Forwarded from اقتصاد رفتاری
✅سوگیری غفلت از هزینه-فرصت:
نام انگلیسی:
Oportunity-cost neglect bias
قبل از توصیف این سوگیری باید تعریف هزینه-فرصت را بدانیم.
◀️تعریف هزینه-فرصت:
یکی از مباحث اوّلیه و بنیادی که در ترم اوّل کارشناسی رشته اقتصاد آموزش داده میشود هزینه-فرصت است.
وقتی ما یک انتخاب انجام میدهیم، منابعمان را صرف آن انتخاب می کنیم. مثلا برای رفتن به سینما، باید هزینه بلیط سینما را متقبل شویم. پولی که برای کرایه رفتن به سینما پرداخت میکنیم یکی دیگر از این هزینه هاست. همچنین زمانی که از خانه بیرون می آییم تا زمانی که به خانه برمیگردیم نیز «هزینه زمانی» این انتخاب است.
امّا موارد مذکور همه هزینه ای که ما میپردازیم نیست، بلکه با رفتن به سینما، فرصت رفتن به پارک و یا مطالعه یک کتاب را از دست می دهیم. به عبارتی لازمه عقلانیت کامل این است که ما تمام این موارد را در تصمیم سازیها در نظر داشته باشیم.
◀️هزینه فرصت=هزینه های آشکار(Explicit)+هزینه های پنهان (Implicit)
یکی از اشتباهات رایج این است که هزینه فرصت را با هزینه ضمنی یا پنهان اشتباه می گیرند.
هزینه های آشکار همان هزینه های حسابداری هستند(پولی که میگذاریم یا منابعی که مصرف میکنیم). هزینه های پنهان، هزینه هایی هستند که معمولا در صورتهای مالی نمی آیند؛ مثلا هزینه پنهان زندگی شما در خانه شخصی تان شامل اجاره ای است که میتوانستید در صورت اجاره دادن آن دریافت کنید.
هزینه فرصتِ یک انتخاب(که گاهی آن را قیمت سایه ای یا هزینه اقتصادی هم میگویند) معادل بهترین عایدی است که امکان داشت با صرف همین منابع بدست بیاورید. مثلا فرض کنید پولتان را میتوانستید در جائی سرمایه گذاری کنید که 25 درصد بازدهی داشته باشد امّا آن را در حساب بانکی با 18 درصد سود گذاشته اید. در اینحالت از نظر اقتصادی در واقع 7درصد زیان کرده اید.
◀️سوگیری فوق اشاره به توجه صرف به هزینه های آشکار و غفلت از هزینه های پنهان دارد. به عبارتی مردم معمولا هزینه فرصت را درست ارزیابی نمیکنند. البته شاید بهتر باشد که عنوان این سوگیری به صورت زیر اصلاح شود:
Implicit cost neglect
سوگیری غفلت از هزینه های پنهان.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
نام انگلیسی:
Oportunity-cost neglect bias
قبل از توصیف این سوگیری باید تعریف هزینه-فرصت را بدانیم.
◀️تعریف هزینه-فرصت:
یکی از مباحث اوّلیه و بنیادی که در ترم اوّل کارشناسی رشته اقتصاد آموزش داده میشود هزینه-فرصت است.
وقتی ما یک انتخاب انجام میدهیم، منابعمان را صرف آن انتخاب می کنیم. مثلا برای رفتن به سینما، باید هزینه بلیط سینما را متقبل شویم. پولی که برای کرایه رفتن به سینما پرداخت میکنیم یکی دیگر از این هزینه هاست. همچنین زمانی که از خانه بیرون می آییم تا زمانی که به خانه برمیگردیم نیز «هزینه زمانی» این انتخاب است.
امّا موارد مذکور همه هزینه ای که ما میپردازیم نیست، بلکه با رفتن به سینما، فرصت رفتن به پارک و یا مطالعه یک کتاب را از دست می دهیم. به عبارتی لازمه عقلانیت کامل این است که ما تمام این موارد را در تصمیم سازیها در نظر داشته باشیم.
◀️هزینه فرصت=هزینه های آشکار(Explicit)+هزینه های پنهان (Implicit)
یکی از اشتباهات رایج این است که هزینه فرصت را با هزینه ضمنی یا پنهان اشتباه می گیرند.
هزینه های آشکار همان هزینه های حسابداری هستند(پولی که میگذاریم یا منابعی که مصرف میکنیم). هزینه های پنهان، هزینه هایی هستند که معمولا در صورتهای مالی نمی آیند؛ مثلا هزینه پنهان زندگی شما در خانه شخصی تان شامل اجاره ای است که میتوانستید در صورت اجاره دادن آن دریافت کنید.
هزینه فرصتِ یک انتخاب(که گاهی آن را قیمت سایه ای یا هزینه اقتصادی هم میگویند) معادل بهترین عایدی است که امکان داشت با صرف همین منابع بدست بیاورید. مثلا فرض کنید پولتان را میتوانستید در جائی سرمایه گذاری کنید که 25 درصد بازدهی داشته باشد امّا آن را در حساب بانکی با 18 درصد سود گذاشته اید. در اینحالت از نظر اقتصادی در واقع 7درصد زیان کرده اید.
◀️سوگیری فوق اشاره به توجه صرف به هزینه های آشکار و غفلت از هزینه های پنهان دارد. به عبارتی مردم معمولا هزینه فرصت را درست ارزیابی نمیکنند. البته شاید بهتر باشد که عنوان این سوگیری به صورت زیر اصلاح شود:
Implicit cost neglect
سوگیری غفلت از هزینه های پنهان.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
👍12
⭕️◻️در ایران دانشگاه ها دقیقا به چه دردی می خورند؟
✍️ مجتبی لشکربلوکی
فکرش را بکنید که شما رییس یک دپارتمان در دانشگاه MIT (مؤسسه فناوری ماساچوست) یکی از سه دانشگاه برتر جهان باشی ولی آن را رها کنی. چرا؟ چون فکر می کنی که این مدل از دانشگاه به درد نمی خورد! کریستین ارتیز وقتی دانشگاه آرمانی خود را تصویر میکند، جایی بدون سخنرانی، بدون کلاس و بدون رشته را تصویر می کند. دانشجویان در فضایی بزرگ و باز روی مشکلاتی سخت و عملی کار میکنند. اگر به مطالعهای نیاز باشد به اینترنت مراجعه میکنند و نه استاد. این تصور، با الگوی سنتی تحصیلات عالی فاصله زیادی دارد اما بهزودی به یک واقعیت تبدیل خواهد شد: او کارش در بهترین دانشگاه جهان را رها کرده تا دانشگاهی جدید ایجاد کند.
در بیست سال گذشته دهها نمونه از این گونه موسسات در شیلی تا چین افتتاح شده. اگرچه حوزههای کاری آنها متفاوت است، اما یک حرف مشترک دارند: مخالفت با روش سنتی آموزش. دانشجویان به صورت تیمی روی پروژهها کار میکنند و تلاش می کنند مسائل واقعی را حل کنند. شرکتها اغلب حامیان مالی این پروژهها هستند.
شعار دانشگاه زپلین که در سال ۲۰۰۳ در آلمان تاسیس شد این است: «مشکلات جامعه ما هیچ نظم و انضباطی ندارند، ما هم همینطور». دانشکده الگوی جدید فناوری و مهندسی در سال ۲۰۱۷ در انگلستان افتتاح شد. این دانشگاه، استادان را بر اساس مهارت استخدام میکند و نه تعداد آثار چاپ شده. دانشجویان باید با موفقیت دوره را به پایان برسانند اما ضروری نیست که ریاضی یا فیزیک بخوانند. آنها باید هنر و علوم اجتماعی را مطالعه کنند. (برگرفته از هفته نامه وزین تجارت فردا)
⭕️تحلیل و تجویز راهبردی:
۱- بهترین دانشگاه های دنیا زیر سوال هستند و به مراتب دانشگاه های ایرانی بیشتر. به عنوان کسی که ۱۲ سال در دانشگاه درس خواندم و ۱۲ سال هم در دانشگاه ها تدریس کرده ام، صادقانه می گویم نمی توانم از عملکرد دانشگاه های ایرانی دفاع کنم. به نظرم بیشتر (و نه همه) دانشگاه ها شده اند، کارخانه تولید انبوه «مدرک داران بی ادراک!» و جالب اینجاست که اراده ای هم برای تغییر وضعیت موجود نمی بینيم. به ویژه آنکه بسیاری نیز از طریق همین دانشگاه ها، به عناوین مهندس و دکتر و حتی برخی به کرسی استادی رسیده اند!
۲- بیست سال پیش در رشته مهندسی فارغ التحصیل شدم. امروز رفتم مجدد دروس دوره کارشناسی را مرور کردم و تاسف خوردم انگار زمان در دانشگاه های ما متوقف شده. برخی دروس که مطمئنم که به درد هیچ کس نمی خورد باز هم تدریس می شود. یعنی در طول این بیست سال امکان نداشت که یک نظرسنجی انجام شود که واقعا در دنیای واقعی کدام دروس به درد شما خورده و کدام نخورده؟ وقتی درسی در طول بیست سال به درد کسی نمی خورد چرا نباید حذف شود؟ عجیب نیست؟
۳- آیا می شود کاری کرد؟ بله. یک تصویر ارایه می کنم که نشان دهم میشود جور دیگری به هم به مساله نگاه کرد: این جهان را تصور کنید: من نه کارشناسی دارم و نه در جستجوی کارشناسی ارشد و دکترا هستم.
👈می گردم متناسب با نیاز شغلی و آینده ام از بین تمام موسسات و دانشگاه ها دنیا دروسی را انتخاب می کنم و در آن ها شرکت می کنم و به جای مدرک کارشناسی، گواهینامه علمی یا فنی (Certificate) دریافت می کنم.
مثلا امروز با تکنولوژی واقعیت مجازی در کلاس استراتژی پروفسور مایکل پورتر در دانشگاه هاروارد حاضر می شوم. فردا صبح برای یک درس کاملا بومی در کلاس «اقتصاد ایران» دکتر مسعود نیلی و پس فردا هم در یک پلتفرم آموزش مجازی مبتنی بر بازی (بدون استاد مشخص) در زمینه مذاکره شرکت می کنم و از همه این ها هم گواهینامه می گیرم. همچنین از همه مهم تر ۵۰٪ اطلاعات مورد نیازم را از اینترنت بدست می آورم.
👈در این جهان دیگر ما با دکترهای قلابی بی سواد سر وکار نداریم! مجبور نیستیم چهار سال وقت مان را صرف دروسی کنیم که ۳۰ سال پیش دیگران به غلط برای ما تشخیص داده اند.
لازم نیست برای تحصیلات به یک کشور یا شهر دیگر برویم. دیگر کنکور بی معنا خواهد شد. تحصیلات من مساله محور است و نه مدرک محور. موسسات ارایه دهنده آموزش در یک محیط رقابتی مجبورند هر روز بهتر شوند و دانشگاه های مزخرف، ورشکسته و حذف خواهند شد.
این تنها راه است؟ نه. یک مثال بود برای باز شدن باب گفتگو
امکان پذیر است؟ بله. ولی نه یک شبه.
برای همه رشته ها این کار لازم است؟ در مورد برخی رشته ها مثلا علوم پایه و پزشکی باید مسیر دیگری رفت.
دانشگاه ها هیچ فایده ای نداشته اند؟ قطعا فایده داشته اند.
دانشگاه های ما حاصل کپی هستند. یک کپی قدیمی و ناقص! آنچه ما می خواهیم دانشگاه هایی است که مسائل واقعی از دنیای واقعی را حل کنند. نه اینکه کارخانه تولید مدرک باشند. جهان و بویژه ایران نیاز به دانشگاه های واقعی بدردبخور دارد.
بازنشر به مناسبت روز معلم و استاد از کانال دکتر لشکربلوکی
✍️ مجتبی لشکربلوکی
فکرش را بکنید که شما رییس یک دپارتمان در دانشگاه MIT (مؤسسه فناوری ماساچوست) یکی از سه دانشگاه برتر جهان باشی ولی آن را رها کنی. چرا؟ چون فکر می کنی که این مدل از دانشگاه به درد نمی خورد! کریستین ارتیز وقتی دانشگاه آرمانی خود را تصویر میکند، جایی بدون سخنرانی، بدون کلاس و بدون رشته را تصویر می کند. دانشجویان در فضایی بزرگ و باز روی مشکلاتی سخت و عملی کار میکنند. اگر به مطالعهای نیاز باشد به اینترنت مراجعه میکنند و نه استاد. این تصور، با الگوی سنتی تحصیلات عالی فاصله زیادی دارد اما بهزودی به یک واقعیت تبدیل خواهد شد: او کارش در بهترین دانشگاه جهان را رها کرده تا دانشگاهی جدید ایجاد کند.
در بیست سال گذشته دهها نمونه از این گونه موسسات در شیلی تا چین افتتاح شده. اگرچه حوزههای کاری آنها متفاوت است، اما یک حرف مشترک دارند: مخالفت با روش سنتی آموزش. دانشجویان به صورت تیمی روی پروژهها کار میکنند و تلاش می کنند مسائل واقعی را حل کنند. شرکتها اغلب حامیان مالی این پروژهها هستند.
شعار دانشگاه زپلین که در سال ۲۰۰۳ در آلمان تاسیس شد این است: «مشکلات جامعه ما هیچ نظم و انضباطی ندارند، ما هم همینطور». دانشکده الگوی جدید فناوری و مهندسی در سال ۲۰۱۷ در انگلستان افتتاح شد. این دانشگاه، استادان را بر اساس مهارت استخدام میکند و نه تعداد آثار چاپ شده. دانشجویان باید با موفقیت دوره را به پایان برسانند اما ضروری نیست که ریاضی یا فیزیک بخوانند. آنها باید هنر و علوم اجتماعی را مطالعه کنند. (برگرفته از هفته نامه وزین تجارت فردا)
⭕️تحلیل و تجویز راهبردی:
۱- بهترین دانشگاه های دنیا زیر سوال هستند و به مراتب دانشگاه های ایرانی بیشتر. به عنوان کسی که ۱۲ سال در دانشگاه درس خواندم و ۱۲ سال هم در دانشگاه ها تدریس کرده ام، صادقانه می گویم نمی توانم از عملکرد دانشگاه های ایرانی دفاع کنم. به نظرم بیشتر (و نه همه) دانشگاه ها شده اند، کارخانه تولید انبوه «مدرک داران بی ادراک!» و جالب اینجاست که اراده ای هم برای تغییر وضعیت موجود نمی بینيم. به ویژه آنکه بسیاری نیز از طریق همین دانشگاه ها، به عناوین مهندس و دکتر و حتی برخی به کرسی استادی رسیده اند!
۲- بیست سال پیش در رشته مهندسی فارغ التحصیل شدم. امروز رفتم مجدد دروس دوره کارشناسی را مرور کردم و تاسف خوردم انگار زمان در دانشگاه های ما متوقف شده. برخی دروس که مطمئنم که به درد هیچ کس نمی خورد باز هم تدریس می شود. یعنی در طول این بیست سال امکان نداشت که یک نظرسنجی انجام شود که واقعا در دنیای واقعی کدام دروس به درد شما خورده و کدام نخورده؟ وقتی درسی در طول بیست سال به درد کسی نمی خورد چرا نباید حذف شود؟ عجیب نیست؟
۳- آیا می شود کاری کرد؟ بله. یک تصویر ارایه می کنم که نشان دهم میشود جور دیگری به هم به مساله نگاه کرد: این جهان را تصور کنید: من نه کارشناسی دارم و نه در جستجوی کارشناسی ارشد و دکترا هستم.
👈می گردم متناسب با نیاز شغلی و آینده ام از بین تمام موسسات و دانشگاه ها دنیا دروسی را انتخاب می کنم و در آن ها شرکت می کنم و به جای مدرک کارشناسی، گواهینامه علمی یا فنی (Certificate) دریافت می کنم.
مثلا امروز با تکنولوژی واقعیت مجازی در کلاس استراتژی پروفسور مایکل پورتر در دانشگاه هاروارد حاضر می شوم. فردا صبح برای یک درس کاملا بومی در کلاس «اقتصاد ایران» دکتر مسعود نیلی و پس فردا هم در یک پلتفرم آموزش مجازی مبتنی بر بازی (بدون استاد مشخص) در زمینه مذاکره شرکت می کنم و از همه این ها هم گواهینامه می گیرم. همچنین از همه مهم تر ۵۰٪ اطلاعات مورد نیازم را از اینترنت بدست می آورم.
👈در این جهان دیگر ما با دکترهای قلابی بی سواد سر وکار نداریم! مجبور نیستیم چهار سال وقت مان را صرف دروسی کنیم که ۳۰ سال پیش دیگران به غلط برای ما تشخیص داده اند.
لازم نیست برای تحصیلات به یک کشور یا شهر دیگر برویم. دیگر کنکور بی معنا خواهد شد. تحصیلات من مساله محور است و نه مدرک محور. موسسات ارایه دهنده آموزش در یک محیط رقابتی مجبورند هر روز بهتر شوند و دانشگاه های مزخرف، ورشکسته و حذف خواهند شد.
این تنها راه است؟ نه. یک مثال بود برای باز شدن باب گفتگو
امکان پذیر است؟ بله. ولی نه یک شبه.
برای همه رشته ها این کار لازم است؟ در مورد برخی رشته ها مثلا علوم پایه و پزشکی باید مسیر دیگری رفت.
دانشگاه ها هیچ فایده ای نداشته اند؟ قطعا فایده داشته اند.
دانشگاه های ما حاصل کپی هستند. یک کپی قدیمی و ناقص! آنچه ما می خواهیم دانشگاه هایی است که مسائل واقعی از دنیای واقعی را حل کنند. نه اینکه کارخانه تولید مدرک باشند. جهان و بویژه ایران نیاز به دانشگاه های واقعی بدردبخور دارد.
بازنشر به مناسبت روز معلم و استاد از کانال دکتر لشکربلوکی
👍29❤2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️◻️«فرهنگ ثروتهای بادآورده» و منفیهای دستوری بورس!
رهبری در سخنرانی روز کارگر از لزوم برطرف شدن «فرهنگ ثروتهای بادآورده» صحبت کردند.
سقوط بورس و اخلال در سامانههای مرتبط با رمزارزها را میشد از سخنرانی رهبری در روز کارگر حدس زد.
اما باید این نکته را مجددا متذکر شد که عمده مداخلات دستوری در روند بلندمدت بیاثر هستند و فقط سفرهای از رانت (بخوانید ثروت بادآورده!!) پهن میشود برای عدهای! مثلا تصور کنید که در بورس کسی بداند کی بناست منفی ایجاد شود و یا چه زمانی بازار برمیگردد!
حکایت سرکوب بازار سهام، حکایت ضربالمثل «خر لگدش زده، پای کره خر را میشکند» است.
کاش سیاستگذار میفهمید که تنها کارش «محافظت از حقوق» است و بس!
کاش فهم میشد که بحث فرهنگ در سیستمی که مشکل نهادی دارد و حاکمیت قانون وجود ندارد، قابل توصیف توسط ضرب المثل «خانه از پای بست ویران است، خواجه در بند نقش ایوان است!» است.(اینجا و اینجا قبلا توضیح دادهایم چرا)
کاش مشاوران رهبری محدود به درخشان و داوودی نمیشدند!
کاش....
✔️کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
رهبری در سخنرانی روز کارگر از لزوم برطرف شدن «فرهنگ ثروتهای بادآورده» صحبت کردند.
سقوط بورس و اخلال در سامانههای مرتبط با رمزارزها را میشد از سخنرانی رهبری در روز کارگر حدس زد.
اما باید این نکته را مجددا متذکر شد که عمده مداخلات دستوری در روند بلندمدت بیاثر هستند و فقط سفرهای از رانت (بخوانید ثروت بادآورده!!) پهن میشود برای عدهای! مثلا تصور کنید که در بورس کسی بداند کی بناست منفی ایجاد شود و یا چه زمانی بازار برمیگردد!
حکایت سرکوب بازار سهام، حکایت ضربالمثل «خر لگدش زده، پای کره خر را میشکند» است.
کاش سیاستگذار میفهمید که تنها کارش «محافظت از حقوق» است و بس!
کاش فهم میشد که بحث فرهنگ در سیستمی که مشکل نهادی دارد و حاکمیت قانون وجود ندارد، قابل توصیف توسط ضرب المثل «خانه از پای بست ویران است، خواجه در بند نقش ایوان است!» است.(اینجا و اینجا قبلا توضیح دادهایم چرا)
کاش مشاوران رهبری محدود به درخشان و داوودی نمیشدند!
کاش....
✔️کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️یاسر جبرائیلی؛ دون کیشوت قرن 21!
داستان دون کیشوت را احتمالا خوانده و یا انیمیشن آن را دیدهاید. در جایی از آن، دون کیشوت به جنگ آسیابهای بادی میرود.
«دن کیشوت تحت تاثیر کتابهای تخیلی و تخیلات ذهنی خودش، تصمیم میگیرد زره بپوشد، کلاهخود بر سر بگذارد، شمشیر به دست بگیرد و سوار بر اسب ناتوانتر از خودش عدالت را در دنیا برقرار کند و از مظلومان در برابر حاکمان ظالم و ستمگر دفاع کند.»
حکایت متوهمانی که صحبت از دلارزدایی از اقتصاد میکنند و با هزاران تأسف در بیت رهبری هم تأثیرگذار هستند دقیقا حکایت دون کیشوت است.
از همان روزهای تبلیغات انتخاباتی سال 1400 هم آثار این جریان نامیمون در پشت صحنه آقای رئیسی قابل مشاهده بود، اما نمیدانستم چه کسانی هستند. بنده در همان ساعتی که در مناظرات انتخاباتی صحبت از دلارزدایی از سفره مردم شد مطلبی در مورد عدم امکانپذیری آن نوشتم(اینجا).
حالا بعد از دو سال تازه بحث آن داغ شده است و عفونت سرباز کرده!
باور نمیکنم اینهمه کجفهمی غیرعمد باشد...
@BehavioralEconomicsAndFinance
داستان دون کیشوت را احتمالا خوانده و یا انیمیشن آن را دیدهاید. در جایی از آن، دون کیشوت به جنگ آسیابهای بادی میرود.
«دن کیشوت تحت تاثیر کتابهای تخیلی و تخیلات ذهنی خودش، تصمیم میگیرد زره بپوشد، کلاهخود بر سر بگذارد، شمشیر به دست بگیرد و سوار بر اسب ناتوانتر از خودش عدالت را در دنیا برقرار کند و از مظلومان در برابر حاکمان ظالم و ستمگر دفاع کند.»
حکایت متوهمانی که صحبت از دلارزدایی از اقتصاد میکنند و با هزاران تأسف در بیت رهبری هم تأثیرگذار هستند دقیقا حکایت دون کیشوت است.
از همان روزهای تبلیغات انتخاباتی سال 1400 هم آثار این جریان نامیمون در پشت صحنه آقای رئیسی قابل مشاهده بود، اما نمیدانستم چه کسانی هستند. بنده در همان ساعتی که در مناظرات انتخاباتی صحبت از دلارزدایی از سفره مردم شد مطلبی در مورد عدم امکانپذیری آن نوشتم(اینجا).
حالا بعد از دو سال تازه بحث آن داغ شده است و عفونت سرباز کرده!
باور نمیکنم اینهمه کجفهمی غیرعمد باشد...
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️مجوز، ابزار ایجاد انحصار یا تضمین کیفیت؟!
فارغ از نقدهای شکلی به پیامک فوق، اینکه عقدی قانونی(مضاربه) که قرنها در بین مسلمانان رایج بوده و امامان و پیامبر (ص) هم آن را اجرا و امضا کردهاند تحدید میشود حرکت به سمت اقتصاد کمونیستی و دور شدن از آزادی اقتصادی است.
بهتر نیست بجای پاک کردن صورت مسئله، آن را مدیریت کنید؟ مثلا انواع مختلف قراردادهای بین افراد را آماده کنید و ثبت رسمی آن را تسهیل کنید؟
مردمی کردن اقتصاد که مقام معظم رهبری بر آن تأکید میکنند با محدود کردن کنشگری افراد تضاد دارد. در دولت فعلی پرچم تسهیل مجوز (و در واقع کم کردن اثرات مخرب آن بر رشد اقتصادی) به دست سید امیر سیاح است. حرکتهای خوبی هم(مثل سامانه مجوزها) انجام شده اما با بیل نمیشود جلوی سیل را گرفت! مشکلات مجوزها صرفا با افزایش کارایی (نتیجتا سرعت) نهادهای صادرکننده حل نمیشود. بسیاری از مجوزها باید از حالت پیشینی به حالت پسینی تغییر کنند و بسیاری قوانین بشدت دست و پا گیر باید از اساس اصلاح شوند تا کارآفرین و کنشگر اقتصادی بتواند با هزینه مبادله پایین کنشگری اش را بکند.
✔️کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
فارغ از نقدهای شکلی به پیامک فوق، اینکه عقدی قانونی(مضاربه) که قرنها در بین مسلمانان رایج بوده و امامان و پیامبر (ص) هم آن را اجرا و امضا کردهاند تحدید میشود حرکت به سمت اقتصاد کمونیستی و دور شدن از آزادی اقتصادی است.
بهتر نیست بجای پاک کردن صورت مسئله، آن را مدیریت کنید؟ مثلا انواع مختلف قراردادهای بین افراد را آماده کنید و ثبت رسمی آن را تسهیل کنید؟
مردمی کردن اقتصاد که مقام معظم رهبری بر آن تأکید میکنند با محدود کردن کنشگری افراد تضاد دارد. در دولت فعلی پرچم تسهیل مجوز (و در واقع کم کردن اثرات مخرب آن بر رشد اقتصادی) به دست سید امیر سیاح است. حرکتهای خوبی هم(مثل سامانه مجوزها) انجام شده اما با بیل نمیشود جلوی سیل را گرفت! مشکلات مجوزها صرفا با افزایش کارایی (نتیجتا سرعت) نهادهای صادرکننده حل نمیشود. بسیاری از مجوزها باید از حالت پیشینی به حالت پسینی تغییر کنند و بسیاری قوانین بشدت دست و پا گیر باید از اساس اصلاح شوند تا کارآفرین و کنشگر اقتصادی بتواند با هزینه مبادله پایین کنشگری اش را بکند.
✔️کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️ای قبیله! برای آب هم حقوق مالکیت تعریف شده است!
قرنهاست(یا بهتر است بگوییم هزاران سال است) که حقوق مالکیت آب یا حقآبه، شبیه سایر حقوق مالکیت در تمدن خودجوش بشری تعریف شده است.
اما چه کنیم که تفکر کمونیستی، طرفدار دولتی است که حقوق را «مدیریت»(بخوانید تعریف) میکند، نه دولتی که حقوق را «محافظت» میکند!(اینجا)
✔️کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
قرنهاست(یا بهتر است بگوییم هزاران سال است) که حقوق مالکیت آب یا حقآبه، شبیه سایر حقوق مالکیت در تمدن خودجوش بشری تعریف شده است.
اما چه کنیم که تفکر کمونیستی، طرفدار دولتی است که حقوق را «مدیریت»(بخوانید تعریف) میکند، نه دولتی که حقوق را «محافظت» میکند!(اینجا)
✔️کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️ بیسوادی چپ و راست ندارد!
زمانی هم آقای جهانگیری با وضع ارز ۴۲۰۰ تومانی میخواستند تحول اقتصادی ایجاد کنند! (این فرسته را ببینید)
یعنی طرف اولین مفاهیم آربیتراژ را متوجه نیست و فکر میکند میشود با بگیر و ببند و روشهای فیزیکی (دستوری😉) اقتصاد را جهت دهی کرد.
#اقتصاد_دستوری...
✔️کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
زمانی هم آقای جهانگیری با وضع ارز ۴۲۰۰ تومانی میخواستند تحول اقتصادی ایجاد کنند! (این فرسته را ببینید)
یعنی طرف اولین مفاهیم آربیتراژ را متوجه نیست و فکر میکند میشود با بگیر و ببند و روشهای فیزیکی (دستوری😉) اقتصاد را جهت دهی کرد.
#اقتصاد_دستوری...
✔️کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
توافق با آمریکا باعث ورود شوکهایی به قیمتهای مختلف و نتیجتا تغییر ثروت نسبی افراد میشود.
آیا حاضرید ثروت شما یک سوم بشود، اما تحریمها برداشته شده و ایران کشوری نرمال(مالی) بشود؟
آیا حاضرید ثروت شما یک سوم بشود، اما تحریمها برداشته شده و ایران کشوری نرمال(مالی) بشود؟
Anonymous Poll
89%
آری
11%
خیر
⭕️◻️اثر قیمت صفر؛ فریب قیمت صفر را نخورید!
✍🏼پوریا بختیاری
تصور کنید یکی از همکاران شما در محیط کار، همه کارمندان را با یک جعبه شیرینی و فنجان قهوه مهمان میکند. همه از این اتفاق خوشحال و راضی هستند.اما تصور کنید همین شخص روز بعد با همان شیرینی سرکار بیاید. اما این بار هر شیرینی را ۱۰۰۰ تومان بفروشد. با وجود قیمت بسیار ارزان، فقط تعداد محدودی از او شیرینی میخرند. به عبارتی بهتر، تقاضا برای یک کالا، در قیمت صفر و قیمتی نزدیک به صفر بسیار متفاوت است. اثر قیمت صفر یا Zero Price Effect یک اثر مهم اقتصادی است. نکته اینجاست که در ذهن عموم مردم قیمت یک ریال با کالای رایگان بسیار متفاوت است.
اثر قیمت صفر به طور کلی یعنی با کاهش قیمت، تقاضا رفتهرفته افزایش پیدا میکند، اما با رسیدن به قیمت صفر، شاهد رشدی عجیب در حجم تقاضا خواهیم بود. قیمت صفر باعث میشود تصمیمات احمقانه بگیریم. تصمیم میگیرید شیرینیجات مصرف نکنید. تصمیمی کاملا عاقلانه است، برای کاهش وزن. چون به این نتیجه رسیده اید که لذت مصرف شیرینی به رنج دیابت و بیماری قلبی نمیارزد و میدانید هزینه مالی و جانی ناشی از این بیماریها خیلی تلختر از طعم یک شیرینی است. اما همکارتان یک شیرینی مجانی تعارف میکند. پیش خودتان میگویید که مدتهاست شیرینی نخوردم و از این به بعد هم نیت خوردن شیرینی را ندارم، پس ایرادی ندارد اگر امروز این پیشنهاد رایگان را بپذیرم. حتی شاید دلتان بخواهد دو تا بردارید! چرا یک دفعه آدمی به این حد منطقی و عاقل، به آدمی غیرمنطقی، احساسی و هیجانی تبدیل میشود؟
اثر قیمت صفر قادر است تصمیمهای منطقی ما را کنار بزند و از ما انسانی غیرمنطقی بسازد. جالب اینجاست که اگر آن شیرینی هزار تومان قیمت داشت، آن را نمیخریدید.
⭕️⭕️اما چند توصیه:
۱.در دنیا هیچ چیز رایگانی وجود ندارد:
زمانی که با چیزی رایگان مواجه میشوید باید به آن شک کنید، چون در واقع هزینههای پنهان دیگری باید برای آن پرداخت کنید. برای مثال اگر تلویزیون به صورت رایگان فوتبال پخش میکند، توجه شما را مصرف میکند تا بتواند تبلیغات را به نمایش بگذارد.
۲.در دام بازاریابها نیافتید:
شعارهایی مثل “یکی بخر ، دوتا ببر” یا “بستههای عیدانه همراه اول و ایرانسل” یا اینکه در فودکورتها یک تکه پیتزا رایگان برای تست به شما داده میشود، همگی برای به کار گیری اثر عدد صفر هستند. شما آن کالا را مصرف میکنید چون هزینهای برایش پرداخت نمیکنید ولی برای ادامه دادن وسوسه میشوید.
۳.با برچسب قیمت صفر وسوسه نشوید:
بسیاری از کارهای ما مثل رانندگی برچسب قیمت صفر دارند. اکثر متخصصان جامعه، راننده شخصی ندارند یا اسنپ نمیگیرند ولی ساعتها در ترافیک میمانند. در صورتیکه میتوانند در آن زمان خیلی بیشتر از پول اسنپ و حقوق راننده شخصی پول در بیاورند.
۴.دچار هزینه روانی نشوید:
میتوانید هر روز خودتان غذا درست کنید یا ماهانه یک میلیون به آشپز بدهید و این زمان را به انجام کار دیگری بپردازید که ۱.۲۰۰ درآمد ماهانه دارد. ولی عموم افراد این پیشنهاد را قبول نمیکنند چون رنج از دست دادن یک میلیون، از لذت به دست آوردن ۱.۲۰۰ بیشتر است.
(یا همینطور برای استفاده از تمیزکار در شب عید)
✔️کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✍🏼پوریا بختیاری
تصور کنید یکی از همکاران شما در محیط کار، همه کارمندان را با یک جعبه شیرینی و فنجان قهوه مهمان میکند. همه از این اتفاق خوشحال و راضی هستند.اما تصور کنید همین شخص روز بعد با همان شیرینی سرکار بیاید. اما این بار هر شیرینی را ۱۰۰۰ تومان بفروشد. با وجود قیمت بسیار ارزان، فقط تعداد محدودی از او شیرینی میخرند. به عبارتی بهتر، تقاضا برای یک کالا، در قیمت صفر و قیمتی نزدیک به صفر بسیار متفاوت است. اثر قیمت صفر یا Zero Price Effect یک اثر مهم اقتصادی است. نکته اینجاست که در ذهن عموم مردم قیمت یک ریال با کالای رایگان بسیار متفاوت است.
اثر قیمت صفر به طور کلی یعنی با کاهش قیمت، تقاضا رفتهرفته افزایش پیدا میکند، اما با رسیدن به قیمت صفر، شاهد رشدی عجیب در حجم تقاضا خواهیم بود. قیمت صفر باعث میشود تصمیمات احمقانه بگیریم. تصمیم میگیرید شیرینیجات مصرف نکنید. تصمیمی کاملا عاقلانه است، برای کاهش وزن. چون به این نتیجه رسیده اید که لذت مصرف شیرینی به رنج دیابت و بیماری قلبی نمیارزد و میدانید هزینه مالی و جانی ناشی از این بیماریها خیلی تلختر از طعم یک شیرینی است. اما همکارتان یک شیرینی مجانی تعارف میکند. پیش خودتان میگویید که مدتهاست شیرینی نخوردم و از این به بعد هم نیت خوردن شیرینی را ندارم، پس ایرادی ندارد اگر امروز این پیشنهاد رایگان را بپذیرم. حتی شاید دلتان بخواهد دو تا بردارید! چرا یک دفعه آدمی به این حد منطقی و عاقل، به آدمی غیرمنطقی، احساسی و هیجانی تبدیل میشود؟
اثر قیمت صفر قادر است تصمیمهای منطقی ما را کنار بزند و از ما انسانی غیرمنطقی بسازد. جالب اینجاست که اگر آن شیرینی هزار تومان قیمت داشت، آن را نمیخریدید.
⭕️⭕️اما چند توصیه:
۱.در دنیا هیچ چیز رایگانی وجود ندارد:
زمانی که با چیزی رایگان مواجه میشوید باید به آن شک کنید، چون در واقع هزینههای پنهان دیگری باید برای آن پرداخت کنید. برای مثال اگر تلویزیون به صورت رایگان فوتبال پخش میکند، توجه شما را مصرف میکند تا بتواند تبلیغات را به نمایش بگذارد.
۲.در دام بازاریابها نیافتید:
شعارهایی مثل “یکی بخر ، دوتا ببر” یا “بستههای عیدانه همراه اول و ایرانسل” یا اینکه در فودکورتها یک تکه پیتزا رایگان برای تست به شما داده میشود، همگی برای به کار گیری اثر عدد صفر هستند. شما آن کالا را مصرف میکنید چون هزینهای برایش پرداخت نمیکنید ولی برای ادامه دادن وسوسه میشوید.
۳.با برچسب قیمت صفر وسوسه نشوید:
بسیاری از کارهای ما مثل رانندگی برچسب قیمت صفر دارند. اکثر متخصصان جامعه، راننده شخصی ندارند یا اسنپ نمیگیرند ولی ساعتها در ترافیک میمانند. در صورتیکه میتوانند در آن زمان خیلی بیشتر از پول اسنپ و حقوق راننده شخصی پول در بیاورند.
۴.دچار هزینه روانی نشوید:
میتوانید هر روز خودتان غذا درست کنید یا ماهانه یک میلیون به آشپز بدهید و این زمان را به انجام کار دیگری بپردازید که ۱.۲۰۰ درآمد ماهانه دارد. ولی عموم افراد این پیشنهاد را قبول نمیکنند چون رنج از دست دادن یک میلیون، از لذت به دست آوردن ۱.۲۰۰ بیشتر است.
(یا همینطور برای استفاده از تمیزکار در شب عید)
✔️کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️بازار سهام چطور خواهد شد؟
▫️با بررسی روند ۳۰ ساله شاخص کل بازار سهام به این نتایج میرسیم:
اولاً؛ شاخص کل هر باری که سقف تاریخی را شکونده بعدش رشدهای بسیار خوبی را تجربه کرده است.
دوماً؛ شاخص کل هیچوقت بعد عبور از سقف تاریخی دوباره زیر مقاومت شکسته شده نفوذ نکرده است.
برای مثال از بابت تشابه رفتاری، روی چارت سال ۹۶ را علامت زدیم که پس از شکست مقاومت تاریخی یه پولبک و اصلاح و بعدش اون رشد طوفانی.
اصلاح قیمتی خوبی را شاهد بودیم، از اینجا به بعد اگر اصلاحی هم باشد، بیشتر اصلاح زمانی خواهد بود تا بازار بتواند خود را ریکاوری کرده و آماده فتح اهداف بالاتر شود انشاءالله. از منفیهای سهام ارزشمند نهایت استفاده را ببرید✌️
(عکس و تحلیل از کانال چرچیل)
✔️کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
▫️با بررسی روند ۳۰ ساله شاخص کل بازار سهام به این نتایج میرسیم:
اولاً؛ شاخص کل هر باری که سقف تاریخی را شکونده بعدش رشدهای بسیار خوبی را تجربه کرده است.
دوماً؛ شاخص کل هیچوقت بعد عبور از سقف تاریخی دوباره زیر مقاومت شکسته شده نفوذ نکرده است.
برای مثال از بابت تشابه رفتاری، روی چارت سال ۹۶ را علامت زدیم که پس از شکست مقاومت تاریخی یه پولبک و اصلاح و بعدش اون رشد طوفانی.
اصلاح قیمتی خوبی را شاهد بودیم، از اینجا به بعد اگر اصلاحی هم باشد، بیشتر اصلاح زمانی خواهد بود تا بازار بتواند خود را ریکاوری کرده و آماده فتح اهداف بالاتر شود انشاءالله. از منفیهای سهام ارزشمند نهایت استفاده را ببرید✌️
(عکس و تحلیل از کانال چرچیل)
✔️کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️ چپهایی خونآشام!
دیروز مقر تروریستهای مجاهدین در آلبانی مورد حمله پلیس آن کشور قرار گرفت.
▫️سازمان مجاهدین جریان چپی بود که در دهه ۶۰ ، علاوه بر حمایت از صدام حسین در جنگ علیه ایران، مردم بیگناه کوچه و خیابان را ترور میکرد. موردهایی از این دست که فقط به جرم نصب تصویر امام خمینی (ره) در مغازه، صاحب مغازه را تیرباران میکردند!(#تروریسم_نظامی)
▫️در دهههای بعد شخصیتهای سالم و ناب کشور را ترور میکردند.
▫️از دهه نود با لابی کردن با(و حتی رشوه دادن به!) سیاستمداران اروپایی و آمریکایی سعی در تخریب روابط خارجی ایران کردند و صراحتا درخواست تحریم بیشتر مردم مظلوم ایران را میکردند(اینجا را ببینید). چیزی که دکتر ظریف آن را به درستی #تروریسم_اقتصادی نامیدند.
▫️تحریک به آشوب و رادیکال کردن فضا بین حکومت و مردم معترض اخیرترین تلاشهای آنها در حوزه جنگ هیبریدی و شناختی بود؛ تلاشی برای اینکه #گفتگوی مسالمتآمیز صورت نگیرد. (#تروریسم_رسانه_ای)
▫️در تکتک شهرهای اروپایی و آمریکای شمالی با دلارهای سعودی و ... چنان پروپاگاندا و فضای سنگینی درست میکردند که هیچ ایرانی در خارج کشور جرات عدم مخالفت با جمهوری اسلامی یا حتی مخالفت با تحریم مردم ایران را نداشت. هر هفته شبیه کسانی که برنامه هفتگی هیئت دارند راهپیمایی علیه ایران را سازماندهی میکنند و بسیاری از ایرانیان خارج از کشور نمیدانند که سازماندهی این راهپیماییها توسط این تروریستها انجام میشود.
▫️جالب است که مجاهدین چنان مظلوم نمایی میکنند که هر انسانی نداند که اینان چه خونآشامانی هستند، دلش به درد میآید(به عنوان مثال اینجا را ببینید).
اتفاق اخیر در آلبانی اتفاقی بسیار مبارک و شروع پایان این جریان چپ شیطانی است.
✔️کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
دیروز مقر تروریستهای مجاهدین در آلبانی مورد حمله پلیس آن کشور قرار گرفت.
▫️سازمان مجاهدین جریان چپی بود که در دهه ۶۰ ، علاوه بر حمایت از صدام حسین در جنگ علیه ایران، مردم بیگناه کوچه و خیابان را ترور میکرد. موردهایی از این دست که فقط به جرم نصب تصویر امام خمینی (ره) در مغازه، صاحب مغازه را تیرباران میکردند!(#تروریسم_نظامی)
▫️در دهههای بعد شخصیتهای سالم و ناب کشور را ترور میکردند.
▫️از دهه نود با لابی کردن با(و حتی رشوه دادن به!) سیاستمداران اروپایی و آمریکایی سعی در تخریب روابط خارجی ایران کردند و صراحتا درخواست تحریم بیشتر مردم مظلوم ایران را میکردند(اینجا را ببینید). چیزی که دکتر ظریف آن را به درستی #تروریسم_اقتصادی نامیدند.
▫️تحریک به آشوب و رادیکال کردن فضا بین حکومت و مردم معترض اخیرترین تلاشهای آنها در حوزه جنگ هیبریدی و شناختی بود؛ تلاشی برای اینکه #گفتگوی مسالمتآمیز صورت نگیرد. (#تروریسم_رسانه_ای)
▫️در تکتک شهرهای اروپایی و آمریکای شمالی با دلارهای سعودی و ... چنان پروپاگاندا و فضای سنگینی درست میکردند که هیچ ایرانی در خارج کشور جرات عدم مخالفت با جمهوری اسلامی یا حتی مخالفت با تحریم مردم ایران را نداشت. هر هفته شبیه کسانی که برنامه هفتگی هیئت دارند راهپیمایی علیه ایران را سازماندهی میکنند و بسیاری از ایرانیان خارج از کشور نمیدانند که سازماندهی این راهپیماییها توسط این تروریستها انجام میشود.
▫️جالب است که مجاهدین چنان مظلوم نمایی میکنند که هر انسانی نداند که اینان چه خونآشامانی هستند، دلش به درد میآید(به عنوان مثال اینجا را ببینید).
اتفاق اخیر در آلبانی اتفاقی بسیار مبارک و شروع پایان این جریان چپ شیطانی است.
✔️کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
Telegram
اقتصاد رفتاری
⭕️ ◻️مریم رجوی نماینده ایرانیان نیست!
✍️مصطفی نصراصفهانی
این ویدئویی که در زیر لینکش را گذاشته ام در مورد شفافیت هدایایی است که به مسئولین داده میشود. ببینید کشورهای دیگر که مثل ما ادعای حکومت علی(ع) را ندارند چطور به آن سبک حکمرانی نزدیکتر از ما هستند:…
✍️مصطفی نصراصفهانی
این ویدئویی که در زیر لینکش را گذاشته ام در مورد شفافیت هدایایی است که به مسئولین داده میشود. ببینید کشورهای دیگر که مثل ما ادعای حکومت علی(ع) را ندارند چطور به آن سبک حکمرانی نزدیکتر از ما هستند:…
Forwarded from Market Analyzer (Amir Haghparast)
هر دونامه در سقف شاخص در ۱۷ اردیبهشت زده شده و بعد از افت ۴۰-۵۰ درصدی بازار و در انتهای نزول شاخص برای سهامداران حقیقی رو شده
- از در اختیار یه عده قرار گرفتن کدهای خاص بازار
- از معاملات الگوریتمی که اجازش برای افراد خاص داده میشه
- از دادن امتیازهای من در آوردی به صندوق ها به عنوان الکی پلکی حمایت ولی به ضرر سهامدار خرد
- از جلسات با عده ای سفته باز و سهم چاق کن در فرابورس و نمایشگاه و ....
از کدومشون و از کدوم فساد شما در بورس باید صحبت کرد ؟
همه اینها به کنار
اون صلوات و به نام خدا رو بردارید همه میدونن چه کاره اید!
- از در اختیار یه عده قرار گرفتن کدهای خاص بازار
- از معاملات الگوریتمی که اجازش برای افراد خاص داده میشه
- از دادن امتیازهای من در آوردی به صندوق ها به عنوان الکی پلکی حمایت ولی به ضرر سهامدار خرد
- از جلسات با عده ای سفته باز و سهم چاق کن در فرابورس و نمایشگاه و ....
از کدومشون و از کدوم فساد شما در بورس باید صحبت کرد ؟
همه اینها به کنار
اون صلوات و به نام خدا رو بردارید همه میدونن چه کاره اید!
اقتصاد رفتاری
⭕️◻️مجوز، ابزار ایجاد انحصار یا تضمین کیفیت؟! فارغ از نقدهای شکلی به پیامک فوق، اینکه عقدی قانونی(مضاربه) که قرنها در بین مسلمانان رایج بوده و امامان و پیامبر (ص) هم آن را اجرا و امضا کردهاند تحدید میشود حرکت به سمت اقتصاد کمونیستی و دور شدن از آزادی…
تصور کنید که پیامبر اکرم (ص) اگر در جمهوری اسلامی ایران بودند مطابق پیامک فوق از ق.ق. الان مجرم تلقی میشدند😄
پ.ن.: پیامبر (ص) یک عمر از مضاربه و ترید و تجارت ارتزاق میکردند.
پ.ن.: پیامبر (ص) یک عمر از مضاربه و ترید و تجارت ارتزاق میکردند.
Telegram
اقتصاد رفتاری
⭕️ ◻️مجوز، ابزار ایجاد انحصار یا تضمین کیفیت؟!
فارغ از نقدهای شکلی به پیامک فوق، اینکه عقدی قانونی(مضاربه) که قرنها در بین مسلمانان رایج بوده و امامان و پیامبر (ص) هم آن را اجرا و امضا کردهاند تحدید میشود حرکت به سمت اقتصاد کمونیستی و دور شدن از آزادی…
فارغ از نقدهای شکلی به پیامک فوق، اینکه عقدی قانونی(مضاربه) که قرنها در بین مسلمانان رایج بوده و امامان و پیامبر (ص) هم آن را اجرا و امضا کردهاند تحدید میشود حرکت به سمت اقتصاد کمونیستی و دور شدن از آزادی…
⭕️◻️فساد آشکار دولتیها
▫️طی روزهای 17ام تا 24ام اردیبهشت «اشخاصی حقیقی» پولهای درشتی را از صنعت پتروشیمی و صنایع دیگر خارج کردند.
▫️حقوقی سازمان بورس بهتر است تکتک این حقیقیها را به اتهام استفاده از اطلاعات نهانی به دادگاه بکشاند.
▫️فکر میکنید رانت کوچکی است؟ فرض کنید طرف با 1000میلیاردتومان در اسفندماه وارد این سهام شده باشد، در 17 اردیبهشت پولش دوبرابر شده: 2000میلیارد تومان! سود شناسایی کرده و الان دوباره 40 درصد پائینتر 2000 میلیارد تومان را خرید میکند. تا قیمت دوباره بخواهد به 17اردیبهشت برسد، طرف دوباره 1400میلیارد تومان دیگر سود میکند!
▫️اما مردم عادی اگر در همین مدت هیچ حرکت اشتباهی نزده باشند، تازه بعد از چندماه دوباره به همان ارزش قبلی میرسند که هنوز با ارزش «اسمی»(!) پولی که سال 99 وارد بازار کردند هم احتمالا فاصله بسیار دارد.
▫️حقوقی سازمان بورس اصل را رها کرده و به فرع(کانالهای تلگرامی) چسبیده است. در مورد اینکه چرا کارمندان دولت به کارهای حاشیهای کشیده میشوند بعدا خواهیم نوشت.
نمودار: صادق الحسینی
✔️کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
▫️طی روزهای 17ام تا 24ام اردیبهشت «اشخاصی حقیقی» پولهای درشتی را از صنعت پتروشیمی و صنایع دیگر خارج کردند.
▫️حقوقی سازمان بورس بهتر است تکتک این حقیقیها را به اتهام استفاده از اطلاعات نهانی به دادگاه بکشاند.
▫️فکر میکنید رانت کوچکی است؟ فرض کنید طرف با 1000میلیاردتومان در اسفندماه وارد این سهام شده باشد، در 17 اردیبهشت پولش دوبرابر شده: 2000میلیارد تومان! سود شناسایی کرده و الان دوباره 40 درصد پائینتر 2000 میلیارد تومان را خرید میکند. تا قیمت دوباره بخواهد به 17اردیبهشت برسد، طرف دوباره 1400میلیارد تومان دیگر سود میکند!
▫️اما مردم عادی اگر در همین مدت هیچ حرکت اشتباهی نزده باشند، تازه بعد از چندماه دوباره به همان ارزش قبلی میرسند که هنوز با ارزش «اسمی»(!) پولی که سال 99 وارد بازار کردند هم احتمالا فاصله بسیار دارد.
▫️حقوقی سازمان بورس اصل را رها کرده و به فرع(کانالهای تلگرامی) چسبیده است. در مورد اینکه چرا کارمندان دولت به کارهای حاشیهای کشیده میشوند بعدا خواهیم نوشت.
نمودار: صادق الحسینی
✔️کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️ عید غدیر را به شما همراه همیشگی کانال اقتصاد رفتاری تبریک میگوییم.
✔️کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✔️کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️◻️ فولاد و پتروشیمی عامل تورم؟!
▫️همیشه در طول تاریخ جهل مردم مورد سواستفاده شارلاتانها بوده است. از ماجرای ابوموسی اشعری بگیرید که قرآن بر نیزه کردند تا موارد متعدد معاصر که خودتان بهتر میدانید.
▫️یکی از روشهای کشف سرنخ در مورد علت و ریشه وقایع، بررسی ذینفعان آن است.
آیا کسی مثل سید یاسر مستقیماً ذینفع سرکوب قیمتی در صنایع است؟ قطعا خیر. او هم بازیچه کسانی دیگر است که بخوبی بازی را بلد هستند: آهنفروشان و دلالان محصولات پتروشیمی!
▫️آهنفروشان گاهی با یک تلفن و معامله تلفنی بدون واریز وجه «در یک لحظه» سودهای نجومی کسب میکنند. ذینفع قیمتگذاری دستوری دلالهای حرام لقمه هستند که به ثروتهای بادآورده دست یافتهاند.
▫️یک معاملهگر حرفهای متوسط در بازار سهام ایران اگر بخواهد درصد سودی که یک دلال خودرو(که از درب کارخانه میخرد و در بازار آزاد دو سه برابر میفروشد) یا دلال آهن یا دلال محصولات پتروشیمی طی چند روز کسب میکند را بدست بیاورد باید دو سال تمام استرس بکشد و ده سال پیر شود! مردم عادی هم که از سال ۹۹ تا الان پولشان یک چندم شده!
✔️کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
▫️همیشه در طول تاریخ جهل مردم مورد سواستفاده شارلاتانها بوده است. از ماجرای ابوموسی اشعری بگیرید که قرآن بر نیزه کردند تا موارد متعدد معاصر که خودتان بهتر میدانید.
▫️یکی از روشهای کشف سرنخ در مورد علت و ریشه وقایع، بررسی ذینفعان آن است.
آیا کسی مثل سید یاسر مستقیماً ذینفع سرکوب قیمتی در صنایع است؟ قطعا خیر. او هم بازیچه کسانی دیگر است که بخوبی بازی را بلد هستند: آهنفروشان و دلالان محصولات پتروشیمی!
▫️آهنفروشان گاهی با یک تلفن و معامله تلفنی بدون واریز وجه «در یک لحظه» سودهای نجومی کسب میکنند. ذینفع قیمتگذاری دستوری دلالهای حرام لقمه هستند که به ثروتهای بادآورده دست یافتهاند.
▫️یک معاملهگر حرفهای متوسط در بازار سهام ایران اگر بخواهد درصد سودی که یک دلال خودرو(که از درب کارخانه میخرد و در بازار آزاد دو سه برابر میفروشد) یا دلال آهن یا دلال محصولات پتروشیمی طی چند روز کسب میکند را بدست بیاورد باید دو سال تمام استرس بکشد و ده سال پیر شود! مردم عادی هم که از سال ۹۹ تا الان پولشان یک چندم شده!
✔️کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️◻️تخریب خلاق یا غیرخلاق؟
قلی خان دزد بود، خان نبود!
جوان که بود به خودش گفت: ببینم می توانی به تنهایی «هزار قافله » را لخت کنی؟
پای حرف خود ایستاد، به تنهایی «هزار قافله » را لخت کرد!
آخر عمر دست خود را داغ کرد و گفت: "هزار قافله" تمام شد. ببینم می توانی «یک قافله » را سالم به منزل برسانی؟
نتوانست!
نشد و مشغول ذمه خود شد
تقاص بدتر از این؟!
زمانی گفته میشد که احمدینژاد تخریبچی خوبی است، اما سازنده خوبی نیست. شاید هم درست بود. به هم زدن نظم فعلی کار سختی نیست، با یک بخشنامه و دستور میشود. اما ساختن سخت است...
رویکرد بعضی از افرادی که فعلا قدرت گرفتهاند رویکرد تخریبی است. تخریب جایگاه دانشگاهیان و نخبگان با عدم اخراج متقلبین کنکور، تخریب جایگاه پزشکان و ترویج رمالی مدعیان طب سنتی و موارد متعدد دیگری که خودتان بهتر میدانید.
تخریب خوب است، اما اگر به قول شومپیتر خلاق(سازنده) باشد و جایگزین بهتر ارایه شود.
میگویند اول چاه را بکن و بعد منار را بدزد! نه اینکه منار را بدزدی و بعد دنبال جایی برای پنهان کردنش باشی!
✔️ کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
قلی خان دزد بود، خان نبود!
جوان که بود به خودش گفت: ببینم می توانی به تنهایی «هزار قافله » را لخت کنی؟
پای حرف خود ایستاد، به تنهایی «هزار قافله » را لخت کرد!
آخر عمر دست خود را داغ کرد و گفت: "هزار قافله" تمام شد. ببینم می توانی «یک قافله » را سالم به منزل برسانی؟
نتوانست!
نشد و مشغول ذمه خود شد
تقاص بدتر از این؟!
زمانی گفته میشد که احمدینژاد تخریبچی خوبی است، اما سازنده خوبی نیست. شاید هم درست بود. به هم زدن نظم فعلی کار سختی نیست، با یک بخشنامه و دستور میشود. اما ساختن سخت است...
رویکرد بعضی از افرادی که فعلا قدرت گرفتهاند رویکرد تخریبی است. تخریب جایگاه دانشگاهیان و نخبگان با عدم اخراج متقلبین کنکور، تخریب جایگاه پزشکان و ترویج رمالی مدعیان طب سنتی و موارد متعدد دیگری که خودتان بهتر میدانید.
تخریب خوب است، اما اگر به قول شومپیتر خلاق(سازنده) باشد و جایگزین بهتر ارایه شود.
میگویند اول چاه را بکن و بعد منار را بدزد! نه اینکه منار را بدزدی و بعد دنبال جایی برای پنهان کردنش باشی!
✔️ کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️چکار کنیم که دست دولت از جیب شرکتهای بورسی خارج شود؟
✍🏼دکتر مصطفی نصراصفهانی
قسمت اول
قدیمیهای بازار در مورد شرکتهای پالایشی میگفتند «دست دولت در جیب این شرکتهاست». منظور این است که به محض اینکه ببینند این شرکتها سودی خلق میکنند فوری برای تصاحب آن سود فکر میکنند. حالا این دست کردن ممکن است در زمان وفور درآمدهای نفتی از طریق کاهش دستوری قیمت فروش باشد یا در زمان کمبود، افزایش قیمت خوراک. بنابراین دست کردن دولت در جیب شرکتهای بورسی پدیدهای جدید نیست. خارج کردن دست دولت از جیب شرکتها هم شدنی نیست، مگر اینکه دستش را به جای دیگری بند کنیم. بخصوص وقتی که دولت بیپول است و توانایی کاهش هزینهها را هم ندارد.
▫️هم به لحاظ تئوریک و هم به لحاظ تجربی میتوان نشان داد، آنجا که دولت شریک رشد ارزش بازار شرکتها بشود، دیگر مانع رشد ارزش بازار شرکتها نخواهد شد. بنابراین راه حل، وضع مالیات بر عایدی سرمایه است. البته اگر بعضی سایر اصلاحات هم همزمان انجام شود بهتر است.
⭕️با وضع مالیات بر عایدی سرمایه در بازار سهام چه اتفاقاتی خواهد افتاد؟
▫️اولین تغییری که ایجاد خواهد شد این است که به خاطر جلوگیری از پدیده مالیاتگیری مضاعف (Double Taxing) که منع قانونی دارد، دولت مجبور میشود سایر انواع مالیات بر شرکتها را حذف کند. مثلا مالیات بر سود حذف میشود. این یعنی سود خالص بنگاهها افزایش پیدا کند. افزایش سود خالص بنگاهها منجر به افزایش قیمت سهام آنها خواهد شد. نتیجتا هم سهامدار سود بیشتری میبرد و هم دولت مالیاتی که چشمپوشی کرده است را از طریق مالیات بر عایدی سرمایه به دست میآورد.
▫️سهم پروژهکنها و رانتداران همیشه برنده بازی در بازارهای مالی هستند. بجز موارد معدودی که پروژه ممکن است به علت عدم دوراندیشی بازیگر به شکست بخورد و یا اختلافات سیاسی منجر به از بین رفتن فرصت رانتی بشود. این سود در کوتاه مدت، یک بازی جمع-صفر است. یعنی مثلا بازیگر عمدا باعث کاهش قیمت سهم میشود تا سهامدار خرد خسته شده و فروشنده بشود و اصطلاحا سهم از دست سهامدار خرد جمع شود و بعد سهم رشد داده میشود. این گروه هم متأثر میشوند: هم سود بیشتری کسب میکنند و هم مالیات بیشتری میدهند و هم برای رشد دادن قیمت با سختی کمتری مواجه خواهند شد.
▫️در ریزش اردیبهشت 1402، دولت برای کسب منفعتی کوچک، دهها برابر به سهامدار ضربه زد. افزایش نرخ خوراک نهایتا 70 همت درآمد جدید برای دولت ایجاد میکند اما تا الان بیش از 3200 همت از ارزش دارایی خود دولت و صندوقهای بازنشستگی و سهامدار خصوصی دود شده است! در جلسه 28 تیرماه 1402(امروز)، رسما گفته شد که هدف از افزایش نرخ، جبران کسری بودجه بوده است! اگر مالیات بر عایدی سرمایه وجود داشت بازی به کلی تغییر میکرد.
▫️متأسفانه گروهی از اقتصاددانان در حال مشروعیت بخشیدن به جبران کسری بودجه از طریق خلق تورم هستند. عدهای دیگر هم کارهایی را پیشنهاد میکنند که با هزینه بسیار همراه است و ممکن است منجر به آشوب و اعتراض مردم بشود. راه حل اصولی، کاهش مخارج زائد دولت است، اما اگر نمیشود مالیات بر عایدی سرمایه میتواند چندبرابر کسری بودجه براحتی برای دولت درآمد ایجاد کند. مثلا تصور کنید که شاخص بازار سرمایه از 2میلیون واحد به 3 میلیون واحد برسد و نرخ مالیات بر عایدی سرمایه هم 20 درصد باشد. در اینصورت اگر ارزش بازار را 7000همت فرض کنیم، در شاخص 3 میلیون واحد این ارزش به اندازه 3500 همت رشد خواهد داشت که 20 درصد از آن میشود 700 همت.
قسمت دوم: اینجا.
✔️کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✍🏼دکتر مصطفی نصراصفهانی
قسمت اول
قدیمیهای بازار در مورد شرکتهای پالایشی میگفتند «دست دولت در جیب این شرکتهاست». منظور این است که به محض اینکه ببینند این شرکتها سودی خلق میکنند فوری برای تصاحب آن سود فکر میکنند. حالا این دست کردن ممکن است در زمان وفور درآمدهای نفتی از طریق کاهش دستوری قیمت فروش باشد یا در زمان کمبود، افزایش قیمت خوراک. بنابراین دست کردن دولت در جیب شرکتهای بورسی پدیدهای جدید نیست. خارج کردن دست دولت از جیب شرکتها هم شدنی نیست، مگر اینکه دستش را به جای دیگری بند کنیم. بخصوص وقتی که دولت بیپول است و توانایی کاهش هزینهها را هم ندارد.
▫️هم به لحاظ تئوریک و هم به لحاظ تجربی میتوان نشان داد، آنجا که دولت شریک رشد ارزش بازار شرکتها بشود، دیگر مانع رشد ارزش بازار شرکتها نخواهد شد. بنابراین راه حل، وضع مالیات بر عایدی سرمایه است. البته اگر بعضی سایر اصلاحات هم همزمان انجام شود بهتر است.
⭕️با وضع مالیات بر عایدی سرمایه در بازار سهام چه اتفاقاتی خواهد افتاد؟
▫️اولین تغییری که ایجاد خواهد شد این است که به خاطر جلوگیری از پدیده مالیاتگیری مضاعف (Double Taxing) که منع قانونی دارد، دولت مجبور میشود سایر انواع مالیات بر شرکتها را حذف کند. مثلا مالیات بر سود حذف میشود. این یعنی سود خالص بنگاهها افزایش پیدا کند. افزایش سود خالص بنگاهها منجر به افزایش قیمت سهام آنها خواهد شد. نتیجتا هم سهامدار سود بیشتری میبرد و هم دولت مالیاتی که چشمپوشی کرده است را از طریق مالیات بر عایدی سرمایه به دست میآورد.
▫️سهم پروژهکنها و رانتداران همیشه برنده بازی در بازارهای مالی هستند. بجز موارد معدودی که پروژه ممکن است به علت عدم دوراندیشی بازیگر به شکست بخورد و یا اختلافات سیاسی منجر به از بین رفتن فرصت رانتی بشود. این سود در کوتاه مدت، یک بازی جمع-صفر است. یعنی مثلا بازیگر عمدا باعث کاهش قیمت سهم میشود تا سهامدار خرد خسته شده و فروشنده بشود و اصطلاحا سهم از دست سهامدار خرد جمع شود و بعد سهم رشد داده میشود. این گروه هم متأثر میشوند: هم سود بیشتری کسب میکنند و هم مالیات بیشتری میدهند و هم برای رشد دادن قیمت با سختی کمتری مواجه خواهند شد.
▫️در ریزش اردیبهشت 1402، دولت برای کسب منفعتی کوچک، دهها برابر به سهامدار ضربه زد. افزایش نرخ خوراک نهایتا 70 همت درآمد جدید برای دولت ایجاد میکند اما تا الان بیش از 3200 همت از ارزش دارایی خود دولت و صندوقهای بازنشستگی و سهامدار خصوصی دود شده است! در جلسه 28 تیرماه 1402(امروز)، رسما گفته شد که هدف از افزایش نرخ، جبران کسری بودجه بوده است! اگر مالیات بر عایدی سرمایه وجود داشت بازی به کلی تغییر میکرد.
▫️متأسفانه گروهی از اقتصاددانان در حال مشروعیت بخشیدن به جبران کسری بودجه از طریق خلق تورم هستند. عدهای دیگر هم کارهایی را پیشنهاد میکنند که با هزینه بسیار همراه است و ممکن است منجر به آشوب و اعتراض مردم بشود. راه حل اصولی، کاهش مخارج زائد دولت است، اما اگر نمیشود مالیات بر عایدی سرمایه میتواند چندبرابر کسری بودجه براحتی برای دولت درآمد ایجاد کند. مثلا تصور کنید که شاخص بازار سرمایه از 2میلیون واحد به 3 میلیون واحد برسد و نرخ مالیات بر عایدی سرمایه هم 20 درصد باشد. در اینصورت اگر ارزش بازار را 7000همت فرض کنیم، در شاخص 3 میلیون واحد این ارزش به اندازه 3500 همت رشد خواهد داشت که 20 درصد از آن میشود 700 همت.
قسمت دوم: اینجا.
✔️کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
Telegram
اقتصاد رفتاری
⭕️ ◻️چکار کنیم دست دولت از جیب شرکتهای بورسی خارج شود؟
✍🏼دکتر مصطفی نصراصفهانی
قسمت دوم. قسمت اول: اینجا.
پیرو پیشنهاد وضع مالیات بر عایدی سرمایه در بازار سهام، پنج پینوشت را باید مورد توجه قرار داد:
پ.ن.1: متأسفانه قدرتمندان در ایران همگی ملک-باز هستند…
✍🏼دکتر مصطفی نصراصفهانی
قسمت دوم. قسمت اول: اینجا.
پیرو پیشنهاد وضع مالیات بر عایدی سرمایه در بازار سهام، پنج پینوشت را باید مورد توجه قرار داد:
پ.ن.1: متأسفانه قدرتمندان در ایران همگی ملک-باز هستند…
⭕️◻️چکار کنیم دست دولت از جیب شرکتهای بورسی خارج شود؟
✍🏼دکتر مصطفی نصراصفهانی
قسمت دوم. قسمت اول: اینجا.
پیرو پیشنهاد وضع مالیات بر عایدی سرمایه در بازار سهام، پنج پینوشت را باید مورد توجه قرار داد:
پ.ن.1: متأسفانه قدرتمندان در ایران همگی ملک-باز هستند و اساسا وقتی درصد عمده ثروت افراد در ملک باشد، نمیتوانند سیاست درستی در قبال آن اخذ کنند. حالا حباب فاحشی که در ایران در ملک وجود دارد را هم ببینند انواع و اقسام مبانی نظری از هزار مکتب اقتصادی جور میکنند تا بگویند مثلا نسبت P/r اگر 30 به بالا هم باشد حبابی نیست. بازار سهام مثل همیشه مظلوم است. اگر قیمت ملک رشد کند میگویند به دلیل تورم بوده است، اما قیمت سهامی که چندین سال از تورمهای 60-70 درصدی جا مانده است اگر رشد کند صدای بعضی معلومالحالها بلند میشود!
پ.ن.2: متأسفانه در موارد متعددی حتی سهمی که پروژه میشود هم به دلایل مختلف در اوج قیمت هم کمتر از ارزش جایگزینی و یا NAV سهم قیمت میبیند. یعنی بازیگر تلاش میکند ارزش بازار سهم را به ارزش واقعی نزدیک کند، اما او هم نمیتواند، چون سایر تعارض منافعها(مثلا بین مدیران شرکتها) اجازه نمیدهد که بعدا در مورد آن بحث خواهم کرد. نتیجه اینکه حتی در همان اوج 99 هم تعداد زیادی از شرکتها با ارزش بالقوه و حتی ارزش اسقاط(نه جایگزینی!) خود فاصله داشتند و به بیانی ارزان بودند.
پ.ن.3: ممکن است گفته شود که این مالیات خرج مردم نمیشود و... . پاسخ این است که دولت کسری بودجه دارد و اگر آن را از طریق سالم تأمین نکند هر کار بیجایی ممکن است بکند. از شوک وارد کردن به بازار سهام بگیر تا خونریزیهایی مثل سال 98 تا خلق ابر تورم و... .
پ.ن.4: فعالان بازار سهام ممکن است بگویند چرا ما؟ پاسخ این است که این کار به نفع بازار سهام هم هست. چنانچه بالاتر توضیح داده شد منجر به رشد بازار سهام خواهد شد و این باج را باید داد. درست مثل کسی که زورگیر خفتش کرده است و کاری نمیتواند بکند. در اینصورت کارهایی مثل افزایش نرخ خوراک در عمل به ضرر کسری بودجه خواهد بود. در ثانی کمک به بهبود وضعیت کلان هم کار هر دلسوزی است. حتی اگر دیگران کمک نکنند.
پ.ن.5: این مافیای کثیفی که امروز در حال سرکوب بازار سهام و تلاش برای پائینتر آوردن قیمتهای آن است، دغدغه بودجه و بیت المال و... ندارند، بلکه هدفشان خرید در قیمتهای پائینتر است و از قضا بزرگترین مخالف مالیات بر عایدی سرمایه و یا کاهش انتظارات تورمی هستند! آنها میخواهند همه سود نامشروعی که بناست تا سال آینده از بازار سهام کسب کنند را داشته باشند! اگر شک دارید تا سال آینده پیگیر اخبار و تحولات بازار سهام باشید!
✔️کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✍🏼دکتر مصطفی نصراصفهانی
قسمت دوم. قسمت اول: اینجا.
پیرو پیشنهاد وضع مالیات بر عایدی سرمایه در بازار سهام، پنج پینوشت را باید مورد توجه قرار داد:
پ.ن.1: متأسفانه قدرتمندان در ایران همگی ملک-باز هستند و اساسا وقتی درصد عمده ثروت افراد در ملک باشد، نمیتوانند سیاست درستی در قبال آن اخذ کنند. حالا حباب فاحشی که در ایران در ملک وجود دارد را هم ببینند انواع و اقسام مبانی نظری از هزار مکتب اقتصادی جور میکنند تا بگویند مثلا نسبت P/r اگر 30 به بالا هم باشد حبابی نیست. بازار سهام مثل همیشه مظلوم است. اگر قیمت ملک رشد کند میگویند به دلیل تورم بوده است، اما قیمت سهامی که چندین سال از تورمهای 60-70 درصدی جا مانده است اگر رشد کند صدای بعضی معلومالحالها بلند میشود!
پ.ن.2: متأسفانه در موارد متعددی حتی سهمی که پروژه میشود هم به دلایل مختلف در اوج قیمت هم کمتر از ارزش جایگزینی و یا NAV سهم قیمت میبیند. یعنی بازیگر تلاش میکند ارزش بازار سهم را به ارزش واقعی نزدیک کند، اما او هم نمیتواند، چون سایر تعارض منافعها(مثلا بین مدیران شرکتها) اجازه نمیدهد که بعدا در مورد آن بحث خواهم کرد. نتیجه اینکه حتی در همان اوج 99 هم تعداد زیادی از شرکتها با ارزش بالقوه و حتی ارزش اسقاط(نه جایگزینی!) خود فاصله داشتند و به بیانی ارزان بودند.
پ.ن.3: ممکن است گفته شود که این مالیات خرج مردم نمیشود و... . پاسخ این است که دولت کسری بودجه دارد و اگر آن را از طریق سالم تأمین نکند هر کار بیجایی ممکن است بکند. از شوک وارد کردن به بازار سهام بگیر تا خونریزیهایی مثل سال 98 تا خلق ابر تورم و... .
پ.ن.4: فعالان بازار سهام ممکن است بگویند چرا ما؟ پاسخ این است که این کار به نفع بازار سهام هم هست. چنانچه بالاتر توضیح داده شد منجر به رشد بازار سهام خواهد شد و این باج را باید داد. درست مثل کسی که زورگیر خفتش کرده است و کاری نمیتواند بکند. در اینصورت کارهایی مثل افزایش نرخ خوراک در عمل به ضرر کسری بودجه خواهد بود. در ثانی کمک به بهبود وضعیت کلان هم کار هر دلسوزی است. حتی اگر دیگران کمک نکنند.
پ.ن.5: این مافیای کثیفی که امروز در حال سرکوب بازار سهام و تلاش برای پائینتر آوردن قیمتهای آن است، دغدغه بودجه و بیت المال و... ندارند، بلکه هدفشان خرید در قیمتهای پائینتر است و از قضا بزرگترین مخالف مالیات بر عایدی سرمایه و یا کاهش انتظارات تورمی هستند! آنها میخواهند همه سود نامشروعی که بناست تا سال آینده از بازار سهام کسب کنند را داشته باشند! اگر شک دارید تا سال آینده پیگیر اخبار و تحولات بازار سهام باشید!
✔️کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
Telegram
اقتصاد رفتاری
⭕️ ◻️چکار کنیم که دست دولت از جیب شرکتهای بورسی خارج شود؟
✍🏼دکتر مصطفی نصراصفهانی
قسمت اول
قدیمیهای بازار در مورد شرکتهای پالایشی میگفتند «دست دولت در جیب این شرکتهاست». منظور این است که به محض اینکه ببینند این شرکتها سودی خلق میکنند فوری برای تصاحب…
✍🏼دکتر مصطفی نصراصفهانی
قسمت اول
قدیمیهای بازار در مورد شرکتهای پالایشی میگفتند «دست دولت در جیب این شرکتهاست». منظور این است که به محض اینکه ببینند این شرکتها سودی خلق میکنند فوری برای تصاحب…