻️ لزوم پیشگیری از آسیبهای دولت پزشکیان
✍ مصطفی نصراصفهانی
از همان دوران تبلیغات انتخاباتی سال ۱۴۰۰ از صحبتهای شهید رییسی متوجه بوهای بدی شدیم؛ بوی گند تفکرات دلارزدایی که در عمل همان قیمتگذاری دستوری بود( و همان زمان با فاصله چند ساعت مطلبی هشدارگونه…
✍ مصطفی نصراصفهانی
از همان دوران تبلیغات انتخاباتی سال ۱۴۰۰ از صحبتهای شهید رییسی متوجه بوهای بدی شدیم؛ بوی گند تفکرات دلارزدایی که در عمل همان قیمتگذاری دستوری بود( و همان زمان با فاصله چند ساعت مطلبی هشدارگونه…
👍30❤4👎1
⭕️◻️از خرید طلا در روز سیزدهم صفر تا مقاومت تکنیکال در بازار سهام!
واقعاً چه تفاوتی هست بین کسانی که در روز سیزدهم صفر برای خرید طلا صف بستند با کسانی که برای سهام به این ارزانی مقاومت تکنیکال و اندیکاتوری ترسیم میکنند؟!
چه فرقی هست بین کسانی که قند را در چای فرو میکنند(یا سایر آداب خرافی را به جا میآوردند) و کسانی که به احترام جناب اندیکاتور RSI ترمز رشد قیمت را، در حالی که قیمتها در کف اقیانوس هستند، میکشند؟!
✔️کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
واقعاً چه تفاوتی هست بین کسانی که در روز سیزدهم صفر برای خرید طلا صف بستند با کسانی که برای سهام به این ارزانی مقاومت تکنیکال و اندیکاتوری ترسیم میکنند؟!
چه فرقی هست بین کسانی که قند را در چای فرو میکنند(یا سایر آداب خرافی را به جا میآوردند) و کسانی که به احترام جناب اندیکاتور RSI ترمز رشد قیمت را، در حالی که قیمتها در کف اقیانوس هستند، میکشند؟!
✔️کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
👍12👎3👏2🕊1
⭕️◻️لزوم ساماندهی مشاوره اشخاص حقیقی در بازار سهام
در همه کشورها اشخاص حقیقی میتوانند Financial Advisor شوند. اما در ایران این امکان وجود ندارد. حتی امکان ثبت شرکت تک نفره هم در ایران وجود ندارد!
باید هر کس لیسانس رشتههای مرتبط (اقتصاد، مدیریت و حسابداری) دارد بتواند مجوز مشاوره سرمایهگذاری (اعم از مشاوره سبد دارایی) بگیرد.
درست مثل فارغالتحصیلان رشتههای پزشکی، روانشناسی، بیناییسنجی، حقوق و... .
لینک x
✔️کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
در همه کشورها اشخاص حقیقی میتوانند Financial Advisor شوند. اما در ایران این امکان وجود ندارد. حتی امکان ثبت شرکت تک نفره هم در ایران وجود ندارد!
باید هر کس لیسانس رشتههای مرتبط (اقتصاد، مدیریت و حسابداری) دارد بتواند مجوز مشاوره سرمایهگذاری (اعم از مشاوره سبد دارایی) بگیرد.
درست مثل فارغالتحصیلان رشتههای پزشکی، روانشناسی، بیناییسنجی، حقوق و... .
لینک x
✔️کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
👍18👎2
کسانی که وام میگیرند و با آن طلا(دلار) و ملک میخرند، تبدیل میشوند به دشمن قسم خورده کاهش تورم، کاهش نرخ ارز و کاهش قیمت نسبی ملک.
وام نباید به عنوان پاداش یا جبران خدمات نیروی انسانی پرداخت شود. اگر مدیری یا کارمندی شایسته است، حقوق نجومی پرداخت کنید، اما وام ندهید!
وام نباید به عنوان پاداش یا جبران خدمات نیروی انسانی پرداخت شود. اگر مدیری یا کارمندی شایسته است، حقوق نجومی پرداخت کنید، اما وام ندهید!
👍35👎7👏1🦄1
پیرو فرسته قبلی (اینجا) بعضی عزیزان دچار سوبرداشت شده بودند. فکر کردند منظور ما این است که وام گرفتن خوب نیست یا تورم زاست و... . به هر کاری میتوان از زوایای مختلف نگاه کرد. زاویه نگاه در فرسته قبلی از منظر سیاستگذاری عمومی بود. به عنوان مثال، آن کارمندان بانک مرکزی که تا خرخره در وام هستند چنان بازیهای پیچیده روانی-اجتماعی به راه میاندازند که فهم آن هم سخت است، چه برسد به خنثی کردنش! حتی اگر به زبان هم بگویند خواهان کاهش تورم هستند، در ناخودآگاهشان عکس آن را میگویند و در عمل هم مطابق خواسته ناخودآگاهشان عمل خواهند کرد! جسم هایشان در جلسات کنار یکدیگر هستند و در پی جستجوی راهی برای کاهش تورم، اما همزمان ناخودآگاه هایشان هم جلسه تشکیل داده و بازیهای پیچیده برای تشدید تورم در حال مذاکره و چکشکاری است!!
در تکمیل صحبت قبلی باید شفاف بگویم که اگر میتوانید وام بگیرید، بگیرید. گرفتن وام با نرخ بهره منفی و خرید دارایی با آن، یکی از نعمتهای خداوند است. هم از نظر فرمولی و هم از این نظر که باعث انضباط مالی فردی میشود و شما را وادار به پسانداز کردن میکند.
اما عادت وام کم بهره دادن به جای جبران خدمات، عادتی استعماری است.
این مدل وام دادن فقط کارکردش فریب مردمی است که از سفره توزیع رانت دور افتادهاند.
یک وام ۱ میلیاردی ۴ درصدی با بازپرداخت ۱۰ ساله معادل ۶۰۰ میلیون پرداخت پاداش است. (۴۰۰ میلیون را در سپرده ۳۰درصدی میگذارید و اقساط کل وام را با سود همان ۴۰۰ میلیون بازپرداخت میکنید، ۶۰۰ میلیون را هم مالک شدهاید)
خوب چه کاری است؟! همان ۶۰۰ میلیون چرا مستقیم پرداخت نمیشود؟!
وام را انتخاب میکنند چون میخواهند بگویند ما پرداختی انجام ندادهایم و در واقع ذینفعانی که میتوانند مطالبه گری کنند(سهامداران یا مالکان شرکت، مردم، مدعیالعموم و...) را و همچنین رقبای بالقوه را دستکاری روانی میکنند. این زرنگ بازی است که آزاردهنده است، وگرنه هر مدیر و کارمندی که شایسته است، شفاف هم پاداش بگیرد و هم پاسخگو باشد و هم از سازوکاری شفاف و بهینه منصوب شود.
ممکن است در اثر شفافیت اولش مردم/سهامداران/ذینفعان تنگنظری بکنند، اما بعد از طی شدن دورهای گذار، تفاوت بین مدیر خوب و بد را متوجه خواهند شد. چطور برای بازیکنان فوتبال تنگنظری نمیکنند؟!
در تکمیل صحبت قبلی باید شفاف بگویم که اگر میتوانید وام بگیرید، بگیرید. گرفتن وام با نرخ بهره منفی و خرید دارایی با آن، یکی از نعمتهای خداوند است. هم از نظر فرمولی و هم از این نظر که باعث انضباط مالی فردی میشود و شما را وادار به پسانداز کردن میکند.
اما عادت وام کم بهره دادن به جای جبران خدمات، عادتی استعماری است.
این مدل وام دادن فقط کارکردش فریب مردمی است که از سفره توزیع رانت دور افتادهاند.
یک وام ۱ میلیاردی ۴ درصدی با بازپرداخت ۱۰ ساله معادل ۶۰۰ میلیون پرداخت پاداش است. (۴۰۰ میلیون را در سپرده ۳۰درصدی میگذارید و اقساط کل وام را با سود همان ۴۰۰ میلیون بازپرداخت میکنید، ۶۰۰ میلیون را هم مالک شدهاید)
خوب چه کاری است؟! همان ۶۰۰ میلیون چرا مستقیم پرداخت نمیشود؟!
وام را انتخاب میکنند چون میخواهند بگویند ما پرداختی انجام ندادهایم و در واقع ذینفعانی که میتوانند مطالبه گری کنند(سهامداران یا مالکان شرکت، مردم، مدعیالعموم و...) را و همچنین رقبای بالقوه را دستکاری روانی میکنند. این زرنگ بازی است که آزاردهنده است، وگرنه هر مدیر و کارمندی که شایسته است، شفاف هم پاداش بگیرد و هم پاسخگو باشد و هم از سازوکاری شفاف و بهینه منصوب شود.
ممکن است در اثر شفافیت اولش مردم/سهامداران/ذینفعان تنگنظری بکنند، اما بعد از طی شدن دورهای گذار، تفاوت بین مدیر خوب و بد را متوجه خواهند شد. چطور برای بازیکنان فوتبال تنگنظری نمیکنند؟!
👍18👏6