⭕️◻️ چاپلوسان مانع نقد رهبری و مانع گفتگوی(همشنوی) ملی


اگرچه همه قدرت در دست رهبری نیست، اما همچنان ایشان تاثیر زیادی (بخصوص در بسیاری نقاط گلوگاهی) دارند. بیاییم چند نکته را با دوستان ارزشی یکبار برای همیشه حل کنیم:

۱- مقام معظم رهبری معصوم نیستند و ممکن است انواع مختلف خطا(فکری، احساسی، عملی، لحظه‌ای، استراتژیک و...) را مرتکب شوند.

۲- به مقام معظم رهبری وحی و الهام نمی‌شود. حتی اگر هم بشود، چنانچه در فقه هم بحث شده است که «شهود» و خواب و... نمی‌تواند مبنای تصمیم گیری باشد، در سیاستگذاری باید به روشی علمی و منطقی تصمیم گرفت. طبعا شهودهای شخصی می‌تواند (و باید) مورد بررسی علمی قرار بگیرد و اگر بررسی علمی تایید کرد منجر به اقدام شود.

۳- متوجه سازوکارهای اقتصادی و روانی که «پاداش دادن به چاپلوسان» ایجاد میکند باشیم. این سازوکارها ضررشان بیشتر از نفعشان است و برای همین پیامبر(ص) فرمودند به صورت چاپلوسان خاک بپاشید! و یا حضرت علی(ع) فرمودند: چاپلوسی شیوه منافقان است.(اینجا)

۴- نقد کردن متفاوت از بی‌احترامی و بی‌حرمتی است.

@BehavioralEconomicsAndFinance

⭕️◻️مهارت گفتگو، لازمه تحقق دولت آشتی ملی

نه تنها عموم مردم، بلکه متأسفانه حتی بسیاری از مدعیان روشنفکری هم مهارت گفتگو(Dialogue) ندارند.

و البته بسیاری از مخالفان نظام از تحقق این گفتگو می‌ترسند، چون نظام را دشمن خودشان تلقی می‌کنند و باید به هر قیمتی شده آن را سرنگون کنند.

▫️▫️▫️برای ایشان هدف «حل مسیله» نیست، بلکه هدف «خالی کردن عقده» هست.

بنابرین دو لبه قیچی شامل « عقده ای های مخالف» و «چاپلوسان» مانع از تحقق گفتگوی موثر (مشابه ارتباط موثر) می‌شوند تا مسایل حل نشده و استخوان در زخم باقی بماند و «شکوفایی ملی» اتفاق نیفتد.

اگر دلسوز کشور یا نظام هستید بهتر است روی ترویج مهارت گفتگو کار کنید.

موسسه بینش‌های رفتاری
تلگرام ✔️ اینستاگرام ✔️ وبسایت ✔️ آپارات

نظرتون چیه؟

⭕️◻️سنگ بزرگ نشانه نزدن است!

▫️بچه که بودیم وقتی یک چیزی در جوی آب می‌افتاد بسرعت می‌دویدیم جلوتر که تا وقتی بیاییم دستمان (یا خودمان) را به وسط آب برسانیم فرصت کافی داشته باشیم.

▫️آنچه در بچگی آموختم در جاهای مختلفی بدردم خورده است، از جمله در بحث مدیریت ریسک. در واقع این یک تجربه زیسته هر کس که کودکی‌ای غنی داشته است از یک مسئله «کنترل بهینه» هست.

▫️الان در موضع مدیریت نرخ ارز، که بدرست یا غلط در ایران یکی از کارکردهای بانک مرکزی تعریف شده، می‌بینم بدیهیات این شهود به عمد یا به سهو رعایت نمی‌شود در حالی که سیل نقدینگی در حال بالا بردن نرخ ارز است و مداخلات دولتی هم بنفع اقتصاد و مردم نیست.

▫️جریان رشد نقدینگی و نااطمینانی از برطرف شدن موانع تحریمی نقل و انتقالات ارزی دو نیرویی هستند که مثل جریان آب، توپ نرخ ارز را به جلو می‌کشند. شما یا باید هیچ مداخله‌ای در بازار ارز نکنید و آن را بگذارید تا هرجا خواست حرکت کند(رهیافت صالح‌آبادی)، یا اینکه نوسانات بالا و پایین زاید را بگیرید و از این طریق نااطمینانی ارزی را برای کنش‌گران اقتصادی کاهش بدهید(رهیافتی که رییس جدید مدعی داشتن آن هستند). اما روش دوم الزاماتی دارد، از جمله اینکه شما بتوانید نرخ اعلامی را در بازه زمانی طولانی‌تری حمایت کنید. معمولا برای هر مداخله دولتی باید یک توجیه هزینه-فایده ارائه بشود. متأسفانه به دلیل فشل بودن سیستم کارشناسی دولتی(حکومتی)، نه تنها این محاسبات ارائه (و حتی انجام!) نمی‌شوند، بلکه شهودهای دم دستی مثل شهود فوق هم به کار گرفته نمی‌شود. فایده مداخله دولت در بازار ارز «شاید» نوعی ثبات و کاهش نااطمینانی باشد و هزینه‌اش شامل انواع رانت ناحق که به عده‌ای داده می‌شود، تخریب بعضی صنایع و یا بیماری هلندی و.. هست.

▫️با توجه به انباشت نقدینگی به مرور زمان و انواع شوک‌های پیش‌بینی نشده به عرضه ارز، هرچه قیمت تثبیتی پائین‌تر در نظر گرفته شود یعنی کفه «فایده» در ترازوی حساب هزینه-فایده سبکتر است و کفه «هزینه» سنگین‌تر!

▫️به عکس، هرچه قیمت تثبیتی اعلامی بالاتر باشد، امکان حمایت طولانی‌تری برای آن وجود دارد و باید تا آنجا که می‌شود آن را بالاتر اعلام کرد. به این صورت دوره طولانی‌تری از ثبات را شاهد خواهیم بود. الان که مردم خودشان را با دلار بالای ۳۷ هزار تومانی عادت داده‌اند تعیین قیمت روی قیمت ۲۸۵۰۰ یک تعیین قیمت نابهینه، فسادآور و ناپایدار است.

🔺🔺🔺همچنین مجددا باید یادآور شد که اساسأ نرخ ارز چندگانه ذاتا فسادآور است، چون هرجا رانت باشد استعداد فساد هم هست. نمونه‌های آن را در ارز ۴۲۰۰ تومانی دیده بودیم. ارز باید مشابه دوران خاتمی تک نرخی بشود.

موسسه بینش‌های رفتاری
تلگرام ✔️ اینستاگرام ✔️ وبسایت ✔️ آپارات

.

سوگواران تو امروز خموشند همه
که دهان های وقاحت به خروشند همه

گر خموشانه به سوگ تو نشستند، رواست
زان که وحشت زده ی حشر وحوشند همه

آه از اين قوم ريايى که درين شهر دو روی
روزها شحنه و شب باده فروشند همه

باغ را اين تب روحى به کجا برد که باز
قمريان از همه سو خانه به دوشند همه

ای هر آن قطره ز آفاق هر آن ابر، ببار!
بيشه و باغ به آواز تو گوشند همه

گرچه شد ميکده ها بسته و ياران امروز
مهر بر لب زده وز نعره خموشند همه

به وفای تو که رندان بلاکش فردا
جز به ياد تو و نام تو ننوشند همه

(شفیعی کدکنی)

⭕️◻️ماجرای واقعی سه دوست و اثر مرکب
✍🏼دارن هاردی


👈موفقیت تخم مرغ نیست ،که به فوریت در مایکروویو پخته شود؟!!!

▫️▫️▫️دارن هاردی درکتاب اثر مرکب، ماجرای واقعی سه دوست کاملاً مشابه یکدیگر (مالی، تاهل، جسمی و وزن) را این گونه روایت می کند:

▫️دوست الف: او به زندگی عادی خود ادامه می دهد و هیچ تغییری ایجاد نمی کند.
▫️دوست ب: تغییرات کوچکی را شروع می کند:

- هر شب فقط 10 صفحه کتاب می خواند.
- هر روز در مسیر رفتن به محل کارش، یک فایل 30 دقیقه ای آموزشی یا انگیزشی گوش می کند.
-روزانه فقط 125 کالری از برنامه غذایی اش حذف می کند (مثلاً به جای یک بطری آب گازدار، یک لیوان لیموناد می خورد/ یا اگر به فرهنگ غذایی ایرانی اشاره کنیم می شود حدود نصف کفگیر برنج).
- روزانه فقط حدود یک کیلومتر پیاده روی می کند.

(توجه کنید که این ها کارهای بسیار ساده و پیش پا افتاده ای هستند. او نه در کلاس های سنگین دانشگاهی ثبت نام کرده، نه یک رژیم غذایی آزاردهنده بر خود تحمیل کرده و نه هر روز به باشگاه می رود تا ورزش کند.)

▫️دوست ج: او نیز تغییرات کوچکی را در زندگی اش آغاز کرده است:

- تلویزیون بزرگ تری خریده است و وقت بیشتری را برای تماشای آن می گذراند.
- از شبکه آشپزی، پختن غذاهای خوشمزه ای را یاد گرفته است.
- یک میز نوشیدنی های الکلی در اتاق پذیرایی اش گذاشته

▫️▫️▫️تقریباً 2 و نیم سال بعد، تفاوت های بین این سه دوست آشکار و قابل اندازه گیری شد:

▫️دوست الف: در جا زده است، فقط شکایتش از زندگی بیشتر شد.
▫️دوست ب:
- از نظر جسمی خوش اندام و آراسته شده
( او با کم کردن تنها 125 کالری، 15 کیلوگرم وزن کم کرده است، بی آن که حتی یک بار گرسنگی بکشد.)
- او تقریباً هزار ساعت از وقتش را صرف آموزش کرده و دانشی که به دست آورده باعث ترفیع کاری اش شده و درآمدش را بالاتر برده است.
- به واسطه سلامت جسمی، وضعیت کاری و روحیه ناشی از این دو، روابطش با همسرش نیز صمیمی تر شده است.

▫️دوست ج:
- او عاشق برنامه آشپزی و پختن غذاها و شیرینی هایی که یاد می گرفته شده است.
- خانواده و دوستانش هم دستپخت او را تعریف می کنند و او، مدام پرخوری می کند.
- این بدخوری، او را بدخواب می کند و صبح ها با کسالت بیدار می شود و از این رو، کمی بدخلق شده است.
- بهره وری کاری و رضایت رییس اش از او کاهش یافت.
- در انتهای روز با نارضایتی و انرژی تحلیل رفته به خانه بر می گردد.
- کمبود انرژی باعث می شود کمتر با همسرش به پیاده روی برود و وقت کمتری را با او بگذراند بنابراین، بدنش اندروفین کمتری ترشح می کند و استرس اش بیشتر می شود.
- همین استرس او را به پرخوری بیشتری وا می دارد و این چرخه تکرار می شود.
- وزن او اکنون حدود 30 کیلوگرم بیشتر از دوستش "ب" است.

▫️▫️▫️می بینید که "ب" و "ج" انتخاب های کوچکی کردند، ولی همین انتخاب های کوچک با مرکب شدن در عامل زمان، تغییرات وسیعی به وجود آوردند.

▫️▫️▫️هر برنامه ای دارید، لطفا برای رسیدن به آن، یک حرکت کوچک ولی قابل اندازه گیری تعریف کنید و مستمراً انجامش دهید،
مثلاً :
- حفظ کردن تنها سه لغت انگلیسی در روز
- هر بار که بشقاب غذا را جلوی تان می گذارند، قبل از شروع به غذا خوردن، 5 قاشق را جدا کنید و کنار بگذارید.
- هر روز 1000 قدم پیاده روی کنید.

بعد از مدتی خواهید دید که تحولات مثبت بزرگی در زندگی تان رخ داده است.

🔺نکته مهم 1:
اثر مرکب، فوراً خود را نشان نمی دهد و تا مدتی هیچ اثری نخواهید دید.
اثر مرکب مانند درخت بامبو است. از زمانی که بذر بامبو کاشته می شود تا 5 سال هیچ گیاهی از زیر خاک بیرون نمی آید ولی بعد از 5 سال که اولین جوانه ظاهر شد، تنها 6 هفته طول می کشد تا بامبو 30 متر رشد کند.
واقعیت این است که بامبو در 6 هفته این قدر رشد نکرده، بلکه در 5 سال و 6 هفته این اتفاق رخ داده است. بنابراین، باید هر کار کوچک و مثبتی که شروع کرده اید را مستمراً ادامه دهید و ناامید نشوید تا زمانی که ناگهان خود را در اوج خواهید دید.

به قول دارن هاردی، موفقیت تخم مرغی نیست که به فوریت در مایکروویو پخته شود.

🔺نکته مهم 2:
برای شروع یک تا حداکثر 5 کار کوچک را در دستور کارتان قرار دهید به گونه ای که فشار زیادی بر خود وارد نکنید.



(منبع: کانال صدای کوهستان: @sedayehkoohestan )
‌

موسسه بینش‌های رفتاری
تلگرام ✔️ اینستاگرام ✔️ وبسایت ✔️ آپارات

⭕️◻️در باب مهارت گفتگو، این قسمت: روز بازگشت از اسارت
✍️رحیم قمیشی

هر چه بود تمام شده بود، با همه سختی‌هایش.
پس از مفقود شدنم در کربلای چهار، پدرم قبل از اینکه بفهمد من شهید نشده‌‌ام، به دیدار خدا رفته بود. دوستانم رفته و به او گفته بودند آنجا که رحیم و نادر ماندند کسی زنده نماند. او البته که باور نکرده بود.
لابد آن دنیا که حسابی گشته و مرا پیدا نکرده، از ته دل خوشحال شده که رحیمش زنده است.

من اینطرف نمی‌توانستم باور کنم پدرم چهار سال است رفته و همۀ نقشه‌هایی که برای دیدنش و گفتن خاطراتم داشتم نقش بر آب شده. دلم می‌خواست به او بگویم من تمام ۱۵۰۰ روز اسارتم برای سلامتش آیةالکرسی خوانده‌ام.
نشد بگویمش...

نمی‌خواهم همۀ تلخی‌ها و شیرینی‌های روز پس از آزادی را امروز بنویسم، فقط خواستم بگویم آزادی همه‌اش شیرینی و خنده نبود، گاهی آدمی در آزادی تازه متوجه چیزهایی می‌شود که تا آن روز برایش پوشیده بوده.

یکی از خاطراتی که هرگز فراموشم نمی‌شود؛
اتوبوس ما از فرودگاه مهرآباد باید می‌رفت محل قرنطینه‌مان نزدیک میدان نوبنیاد. از جوبغرب تهران به شمال‌شرق، مسبری طولانی. قرنطینه هم که نبود، الکی اسمش را گذاشته بودند قرنطینه. قرار بود آنجا شستشوی مغزی شویم!
که مبادا دوباره فکر کنیم آقای منتظری آدم خوبی است! باید یاد می‌گرفتیم او یک خائن است!!
یاد می‌گرفتیم یک‌بار نپرسیم در سال ۶۷ چه اتفاقاتی افتاده، یا در سال ۶۸، اصلا همۀ سال‌هایی که ما نبودیم.
و ما هم همۀ آنچه را می‌فرمودند باید قبول می‌کردیم!

اما اتفاق عجیبی در همان ساعت اول ورودم به ایران افتاد، به نظرم اتوبوس ما از فرودگاه هیچ نشانی از اسیران آزاد شده ایرانی نداشت. عراقی‌ها در موقع آزادی لباس‌های تمیزی به ما داده بودند اما آن لباس‌ها سبز تیره و نظامی بود، نمی‌دانم چه شد در جایی که اتوبوس‌مان در ترافیک گیر کرده بود، دو خانم متشخص که کنار پنجره باز شدۀ بغل دستم بودند با خشم نگاهم کردند و جمله‌ای که منتظرش نبودم را گفتند؛
- بروید که برنگردید!!!
و فحشی رقیق...

فکرش هم بعد از ۳۲ سال آزارم می‌دهد. بعد از لحظه شماری برای دیدن مردمت، بعد از آرزوها برای تنفس آزادی، بعد از سال‌ها خواب چنین روزی را دیدن، در بدو ورودت بگویند "برو برنگرد" گورت را گم کن!

مسئول اتوبوس‌مان که مرد خوش‌قلب و مهربانی بود و بادم هست یک پایش اندکی می‌لنگید همین‌که صورت رنگ‌برگشته و ملتهبم را دید و قضیه را شنید، کلی خندید!
و توضیح داد خودت نمی‌دانی چقدر رنگ و رو و لباس‌هایت شبیه عراقی‌هاست، آن بیچاره‌ها فکر کرده‌اند شما اسیرهای عراقی هستید...
و برایتان دعای خیر کرده‌اند، که برنگردید به اسارت.
او می‌خندید و من حرص می‌خوردم.
نمی‌توانستم باورش کنم.
دست خودم نبود!
- حتی اسیر عراقی هم بودم حق نداشت با خشم نگاهم کند. و آن جمله را بگویند!
دلم می‌خواست تنها بودم و بغضم را خالی می‌کردم...
- چرا بروم و برنگردم؟ چرا آنهمه آرزوهایم برای آزادی، باید یک ثانیه‌ای به هوا برود...

اما آن خانم‌ها درس خیلی خوبی به من دادند.
وقتی گفتگویی نباشد، گاه همه بی‌خود با هم دشمن می‌شوند. وقتی دیالوگی نباشد، خیلی وقت‌ها همه به ظنین می‌شوند.
شاید اگر او متوجه می‌شد من هموطن او هستم و ۴ سال مفقود بوده‌ام، هرگز چنین نمی‌گفت. شاید اگر من می‌دانستم او دارد برای اسیر عراقی آرزوی خوبی می‌کند، هرگز دلخور نمی‌شدم.
ما از اینکه گفتگویی با هم نداشتیم شده بودیم دو موجود از هم جدا
نه او مرا درک می‌کرد
نه من او را
او در دنیای متوهم خودش بود
من در دنیای متوهم خودم

کاش بشر می‌دانست گفتگو چقدر در برچیدن جنگ‌ها، کدورت‌ها و قضاوت‌های نابجا تاثیر دارد.
کاش بشر می‌دانست آنچه به او شخصیت داده قدرت گفتگو و دیالوگ است.
کاش بشر می‌دانست هر کس توضیحاتی برای گفتن دارد. حتی دشمنش!

همه‌اش دلم می‌خواهد زمان برگردد
سرم را از پنجره در بباورم
و فریاد بزنم
من ایرانی‌ام
من برادر تو ام
چهره سیاه سوخته‌ام را نگاه نکن
قلبی دارم نازک‌تر از گل
که آسان پر پر می‌شود
آینه‌ای که شکست
تکه‌هایش
با هزار چسب
به هم نمی‌چسبد
و نمی‌شود آینۀ اول

کاش همه یاد بگیریم دیالوگ یعنی بزرگی
دیالوگ یعنی انسان متمدن
دیالوگ یعنی خودِ "آزادی"
دیالوگ یعنی آدم بودن!

@BehavioralEconomicsAndFinance

⭕️◻️نقد سخنرانی‌های رهبری

یکی از گلوگاه‌هایی که مردم عادی می‌توانند از آن طریق پیگیر چیزی که اسم آن را «اصلاحات درونزا» می‌نامم باشند نقد علمی گزاره‌هایی است که رهبری در سخنرانی‌ها مطرح می‌کنند. چنانچه پیشتر گفته شد، این را فارغ از اینکه تا چه حد موفق باشد، یک تمرین «گفتگو» می‌دانیم.

➖اصلاحات درونزا، اصلاحاتی است که خود هسته سخت قدرت پیگیر آن بشود.

با توجه به محدودیت در زمان و تخصص و... و تعدد سخنرانی‌ها، دیگر مطلب جداگانه‌ای در این رابطه در کانال منتشر نمی‌کنیم ولی از شما همراه گرامی می‌خواهیم که یاری کنید تا در کامنت‌های این فرسته، پیگیر نقد سخنرانی‌های رهبری باشیم. هدف این است که فضای ذهنی هسته سخت قدرت اصلاح شود.
به عنوان مثال، یک رشته توییت خوب در نقد سخنرانی اخیر رهبری در مورد زنان در دیدار با بانوان(۱۳و۱۴ دی‌ماه ۱۴۰۱) را اینجا بخوانید.
البته نظر ما در موسسه بینش‌های رفتاری مستقل از ایشان است، اما جهت تبدیل «نقد با ورود به جزییات» به یک سنت، فضا را فراهم می‌کنیم. شما هم نظراتتان را در کامنتها مطرح بفرمایید.(مطلب قبلی مرتبط: اینجا)

موسسه بینش‌های رفتاری
تلگرام ✔️ اینستاگرام ✔️ وبسایت ✔️ آپارات

⭕️◻️تلاش مذبوحانه در برابر تجاوز

تجاوز اصلی در اقتصاد ایران با چاپ پول یا همان خلق نقدینگی اتفاق افتاده است.

این وسط، عده‌ای روی ثبات قیمت‌های دستوری که متناسبا به‌روزرسانی نشده‌اند تاکید می‌کنند و می‌گویند که این اسمش یارانه پنهان نیست و هزار داستان مزخرف را به هم می‌بافند تا مدعای خود را به اثبات برسانند.(فجایع ثبات قیمت‌های دستوری در صنعت خودرو و بعضی صنایع را بطور ملموس دیده‌ایم، اما در بعضی موارد، علی‌رغم بزرگ بودن، اصلا محسوس نیست)

نقطه عطف داستان‌هایشان هم کم بودن درآمد افراد است و این نکته البته درست است: پنجاه سال است که دستمزدها بشدت از تورم عقب مانده‌اند.

➖به زبان بورسی‌ها جامانده‌ترین قیمت در اقتصاد ایران دستمزد است. در اوایل دهه پنجاه شمسی با حقوق یک کارگر می‌شد چند عدد سکه بهار آزادی خرید که اگر بخواهیم همان حقوق را الان بدهیم باید یک کارگر مثلا ۸۰ میلیون تومان حقوق بگیرد(همان ۲۰۰۰ دلاری که در کشورهای غربی می‌دهند).

اما اینهمه، دلیل بر این نمی‌شود که وجود یارانه پنهان را بخواهیم انکار کنیم. شاید بتوانیم بگوییم موقتا و مصلحتا اصلاح آن را به تاخیر بیندازیم، اما اولا وجود آن را نباید انکار کنیم و ثانیا برای برطرف کردن این بی‌نظمی در قیمت‌های نسبی اقدامی بیندیشیم. شاید یکی از بهترین طرح‌ها، طرح وان بود که با توجه به توان کارشناسی و اجرایی پائین دولت فعلا مسکوت مانده است.

واقعیت گریزناپذیر آن است که هر چندسال یکبار آخرش مجبور خواهیم شد قیمت‌ها را افزایش بدهیم و بنابرین تلاش رسانه‌ای و ...برای انکار وجود آن در عمل تلاشی مذبوحانه هست. صدای ویولونی که امروز می‌شنوید دیروز نواخته شده است!(اشاره به داستان دزدی که داشت قفل را می‌برید، از او پرسیدند چه می‌کنی؟ جواب داد ویولون می‌زنم. پرسیدند پس چرا صدا نمی‌دهد؟ جواب داد: صدایش فردا درمی‌آید!)

موسسه بینش‌های رفتاری
تلگرام ✔️ اینستاگرام ✔️ وبسایت ✔️ آپارات

⭕️◻️فرصت ناب نیروی کار ارزان!

بزرگترین جامانده از تورم، نرخ دستمزد است و دلالت آن این است که اگر توانایی مدیریتی داشته باشیم، بهترین فرصت را برای کسب سود از این قیمت پائین خواهیم داشت.

در تصویر فوق اگر تورم دو سال گذشته را هم لحاظ کنیم وضعیت دستمزد واقعی احتمالا شبیه سال 91 خواهد بود.

کافی است کمی گشایش بین‌المللی(از طریق صلح با غربی‌ها یا هر روش دیگری) اتفاق بیفتد تا دیگر این نرخ دستمزد واقعی به خاطره تبدیل شود.

پیشتر در اینجا در مورد پدیده «آربیتراژ نیروی کار» نوشته بودیم.

موسسه بینش‌های رفتاری
تلگرام ✔️ اینستاگرام ✔️ وبسایت ✔️ آپارات

⭕️◻️دختر عضو شورای شهر نه اولی بود و نه آخری است!
✍🏼میثم ظهوریان

فوکویاما در کتاب نظم و زوال سیاسی، خاندان سالاری یا همان به تعبیر عامیانه فامیل بازی را جزیی از طبیعت و فطرت بشر می‌داند و به همین دلیل نیز معتقد است ایجاد نهاد هایی که خلاف این طبیعت عمل کنند، امر بسیار مشکل و در عین حال مهمی است. به ویژه در کشورهای شرقی که نهاد خانواده نقش مهمی در ساختار اجتماعی جامعه دارد، این مسئله دو چندان نیز می شود.

▫️ در ماجرای دختر عضو شورای شهر نیز می‌توان مسئله را به سطح فردی تقلیل داد و خواستار استعفای او شد، اما در کنار آن می‌توان نقد را به ساختار قانونی و نهادی که چنین امکانی را برای او فراهم کرده است، معطوف نمود.

▫️ اشکال رویکرد اول این است که نسبت به ده‌ها مصداق مشابه در سایر نهادها ( نمونه های مشابه در مجلس و شورای شهر مشهد و ...) بی تفاوت است و اصلاح نهایتا با همین واقعه استعفای دختر نماینده ( که از بد واقعه یا چه بسا به دلیل اختلاف شخصی در میان نمونه های مشابه فیش حقوقش منتشر شده است) ختم خواهد شد.

▫️ فلسفه قوانین تعارض منافع همین است که این موضوع را از سطح فردی چه برادر روحانی و جهانگیری یا پسر مخبر باشد و چه داماد زاکانی و همسر قالیباف به سطح نهادی ارتقا دهد و اصل این عمل را از جایگاه قانونی به عملی خلاف تنزل بخشد، تا بتواند با این میل طبیعی مقابله کند.

▫️ یکی از ساده ترین بخش های قوانین تعارض منافع نیز که به راحتی در مجلس قابل تصویب است همین موضوع است که هیچکدام از مدیران کشور حق استخدام بستگان خود در زیر مجموعه کاری خودشان را نداشته باشد.


🔺🔺🔺پینوشت موسسه بینش‌های رفتاری:
متأسفانه از صدر تا ذیل جامعه ما موضوع #تعارض_منافع را نادیده می‌گیرند. مثلا مقام معظم رهبری، در یکی از سخنرانی‌ها به این مفهوم اشاره کردند و به نظر می‌رسید که اولا تازه این مفهوم به گوششان خورده است و ثانیا کیفیت و اهمیت آن را نمی‌دانند. این در حالی است که در کشور کانادا از صد سال پیش قوانین مربوطه را تدوین کرده و اجرا می‌کنند. متأسفانه حتی در جامعه دانشگاهی هم فهم درستی از کیفیت و اهمیت بالای آن وجود ندارد، از بقیه مردم کوچه و بازار که درگیر مشغله‌های روزمره هستند که دیگر انتظاری نیست. برای فهم بهتر این موضوع پیشنهاد می‌کنیم مطالبی که پیشتر در کانال منتشر کرده‌ایم را حتما مطالعه و بازنشر کنید:

➖فیلم جلسات آموزش مباحث تعارض منافع
➖معرفی کتاب رفرنس تعارض منافع
➖لزوم آموزش مباحث تعارض منافع به مدیران بخش عمومی
➖حادثه متروپل و تعارض منافع در وزارت اطلاعات
➖حادثه متروپل و قوانین مدیریت تعارض منافع
➖میرسلیم: آقای تعارض منافع!
➖تعارض منافع نمایندگان مجلس
➖تعارض منافع فاحش در وزارت اطلاعات
➖باخودروسازان چه کنیم؟
➖رفع تعارض منافع به مثابه بازطراحی سیستم
➖جایگاه رفع تعارض منافع در بازطراحی سیستم‌های بخش عمومی
➖تعارض منافع و بحران آب
➖سختی مدیریت تعارض منافع در وزارت اطلاعات
➖تعارض منافع در صنعت خودرو
➖توزیع قدرت سیاسی و فرآیند اصلاح تعارض منافع
➖فرق است بین آنچه از نظر شما اشتباه است و آنچه آشکارا مصداق تعارض منافع و فساد است
➖مصداق «ورع» در حکومت‌داری، برطرف کردن موقعیت‌های تعارض منافع است
➖مسئولین ملک-باز
➖مهدی فلاحیان: شهید مبارزه با تعارض منافع
➖تعارض منافع در کنشگری اجتماعی
➖تفرعن و نافهمی نمایندگان مجلس ادامه دارد!

نکته: حکومت هم که عوض بشود، اگر این اصلاحات ساختاری را انجام ندهیم باز آش همین خواهد بود و کاسه همین کاسه(ساواک جدید جایگزین وزارت اطلاعات خواهد شد!)، فقط ممکن است غربی‌ها لقمه‌ای (به بهای تکه پاره شدن ایران یا امتیاز دیگری) جلوی ایرانی‌ها بیندازند تا با همدیگر برای تصاحب سهم بیشتری از آن رقابت ناسالم بکنند! طبعا رفع تنش با غرب بطور موازی و با فوریت و اولویت بالاتر باید پیگیری شود، اما این کافی نیست.

موسسه بینش‌های رفتاری
تلگرام ✔️ اینستاگرام ✔️ وبسایت ✔️ آپارات

⭕️◻️عقب‌ماندگی بازار سهام از سایر بازارها

بطور تاریخی، و در همه کشورها، بازار سهام بازدهی بالاتری در مقایسه با سایر بازارهای موازی داشته است.

▫️اما طی ده ماه نخست امسال، بازار سهام کمترین رشد را نسبت به سایر گزینه‌ها داشته است. و این یعنی بهترین زمان برای ورود به بازار سهام همین الان است!

▫️متأسفانه بعضی روش‌های تکنیکال، پیش‌بینی اصلاح (قیمتی یا زمانی) در بازار سهام برای مدتی را می‌کنند. این تحلیل‌ها در موارد متعددی غلط هستند. اینکه مردم طرفدارشان هستند به دو دلیل است: 1) به همان علت که رمالان همیشه مشتری دارند. 2) به این علت که نوعی هماهنگی ایجاد می‌کنند و خودشان به واسطه پدیده «پیش‌گویی خودمحقق‌کننده» روندسازی می‌کنند.

▫️مثلا بعد از ریزش قیمت، نوعی هماهنگی ایجاد می‌شود که از فلان قیمت(که اسمش را حمایت می‌گذارند!) شروع به خرید کنیم!

▫️هنوز در ادبیات دانش مالی این موضوع که چند درصد از پیش‌بینی‌هایی که درست از آب درآمده‌اند بصورت مستقل درست بوده‌ است و چند درصد حاصل پیش‌گویی‌ خودمحقق‌کننده بوده‌ است مورد بررسی قرار نگرفته است.

موسسه بینش‌های رفتاری
تلگرام ✔️ اینستاگرام ✔️ وبسایت ✔️ آپارات

فزر( معدن طلای رزکان آق دره) بقیمت ۳۱۰۰ت

برای کسانی که نتوانستند دحاوی بخرند احتمالا می‌تونه تو این بازار خرسی کمک حال باشه.

⭕️◻️کاهش سود سپرده و افزایش سود تسهیلات

شاید مثبت امروز بازار سهام را بتوان به خبر مربوط به بانک‌ها نسبت داد.

▫️بزرگترین هزینه بانک‌ها سود سپرده هست و کاهش سود سپرده کوتاه مدت به ۵ درصد باعث کاهش معنادار هزینه‌های آن‌ها می‌شود. از طرف دیگر سود تسهیلات هم بالا برده شد که باعث افزایش سود آن‌هاست.

▫️با این اقدام «به نظر می‌رسد» هم بانک‌ها از زیان خارج شوند، هم بورس رونق بگیرد و هم تورم دوره‌های بعد کاهش پیدا کند.

▫️اثر کاهشی روی تورم از دو کانال هست:
۱- خروج بانک‌ها از زیان عملیاتی، اضافه برداشت آن‌ها را (که درصد معناداری از خلق پایه پولی را تشکیل می‌دهد) کاهش می‌دهد.
۲- افزایش سود تسهیلات همان کارکرد افزایش نرخ بهره در کشور‌های غربی را خواهد داشت و اقتصاد با پول پربهره مواجه می‌شود.(افزایش نرخ بهره در همه جای دنیا یکی از اولین اقدامات برای کنترل تورم است)

بنظرم ایده‌ای که مورد اجرا واقع شده ارزش بررسی بیشتر توسط متخصصین پول و بانک را دارد. البته در ماه‌های آتی پیامدهای آن بصورت عملی قابل ارزیابی است.

✔️ موسسه بینش‌های رفتاری:
@BehavioralEconomicsAnFinance

⭕️◻️تهدیدهای توییتری محمد مرندی!

بعد از تجربه عبرت آموز «winter is coming» که بعید است عبرت گرفته باشند، دوباره دکتر مرندی به اصطلاح قدیمی‌ها «رجزخوانی» نظامی کرده‌اند.(همان زمان اینجا گفتیم که زمستان اروپا سخت نخواهد بود)

من در بسیاری از جبهه رفته‌ها، علی‌رغم محبت قلبی که به آن‌ها دارم، نوعی خشونت و نظامی‌گری در عین سادگی استراتژیک می‌بینم؛ نوعی کله شقی که در موارد متعددی مخرب است.

همان‌طور که در جریان اعتراضات امسال نظام حتی ۲۰درصد توانش را هم بکار نبرد، آمریکا و غرب هم تا الان یک هزارم توانشان را هم برای مقابله با ایران صرف نکرده‌اند. در واقع تا الان سعی داشته‌اند ایران را بدون هزینه مدیریت کنند!

چنین توییتهایی را باید بسیجیان بزنند که متأسفانه زبان انگلیسی مسلط نیستند.

آنچه ایشان می‌خواهند القا کنند را باید تیم‌های رسانه‌ای و شناختی و بصورت اصولی کار کنند.

✔️موسسه بینش‌های رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance

⭕️◻️تبریک عید

ضمن تبریک سالروز میلاد امام علی(ع) و روز مرد و روز پدر خدمت شما همراه گرامی کانال اقتصاد رفتاری، اعلام می‌شود که به همین مناسبت به مدت یک هفته سبدگردانی سبدهای زیر یک میلیارد تومان(بیش از ۵۰۰م) را هم می‌پذیریم.


✔️ کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance

🎙اپیزود سوم پادکست "‌گفت‌وشنود"

«داستان تورم»

🔹همه ما کم و بیش نام تورم را شنیده‌ایم و مفهوم آن را در زندگی خود لمس کرده‌ایم.
کاهش قدرت خرید، کاهش ارزش پول، افزایش قیمت کالاها و خدمات، همه از آثار وجود تورم است.
میلتون فریدمن برنده نوبل اقتصادی در سال 1976 در گفتگویی گفت:
تورم نوعی مالیات است که بدون وضع قانون به مردم تحمیل می شود..
داستان تورم در ایران از کجا شروع شد؟ و چرا در کشور ما این مالیات بدون قانون انتهایی ندارد؟


در این قسمت از پادکست "‌گفت‌وشنود" از مصطفی نصر اصفهانی دعوت کردیم تا بیشتر با ابعاد مختلف این موضوع آشنا شویم.

میهمان: مصطفی نصر اصفهانی اقتصاددان

00:52 داستان تورم ایران از کجا شروع شد؟
3:44 اقتصاد ایران دچار ابر تورم شده ؟
4:59 دلایل ایجاد و افزایش تورم از کجا است و چطور میشه اونو رفع کرد؟
6:48 چرا این چالش ها بعد از چندین دهه هنوز پابرجا است و حل نشده؟
8:57 راهکار و مسیر پیش روی مردم برای سرمایه گذاری چیست ؟
18:09 خلاصه گفت‌و‌شنود

#گفت‌وشنود
#بنگاه_داری_بانک_ها
#مصطفی_نصراصفهانی

@BourseNews

⭕️◻️مدیریت بشدت سخت اصلاحات اقتصادی

می‌بینید در ماجرای عرضه خودرو در بورس کالا چه نیروهای بزرگی فعال شدند؟

شورای رقابت تا پیش از عرضه خودرو در بورس کالا و آن زمان که صدها هزار میلیارد تومان پول به جیب دلالان می‌رفت (آنهم بدون ریسک و بدون نیاز به زحمت یا تخصص!) کاملا ساکت بود و نشسته بودند یک گوشه حقوق چند ده میلیونی شان را ماه به ماه دریافت می‌کردند! یا صنعت موتورسیکلت انحصاری نیست؟ صنعت لوازم خانگی چطور؟

▫️▫️▫️هر اصلاح اقتصادی دیگری هم که بخواهیم انجام بدهیم مشابه همین کنش و واکنش‌ها(بعضا بسیار سهمگین!) را خواهیم داشت. ذینفعان که تهدید شوند کنش‌گریهایشان شروع خواهد شد(اینجا).

شوخی نیست! حرف از سودهای صدها هزار میلیاردی است!

پینوشت اخلاقی: البته یک رویکرد خرچنگی در بین انسانها (و بخصوص ایرانیان) وجود دارد که دوست دارند همه با هم بدبخت باشند. مواظب باشیم در این دام نیافتیم و تجویزهای سیاستی که می‌کنیم ناشی از حسادت نباشد و نگوییم «دیگی که برای من نجوشد ...».
راستی نوشته نیما آزادی (اینجا) هم قابل تامل است.

✔️موسسه بینش‌های رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance

.

⭕️◻️در باب سوگیری وضع موجود

مصطفی نصر:

«اگر خرید یک دارایی را (در مقایسه با سایر دارایی‌ها) فاقد توجیه می‌دانید، منطقا نگهداری آن هم فاقد توجیه است.»

طبعا هزینه‌های مبادله و جنبه‌های روانی و سایر محدودیت ها هم مهم هستند.

✔️ موسسه بینش‌های رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance