اقتصاد رفتاری
9.15K subscribers
542 photos
140 videos
34 files
623 links
کانال تلگرامی دکتر مصطفی نصراصفهانی|موسسه بینش‌های رفتاری
Download Telegram
وقتی تجارب سیصد ساله جهانی در مدیریت #تعارض_منافع و #حاکمیت_شرکتی به مسخره گرفته میشود آنوقت بیت المال به تاراج میرود و هیچ کس هم در نگاه اول نمیفهمد چطور این منابع از بین رفتند!

#فساد
#شفافیت

✔️موسسه بینشهای رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️داستان استااااد و شازده، قسمت نهم
✍️محمد مشاری

(◀️لینک قسمت قبل: اینجا)

مدیر مالی شرکت بود.
چرا نیومدی امروز؟
کاری پیش اومد،بی زحمت برام مرخصی رد کنید.
باشه، راستی 500 میلیون تومن حد اعتباری استفاده نشده داریم.به کی میخوای اختصاص بدی؟
هنوز معلوم نیست،خبرت میکنم.

تو راه برگشت توی اتوبوس کنار پنجره نشسته بودم که یه آقای مسنی نشست کنارم. از اونایی که دنبال یه جفت گوش بیکار میگردن تا کلی براش حرف بزنن.
زیر بغلش یه روزنامه بود و هی عصاشو محکم می کوبید زمین و با لهجه ترکی می گفت:
بی شرف ها..

اونقدر تکرار کرد تا ازش پرسیدم :
چی شده پدر جان؟
خبر نداری؟
چی رو؟
جنگ افغانستان رو؟

رنگ از رخم پرید. در حالی که صدام می‌لرزید گفتم:
خبر دارم، مگه چی شده؟
این طالبان بی شرف حمله کرده به یه مکتب خونه دخترونه،و لاله گوش دخترهایی رو که اونجا بودن رو بریده،بعضی از این طفل معصوم ها رو نوک دماغشون رو بریده،...
نه پدر جان کی گفته؟
باور نمیکنی؟روزنامه رو کوبند توی سینم!

روزنامه رو باز کردم، باورم نمیشد، عکس‌ها رو که دیدم ،حالت تهوع بهم دست داد. سرمو از شیشه اتوبوس کردم بیرون.
از اتوبوس که پیاده شدم، زنگ زدم به مدیر مالی شرکت و بهش گفتم که اعتبار رو به چه کدی اختصاص بده. فردا صبح کل اعتبار رو سهم خریدم.
دو سه روزی گذشت، نمودار سهم با زاویه 45 درجه در حال رشد بود.
قیمت نزدیک‌های 900 تومن شده بود. مدیر سفارشات شرکت زنگ زد و گفت:
دستورات خرید و فروش استاد امضاء نداره، شاید بازرس‌های سازمان گیر بدن.
بهش قول دادم که به استاد زنگ میزنم و ازش می‌خوام بیاد و فرم‌ها رو امضاء کنه.

بعد از ظهر زنگ زدم به استاد و موضوع رو بهش گفتم. گفت:
باشه فردا میام شرکت.

فردا که نیومد هیچ، یک هفته‌ای گذشت که مدیرعامل منو توی دفترش خواست.
در حالی که لبخند میزد گفت:
خبر داری چی شده؟
نه

یه کاغذ داد دستم:
باور نمی‌شد، استاد رفته بود بازرسی سازمان از دست ما شکایت کرده بود، بخاطر فروش بدون سفارش(حقوقی‌ها بهش میگن فروش مال غیر) بازرسی سازمان هم شکایت استاد رو فرستاده بود کمیته سازش کانون کارگزاران. جلسه رسیدگی هفته دیگه بود.
مدیر عامل گفت: بچه‌های پذیرش میگن که دستورات خرید و فروشش امضا ء نداره، با این حساب محکوم می‌شیم. سهمی رو فروختی از اون وقت تا حالا کلی اومده بالا. چکار کنیم؟

یه نفس عمیق کشیدم و گفتم :
خودم کردم که لعنت بر خودم باد. خودم درستش می‌کنم.
روز موعود به همراه مدیر عامل رفتیم کمیته سازش، از استاد خبری نبود، وکیلش اومده بود: خانم وکیل.

جلسه شروع شد. مدیر کمیته سازش از وکیل خواست طرح موضوع کنه. خانم وکیل گفت:
این شرکت بدون اجازه سهام موکل بنده رو فروخته و با این کار باعث ضرر و زیان موکل بنده شده.
مدیر کمیته رو به مدیر عامل شرکت کرد و گفت: چه توضیحی دارید؟

جای مدیر عامل جواب دادم:
ما با دستور شفاهی فروختیم و الان سندی نداریم. هر مقدار خسارت به موکل ایشون شده من پرداخت می‌کنم.

دسته چک رو از جیب بغل کتم درآوردم و محکم کوبندم روی میز.
خانم وکیل گفت:
نزدیک 10 میلیون تومن.

رو به خانم وکیل کردم و گفتم:
دو تا راه پیشنهاد میکنم.
1) الان 10 میلیون پرداخت می‌کنم و پرونده مختومه میشه. 2)یه سهمی معرفی می‌کنم و اینجا صورت جلسه می‌کنم که طی یکسال 20 میلیون سود کنید اگر اینطوری نشد من پایان سال 20 میلیون به شما می‌دم.

خانم وکیل یه ذره فکر کرد و گفت:
باید با موکلم صبحت کنم.
از اتاق بیرون رفت و پس از چند دقیقه برگشت، و با اعتماد به نفس گفت:
با همسرم صحبت کردم...
من ،مدیر عامل و ریس کمیته سازش یه دفعه با هم گفتیم:
با همسرت!!!!
خانم وکیل مثل لبو سرخ شد. به من و من افتاد.
ببخشید با موکلم. ایشون پیشنهاد دوم رو قبول کردند.

◀️ادامه دارد...(لینک قسمت بعد: اینجا)

✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️داستان استااااد و شازده، قسمت دهم
✍️محمد مشاری

(◀️لینک قسمت قبل: اینجا)

ببخشید با موکلم. ایشون پیشنهاد دوم رو قبول کردند.

نا خواسته بند رو آب داده بود، با خانم وکیل یه صورت جلسه نوشتیم و همگی امضاء کردیم، قرار شد استاد فردا بیاد شرکت و دستورات خرید و فروش قبلی رو امضاء کنه.

صبح اول وقت استاد اومد، انگار نه انگار دیروز چه اتفاقی افتاده.

دستورات خرید و فروش رو امضاء کرد و با اعتماد به نفس گفت :
خوب حالا چی میخری برام؟
اونو دیگه خودم میدونم. خدانگهدار.

با سرخوردگی از جاش بلند شد و رفت . 10 میلیون براش از همون سهم خریدم.

شب پیامک داد:
دوباره که همون رو خریدی؟

جوابشو ندادم.

امتحانات آخر ترم شروع شد، رفتم سر جلسه امتحان سرمایه گذاری پیشرفته فقط اسمم رو نوشتم و به هیچکدوم از سوالات جواب ندادم.
تو صفحه اول با خط درشت نوشتم،120% بازدهی در یکسال.

برگه حضور در جلسه امتحان رو امضاء کردم و از جلسه زدم بیرون. تو راهرو با استاد رخ به رخ شدم. با تعجب گفت:
چه زود بلند شدی؟
من هر روز دارم امتحان سرمایه گذاری می‌دم.

زد زیر خنده و در حالی که داشت دور می‌شد گفت:
قبول دارم، قبولت دارم.

جواب امتحانات اومد. سرمایه گذاری پیشرفته :20.

دو سال با سهم موندیم و سود دو تا مجمع رو گرفتیم. شرکت بر خلاف سنوات قبل، کل سود رو توی مجمع تقسیم کرد، طبق تئوری "علامت دهی" این یه نشونه خوب بود؛ گزارش به گزارش وجه نقد منعکس شده در ترازنامه شرکت در حال افزایش بود. قیمت سهم به بیش از 2000 تومن رسیده بود.

انتخابات ریاست جمهوری به دور دوم کشیده شد، یکی از کاندیداها رسما اعلام کرده بود که بورس قمارخونه است و من جلوی این قمار بازی رو می‌گیرم.

خیلی‌ها داشتن نقد می‌شدن و این یک جور فکر کردن همیشه به ضرر بازار بوده، وقتی همه فکر می‌کنن وقته فروشه یا همه فکر می‌کنن زمانه خریده. وقتی همه یه جور فکر می‌کنن یعنی هیچکس اصلا فکر نکرده!!!
قیمت‌ها هر روز در حال افت بود، استاد چند بار زنگ زد. جوابش رو ندادم. پیامک داد:
می‌دونم از دستم ناراحتی ولی همش تقصیر وکیلم(همسرم)بود ،اون بهم این کارو یاد داد.

بیشتر حرصم در آومد، اصلا مسولیت‌پذیر نبود.

فردا دوباره پیامک داد:
این سهم همه پس انداز زندگی منه، چکار کنم؟ بفروشم؟ تو می‌فروشی؟
شازده من فروشنده نیستم تو خودت میدونی، اگر خواستی بیا دستور فروشت رو امضاء کن .

از این که با عنوان «شازده» خطابش کرده بودم، کلی کیف کردم! تلافی کردن، حس باختن رو از آدم می‌گیره و این تنها نکته مثبت تلافی کردنه!!!
فردا صبح اول وقت اومد، اصلا تحویلش نگرفتم، مثل بچه مدرسه‌ای‌ها کز کرد توی صندلی و در حالی که سرش پایین بود گفت :فقط 2 تا سوال دارم بهم جواب بدی می‌رم.
بپرس!!
احتمال ریس جمهور شدن این آقایی که بورس رو قمار خونه می‌دونه هر چند ضعیف وجود داره؟
بله وجود داره.
چرا سهم رو نمی فروشیم؟ اگر این آقا ریس جمهور شد! خوب میایم پایین شو میخریم. اگر نشد چند درصد بالاترشو میخریم. در عوض ریسک نکردیم. چرا تو با بالا فروختن و پایین جایگزین کردن اینقدر مخالفی؟؟؟
تجربه بالاتر از علمه. شاید بشه بالا فروختن و پایین خریدن رو یه روش علمی قلمداد کرد ولی من تا حالا کسی رو ندیدم با این روش توانگر شده باشه، اما افراد زیادی با نگهداری بلند مدت سهم به ثروت‌های افسانه‌ای رسیدند.

معلوم بود قانع نشده، گفتم :
فرض کن3 تا سهم A,B,C هست،
خوب خوب
شما قبلا سهامدار سهم A بودید و یه سود قابل توجه روی این سهم کردید. همچنین سهامدار شرکت B بودید و یه زیان قابل توجه روی این سهم داشتیداما سهم C رو اصلا نداشتید. باز فرض کن که اطلاعات جدید و یکسانی از سهام A,B,C در اختیار شماست و شما تنها برای تحلیل یکی از این سه سهم زمان دارید!! کدوم سهم رو برای تحلیل انتخاب می‌کنید؟؟
چشماش گرد شد ،آخه اون فقط عادت داشت سوال بپرسه! عادت به جواب دادن نداشت. حالا تو موقعیتی گیر کرده بود که باید جواب می‌داد.


◀️ادامه دارد...(لینک قسمت بعد: اینجا)

✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️خصوصی سازی یا غارت بیت المال؟
مصطفی نصراصفهانی

وزیر صمت امروز در مجلس قول دادند که سهام دولت در خودروسازها به بخش خصوصی واگذار خواهد شد.

تجربه خصوصی سازیهای گذشته چنین بوده است:

1⃣ دارایی بیت المال با قیمتی بسیار کمتر از آنچه می ارزد فروخته شده.

2⃣ فروش قسطی بوده.

3⃣ قسط اول با وام و اقساط بعدی با فروش قسمتی از همان دارایی خریداری شده، تامین مالی شده است.

مثلا فرض کنید شرکتی که خصوصی سازی شده است ۱۰۰۰ میلیارد بیارزد. دولت آن را بقیمت ۱۰۰ میلیارد به یک آقا زاده میفروشد: ۳۰ میلیارد نقدی و مابقی اقساط.

آقا زاده با یک امضای طلایی از بانک ۳۰ میلیارد وام میگیرد و قسمت نقد را پرداخت میکند. مابقی اقساط را هم با فروش زمینها و ساختمانهای شرکت خرد خرد تسویه میکند.
الان آقا زاده صاحب ثروتی ۹۰۰ میلیاردی است! (اگر تورم را هم لحاظ کنیم علی القاعده بیشتر)

البته این وسط احتمالا وامش را هم بازپرداخت نمیکند و بانک با اضافه برداشت از بانک مرکزی (و نتیجتا خلق تورم)جبران میکند!!

به این طریق، آقازاده از کانالهای مختلفی(از جمله خلق تورم) به مردم بیچاره تجاوز میکند.

این آقا زاده دور از چشم شما نیست! پسر یا داماد یا باجناق یا بستگان و آشنایان یکی از افراد به ظاهر موجه نظام است!

⭕️⭕️تجویز: حال چه باید کرد؟

واقعیت این است که دیر یا زود دولت باید از شر این بنگاهها خلاص شود. دولت نه تاجر خوبی است و نه مدیری خوب.

اهداف خصوصی سازی هرچه باشد، در برابر حفظ ارزش بیت المال در درجه دوم هستند. مثلا اینکه کارکنان یک شرکت دولتی بیکار نشوند در درجه چندم اهمیت است. استدلالم هم این است که با کسری از پولی که آقازاده فوق الذکر می دزدد میتوان کارکنان شرکت دولتی را تا آخر عمر بیمه بیکاری داد!

دولت میتواند همان کاری که آقازاده فوق الذکر بعد از خصوصی سازی خواهد کرد را خودش بکند!

مثلا شرکتهایی که سهامی عام هستند دارایی هایشان در یک مزایده کاملا شفاف به فروش رسیده و بصورت سود توزیعی بین سهامداران توزیع شود.

طبیعتا رقابت برای بدست آوردن آن سود توزیعی باعث افزایش قیمت سهم شده و دولت میتواند سهمش را با قیمت بالا بفروش برساند.

از این طریق، هم بازار سهام رشد خواهد کرد و هم احتیاجی به فروش سهام به قیمت مفت نخواهد بود. طبعا کسانی که میخواهند سهام شرکتهای دولتی را بزخری کنند تمام تلاششان این است که قیمت پائینتر هم بیاید، اما با این روش دیگر نمیتوانند راحت قیمت را پائین بیاورند.(شاید بتوان اردرهای مشکوکی که در بازار سهام جهت کاهش قیمت میبینیم را به همین داستان نسبت داد. این بازیگران بسیار هم صبورند و چشم اندازی مثلا ده ساله درنظر دارند)


✔️موسسه بینشهای رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
👍1
⭕️◻️کاش اندازه ترامپ میفهمیدند!

زمانی ترامپ جهت حمایت از صنایع داخلی آمریکا تعرفه های سنگین برای محصولات مشابه چینی وضع کرده بود.

اما در ایران، آن هم در شرایط تحریمی از یک طرف نرخ خوراک را بقیمت اروپا(که شامل هزینه انتقال تا اروپا میشود) تعیین میکنند و از طرف دیگر بر صادرات مالیات میبندند!

این خود-تحریمی در کشوری که مزیت نسبی اش در نفت و گاز است با هیچ عقلی جور در نمی آید. آن هم نفت و گازی که در آینده بسیار بی ارزش خواهند شد( اینجا و اینجا در موردش قبلا نوشته ام).

⭕️⭕️تجویز: حال چه کنیم؟
دولت باید به بخش خصوصی(اعم از ایرانی یا خارجی) اجازه استخراج نفت و گاز را بدهد. در شرایط رقابتی قیمت خوراک شرکتها قطعا و قطعا ارزانتر از آنچه دولت تحمیل میکند خواهد بود.

حتی ممکن است چند شرکت بزرگ خوراک خودشان را خودشان تولید کنند.

✔️موسسه بینشهای رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
👍1
⭕️◻️دانلود رایگان کتاب مالی رفتاری لیگ ستارگان بورس


کتاب مالی رفتاری لیگ ستارگان بورس تلاشی بود جهت بررسی شدت و استعداد بروز سوگیری‌های رفتاری بین معامله‌گران ایرانی و همچنین بررسی رابطه این سوگیری‌ها با عملکرد ایشان.

در پژوهش مذکور، 21 سوگیری و همبستگی آن‌ها با عملکرد و ویژگی‌های افراد(اعم از جنسیبت، رشته تحصیلی و...) مورد توجه قرار گرفتند.

این پژوهش روی شرکت‌کنندگان دور اول مسابقات مذکور انجام گرفت و نوشتن کتاب مالی رفتاری لیگ ستارگان بورس بیش از 5 ماه وقت بنده و سایر همکاران را گرفت. امیدوارم از خواندن آن لذت برده و به ما بازخورد بدهید.

لینک دانلود کتاب: اینجا.
لینک صفحه اینستاگرام: اینجا.

مصطفی نصراصفهانی



✔️موسسه بینش‌های رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
👍3
اقتصاد رفتاری pinned «⭕️◻️دانلود رایگان کتاب مالی رفتاری لیگ ستارگان بورس کتاب مالی رفتاری لیگ ستارگان بورس تلاشی بود جهت بررسی شدت و استعداد بروز سوگیری‌های رفتاری بین معامله‌گران ایرانی و همچنین بررسی رابطه این سوگیری‌ها با عملکرد ایشان. در پژوهش مذکور، 21 سوگیری و همبستگی…»
حفارس از زمان معرفی تا الان از ۴۱۶ تومان به ۵۷۱ تومان رسیده است. یعنی بازدهی بالای ۳۷ درصد.
⭕️◻️اقتصاد غیر نفتی و اثبات فرمولها در جلسات کنکور!
مصطفی نصراصفهانی

اصرار بعضی از سیاستمداران بر اقتصاد غیر نفتی به قیمت از دست دادن فرصتهای نفتی من را یاد تعصبی که در کنکورهای مختلف داشتم می اندازد.

یک چیزی را از بچگی در ذهن ما کرده بودند که حفظ کردن اشتباه هست. من هم بچه حرف گوش کنی بودم و علیرغم اینکه حافظه فوق العاده ای داشتم، عمدا آن را سرکوب میکردم. کارم به نوعی وسواس کشیده شده بود و حاضر نبودم حتی فرمولها را حفظ کنم. در تمامی آزمونهایی که در دوران دانشجویی میدادم فرمولها را اول اثبات میکردم و بعد استفاده میکردم! یعنی عمدا به خودم اجازه نمیدادم که فرمول نهایی را حفظ شوم!

این باعث شده بود همیشه وقت کم می آوردم و نتیجتا مثلا بجای رتبه اول کنکور دکتری، رتبه ۱۹ شدم. (البته دام هزینه ریخته شده هم بشکل اصرار به اتمام مسئله ای نیمه کاره هم در این کمبود وقت اثرگذار بود)

اگرچه هر چیز منفی جنبه مثبتی هم دارد، اما هر چیز مثبتی هم اقتصادی نیست!

برای آنکه یک چیز، مثبت اقتصادی هم باشد، باید "مثبت ترین" باشد. یعنی در راستای هدفی که تعریف کرده ایم "بیشترین" اثر مثبت را داشته باشد. این مستقیما از بحث هزینه-فرصت منتج میشود.

غفلت از ظرفیت تولید نفت و گاز در شرایطی که اولا همسایگان در حال تخلیه میادین مشترک هستند و ثانیا در آینده ارزش آن به صفر نزدیک خواهد شد و ثالثا نیاز به سرمایه گذاری و جبران استهلاک چنددهه گذشته اقتصاد بیش از هر زمان دیگری است غفلت بزرگی است و به احتمال زیاد ریشه در هوش اقتصادی سیاستگذار ندارد!


✔️موسسه بینشهای رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
👍1
⭕️◻️اتاق و پنجره ایمز(Ames)


یکی از انواع خطاهای دید جالب، که در واقع خطای ذهن ماست، به اتاق ایمز یا پنجره ایمز شهرت دارد.


وقتی در موارد فیزیکی و ملموس ذهن ما دچار خطا می‌شود در مورد مسائل انتزاعی و غیرملموس چقدر احتمال خطا وجود دارد؟


✔️موسسه بینش‌های رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFInance
⭕️◻️اتاق ایمز چیست؟

اتاق ایمز (Ames Room) یکی از مشهورترین نمونه‌های خطای ذهنی (خطای دید) است. این اتاق را یک متخصص چشم آمریکایی به نام آلبرت ایمز در سال ۱۹۳۴ اختراع کرد. دیوارها، سقف و کف اتاق ایمز در زاویه‌های گوناگونی به طرف یکدیگر متمایل شده‌اند که هرکدام از زاویه‌ها خیلی بزرگتر یا خیلی کوچکتر از ۹۰ درجه هستند.

فرد ناظر از روزنه کوچکی به اتاق نگاه می‌کند. یکی از افراد در یک گوشه از اتاق در مقایسه با فردی که در گوشهٔ دیگر اتاق است، بسیار کوچکتر به نظر می‌رسد؛ حال آنکه هر دو فرد قد یکسانی دارند. با اینکه این اتاق برای کسی که از روزنه به آن نگاه می‌کند مانند اتاقی مستطیلی شکل و معمولی به نظر می‌آید، اما شکل آن در واقع به گونه ایست که فاصله یک گوشه آن از ما دو برابر فاصله گوشه دیگر آن از ماست. از این رو فردی که کوچکتر دیده می‌شود در واقع بسیار دور تر از فردی است که بزرگتر دیده می‌شود. ما چون بر این باوریم که به اتاق معمولی نگاه می‌کنیم درصدد تصحیح تفاوت فاصله بر نمی‌آییم و می‌پنداریم که هر دو در فاصله‌ای یکسان از ما قرار دارند. در واقع فرض معمولی بودن اتاق، مزاحم اصل تغییر ناپذیری اندازه-فاصله می‌شود و در نتیجه ثبات اندازه از بین می‌رود. (منبع: ویکی پدیا)

به طور مشابه با اتاق ایمز، پنجره ایمز(Ames Window) هست. این پنجره هم در واقع یک پنجره است که بجای مستطیل بودن، ذوزنقه‌ای شکل است. ذهن ما پیش‌فرضی که دارد این است که این شکل مستطیل است. در مورد خطای ایمز بعدا مطالب بیشتری منتشر خواهیم کرد.

✔️موسسه بینش‌های رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️🔄پنجره ایمز

خطاهای دید در واقع خطاهای ذهن هستند. در مورد خطای پنجره ایمز می‌توانید اینجا را بخوانید.



☑️انجمن علوم سیستم‌های ایران:
تلگرام▪️اینستاگرام▪️وبسایت
حفارس به علت "ظن" دستکاری قیمت متوقف شده است!


تنها کشوری که در آن "ظن" به جای "دلیل" استفاده میشود ایران است!


این در حالی است که در قرآن کریم صراحتا آمده است : " ان الظن لایغنی من الحق شیئا" ( گمان و خیالات موهوم هیچ از حق بی‌نیاز نمی‌گرداند و به علم یقین نمی‌رساند)

ناظران بهتر است بجای اینکارها فکری بحال عمق کم و حباب منفی شدید بازار و حقوق سهامدار خرد کنند.
⭕️◻️نسبت به #حاکمیت_شرکتی حساس باشیم!

امروز مراسم ترحیم استاد پیشکسوت، دکتر یحیی حساس یگانه بود. شاید بتوان ایشان را پدر دانش حاکمیت شرکتی در ایران دانست.

شما اگر بهترین مدیران دنیا را هم در سیستم‌های ایرانی به کار بگیرید کار چندانی از پیش نمی‌برند، چون عمده مشکلات، ریشه در #طراحی_سیستم دارد و نه در #مدیریت_سیستم.

در علم اقتصاد و سایر رشته‌های مرتبط(اعم از حسابداری و مدیریت)، قسمت‌هایی مربوط به طراحی سیستم است و قسمتهایی مربوط به مدیریت سیستم. حاکمیت شرکتی از آن مواردی است که مربوط به طراحی سیستم می‌شود.

برای محافظت از حقوق سهامدار خرد در بازار سرمایه هم، مهمترین کار، استفاده از دانش حاکمیت شرکتی است.

انشاءالله خدماتی که آن مرحوم به دانش حاکمیت شرکتی در ایران انجام دادند به مثابه باقیات‌الصالحات دستگیر ایشان در دنیای باقی بشود.


موسسه بینش‌های رفتاری
تلگرام✔️اینستاگرام ✔️وبسایت✔️
👍2
⭕️◻️نفسهای آخر قدرت پوتین
مصطفی نصراصفهانی

برای آمریکا، مهمترین و ناموسی ترین مسئله، هژمونی دلار است و چنانچه ذکر آن قبلا در اینجا رفت، علت اصلی جنگهای آمریکا نه بحث نفت بوده و نه ارزشهای آمریکایی و نه حقوق بشر و... . علت اصلی حفظ توانایی چاپ دلار بوده است!

اما اخیرا روسیه (مشابه لیبی و عراق و سوریه)، دلار را از معاملات نفتی حذف کرده است و همین کافی است تا تصمیمی جدی برای تغییر رژیم در روسیه اتخاذ شود.

طبیعی است که مشابه با بهانه هایی که در سایر جنگها(اعم از بمب اتم و...) بکار رفته اند، در این مورد هم بهانه هایی مثل مسئله اوکراین و... برای افکار عمومی مطرح شوند، اما علت واقعی چیزی به جز تهدید شدن هژمونی دلار توسط روسیه نیست.

احتمالا اگر بنا به حمله نظامی باشد، شاید به بعد از پایان فصل سرما در اروپا موکول شود تا متحدان اروپایی بتوانند همراهی بهتری داشته باشند.

این وسط اما ایران باید دو راهبرد را فراموش نکند:
۱- با طناب پوسیده روسیه به چاه نرود.
۲-فرصتهایی که در حوزه صادرات انرژی پیش خواهد آمد را به رقبای منطقه ای(اعم از کشورهای حوزه خلیج فارس) واگذار نکند.
۳-ومهمتر از همه بازیگر فعالی در مناسبات جدید باشد. روسیه ممکن است از تهدید هژمونی دلار عقب نشینی کند و در این میان با آمریکایی‌ها مذاکره خواهد کرد، اما بعید نیست که امتیازی مثل تجزیه شدن ایران را به غربی‌ها بدهد.

والله اعلم

✔️موسسه بینشهای رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
👍3
⭕️◻️رفع تحریم‌ها کافی است؟
✍🏼مصطفی نصراصفهانی

تا آنجا که اخبار مذاکرات به گوش می‌رسد به نظر می‌رسد تیم مذاکره کننده ایرانی روی رفع تعداد بیشتری از تحریم‌ها تأکید می‌کند و صد البته در این مرحله شاید نکته مثبتی باشد.
اما هدف اصلی رونق اقتصاد ایران است و آسیب‌هایی هم به نظر می‌رسد وجود داشته باشد که وظیفه خود می‌دانم آن‌ها را یادآوری کنم. امیدوارم به دست تصمیم‌سازان برسد.

1- عبور از تضمین‌های حقوقی سست به تضمین‌های حقوقی محکم‌تر:
زمانی دکتر ظریف گرامی فرمودند «امضای آقای کری خودش ضمانت است» و دیدیدم که ضمانت نبود! اسناد حقوقی درجه استحکام مختلفی دارند و طبعا هرچه از نوع مستحکم‌تر باشد بهتر است. (ممکن است به دلایلی اکتفا به اسناد ضعیف‌تر قابل توجیه باشد که تشخیص آن به عهده افرادی است که درگیر جزئیات هستند و تخصصی‌تر به موضوع ورود کرده‌اند)

2- عبور از تضمین‌های حقوقی به تضمین‌های اقتصادی:
تضمین‌های اقتصادی به گونه‌ای هستند که خروج از توافق را برای طرفین فاقد توجیه اقتصادی می‌کند. قطعا باید توجه داشته باشیم که جنبه‌های اقتصادی به معنای جنبه‌های صرف مالی و پولی نیست. بلکه آنچه در اینجا مد نظر است، ممکن است شامل جنبه‌های روانی و اجتماعی و سیاسی هم بشود. در مورد این مسئله قبلا اینجا و اینجا نوشته‌ایم.

3- طراحی برنامه‌های اجرایی و عملیاتی فشرده جهت درگیر کردن منافع آمریکایی‌ها:
فرصت طلایی تا دوسال پایانی دوران بایدن خواهد بود. حتی اگر شما بهترین توافق را هم ببندید و در آن بهترین سازوکارها را در نظر گرفته باشید، اگر نتوانید آنچه باعث تضمین پایبندی طرف مقابل به توافق می‌شود را اجرایی و عملیاتی کنید، ممکن است به راحتی با عوض شدن رئیس‌جمهور همه چیز مثل دوران ترامپ نیست شود. باید نقشه‌ای با جزئیات از نحوه درگیر کردن شرکت‌های آمریکایی در اقتصاد ایران طراحی شده باشد که به محض امضای توافق، فورا بصورت عملیاتی شروع شود. این دولتی که هنوز بعد از شش ماه جای پای خودش را پیدا نکرده است بعید است بتواند از فرصت‌های بعد از توافق هم به خوبی استفاده کند.

4- آمریکا گرگ و رابطه ایران و آمریکا، رابطه گرگ و میش نیست:
یکی از نکات جالب موجود در مدل ذهنی هسته سخت قدرت این است که بیش از همه ما به قدرت آمریکا باور دارند! اینکه رابطه با آمریکا را رابطه گرگ و میش می‌دانند به این معناست که فکر می‌کنند با ورود شرکت‌های آمریکایی به ایران و رسمیت یافتن روابط، به راحتی کشور دچار استحاله خواهد شد. البته باید به ایشان گفت که دیگر نه آمریکا، آمریکای قرن 20 است و نه مناسبات مثل سابق. این گرگ پیر شده است و دچار ضعف است و دندان‌هایش هم در حال ریختن هستند. به همان اندازه که ایران به آمریکا نیاز دارد، آمریکا نیز(بخصوص برای به تعویق انداختن مرگ هژمونی دلار) به کمک ایران نیاز دارد. این یک معامله برد-برد بزرگ برای هر دو طرف خواهد بود.
اگر به بیت رهبری دسترسی دارید این هشدار را به گوش ایشان برسانید تا فردا روزی مافیای قطعه‌سازی یا هر مافیای دیگری تلاش نکند مانع سرمایه‌گذاری بلندمدت شرکت‌های آمریکایی در ایران شود. (قطعا کیفیت سرمایه‌گذاری اهمیت بالایی دارد و حمایت حساب شده از صنایع نوپا هم در جای خود باید به روشی هوشمندانه‌تر پیگیری شود)


✔️موسسه بینش‌های رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️مسئولین ملک-باز، چسبندگی قیمت مسکن و تعارض منافع!
مصطفی نصراصفهانی

یکی از ویژگیهای اقتصاد ایران، #چسبندگی_قیمت مسکن است.

▫️این چسبندگی، باعث شده است مسکن بجای یک کالای مصرفی، بیش از پیش تبدیل به یک دارایی سرمایه ای بشود.

▫️همچنین چسبندگی قیمت مسکن باعث شده است بازدهی این بخش نوعی بهره بدون ریسک حساب شده و "نرخ بهره بدون ریسک ادراکی" را افزایش میدهد و نتیجتا پیامدهای رکودی در اقتصاد میگذارد.

▫️اما تعارض منافع هم باعث میشود سیاستگذار کاری که منجر به کاهش قیمت در این بخش بشود را نکند. ناخودآگاه انسان بشدت پیچیده است و ممکن است سیاستگذار اثر این تعارض منافع را حتی انکار هم بکند.

▫️واقعیت این است که عمده مسئولین کشور و اصحاب قدرت "ملک-باز" هستند. حتی بدنه کارشناسی را هم میتوان برچسب ملک-باز زد. به این معنا که عمده پس انداز و ثروت ایشان در ملک سرمایه گذاری شده است. از شوراهای مختلف و مجمع های سطح بالا و مجلسیون بگیرید تا افراد تاثیرگذار پشت صحنه اعم از مولتی میلیاردرهای ایرانی یا بعضی افراد پشت صحنه قدرت همگی ملک-باز هستند!

▫️شدت این پدیده در ایران قابل مقایسه با سایر کشورها نیست و ادعای بنده این است که تفاوت شدید و معناداری میتوان در این زمینه شناسایی کرد. برای داشتن تصویری شفاف تر بررسی کنید که چند درصد ثروت ایلان ماسک یا سایر ثروتمندان بزرگ در املاک است؟


✔️موسسه بینشهای رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
👍2
⭕️◻️تغییر مدیران با چه هدفی؟

تا وقتی #سازوکار ها و #فرآیند ها خراب باشند، برداشتن فلانی از مدیریت و گذاشتن بهمان بجای او فقط نقش مسکن را بازی خواهد کرد(آنهم در بهترین حالت!).


تنها حالتی که چاره ای از تغییر مدیران نیست وقتی است که ایشان مانع اصلاح #طراحی_سیستم میشوند.


اگر براندازها و دشمنان ایران و جمهوری اسلامی از من مشورت بخواهند، اولین توصیه ام، تقویت #تفکر_شخص_محور و از بین بردن #شفافیت در حکومت خواهد بود!(سمت خودمان که کسی گوش نمیکند، شاید آنطرفیها گوش کنند!!)

در مورد اهمیت این مسئله، اینجا و اینجا و اینجا و اینجا را بخوانید.

✔️موسسه بینشهای رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
👍1