⭕️◻️تبدیل سازمان به هدف در طراحی سازوکارها
✍حسین بوذرجمهری، دانشجوی دکتری سیاستگذاری سلامت


▫️چندی پیش یکی از اقتصاددان‌های خوب، جوان و شناخته‌شده که بنده هم از تحلیل‌های مالی و اقتصادی‌اش بسیار استفاده کرده‌م یک توییت نوشت که بحران کرونا فرصتی بود که پزشک خانواده را اجرا کنیم. من یک ریپلای انتقادی برایش نوشتم که این ایده‌آل است ولی واقعیت‌های نظام سلامت نشان میدهد ممکن نیست. پس از آن زنگم زد و ایده‌‌ش را کامل توضیح داد تا نقدش کنم.

▫️اول که تعجب کردم چرا انقدر مهم است که زنگ زده؟ فهمیدم با ارتباطات و تاثیراتی که در دولت دارد گویا خبری است. گفت میخواهند طرح شهید سلیمانی را دوباره رونق ببخشند و برای تقویت آن ایده‌های بزرگی از تشکیل یک سازمان عریض و طویل با بیمه اختصاصی داشت. مقدمتاً گفت ما دیدیم برای بحرانهای دیگر معمولاً یک سازمان مستقل، مثل جهاد سازندگی، تشکیل شده و برای بحران کرونا هیچ سازمانی بوجود نیامده و کار به همان وزارت بهداشت فرسوده محول شده است.

▫️گرچه در ابتدا حرف بدی بنظر نمیرسد، اما اولین و مهمترین انتقاد من آن بود که ما چرا از فرایندها آغاز میکنیم؟ ما باید از آخر به اول بیاییم و از اهداف آغاز کنیم تا بعد بتوانیم ابزار مناسب برای رسیدن به آن هدف را تعیین کنیم. چه کار به سایر بحران‌ها داریم که در آنها هم نمیدانم خوب عمل کردیم یا نه. ما یک بحران کرونا داریم که اول باید مشخص کنیم چگونه قرار است آنرا مدیریت کنیم؟ هدف چیست؟ راه‌حل‌ها چیستند؟ هرکدام چگونه و چقدر قابل دستیابی‌اند؟ هزینه-اثربخش‌ترین راهکار کدام است؟ و نهایتا برای راهکار مدنظر چه ابزار و سازوکاری مفید است؟ مثلا اگر بخواهیم با واکسیناسیون آنرا مدیریت کنیم چه نیازی به این سازمان بزرگ است؟ اشتباه است که اول یک سازمان تشکیل دهیم و بعد بخواهیم ببینیم حالا با این سازمان چه کاری باید انجام دهیم! فرض کنید پایش تلفنی یا حضوری کردیم، بعد میخواهیم با این اطلاعات چه کار کنیم؟ چون نمیدانیم در آخر میخواهیم چکار کنیم و هدف چه بوده و چقدر به آنان دست یافته‌ایم، همینطور یک طرح مثل طرح شهید سلیمانی یا یک سازمان میسازیم که روی دستمان میماند! این معضل عمده ما در طراحی سازوکارهاست که عملا خود وسیله تبدیل به هدف میشود و به درد بیلان‌سازی و پروپاگاندا میخورد تا یک نتیجه مشخص. در صورتی که اول باید هدف و راه رسیدن به آنرا مشخص کنیم و بعد متناسب با آن یا سازمان طراحی کنیم یا چه بهتر که از زیرساخت‌های موجود استفاده کنیم. در مورد بحران کرونا من فعلا تصور نمیکنم نیازی به سازمان جدید داشته باشیم، فکر میکنم زیرساخت شبکه بهداشت و تقویت آن و تسریع واکسیناسیون هزینه-اثربخش‌تر باشد.

✔️موسسه بینشهای رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance

⭕️◻️حذف ارز یارانه ای و کاهش قیمت اجناس؟!
✍مصطفی نصراصفهانی


وقتی سال گذشته در شبکه سوم سیما صحبت ازین کردم که حذف ارز یارانه ای ممکن است حتی منجر به کاهش قیمت محصولات هم بشود مجری تعجب کرد!

▫️در آن برنامه توضیح دادم که چه فرآیندی منجر به این اتفاق خواهد شد.

▫️الان میبینیم که خبر حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی باعث کاهش قیمت مرغ شده است: لینک.

✔️موسسه بینشهای رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance

⭕️◻️خدمات کارگزاری زیر نظر موسسه بینشهای رفتاری

شعبه صادقیه کارگزاری دانایان(دانایان پارس سابق)، زیر نظر ما فعالیت میکند.

▫️انتخاب کارگزاری دانایان جهت مشارکت، بعد از تحقیقاتی مفصل و تجربه یکسال همکاری با کارگزاری بانک ملت(و راه اندازی شعبه) صورت گرفت.

▫️▫️▫️جهت افتتاح حساب حتما از لینک زیر اقدام کنید:
https://register.danayan.broker?MK=Sadeghiyeh


▫️بعد از تکمیل ثبت نام، لطفا به ما اطلاع بدهید تا شما را به عضویت باشگاه مالی موسسه بینشها درآوریم.(برای اعضای باشگاه امکانات ویژه ای در نظر گرفته ایم)

▫️در صورت تمایل به همکاری پاره وقت(انعطاف نامحدود) با ما در کارگزاری، به آیدی زیر پیام بدهید:
@Investment_Consultancy
(امکان ایجاد لینک بازاریابی و مشارکت در جذب مشتری در سیستمی کاملا شفاف هم وجود دارد)


دکتر مصطفی نصراصفهانی
بنیانگذار موسسه بینشهای رفتاری

✔️موسسه بینشهای رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance

⭕️◻️وقتی معاملات الگوریتمی دردسر ایجاد میکنند...

اینکه بگوئیم معاملات الگوریتمی هیچ قید و بندی نداشته باشند یک حرف نابجاست.
و طبیعتا شبیه مداخلات دولتی، باید حد و حدود مداخلات مشخص و علمی باشند.

✔️موسسه بینشهای رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance

⭕️◻در باب ایده های خاص مسئولین

یکی از نکات مثبت دولت آیت اله رئیسی، استقبال از ایده های خلاقانه است.

🟥این جنبه مثبت، اما فرآیند تصمیم سازی در نظام تدبیر را با سوال بزرگی روبرو میکند: ایده چه کسی ارزش اجرا کردن دارد؟

▫️گاهی ممکن است یک بچه ۵ ساله ایده ای گره گشا مطرح کند.
▫️گاه ممکن است یک فالگیر(یا مدعی طب سنتی) ایده گره گشایی ارائه کند.
▫️ممکن است راه حل یک شخص بظاهر دیوانه از همه راه حلها بهینه تر باشد.
▫️واقعا چطور باید از بین انبوه نظرات و "فرضیه"ها و #حدس ها و گمانها راه درست را پیدا کرد؟
▫️آیا باید مردم را تبدیل به موش آزمایشگاهی کرد؟


🟥❌🟥برای آنکه یک ایده بتواند ارزش اجرا در سطح عمومی را پیدا کند باید از فیلترهای زیر گذشته باشد:
1- نتایج مدلسازی(و شبیه سازی کامپیوتری)، بعد از تستهای robustness و تحلیل حساسیت و... درستی ادعا را نشان داده باشد. ظرفیت فنی و علمی چنین کاری در کشور وجود دارد.
2- ادعا در سطوح محدود و آزمایشگاهی، با رعایت دقتهای لازم، تایید شده باشد.
3- اجرای پایلوت ایده در مقیاسهای کمی بزرگتر ادعا را تایید کرده باشد.

✔️موسسه بینشهای رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance

اینکه نزدیک ۷۰ درصد از رای دهندگان گزینه "رفع تعارض منافع و ایجاد شفافیت" را انتخاب کرده اند نشان دهنده رشد و بلوغ مردم است.


اگرچه ترکیب اعضای فرهیخته این کانال از متوسط جامعه بینش عمیقتری دارند، اما اگر همین نظرسنجی را در کانالی عمومی هم مطرح کنیم احتمالا نتیجه تفاوت معناداری نخواهد داشت و اکثریت گزینه دوم را انتخاب خواهند کرد.

بعد از حدود ۲۰ سال تعمق در علم اقتصاد صراحتا میگویم که واقعیت این است که اگر تورم و بیکاری هست، علت اصلی اش فساد و ناکارآمدی دولت است و برطرف شدن موقعیتهای تعارض منافع و ایجاد شفافیت به سرعت و به راحتی فساد را ریشه کن خواهد کرد. (البته مفسدان و ناکارآمدان هم به خوبی این مسئله را میدانند😉)

⭕️◻️تعهد یا تخصص، مسئله این نیست!!

طی چهل و اندی سال گذشته، صورتبندی گمراه کننده ای ذهن تصمیم سازان را منحرف کرد و باعث فساد و ناکارآمدی در حکمرانی شد.

آن صورتبندی که تقویت کننده تفکر شخص-محور و تضعیف کننده تفکر سازوکار محور(سیستمی) در جمهوری اسلامی شد دوگانه تعهد/تخصص بود.

#تفکر_شخص_محور

لینک توئیتر

✔️موسسه بینشهای رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance

ثپردیس سومین روز متوالی صف خرید👌

دوستان خوبم! توجه کنید که ثبت نام در "شعبه" کارگزاری ما فقط و فقط باید از طریق لینک زیر باشد و در غیر اینصورت مشتری ما حساب نشده و به باشگاه اضافه نخواهید شد:
https://register.danayan.broker?BK=Sadeghiyeh

⭕️◻️داستان استااااااد و شازده

▫️▫️▫️آنچه در ادامه می‌خوانید داستانی است از اهمیت جنبه‌های رفتاری و پیچیدگی در دنیای مالی که به قلم محمد مشاری به رشته تحریر درآمده و تفاوت دنیای مدل‌ها با واقعیت و فاصله نظریه(theory) تا اجرا(practice) را به خوبی ترسیم می‌کند. پیچ و خم داستان و درگیری‌های احساسی شخصیت‌ها را می‌توان موردکاوی اقتصادرفتاری در دنیای واقعی دانست.


🟥داستان استااااد و شازده، قسمت اول
✍️محمد مشاری

بهترین استاد دانشکده بود؛کلاس هاش
همیشه پر میشد از دانشجوهایی که هاج و واج به رقص دستانش روی تخته وایت برد نگاه میکردند؛بدون تپق بدون ریپ می گفت و می نوشت و به خوبی از زبان بدن استفاده میکرد،انگار 1000 سال بود که تدریس میکرد.

تو دانشکده هر درسی سرقفلی خودش رو داشت ،مدیریت ریسک و مهندسی مالی نیز جزو دروسی بود که کس دیگه ای ارائه نمی داد یعنی جرات نداشت چون اگر هم ارائه میداد هیچ دانشجویی با هاش کلاس بر نمی داشت.

تبحر بی نظیری در مباحث محاسباتی داشت،ماشین حساب مهندسی مثل موم تو دستش بود و تاکید عجیبی به درست بودن جواب نهایی داشت.

یه طوری قیمت گذاری "اختیار معاملات" رو درس میداد که انگار خودش این روش رو ابداع کرده و جایزه نوبل گرفته.

جلسه آخر یه کم در مورد بارم سوالات امتحان صحبت کرد و دوباره تاکید کرد که از ارزشگذاری اختیار معامله حتما حتما یه سوال میده و اگه جواب آخر درست نباشه هیچ نمره ای تعلق نمیگیره.جمله اش تموم نشده بود که غر غر بچه ها شروع شد.صدای خانم ها واضح تر بود استاددددددددد به راه حل هم نمره بدید دیگه...

حرفهاش که تموم شد رو به من کرد و گفت :ظهر بیا دفترم کارت دارم.

از نهار خوری راهمو کج کردم به طرف دفتر استاد و توی راه برای همه پرسش های احتمالیش جواب پیدا کردم.

وارد دفترش که شدم مسول دفترش گفت:یکی از دانشجویان دکتری برای انجام پایان نامه اش داره با دکتر مشورت میکنه باید چند دقیقه صبر کنی.

با بی حوصلگی ولو شدم روی صندلی اتاق انتظار ، گوشیم رو در آوردم و شروع کردم به چک کردن آخرین اطلاعیه شرکتها توی کدال.

نفهمیدم چقدر گذشت که با صدای ناله در اتاق استاد به خودم اومدم و با حسرت به هیبت دانشجوی دکتری که در حال خروج بود نگاه کردم،بی اختیار یاد کتاب "راز" افتادم که توش نوشته بود :اگر موقعیت خیلی خوبی دیدید حسرت نخورید و رنج نبرید خودتون رو توی اون موقعیت" تصور" کنید که این تصور کردن مانند نیروی نامرئی آهن ربا عمل میکنه و دیر یا زود شما را به اون موقعیت میرسونه.

چشمامو بستم و خودم رو در حالی که دانشجوی دکتری هستم در حال خروج از اتاق استاد راهنما تصور کردم.

صدای مسئول دفتر استاد منو به خودم آورد که : بفرمایید آقای دکتر منتظر شما هستند....

دکتر پشت میزش نشسته بود ،بدون اینکه تکونی به خودش بده با دست صندلی جلوی میزش رو نشونم داد.
هنوز کامل نشسته بودم که شروع کرد ،مثل کلاس درس ممتد و یک نفس:
من اکثر وقتم اینجا توی دانشکده اس، وقت ندارم بازار رو چک کنم.یک پرتفو دارم که نیاز به مدیریت داره ،...

از روی کاغذهایی که روی میزش تلنبار شده بود یه کاغذ آچار داد دستم،یه نگاه از بالا به پایین کردم 18 تا سهم داشت که ارزش خریدشون 20 میلیون تومن بود.

همین طور که سرم توی کاغذ بود و داشتم به مغزم فشار می آوردم که قیمت روز سهام های داخل پرتفوی استاد رو به خاطر بیارم.دوباره مسلسل کلماتش به کار افتاد. قبل از هر خرید وفروشی یه استعلام از من بگیر یعنی یه اطلاعی به من بده ،حتما از چند صنعت مختلف توی پرتفو باشه،حتما توی پرتفو اوراق بدون ریسک هم باشه یه اسم رمز هم برای من از کارگزاریتون بگیر که من هر شب تغییرات پرتفورو ببینم، راستی با مدیر عاملتون صحبت کن که یه تخفیف خوب توی کارمزدها به من بده.کلامش تموم نشده بود که برگه رو گذاشتم رو میزش و گفتم :متاسفم کاری از دست من ساخته نیست.
دهنش باز موند و بی حرکت ذل زد تو چشمام ،صدای قلبش رو میشنیدم،عینکش رو از چشمش برداشت و خیلی سعی کرد که عینک رو با کنترل پایین بیاره و روی میز نکوبه.

با استیصال تمام گفت:چرا؟ مگه تو کارگزاری نیستی؟
لرزش توی صداش نشون میداد که ضربه اول رو خوب زدم.

چرااستاد هستم ولی بااین شرایطی که شماگذاشتی،کار کردن سخته،یعنی سخت نیست ها محاله.

یه نفس عمیق کشید و گفت:خوب شرایط تو چیه؟
سرموانداختم پایین و به بندهای کفشم که در حال باز شدن بود نگاه کردم و گفتم :اسم رمز میدم بهتون که هر شب تغییرات پرتفو رو ببینید ولی هیچ کدوم از چیزهای دیگه ای رو که گفتید عمل نمیکنم.
یه نگاه عاقل اندر سفیه بهم انداخت و در حالی که یه پوزخند خفیفی کنج لباش بود گفت: شازده اگر ضرر کردم چی؟
دلم نیومد بهش بگم، استاد !دکتر!مدیر گروه! الانم که ضرر کردید!

گفتم:سودش برای شما ؛ضررش هم برای شما.

◀️ادامه دارد(قسمت بعد: اینجا)

✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance

⭕️◻️داستان استااااد و شازده، قسمت دوم
✍️محمد مشاری

(◀️لینک قسمت قبل: اینجا)

گفتم: سودش برای شما؛ ضررش هم برای شما. اصراری هم به انجام این کار نیست.
احساس کردم خیلی دلش میخواد بلند شه بزنه زیر گوشم.

منو منی کرد و گفت :باشه قبول.
تغییر موضعش رو انتظار داشتم ولی نه به این سرعت.

لیستو برداشتم و از اتاقش زدم بیرون، شب توی خونه یه فرم اکسل درست کردم و اطلاعات سهام استاد رو واردش کردم اونجا بود که فهمیدم ارزش روز پرتفوی 17.5 میلیون تومنه.

صبح که رفتم شرکت هر چی از پرتفو رو که میتونستم نقد کنم فروختم. موند 3-4 تا سهم که یا نمادش بسته بود یا خریداری نداشت!

شب ولو شده بودم روی کاناپه جلوی تلویزیون که صفحه موبایل خاموش-روشن شد، دیدم استاد پیامک داده "چه خبر؟".

کلا عادت به سلام کردن نداشت. اون روزی هم که به دعوت خودش رفته بودم دفترش نه سلام کرد، نه جواب سلام منو داد.

تو جواب نوشتم:
"سلام استاد. تقریبا کل پرتفو رو نقد کردم."

در کسری از ثانیه پس از رسیدن پیامک زنگ زد:

➖شازده چکار کردی؟؟؟؟؟!!!
دوباره همون چیزی رو که نوشته بودم براش تکرار کردم.

چند ثانیه ای ساکت شد؛ مثل لولای دری که چند سال باز و بسته نشده، ناله ای کرد که هنوز هم بعد چند سال وقتی یادم میوفته دلم ریش میشه.
➖میدونی چکار کردی؟ میدونی چقدر ضرر کردم؟
➖استاد فرقی نمیکنه قبل فروش هم ضرر کرده بودید!
➖نه نه ..اون ضرر حساب نمیشه که، تا وقتی که نفروختی که زیان محقق نشده.
الان زیان محقق شد.
➖استاد مثل حسابدارها حرف میزنی. زیان زیانه، چه فروخته باشی چه نفروخته باشی!!
➖شازده خیلی بی ترمز رفتی، حداقل تو چند روز میفروختی!
➖مرگ یه بار شیون یه بار، اینجوری تحملش خیلی خیلی راحت تره
➖کی گفته؟
➖فرض کن 3 تا دندون خراب دارید که باید کشیده بشه. حاضرید هفته ای یه دندون بکشید یا تو یه جلسه سه تاشو؟
➖خوب تو یه جلسه 3 تاشو.
➖چرا؟؟؟
➖خوب مرگ یه بار ...(ادامه جمله اش رو خورد، یادش افتاد که چند دقیقه پیش همین رو خودم بهش گفته بودم)
➖خوب حالا چی قراره بخری این زیانی که به ما زدی جبران بشه؟؟ شازده!!
➖شنبه خبر میدم.
➖یعنی واقعا اول فکر نکردی چی بخری؟ اول کل پرتفوی رو فروختی.
➖این دو تا، دو "رویداد مستقل از هم" هستند. ما اول باید از چاله در میومدیم بعد برای ادامه مسیر برنامه ریزی می کنیم.


با نا امیدی یه نفس عمیق کشید و بدون خداحافظی با گفتن کلمه باشه گوشی رو قطع کرد.
یک ماهی بود که خوندن صورتهای مالی و تحلیل فضای کسب و کار شرکت وقتم رو گرفته بود، به جمع بندی نهایی رسیده بودم و فقط منتظر بودم قیمت به سطحی که مد نظرمه افت کنه. قیمت که رسید به سطح 500 تومن خریدها رو شروع کردم اول برای استاد خریدم تقریبا نصف پولشو. بعد برای خودم.

شب خسته روی تخت داشت خوابم میبرد که شماره استاد افتاد روی صفحه موبایل حال نداشتم جواب بدم، اما ول کن نبود، یه بند داشت میگرفت تو 5 دقیقه 5 بار تماس گرفت.

➖شازده این چیه خریدی؟
➖سلام ؛این شرکت، ماده اولیه مورد نیاز برای تولید شویندها رو تولید میکنه، یه شرکت با محصولات تقریبا انحصاریه، صادرات هم داره...
پرید وسط حرفم،
➖شازده همه اینا که داری میگی درست، اما بهتر نبود کمتر میخریدی و از سهام شرکتهای دیگه هم میخریدی؟ این همه من گلوی خودم رو سرکلاس پاره کردم و در مورد کاهش ریسک از طریق "متنوع سازی" و "بهینه سازی پرتفو" صحبت کردم.پس چی یاد گرفتی تو شازده؟!!

➖وقتی یه شرکت سود ده رو زیر ارزش دفتری میخریم، ریسکی نکردیم که بخواهیم از طریق "متنوع سازی " اونو کاهش بدهیم.

با پوزخند گفت:
➖اینو کدوم دانشمند کشف کرده شازده؟؟؟
➖دانشمند نیست استاد، موفق ترین سرمایه گذار دنیاست.وار...

اجازه نداد حرفم تموم بشه در حالی که صداشو بالا برده بود مثل دیونه ها فریاد میزد ارزش دفتری،ارزش دفتری ،شازده ارزش دفتری که یک مفهوم حسابداریه تو به من میگی مثل حسابدارها حرف نزن بعد خودت مثل حسابدارها عمل می کنی؟؟؟

نذاشت توضیح بدم و گوشی رو قطع کرد.

فردا 3%دیگه قیمت افت کرد؛ بقیه پول استاد رو هم از همون سهم خریدم، یه مقدار دیگه هم برای خودم. بعدازظهر تو راه برگشت از سرکار داشتم توی ذهنم سوال و جوابهای استاد رو بازسازی میکردم.

شب پیامک داد: "دیروز تا گردن توی باتلاق بودی،امروز سرت هم رفت توی منجلاب."

"کل پول رو یک سهم خریدی!!!خراب شه این دانشگاهی که دانشجوش تویی!!"

عصبانیت و نا امیدی تو نوشته هاش موج میزد.از اینکه قبول کردم اسم رمز براش بگیرم که بتونه هر شب وضعیت سهامشو ببینه پشیون شده بودم.
روز بعد وسطهای ساعت معاملات سهم صف فروش شد، بدترین اتفاق ممکن!

خودم هم به شک افتادم یکبار دیگه دست نوشته ها و جداول اکسل رو چک کردم،محاسبات اشتباه نبود ولی...

◀️ادامه دارد...(لینک قسمت بعد: اینجا)

✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance

⭕️◻️دلار و اثرات آن بر شرکتهای بورسی
✍مصطفی نصراصفهانی

در اینکه نرخ ارز هرچه بالاتر باشد به نفع شرکتهای صادراتی و نتیجتا کلیت بازار سهام است شکی نیست. اما کانال اثرگذاری، پیچ و خم هایی دارد که باعث میشود تحلیل اثر نوسانات کمی از سادگی در بیاید.

▫️در تحلیل نرخ ارز و اثر آن بر شرکتهای بورسی سه نکته را باید درنظر داشت:

1-دلار شرکتهای بورسی دلار نیمایی است. (در این لحظه دلار نیمایی ۵ هزار تومان کمتر از دلار کاغذی است.) نرخی که شرکتهای بورسی با آن واردات و صادرات میکنند نرخ نیمایی است.
کاهش نرخ ارز بازار آزاد باعث کاهش نرخ ارز نیمایی میشود، اما کمتر.

2- (در این لحظه) قیمت بسیاری از شرکتها متناسب با دلار کمتر از ۱۵ هزار تومان است. این مسئله وقتی در ارزشگذاری، دارائی شرکتها را(علاوه بر داده های گذشته جریان نقدی) با دقت بیشتری لحاظ کنیم شدیدتر است.

3- دولت میداند که عاقلانه نیست که ارزپاشی کند. به دو دلیل:
الف)نااطمینانی نسبت به رفتار آینده آمریکا(فردا دوباره ترامپ میاد هر توافقی بشه میزنه زیرش)
ب) آسیبی که کارخانه ها و کسب و کارها(بخصوص صادراتیها)از کاهش نرخ میبینند. الان این دانش در بدنه دولت به خوبی وجود دارد که تلاطم نرخ ارز، چه به بالا و چه به پائین، کسب و کارها را به نابودی میکشاند.

4-به سمت بالا هم بالای ۳۵ هزار تومان احتمال پائینی دارد به دو دلیل:
الف) چون به زودی گشایشهای منطقه ای و پیمانهای پولی دوجانبه و چندجانبه منجر به بهبود درآمد ارزی کشور خواهد شد.
ب) دولت متوجه فشار اقتصادی بر مردم هست و اثر مخرب تلاطم نرخ ارز بر اقتصاد را خوب میفهمد.


بنابرین در بدترین سناریو (کاهش نرخ ارز تا ۲۵هزار تومان) هم باز سودآوری شرکتهای بورسی تاثیر چندانی نمیپذیرد.


✔️موسسه بینشهای رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance

⭕️◻️دیپلماسی اقتصادی به سبک کره جنوبی

دیپلماسی اقتصادی یعنی بعد از اینکه نود اقتصادی(که حتی خبرگزاری هم به حساب نمی آید) مطلبی در مورد شرکتهای ال جی و سامسونگ میگذارد، سفیر کره جنوبی با آنها تماس گرفته و شخصا به دفتر نود اقتصادی رفته و آنجا در دفاع از دو شرکت مذکور مصاحبه میکند!

توئیتر: اینجا
✔️موسسه بینشهای رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance

⭕️◻️قتل خاموش مردم با طب سنتی

▫️▫️▫️پروفسور اکبری: هر هفته یک بیمار سرطانی دارم که مراجعه اش به اطبای سنتی باعث شده درمان بیماری سخت یا غیرممکن شود.

▫️هیچکس نمیتواند احساس تعلق ایشان نسبت به اسلام، ایران و طب سنتی را انکار کند.

▫️اما همین طرفدار پروپاقرص طب سنتی هم نمیتواند شواهد عینی خودش را انکار کند.

▫️احساس یک چیز است، روش شناسی پژوهش علمی(Scientific) یک چیز دیگر!

پ.ن.۱.: ایشان فارغ التحصیل دانشگاه جان هاپکینز، صاحب مقالات متعدد در مجلات معتبر بین المللی و پدر پزشکی جامعه-نگر ایران است.

پ.ن.۲.: در همین مصاحبه، استاد سعی میکنند زمین بازی استاندارد را برای علاقمندان طب سنتی در حد یک مصاحبه کوتاه ترسیم کنند. پیشنهاد میشود کل آن مصاحبه دیده شود.

(منبع: کانال پروفسور اکبری)

✔️موسسه بینشهای رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance

⭕️◻️چرا راجع به همه چیز میتوانم نظر بدهم؟
✍مصطفی نصراصفهانی

▫️▫️▫️بعضیها سوال میکنند که تو چرا در مورد همه چیز اظهار نظر میکنی؟

🟥پاسخ این است:

1- سیستمها مشابه هم هستند. این مشابهتها (analogies) حتی بدنه ای از ادبیات علمی هم در نظریه سیستمها به آن پرداخته است. کافی است واژه analogy را در گوگل جستجو کنید.
این پدیده که قبلا هم در کانال در مورد آن سلسله مقالات کوتاهی را شروع کرده بودم(اینجا) باعث میشود کسی که در یک رشته متخصص شده است، برای متخصص شدن در سایر رشته ها کار سختی در پیش نداشته باشد.

2- در مواردی که من احساس نیاز میکنم که باید واکنش نشان داد، اوضاع شدیدا خراب است! و ابتدائیترین اصول کنار گذاشته شده است. مثلا شما در همه علوم تجربی باید برای طرح یک ادعا، آزمایشهای دقیق، پر تعداد و قابل تکرار انجام داده باشی. وقتی فلان مدعی طب سنتی می آید و مستند به یک کتاب قدیمی و بدون ارائه مستندات پژوهشی ادعا میکند که روغن بنفشه برای درمان فلان بیماری مفید است، هر کس با اصول پژوهش علمی آشنائی مختصری داشته باشد میفهمد که این ادعا علمی نیست! کور است اگر کسی نمیبیند!

3- سیستم آموزشی حافظه-محور باعث میشود افرادی تربیت شوند که فقط قادر به حل مسائلی هستند که از پیش حفظ کرده اند! پیوند خوردن شخصیت و حیثیت این خروجیهای معیوب سیستم آموزشی با محفوظاتشان باعث میشود تمام تلاششان را بکنند تا از آن چارچوبهای ذهنی محافظت کنند و نوعی تقدس برای آن ایجاد کنند. روی دیگر سکه مذکور، احساس تنفری است که نسبت به افرادی دارند که این قداست احمقانه را به رسمیت نمیشناسند!

4- در هم تنیدگی پدیده های مختلف باعث میشود اگر بخواهیم تجویزهایی سیستمی و بدرد بخور داشته باشیم باید کار بین رشته ای انجام بدهیم و متخصصان هر حوزه باید بتوانند تا حد قابل قبولی از سایر تخصص ها را هم بدانند. در این مورد قبلا اینجا و اینجا نوشته ام.

5- از کجا میدانید که طرف مقابلتان تخصص مذکور را ندارد؟ اینکه شخص مدرک دانشگاهی اش متفاوت است دلیل نمیشود که منابع سایر رشته ها را نخوانده، در آن زمینه کار نکرده و مسلط نیست!

🔺🔺🔺به یاد داشته باشیم زمانی که گری بکر اقتصاددان در مورد ازدواج، باروری و جرم و جنایت مدلهای اقتصادی ارائه میکرد مورد کم-مهری همکاران قرار میگرفت اما بعدا بخاطر همین کارها جایزه نوبل اقتصاد را دریافت کرد. این مسئله در مورد بسیاری از نوبلیستها، از جمله ریچارد تیلر هم اتفاق افتاده بود.

♦️من مسئول احساس حقارت و عدم اعتماد بنفس شما نیستم! اگر نقدی دارید در چارچوب روش علمی مطرح کنید تا بحث کنیم، اما کلی گوئی، برچسب زدن و سایر بازیهای روانی را کنار بگذارید!


✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance

⭕️◻️فروش اوراق دولتی: تداوم دزدی یا مسکن جراحی؟
✍مصطفی نصراصفهانی

▫️▫️▫️سیستم دولتی ناکارآمد و فاسد (که اساسا نود درصد آن را میتوان بدون آنکه به اقتصاد ضربه ای بخورد حذف کرد)، برای فروش اوراق و جبران کسری بودجه از طریق اوراق، باید بازار سهام را غیرجذاب کند.

▫️اما این اوراق با نرخ بهره بیست و چند درصد باز دوباره در سالهای آتی منجر به انباشت بدهی و ناپایداری مالی دولت خواهند شد. این در حالی است که فروش دارایی هم یک گزینه جایگزین میتواند باشد.

▫️اصولیترین راه برای برطرف کردن کسری بودجه، کاهش مخارج، کاهش فرارهای مالیاتی و اصلاح سیستم مالیاتی است.

▫️فروش اوراق تنها در صورتی کار معقولی است که موقتا و به عنوان مسکن جراحی های اصلی(کاهش مخارج و افزایش درآمد) مورد توجه قرار بگیرد.


✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance

کساوه برای خرید از صف فروش پیشنهاد میشود.

۳۰شهریور

از بازیگران کساوه بخاطر کنار گذاشتن اختلافات سپاسگزاریم.

کساوه در آستانه صف خرید
۳۱شهریور

⭕️◻️چرا معیار p/e آدرس غلط میدهد؟(1)
✍مصطفی نصراصفهانی


▫️▫️▫️نسبت p/e، حاصل تقسیم قیمت روز سهام بر سود هر سهم در آخرین صورت مالی منتشر شده است.


▫️حالا دو شرکت را تصور کنید که کاملا مشابه باشند. هر دو p/e دقیقا یکسان دارند. اما یکی از آنها دفتر مرکزی اش یک ساختمان ۱۰ طبقه در خیابان فرشته است، دیگری دفتر مرکزی اش یک ساختمان ۱۰ طبقه در نازی آباد.

▫️آیا این دو شرکت واقعا یکسانند؟ همه چیز دو شرکت یکسان است، بجز لوکیشن دفتر مرکزی.

▫️شرکتی که دفترش در خیابان فرشته است میتواند دفتر مذکور را فروخته و دفتری در نازی آباد تهیه کند بدون اینکه به عملیات شرکت خللی وارد شود و از این طریق سود خوبی شناسایی کند.

▫️در مورد بسیاری از شرکتهای بورسی این مسئله صادق است که دارایی های نقدشونده ای دارند که فروش آنها هیچ خللی در عملیات شرکت ایجاد نمیکند.

▫️برای ارزیابی چنین شرکتهایی باید ارزش روز داراییهای مذکور را از ارزش بازار شرکت کسر کرده و سپس در مورد p/e قضاوت کنیم! آنوقت میبینیم این نسبت برای بعضی از شرکتها زیر ۱ است!(اسم این p/e را من p/eعملیاتی میگذارم)

▫️متاسفانه عدم شفافیت شرکتهای بورسی در این رابطه ارزشگذاری آنها را پر ابهام کرده و در نهایت باعث پائین ماندن قیمت سهام شرکتها شده است.


✔️موسسه بینشهای رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance

⭕️◻️منافع آمریکا یا لابی صهیونیست؟
✍مصطفی نصراصفهانی

▫️▫️▫️برنی سندرز توئیت کرده بود:
Americans want their government to stand up FOR THEM.
NOT for the drug companies.
NOT for the health insurance companies.
...

▫️در جوابش(اینجا) نوشتم:
And in foreign policy: Not for the Zionist lobby.

▫️این یک واقعیت انکارناپذیر است که لابی صهیونیستی با انگیزه های غیر اقتصادی(بمعنای عمومی آن)، یکی از موانع اصلی انتفاع مردم آمریکا از روابط اقتصادی با ایران است.

▫️این نکته را به دوستان آمریکایی تان در فضای مجازی و حقیقی منتقل کنید. (این جور کارها نقش مردم در دیپلماسی عمومی است)

پ.ن.: در سمت ایران هم لابی هایی هستند که با انگیزه هایی متنوع مانع رابطه مسالمت آمیز ایران و آمریکا میشوند؛ از جمله مافیای خودرو.


✔️موسسه بینشهای رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance