اقتصاد رفتاری
9.14K subscribers
542 photos
140 videos
34 files
623 links
کانال تلگرامی دکتر مصطفی نصراصفهانی|موسسه بینش‌های رفتاری
Download Telegram
.
⭕️◻️خدایا ما را از توهم خارج کن!

یکی از دعاهایی که زمانی بین دانش آموزان و دانشجویان مذهبی رواج داشت، دعای پیش از مطالعه بود:
«اللهم اخرجنی من ظلمات الوهم و....» ( «پروردگارا من را از تاریکی‌های وهم خارج کن و...»)

اولین عبارت آن دعا، درخواست خروج از توهم بود. شاید بد نباشد به این دوستان توصیه کنیم دعای مذکور را بخوانند و سپس بخواهیم در مورد فکتهای زیر تفکر کنند:

- آمریکا از نظر مساحت جغرافیایی بیش از ۶ برابر ایران است.
- جمعیت آمریکا نزدیک ۴ برابر جمعیت ایران است.
- ارزش بازار فقط یک شرکت اپل بیش از ۲۰۰۰میلیارد دلار است در حالی‌که کل ارزش شرکت‌های خصوصی و دولتی بازار سهام ایران کمتر از ۱۴۰ میلیارد دلار است!(اینجا را ببینید)
- تکنولوژی‌های متعددی در انحصار آمریکاست.
- و...

و اینها همه فقط برای خود آمریکاست. شرکای آن را که اضافه کنیم می‌فهمیم که حکایت گردن‌کشی ما به «مورچه و فیل» شبیه‌تر است تا مسابقه بوکس دو انسان!!

و به این فکر کنید که چطور براحتی بحران گاز در اروپا (چنانچه اینجا پیش‌بینی کردیم) مدیریت شد!


@BehavioralEconomicsAndFinance
👍44😁8👎1
⭕️◻️ مهم‌ترین مزیت غربی‌ها
مصطفی نصر اصفهانی

برتری غربی‌ها نه در مواردی که در فرسته قبلی(اینجا) به آن اشاره شد، بلکه در توان فوق العاده مدیریتی (و #طراحی_سیستم) آن‌هاست.

برای اینکه قضاوت‌های بهتری در آینده داشته باشید، دو نمونه زیر را همیشه در ذهن داشته باشید:

۱-بریتانیایی‌ها در رای گیری سال ۱۹۴۷ سازمان ملل متحد که منجر به قطعنامه ۱۸۱ شد، رای ممتنع دادند!! این در حالی بود که رای‌گیری برای به رسمیت شناختن اسراییل بود و صفر تا صد پروژه را خودشان مدیریت کرده بودند!! چطور می‌شود کسی که خودش زحمت ایجاد چیزی را کشیده است به آن رای ممتنع بدهد؟

۲-هم اکنون شهردار لندن یک پاکستانی الاصل مسلمان زاده است. بطور مشابه، اخیراً دو بانوی جوان ایرانی الاصل در کابینه دولت جدید سوئد وزیر شدند!

موارد فوق را بگذارید در کنار توانایی مدیریتی داخلی ما که ذکر نمونه‌هایش را در کامنتها به عهده شما می‌گذاریم.

حالا مردمانی که نه منابع بالایی دارند و نه توان مدیریتی بالا، ادعای زورآزمایی با جریانی را می‌کنند که هم از لحاظ مدیریتی با اختلاف بسیار برتری دارد و هم منابع متعددی در اختیار دارد!! این #بیش_اطمینانی را پهلوی دوم هم داشت، زمانی که حرف از انتشار دلار اپک و... می‌زد.

غربی‌ها تاکنون حتی در حد یک هزارم توان خودشان را هم برای تقابل با ایران استفاده نکرده‌اند، چون برایشان توجیه اقتصادی نداشته است! کارهایی مثل تحریک صدام به حمله به ایران و ... برای آن‌ها نه تنها هزینه‌ای نداشت بلکه پروژه‌های سودآوری هم بوده است! بگذریم که وجود ایران، برای تحکیم اسراییل و دوشیدن اعراب هم لازم بوده است!


پ.ن.: بنده متخصص روابط بین‌الملل نیستم و امیدوارم اگر اشتباهی در توصیف وضع موجود داشته‌ام بصورت عمومی بازخورد بگیرم. نقدا که تا به امروز، و با استفاده از شهودهای اقتصادی، چندین پیش‌بینی موفق (عدم حمله ترامپ، مهار اعتراضات ترامپ و مدیریت مناسب زمستان سرد در اروپا) داشته‌ام!

موسسه بینش‌های رفتاری
تلگرام ✔️ اینستاگرام ✔️ وبسایت ✔️ آپارات
👍25👎7
.
😁23👎12👍7🔥6🤔2
Forwarded from شبکه توسعه
🔲⭕️ائتلاف علیه قلدری
علی سرزعیم، تحلیل گر اقتصادسیاسی

همه چیز از یک نامه شروع شد از احمد به حامد! اخیرا احمد زیدآبادی تحلیل گر شناخته شده سیاسی مطلبی خطاب به حامد اسماعیلیون نوشت. و در مورد تاثیر حوزه عاطفی-روانی به کنش سیاسی نکاتی یادآوری کرد. جدای از درستی یا نادرستی نامه زیدآبادی اما نامه کاملا مودبانه و محترمانه نوشته شده بود و پیامی اخلاقی را منتقل می کرد اما حجم بی سابقه ای از فحش و ناسزا و حتی تهدیدات جانی و ناموسی متوجه آقای زیدآبادی شد تا جایی که عطای ابراز نظر در مورد مسائل سیاسی روز را به لقایش بخشید و اعلام کرد که دیگر در مورد مسائل سیاسی روز مطلبی منتشر نمی کند.
همه کسانی که با سیاست ایران آشنا هستند می دانند که احمد زیدآبادی سالها به خاطر فعالیت سیاسی نامقبول از دید حکومت به زندان افتاده، به تبعید محکوم شده و فرزندانش سال‌ها طعم تلخ دوری از فرزند را چشیدند. لذا قطعا بخشی از حکومت نبوده و نیست ولی چه چیز موجب شد تا وی که عمری را صرف سیاست کرده به سکوت پناه ببرد؟ دلیل چیزی جز فشار روانی مخالفان و تهدیدات مرتبط با آن نبوده است. او از طرفی به خاطر حکومت به سکوت کشیده شد اکنون از طرف مردم به سکوت کشیده است. نتیجه در هر دو حالت یکی است. حذف یک صدا از سپهر گفتگوی ایران!
آنچه در این مورد رخ داده است دقیقا مصداق چیزی است که اصطلاحا «قلدری در فضای مجازی» (cyberbulling/onlinebulling) گفته می شود. هر نوع تهدید فیزیکی، کلامی، عاطفی، جنسی که در ادامه بیان یک دیدگاه توسط برخی افراد در فضای مجازی، شبکه های اجتماعی یا به شکل مستقیم به گوینده مطرح شود «قلدری در فضای مجازی» خوانده می شود. کشورهای توسعه یافته تلاش می کنند تدابیری حقوقی علیه این اقدام خصوصا در مدارس و سازمانها فراهم کنند.
هدف از این کارها ترساندن افراد از بیان دیدگاه است نه نقد آنها. روشن است نقد دیدگاه‌های مختلف نه تنها اشکال ندارد بلکه امر پسندیده‌ای است ولی بسیاری تحت عنوان نقد، مسخره کردن، تحقیرکردن، شایعه ساختن، تلاش برای بایکوت کردن اجتماعی فرد و گاه آزاردادن مانند منتشرکردن اطلاعات خصوصی فرد، تهدید خانواده پا را فراتر از نقد می‌گذارند و تلاش می‌کنند هزینه طرح برخی دیدگاه‌ها را چنان بالاببرند که کس دیگری جرات نکند چنین مطالبی را علنا منتشر کند. به بیان دیگر «قلدری در فضای مجازی» دقیقا در نقطه مقابل «آزادی بیان» قرار دارد و طنز داستان آنست که برخی ضمن آنکه ادعا می‌کنند می‌خواهند دایره آزادی بیان را در ایران گسترش دهند، از این روش خبیثانه استفاده می‌کنند تا فضای طرح دیدگاه‌های مخالف با آنها تنگ و تنگ تر شود.
روشن است که وقتی آزادی بیان تهدید و تحدید شود وظیفه همگان است که آژیر هشدار را بشنوند و به شکل متحد در برابر آن موضع بگیرند زیرا اولین و مهمترین قربانی محدودشدن آزادی بیان با استفاده از «قلدری در فضای مجازی» حقیقت است که دود آن به چشم جامعه می‏رود. وقتی جامعه نتواند نظرات افراد مستقل و آزاداندیش را -درست یا غلط- بشنود در تصمیم‏گیریهایش به خطا می‏افتد و گاه نه‌تنها به اهداف بالاتر نمی‏رسد بلکه ای‌بسا هزینه‌های غیرمتعارفی را نیز متحمل شود.
قلدری در فضای مجازی منحصر به این مورد خاص نیست و شکلهای ظریف‌تری هم دارد که بسیار فراگیر است. هر وقت فضای اجتماعی طوری شد که یک دیدگاه توانست آزادانه نظر خود را مطرح کند ولی صاحبان دیدگاه مخالف معذّب بودند که نظر خود را بیان کنند از ترس آنکه به آنها انگ‌های مختلف زده نشود، باید بدانیم که فضا برای قلدری فراهم شده است.

☑️⭕️تجویز راهبردی:
۱)به خودمان یادآوری کنیم آزادی یعنی آزادی مخالف.
۲)هر وقت احساس کردیم در گروه‌های شکل گرفته در فضای مجازی یک دیدگاه به راحتی می تواند نظرش را بگوید ولی دیدگاه مخالف در بیان نظرات محدود است، باید فضا را شکست و دیدگاه مخالف را دعوت کرد که صحبت کند و نگذاشت کسی به صاحبان دیدگاه مخالف اهانت کند یا او را تهدید کند.
۳)هر وقت قلدری در فضای مجازی موجب شد یک شخصیت مستقل مثل آقای زیدآبادی چنان تهدید شد که نوشتن را متوقف کرد باید دیگر صاحبان فکر و اندیشه به میان آیند و فارغ از اینکه با آقای زیدآبادی هم نظر باشند یا نباشند، از او در برابر تهدیدات و هتاکیها حمایت کنند زیرا اگر امروز این تهدیدات متوجه آقای زیدآبادی شده است، فردا گریبان دیگر متفکران مستقل را خواهد گرفت.
۴)به خودمان و دیگران یادآوری کنیم اگر امروز من آزادی دیگران را پاسداری نکنم، دیر یا زود حرمت آزادی من نیز شکسته خواهد شد.
۵)چه با احمد موافقیم چه با حامد. فرقی نمی کند. از زیدآبادی بخواهیم به کنش سیاسی و گفتگوی آزاد ادامه دهد و این عرصه را ترک نکند حتی اگر با او مخالف باشیم.
۶) قلدری از هر سو از جامعه یا حکومت را غیرقاابل قبول بدانیم.

شبکه توسعه
@I_D_network
علی سرزعیم
@Ali_Sarzaeem
👍40👎43
⭕️◻️«زندان استنفورد»ی به وسعت ایران!(قسمت اول)
✍🏼مصطفی نصراصفهانی

یکی از آزمایش‌های رفتاری جالب مربوط به سال 1971 می‌شود. در این آزمایش که توسط دکتر فیلیپ زیمباردو در دانشگاه استنفورد انجام شد، از تعدادی دانشجو که سلامت روانی آنان مورد تأیید بود خواسته شد تا نقش زندانی و زندان‌بان را بازی کنند. با روش شیروخط 12 نفر برای نقش زندانی و 12نفر برای نقش زندان‌بان انتخاب شدند.

▫️زندانی‌ها در خانه‌های خود در نقاط مختلف شهر نشسته بودند که یک ماشین پلیس به طور غیرمنتظره‌ جلوی خانه آن‌ها پارک کرد. مأمورانی با لباس پلیس آن‌ها را دستبند و چشمبند زدند و به زندان مصنوعی(در زیرزمین دانشکده روانشناسی) بردند. هر سه زندانی را داخل سلولی با میله‌های آهنی انداختند. به زندانیان روپوش‌هایی گل و گشاد و کلاه‌های تنگ داده شد تا دائم معذب باشند و زنجیری به پاهایشان بسته شده بود تا یادآور زندانی بودن آن‌ها باشد.

▫️از طرف دیگر، به زندان‌بانان لباس و شلوار خاکی شبیه لباس زندان‌بانان واقعی (که ازیک فروشگاه لباس‌های ارتشی خریده شده بود) به همراه باتوم، سوت و عینک‌های رفلکتیو(برای جلوگیری از تماس چشمی) و اسلحه داده شد. از زندان‌بانان خواسته شد تا زندان را اداره کنند ولی حق نداشتند از تنبیه فیزیکی استفاده کنند.

▫️دکتر زیمباردو که خود نقش سرپرست زندان را هم به عهده گرفته بود، به نگهبانان گفت: « می‌توانید در زندانی‌ها احساس حوصله سررفتگی، ترس و تحت کنترل بودن ایجاد کنید. باید متوجه شوند که هیچگونه حریم خصوصی ندارند. ما فردیت(Individuality) آن‌ها را به شیوه‌های مختلف از آن‌ها خواهیم گرفت. به طور کلی همه این کارها باید به یک حس ناتوانی، درماندگی، و بی‌قدرتی منجر شود؛ یعنی در اینجا، همه قدرت دست ماست و آن‌ها هیچ قدرتی دراختیار ندارند.»

▫️پس از گذشت چند روز، نگهبانان که پیشتر سلامت روانی آن‌ها تایید شده بود با همان جعبه ابزاری که در اختیار داشتند، رفتارهای سادیسمی شدیدی از خود نشان دادند. مثلا زندانی‌ای که روی مخشان بود را داخل یک محفظه(که آن را تبدیل به سلول انفرادی کرده بودند) زندانی کرده بودند و از دیگر زندانیان می‌خواستند که با دست به دیوار محفظه بکوبند. نگهبانان شرط خروج فرد داخل کمد را هم این گذاشته بودند که سایر زندانیان پتوهای خود را تحویل بدهند و بدون پتو سر کنند که به جز یک نفر، مابقی حاضر به این کار نشدند!


◀️ادامه دارد...(لینک قسمت بعد: اینجا)

موسسه بینش‌های رفتاری
تلگرام ✔️ اینستاگرام ✔️ وبسایت ✔️ آپارات
👍13👎1
⭕️◻️«زندان استنفورد»ی به وسعت ایران!(قسمت دوم)
✍🏼مصطفی نصراصفهانی


(◀️لینک قسمت قبل: اینجا)

▫️آزمایش استنفورد به دلیل اینکه وضعیت روانی آزمودنی‌ها واقعا داشت خراب می‌شد متوقف شد، حتی بعد از پایان آزمایش هم تعدادی از ایشان نقششان را «درونی‌سازی» کرده بودند و باورشان شده بود که واقعا زندانی(زندان‌بان) هستند! هدف از این آزمایش زیمباردو، ایجاد سردرگمی، شخصیت‌زدایی و فردیت‌زدایی بود. این آزمایش نشان داد که چقدر «شرایط» می‌تواند رفتار آدم‌ها را متأثر کند. بعضی از آزمودنی‌ها بعد از آزمایش از کارهایی که کرده بودند ابراز تعجب کردند! ( الهام گرفته از آزمایش فوق سه فیلم هم ساخته شده است که یکی از آن‌ها را اینجا می‌توانید ببینید.)

🟥🟥🟥

▫️من وقتی به ساختار قدرت و رفتار قدرتمندان در ایران نگاه می‌کنم به یاد آزمایش استنفورد می‌افتم. گویی آزمایشی نه در سطح یک زیر زمین، بلکه به وسعت کشور ایران در حال اجراست! صاحبان قدرت، نقشِ نگهبانانِ زندان استنفورد را گرفته‌اند، افراد متصل به قدرتمندان اصلی هم سهمی از قدرت دارند و مسلط بر سر مردم عادی شده‌اند و از «برتری»‌شان بر مردم عادی لذت می‌برند. این افراد شامل اطلاعاتی‌ها و افراد زیردست آن‌ها مثل حراست‌ها و کمیته‌های تأیید صلاحیت و کمیته‌های انضباطی و ... می‌شود.

▫️ممکن است شما مأموران پلیس گشت ارشاد و یا نیروهای بسیجی را هم به عنوان مصادیقی از نگهبانان زندان استنفورد نام ببرید. رفتار مأموران گشت ارشاد دقیقا منطبق با رفتار نگهبانان زندان استنفورد است! افراد زیادی بوده‌اند که توان کار کردن در گشت ارشاد را نداشته و بعد از مدتی درخواست جابجایی کرده‌اند.

▫️دسترسی به منابع مالی بیشتر، برتری اطلاعاتی (رانت)، «برتری مجوزی»، امکان تجاوز به حقوق مردم عادی بدون هزینه( و یا با هزینه کم) و... همه از مواردی است که تهییج‌کننده افراد فرادست و باعث تداوم بازی توسط آنها است. مناسبات بین این نگهبانان و مردم عادی شبیه مناسباتی است که زیمباردو طراحی کرده بود و من اسم آن را «مناسبات زیمباردویی» می‌گذارم.

🟥🟥🟥
▫️در چنین شرایطی چه باید کرد؟ پاسخ این است که باید بازی را به هم ریخت. اما متأسفانه به هم ریختن بازی صرفا با جابجا شدن افراد اتفاق نمی‌افتد! حتی اگر بهترین افراد را هم جایگزین افراد فعلی کنید، ولی سیستم را (قواعد رفتاری، فرآیندها و سازوکارها را) اصلاح نکنید، باز آش همین آش خواهد بود و کاسه همین کاسه! چنانچه در آن آزمایش، افراد بصورت تصادفی نقش‌های خود را گرفته بودند. در دنیای واقعی هم رفتار وحشیانه مأموران ساواک با مردم با جابجا شدن افراد بعد از انقلاب تحولی پیدا نکرد!

▫️جمعبندی این است که در هر نقشی که (خواسته یا ناخواسته) در این زندان داریم، اولین گام رهایی این است که باور کنیم نه زندان‌بان هستیم و نه زندانی! دومین گام این است که واکنش‌(پاسخ)های هوشمندانه‌تری داشته باشیم (اصلاح قواعد رفتاری). و در ادامه، فرآیندها و سازوکارهای حکمرانی را اصلاح کنیم. با اصلاح «قواعد رفتاری»، «فرآیندها» و «سازوکارها» می‌توان مناسبات زیمباردویی را به هم زد! در هر سه دسته مذکور مطالبی را نوشته و یا خواهم نوشت.


موسسه بینش‌های رفتاری
تلگرام ✔️ اینستاگرام ✔️ وبسایت ✔️ آپارات
👍41👎4
⭕️◻️اعترافات یک وسط-باز!


کسانی که کشور را به سمتی می‌برند که تحریم بشود مثل کسی هستند که مسافرت از بزرگراه 5بانده مستقیم را رها کرده و از جاده خاکیِ خراب و طولانی حرکت می‌کند.

▫️شاید مردم بتوانند تحریم را تحمل کنند، اما تفرعن(دیکتاتوری) گسترده، فساد، ناکارآمدی و ناشایست‌سالاری که اضافه شود آدم به استفراغ می‌افتد!

▫️نکته جالب اینجاست که کسانی که در زندگی شخصی‌شان تکنیک «تقیه» را به وفور بکار می‌برند، پای جیب مردم و بیت‌المال که به میان می‌آید یک مرتبه «شجاع» می‌شوند!!

▫️بنظرم بهتر است دوستان اصلاح‌طلب و یا حتی بسیجی هم به اعتصابات (که خشونتی ندارد!) بپیوندند. باشد که صدای اعتراض به گوش مسیولینی که خواب هستند(نه آن‌ها که خود را به خواب زده‌اند) برسد!


@BehavioralEconomicsAndFinance
👍44👎11
⭕️◻️وقتی سر جدا شده اژدها، دمش را گاز می‌گیرد!


اگر یک حرکت خوب در دوران آقای رییسی در کشور انجام شده باشد، فروش خودرو در بورس کالا و قطع دست دلال‌ها از این سود «بدون ریسک» و «کلان» هست.

حالا می‌بینیم که دلالان خودرو شروع کرده‌اند در مورد ظلم صنعت خودرو به مردم می‌نویسند!!

طبیعتاً هر اصلاح جدی و قطع هر رانت نامشروع دیگری هم منجر به واکنش‌های اینچنینی ذینفعان وضع موجود می‌شود. در واقع اثر منفی روانی از دست دادن یک چیز، طبق مطالعات بیش از 2 برابر اثر روانی مثبت حاصل از بدست آوردن آن است. و این ذینفعان ممکن است توانایی به آشوب کشاندن و فریب دادن مردم را هم داشته باشند!


پ.ن.: قبلاً اینجا صنعت خودرو را به ضحاک ماردوش تشبیه کرده بودیم.

موسسه بینش‌های رفتاری
تلگرام ✔️ اینستاگرام ✔️ وبسایت ✔️ آپارات
👍34👎3👏1
آیا با به رسمیت شناختن اسرائیل توسط ایران موافق هستید؟
Anonymous Poll
27%
آری
73%
خیر
👎121👍68😁1
بنظر شما علت عدم حصول توافق بین ایران و آمریکا چیست؟(گزینه‌های زیر ممکن است اگزاستیو نبوده و بنابرین اگر ایده‌ای خارج از اینها دارید در کامنتها بنویسید)
Anonymous Poll
17%
زیاده خواهی ایران
18%
زیاده خواهی آمریکا
22%
وجود سوءتفاهم به علت فقدان مهارت گفتگو، عدم گفتگوی مستقیم و...
44%
عدم اراده تصمیم سازان
👍4👏1
بنظر شما در تیم‌های ورزشی جای دانش نوروساینس خالی نیست؟

مثلا در فوتبال، نحوه تصاحب ‌و بازی با توپ بازیکنان را می‌توان با کمک دانش علوم اعصاب بهبود زیادی داد.

نظرتان را در کامنتها بنویسید.
👏5👍4
⭕️◻️مقام دوم ناراحت و مقام سوم خوشحال!

قبلاً در اینجا و اینجا در مورد اینکه چرا تصاحب کنندگان مقام دوم ناراحتتر از تصاحب کنندگان مقام سوم هستند نوشته بودیم.

و در این جام جهانی فوتبال اوج این ویژگی روانی را روی امباپه دیدیم: کسی که در آستانه موفقیتی بشدت شیرین و بزرگ بود و یکمرتبه آن را از دست رفته دید!

✔️ موسسه بینش‌های رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
👍8😢2
⭕️◻️شروع بازدهی‌های چندصددرصدی در بازار سهام
محمد مشاری


اگر تاریخ سیاسی ایران زمین را به قبل و بعد از انقلاب اسلامی تقسیم بندی می کنند، تاریخ اقتصادی به قبل و بعد از دلار ۴۰ تومانی تقسیم خواهد شد.

دلار بسیاری از ساختارها، روش ها و آدم ها را تغییر خواهد داد. قاعدتا این تغییرات از روز شنبه و در سطح جابجایی افراد شروع می شود و تا سطوح قوانین و ساختارها پیش خواهد رفت. تغییرات آنقدر سریع و گسترده خواهد بود که زمستان امسال را به داغ ترین زمستان های سالهای اخیر تبدیل خواهد کرد.

دلار ۴۰ تومانی طیف گسترده و وسیعی از فعالان اقتصادی و حتی طبقه عامه را به سمت تبدیل دارایی ها سوق خواهد داد و همین امر باعث افزایش مجدد قیمت دلار خواهد شد.

البته که این تبدیل دارایی برای برخی افراد بستن سپرده های بانکی و‌ فروش اوراق درآمد ثابت و خرید دارایی‌های واقعی(طلا،زمین،ساختمان) و مالی (سهام و سهام و سهام)معنا می شود. ولی برای طیف گسترده ای از مردم تبدیل ته مانده حساب بانکی به گوشت و روغن و لبنیات معنا می شود. بعضی چیزها کمیاب خواهد شد و بعضی چیزهای دیگر نایاب.

بازار سهام عقب ماندگی قابل توجهی نسبت به سایر بازارها دارد. سهم زیادی از این عقب ماندگی جبران خواهد شد.

از روز شنبه سرمایه گذارانی که فکر می کنند باهوش هستند خرید سهام دلاری را شروع خواهند کرد.در حالی که سرمایه گذارانی که واقعا باهوش هستند با استفاده از اهرم سهام شرکت های کوچکی را که در ترازنامه شان موجودی کالای قابل توجهی وجود دارد را خواهند خرید.

پنگوئن ها پرواز خواهند کرد و ناباوران مات خواهند شد.


🔺🔺🔺تجویز موسسه‌ی بینش‌های رفتاری:
اوضاع هرچه خاص‌تر بشود باید هوشمندی ما در زندگی شخصی و اجتماعی هم بیشتر بشود. شرایط خاصتر به مثابه سوالات سخت‌تر در امتحان است. در زندگی مالی و اقتصادی شخصی باید دقت بیشتری بکنیم و در زندگی اجتماعی هم باید هوای همنوعان خود را داشته باشیم. هم ثروتمندی ما و هم فقر بعضی از مردم تا «درصد» معناداری ریشه در شرایط خارج از کنترل دارد و به بیانی، تصادفی بوده است.

پ. ن.: بسیاری از کارشناسان با نظر دکترمشاری در مورد اینکه بازار سهام شاهد چیزی بزرگتر از آنچه در سال ۹۹ دیدیم خواهد بود موافق هستند، اگرچه ممکن است در مورد زمان آن اختلاف نظر داشته باشند. ممکن است دوره رونق و رکورد جدید(boom-bust cycle)، از نظر شکلی متفاوت از قبلی باشد(و احتمالا حتی «پنگوین ها هم پرواز خواهند کرد»!!)، اما قطعا در ابتدای یک دوره رونق قرار داریم.

اگر فکر می‌کنید شرایط سرمایه‌گذاری مستقیم را ندارید(مثلا وقت ندارید، شرایط درگیری ذهنی مربوطه را ندارید، سواد مربوطه را ندارید و...) می‌توانید از بنده مشورت بگیرید. (برای مبالغ بالای ۳ میلیارد تومان هم مسیولیت سبدگردانی شخصی را می‌پذیرم.)


موسسه بینش‌های رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
👍11👎4😁1
⭕️◻️استقلال سیستم قضایی فعلی یا خلق سیستم قضایی مستقل؟

همواره در این کانال تاکید کرده‌ایم که سیستم قضایی مستقل اگر مهمتر از بانک مرکزی مستقل نباشد، حتما در همان حد اهمیت دارد.

▫️یک راه این است که تلاش کنیم سیستم قضایی فعلی را اصلاح و مستقل کنیم، ولی راه دیگر هم این است که اجازه ظهور به سیستم‌های قضایی مستقل داده شود.

▫️در این زمینه یکی از دوستان طرفدار مکتب اتریشی اقتصاد متن خوبی نوشته است که ارزش مطالعه و پرورش دادن دارد(اینجا).

▫️متأسفانه نفس‌پرستی و تفرعن کسانی که فعلا قدرت را در اختیار دارند احتمالا یک نیروی مقاوم جدی در برابر ظهور قضات مستقل هست، اما مسیر تقریبا روشن است و موفقیت در آن، وابسته به عملکرد طرفداران این ایده و میزان تلاش آن‌هاست.

▫️اگر از خاموش شدن اعتراضات ناراحت هستید بدانید که آن زمین بازی(که می‌شد بر آن برچسب اغتشاش زد)، زمین بازی درستی نبود. زمین بازی درست در خلق اکوسیستم‌های مستقل هست.

▫️دوستان ارزشی و امنیتی هم مواظب باشند که سرباز معاویه ها و فرعون ها نباشند. اتلاف منابع امنیتی(اعم از نیروی انسانی) برای اِعمال سلیقه بعضی اشخاص در داخل کشور به معنای از دست دادن فرصت‌های بزرگ بین‌المللی هست. هزاران کار در عرصه بین‌المللی و داخلی روی زمین مانده است و صرف منابع برای هوس و خودخواهی بعضی قدرتمندان داخلی خیانت به ارزش‌ها و آرمان‌های اصیل انقلاب ۵۷ و شهدای دفاع مقدس و اتلاف بیت‌المال است.

موسسه بینش‌های رفتاری
تلگرام ✔️ اینستاگرام ✔️ وبسایت ✔️ آپارات
👍8😁2👎1
⭕️◻️حباب یا پرمیوم؟

بسیاری از مواردی که در بازارهای دارایی حباب نامیده می‌شوند، در واقع قیمت یک ویژگی ناملموس است.

▫️مثلا چون ارزش طلای خالص بکار رفته در سکه بهار آزادی کمتر از ارزش بازاری آن است، می‌گویند سکه حباب دارد.

▫️این در حالی است که سکه بواسطه نقدشوندگی و واحد‌های استانداردی که دارد علی‌القاعده باید گران‌تر از طلای آب شده قیمت‌گذاری شود. در دانش مالی، به این اضافه قیمت پرمیوم گفته می‌شود.

▫️در واقع آنچه در مورد سکه حباب نامیده می‌شود، پرمیوم نقدشوندگی و سایر برتری‌های آن است.

لطفا انقدر از واژه حباب نابجا استفاده نکنید!


موسسه بینش‌های رفتاری
@BehavioralEconomicsAndFinance
👍16👎3👏2
⭕️◻️چه عواملی انگیزه افراد در مبارزه با تورم را کاهش می‌دهد؟

1- اولین و مهمترین عامل، پیچیدگی و سختی کار است. انسان‌ها در مواجهه با پیچیدگی، بی‌عملی و وضع موجود را ترجیح می‌دهند. همچنین سختی کار باعث می‌شود افراد خودآگاه یا ناخودآگاه سر خود را به کار دیگری (که واقعا مهم نیست) گرم کنند.

2- درگیری منافع با تورم(چنانچه پیشتر اینجا در مورد مسیولین ملک-باز نوشته بودیم).
3- توهم پولی(اینکه کنش‌گران فکر میکنند برنده‌اند در حالی که بازنده اند).
4- مناسبات تورمی به نوعی بازی و ارضای هورمونی تبدیل شده است (در نسل دوم مالی رفتاری این جنبه مورد تاکید قرار می‌گیرد).

▫️بنابراین علاوه بر نفع بردن از تورم چهار سوگیری رفتاری هم سرکوب‌کننده انگیزه مبارزه با آن هستند: فلج تصمیم(Decision Paralysis)، تعلل(Procrastination)، توهم پولی(Money Illusion) و بازی‌وارسازی(Gamification).


▫️موارد فوق که برطرف شود، تلاش مردم(در هر شأنی، چه شهروند و چه پشت میزنشین) برای برطرف کردن تورم پرانرژی‌تر و قوی‌تر خواهد بود.

موسسه بینش‌های رفتاری
تلگرام ✔️ اینستاگرام ✔️ وبسایت ✔️ آپارات✔️توئیتر
👍9👎3👏2