Z0000058
My Recording
⭕️◻️سخنرانی هنرمندانه دکتر محمدفاضلی در رابطه با فساد.
▫️در این سخنرانی که در آن با رهیافتی بین رشتهای و سیستمی به پدیده فساد پرداخته شده، کلیت نقشه راه مبارزه با فساد به خوبی ترسیم شده است.
▫️همه مسئولین باید این سخنرانی را با دقت گوش کنند.
#تله_اجتماعی
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
▫️در این سخنرانی که در آن با رهیافتی بین رشتهای و سیستمی به پدیده فساد پرداخته شده، کلیت نقشه راه مبارزه با فساد به خوبی ترسیم شده است.
▫️همه مسئولین باید این سخنرانی را با دقت گوش کنند.
#تله_اجتماعی
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️تاخیر.....
مدتی این مثنوی تاخیر شد//مهلتی بایست تا خون شیر شد
تا نزاید بخت نو فرزند نو//خون، نگردد شیرِ شیرین خوش شنو
مولوی- ابتدای دفتر دوم مثنوی
▫️با پوزش از محضر همراهان فرهیخته در تاخیری که برای ارایه مطالب صورت گرفت.
با احترام
دکتر مصطفی نصراصفهانی
(یک کانال خوب میشناسم که گزیدههایی کوتاه و کاربردی از مثنوی را هر بار منتشر میکند: بشنو از نی)
مدتی این مثنوی تاخیر شد//مهلتی بایست تا خون شیر شد
تا نزاید بخت نو فرزند نو//خون، نگردد شیرِ شیرین خوش شنو
مولوی- ابتدای دفتر دوم مثنوی
▫️با پوزش از محضر همراهان فرهیخته در تاخیری که برای ارایه مطالب صورت گرفت.
با احترام
دکتر مصطفی نصراصفهانی
(یک کانال خوب میشناسم که گزیدههایی کوتاه و کاربردی از مثنوی را هر بار منتشر میکند: بشنو از نی)
Telegram
بِشنو اَز نِی ...
اینجا مجالیست برای همنشینی " با مولوی" و غَوّاصی در بَحر مَثنویِ مَعنوی و صید "گوهرهای ناب" از این دریا
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
⭕️◻️علوم شناختی، توسعه و کودکی
▫️برای فهم بهتر اهمیت توجه به علوم شناختی در ارتباط با "توسعه و کودکی" سخنرانی دکتر عشایری(عصب شناس) در اختتامیه کنگره "کودکی، توسعه و سیاست گذاری اجتماعی" را بارها باید گوش داد!
▫️تک تک جملات ایشان را باید با تامل بسیار شنید!
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
▫️برای فهم بهتر اهمیت توجه به علوم شناختی در ارتباط با "توسعه و کودکی" سخنرانی دکتر عشایری(عصب شناس) در اختتامیه کنگره "کودکی، توسعه و سیاست گذاری اجتماعی" را بارها باید گوش داد!
▫️تک تک جملات ایشان را باید با تامل بسیار شنید!
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️اصلاح سیستم یا اصلاح افراد؟!!
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
پیرو سلسله مقالات کوتاه در رابطه با تفکر شخص محور و مشاهده بعضی سوءتفاهمها میان تصمیم سازان کشور در این رابطه باید روی بعضی موارد تأکید مجدد کنم.
به عنوان مثال، آقای رحیمپور ازغدی در یکی از آخرین سخنرانیهایشان با اقتدار مواضع کسانی که روی اصلاح سازوکارها تأکید میکنند را مورد نقد قرار داد. از مثالهایی که ایشان ارائه کرد میشد اینطور برداشت کرد که ایشان (و احتمالا طیفی از سیاستگذاران کشور) تصور دقیقی از سیستم و اصلاح سیستم ندارند! در بخشی از سخنرانی، ایشان اساسا ایجاد سیستم را نفی میکنند!
▫️این در حالی است که «نفی طراحی سیستم مترادف فقدان سیستم نیست»! به بیان دیگر، اگر شما از طراحی سیستم طفره بروید یعنی آنچه که فعلا در حال وقوع است را مناسب میدانید!! همانطور که گفته میشود بیدینی هم خودش یک دین است!
▫️وقتی امثال بنده روی اصلاح سازوکارها تأکید میکنیم، عدهای فکر میکنند منظور ما اضافه کردن فرآیندهای بروکراتیک است، در حالی که اصلاح سازوکارها در سیستمهای اجتماعی ملاحظات زیادی را باید داشته باشد و باید توسط متخصصینی شایسته و در فضایی شفاف صورت بگیرد!
▫️اصلاح سیستم و اصلاح سازوکارها در موارد متعددی مترادف با «کاهش دیوانسالاری» (و نه تشدید آن) است!
▫️این تفکرِ شخص محور است که توصیه میکند برای عملکرد خوب در سازمانها عدهای را بگمارید تا کارمندان را بپایند و بعد عدهای هم باید آنها را بپایند و... . دستِ آخر هم یک فضای شدیدا امنیتی و ناکارآمد (و فاسد) خروجیِ کار خواهد بود! به عنوان مثالی ساده، داستان معروف نصف کردن کیک را به یاد بیاورید. دانش طراحی مکانیزم به ما میگوید که قاعده بازی را به این صورت تعریف کنید: «کیک را یک نفر دوپاره کند و دیگری از میان آن دو پاره یکی را برگزیند». نتیجتا شخصی که مسئول دوپاره کردن کیک است تمام تلاشش را خواهد کرد تا دوپاره کاملا برابر باشند! اما آدرسی که امثال آقای رحیمپور میدهند این است: «ما افراد را قبلا خوب تربیت کردهایم و خودشان انصاف را رعایت میکنند، برای محکمکاری هم یک نفر را گذاشتهایم که بر آنها نظارت کند»! کدام رهیافت دیوانسالاری بیشتری میطلبد؟!
▫️آیا رهیافت تاکسیهای اینترنتی برای مدیریت تعاملات بین مسافران و رانندگان بهتر است یا رهیافتی که قبلا سازمان تاکسیرانی داشت؟!
▫️اساسا یکی از اشکالات سیستمهای دولتی (حکومتی) در ایران این است که سازوکار بازخورد-اصلاح (یادگیری) در آنها تعبیه نشده است و تمامی آنچه برای حفظ کیفیت سیستم در نظر گرفته شده است همان ادارات حراست هستند که البته در موارد متعددی مشاهده میشود که خودشان گلوگاه فساد شدهاند!
🔺حالا برگردیم به سوالی که در عنوان آمد: اصلاح سیستم یا اصلاح افراد؟
پاسخ هر دو است، اما دقت کنید که شخصیت و نظام باورها و... همه کسانی که فعلا درگیر سیستم هستند قبلا شکل گرفته است!! حالا خودتان تصمیم بگیرید که روی کدام جنبه تمرکز کنید!
#تفکر_شخص_محور
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
پیرو سلسله مقالات کوتاه در رابطه با تفکر شخص محور و مشاهده بعضی سوءتفاهمها میان تصمیم سازان کشور در این رابطه باید روی بعضی موارد تأکید مجدد کنم.
به عنوان مثال، آقای رحیمپور ازغدی در یکی از آخرین سخنرانیهایشان با اقتدار مواضع کسانی که روی اصلاح سازوکارها تأکید میکنند را مورد نقد قرار داد. از مثالهایی که ایشان ارائه کرد میشد اینطور برداشت کرد که ایشان (و احتمالا طیفی از سیاستگذاران کشور) تصور دقیقی از سیستم و اصلاح سیستم ندارند! در بخشی از سخنرانی، ایشان اساسا ایجاد سیستم را نفی میکنند!
▫️این در حالی است که «نفی طراحی سیستم مترادف فقدان سیستم نیست»! به بیان دیگر، اگر شما از طراحی سیستم طفره بروید یعنی آنچه که فعلا در حال وقوع است را مناسب میدانید!! همانطور که گفته میشود بیدینی هم خودش یک دین است!
▫️وقتی امثال بنده روی اصلاح سازوکارها تأکید میکنیم، عدهای فکر میکنند منظور ما اضافه کردن فرآیندهای بروکراتیک است، در حالی که اصلاح سازوکارها در سیستمهای اجتماعی ملاحظات زیادی را باید داشته باشد و باید توسط متخصصینی شایسته و در فضایی شفاف صورت بگیرد!
▫️اصلاح سیستم و اصلاح سازوکارها در موارد متعددی مترادف با «کاهش دیوانسالاری» (و نه تشدید آن) است!
▫️این تفکرِ شخص محور است که توصیه میکند برای عملکرد خوب در سازمانها عدهای را بگمارید تا کارمندان را بپایند و بعد عدهای هم باید آنها را بپایند و... . دستِ آخر هم یک فضای شدیدا امنیتی و ناکارآمد (و فاسد) خروجیِ کار خواهد بود! به عنوان مثالی ساده، داستان معروف نصف کردن کیک را به یاد بیاورید. دانش طراحی مکانیزم به ما میگوید که قاعده بازی را به این صورت تعریف کنید: «کیک را یک نفر دوپاره کند و دیگری از میان آن دو پاره یکی را برگزیند». نتیجتا شخصی که مسئول دوپاره کردن کیک است تمام تلاشش را خواهد کرد تا دوپاره کاملا برابر باشند! اما آدرسی که امثال آقای رحیمپور میدهند این است: «ما افراد را قبلا خوب تربیت کردهایم و خودشان انصاف را رعایت میکنند، برای محکمکاری هم یک نفر را گذاشتهایم که بر آنها نظارت کند»! کدام رهیافت دیوانسالاری بیشتری میطلبد؟!
▫️آیا رهیافت تاکسیهای اینترنتی برای مدیریت تعاملات بین مسافران و رانندگان بهتر است یا رهیافتی که قبلا سازمان تاکسیرانی داشت؟!
▫️اساسا یکی از اشکالات سیستمهای دولتی (حکومتی) در ایران این است که سازوکار بازخورد-اصلاح (یادگیری) در آنها تعبیه نشده است و تمامی آنچه برای حفظ کیفیت سیستم در نظر گرفته شده است همان ادارات حراست هستند که البته در موارد متعددی مشاهده میشود که خودشان گلوگاه فساد شدهاند!
🔺حالا برگردیم به سوالی که در عنوان آمد: اصلاح سیستم یا اصلاح افراد؟
پاسخ هر دو است، اما دقت کنید که شخصیت و نظام باورها و... همه کسانی که فعلا درگیر سیستم هستند قبلا شکل گرفته است!! حالا خودتان تصمیم بگیرید که روی کدام جنبه تمرکز کنید!
#تفکر_شخص_محور
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
Telegram
اقتصاد رفتاری
⭕️ ◻️از تفکر شخص-محور تا تفکر مکانیزم-محور(سیستم-محور)
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
در دوران دبیرستان یکی از بچهها موتور سیکلتی داشت که ترمز و کلاجش خراب بود. او مطمئن بود که کسی دست به موتور سیکلتش نمیزند چون فقط خودش توانایی کار کردن با آن را داشت!
▫️«در سیستمهای…
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
در دوران دبیرستان یکی از بچهها موتور سیکلتی داشت که ترمز و کلاجش خراب بود. او مطمئن بود که کسی دست به موتور سیکلتش نمیزند چون فقط خودش توانایی کار کردن با آن را داشت!
▫️«در سیستمهای…
👍1
⭕️◻️ضرورت توجه به علوم شناختی
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
▫️علوم شناختی دانشی بین رشتهای است که به بررسی ذهن و فرایندهای ذهنی میپردازد.
▫️علوم شناختی شامل انسانشناسی، روانشناسی، فلسفه، عصبشناسی، زبان شناسی و هوش مصنوعی میشود. در علم اقتصاد هم رهیافتی که به پدیدههای اقتصادی از منظر علوم شناختی نگاه میکند «اقتصاد رفتاری» نام دارد. به همین علت اقتصاد رفتاری نیز زیرشاخهای از علوم شناختی تلقی شده است(میتوانید برای مطالعه بیشتر در این زمینه به مقاله (انگنر و لونشتاین، 2006) مراجعه کنید).
▫️هر کشوری که در کاربرد علوم شناختی پیشرفتهتر باشد، بر دیگر کشورها پیشی میگیرد، زمانی جنگها جنگ نظامی بود، زمانی جنگ اقتصادی بیشتر مورد توجه قرار گرفت و امروزه جنگ شناختی(روانشناختی) پررنگ شده است و در آینده نیز بسیاری از مناسبات را تعیین خواهد کرد.
▫️برای همین است که میبینیم کشور امارات متحده عربی بیشترین سرمایهگذاری را در هوش مصنوعی انجام داده است و بعضی دیگر از کشورهای غرب آسیا نیز از مدتها پیش روی علوم شناختی تمرکز داشتهاند.
▫️کشور عراق در این ماهها صحنه کارزار یک جنگ جهانی شناختی بوده است!
آنچه در بالا مطالعه فرمودید گزیدههایی از مصاحبه بنده با خبرگزاری فارس است و میتوانید متن کامل آن مصاحبه را در لینک زیر بیابید:
{لینک}
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
▫️علوم شناختی دانشی بین رشتهای است که به بررسی ذهن و فرایندهای ذهنی میپردازد.
▫️علوم شناختی شامل انسانشناسی، روانشناسی، فلسفه، عصبشناسی، زبان شناسی و هوش مصنوعی میشود. در علم اقتصاد هم رهیافتی که به پدیدههای اقتصادی از منظر علوم شناختی نگاه میکند «اقتصاد رفتاری» نام دارد. به همین علت اقتصاد رفتاری نیز زیرشاخهای از علوم شناختی تلقی شده است(میتوانید برای مطالعه بیشتر در این زمینه به مقاله (انگنر و لونشتاین، 2006) مراجعه کنید).
▫️هر کشوری که در کاربرد علوم شناختی پیشرفتهتر باشد، بر دیگر کشورها پیشی میگیرد، زمانی جنگها جنگ نظامی بود، زمانی جنگ اقتصادی بیشتر مورد توجه قرار گرفت و امروزه جنگ شناختی(روانشناختی) پررنگ شده است و در آینده نیز بسیاری از مناسبات را تعیین خواهد کرد.
▫️برای همین است که میبینیم کشور امارات متحده عربی بیشترین سرمایهگذاری را در هوش مصنوعی انجام داده است و بعضی دیگر از کشورهای غرب آسیا نیز از مدتها پیش روی علوم شناختی تمرکز داشتهاند.
▫️کشور عراق در این ماهها صحنه کارزار یک جنگ جهانی شناختی بوده است!
آنچه در بالا مطالعه فرمودید گزیدههایی از مصاحبه بنده با خبرگزاری فارس است و میتوانید متن کامل آن مصاحبه را در لینک زیر بیابید:
{لینک}
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
Telegram
اقتصاد رفتاری
⭕️ ◻️لونشتاین و همکارش در این مقاله بحث میکنند که چرا اقتصاد رفتاری زیرشاخهای از علوم شناختی(و نه رفتارگرایی) است.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️لزوم نمایش اتحاد ملی بعد از ترور سردار سلیمانی
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
▫️فارغ از نوع پاسخی که به ترور امروز داده خواهد شد، نمایش انسجام و اتحاد ملی امری ضروری است.
▫️طبیعتا نظام باید از تمام ظرفیت فکری و محاسباتیاش برای انتخاب هوشمندانهی نوع پاسخ استفاده کند که اگر در این زمینه کوتاهیای صورت بگیرد مدیون مردم خواهند بود، اما نمایش هرگونه عدم انسجام و عدم اتحاد در بین مردم به ضرر منافع ملی است.
▫️آنچه که مانع از اقدام نظامی وسیع علیه ایران میشود، هزینه آن است. هزینه نیز بصورت تخمینی محاسبه میشود. و یکی از فاکتورهایی که در نظر گرفته میشود حمایت مردمی است.
▫️ممکن است کسی بگوید من مخالف سیاستهای خارجی حاکمیت هستم، اما باید توجه کرد که عدم قاطعیت ملت در این ماجرا بدون شک و بدون شک به ضرر منافع و اقتصاد ملی است.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
▫️فارغ از نوع پاسخی که به ترور امروز داده خواهد شد، نمایش انسجام و اتحاد ملی امری ضروری است.
▫️طبیعتا نظام باید از تمام ظرفیت فکری و محاسباتیاش برای انتخاب هوشمندانهی نوع پاسخ استفاده کند که اگر در این زمینه کوتاهیای صورت بگیرد مدیون مردم خواهند بود، اما نمایش هرگونه عدم انسجام و عدم اتحاد در بین مردم به ضرر منافع ملی است.
▫️آنچه که مانع از اقدام نظامی وسیع علیه ایران میشود، هزینه آن است. هزینه نیز بصورت تخمینی محاسبه میشود. و یکی از فاکتورهایی که در نظر گرفته میشود حمایت مردمی است.
▫️ممکن است کسی بگوید من مخالف سیاستهای خارجی حاکمیت هستم، اما باید توجه کرد که عدم قاطعیت ملت در این ماجرا بدون شک و بدون شک به ضرر منافع و اقتصاد ملی است.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️سهاممان را بفروشیم؟
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
▫️دیروز یکی از آشنایان سوال کرد حالا که تنش بالا گرفته است دلار بخریم یا بفروشیم؟
از او پرسیدم: «آیا فکر میکنی جنگ خواهد شد؟»
پاسخ داد: «جنگ نمیشه»
گفتم: «مطمئنی؟»
گفت: «بله مطمئنم»
گفتم: «پس این التهاب روانی در بازارهای مالی هم به زودی فروکش خواهد کرد»
گفت: «نمیفهمم بالاخره بخرم یا بفروشم؟»
گفتم: «من نمیگم که بخر یا بفروش، من فقط میگم که دوباره و به زودی (احتمالا کمتر از یک هفته) اوضاع عادی خواهد شد. یعنی اگر قیمت دلار و طلا بالا رفت به سرعت دوباره پائین خواهد آمد.»
گفت: «پس باید صبر کنم تو اوج بفروشم و هفته بعد بخرم»
گفتم: «خودت میدونی! اما به این نکات توجه کن:
1- معمولا در افزایش نرخ ارز، سکه بیشتر از طلا رشد میکنه.(چیزی که بهش میگن حباب سکه)
2- وقتی منبع رشد نرخ ارز التهابات ژئوپولتیک در خاورمیانه است به طور همزمان قیمت طلا در بازارهای بینالمللی هم افزایش پیدا میکنه. این یعنی اینکه قیمت طلا بصورت مضاعف افزایش پیدا خواهد کرد. اگر قیمت طلا در بازارهای بینالمللی x برابر و نرخ ارز y برابر بشه، اونوقت قیمت طلا در بازار ایران x*y برابر خواهد شد.»
▫️در مورد سهام هم میتوان استدلال کرد که جو روانیِ ایجاد شده که باعث سقوطی بیسابقه در دقایق اول معاملات بازار سهام شد به زودی فروکش خواهد کرد. بعد از فروکش کردن هیجانات، آنها که در صفهای فروش، بجای فروش، خرید کردهاند بیشترین سود را خواهند برد!
▫️حتی اگر فرض کنیم که نرخ ارز در قیمتهای بالای 14هزار تومان تثبیت شود هم باز این افزایش نرخ ارز از کانالهای متعددی (از جمله افزایش ارزش فروش یا افزایش ارزش دارائیها) باعث گران شدن شرکتهای بورسی خواهد شد.
▫️در این میان، اشتباهترین کار را کسانی میکنند که سهامشان را میفروشند تا با پولش در بازارهای موازی مثل دلار و طلا سرمایهگذاری کنند! چون ایشان تا دو روز به پولشان دسترسی نخواهند داشت و احتمالا خریدشان را در اوج قیمت انجام میدهند و بعد مجبور خواهند شد با ضرر آن را بفروشند!
پ.ن.: میدانم در شرایط فعلی حرف از بازارهای مالی زدن شاید درست نباشد، اما واقعیت بیرونی و ملموس را نباید نادیده گرفت. هجوم بسیاری از مردم برای تغییر سبد دارائی واقعیتی غیرقابل انکار است!
(اگر این متن را میپسندید برای دیگران نیز ارسال کنید)
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
▫️دیروز یکی از آشنایان سوال کرد حالا که تنش بالا گرفته است دلار بخریم یا بفروشیم؟
از او پرسیدم: «آیا فکر میکنی جنگ خواهد شد؟»
پاسخ داد: «جنگ نمیشه»
گفتم: «مطمئنی؟»
گفت: «بله مطمئنم»
گفتم: «پس این التهاب روانی در بازارهای مالی هم به زودی فروکش خواهد کرد»
گفت: «نمیفهمم بالاخره بخرم یا بفروشم؟»
گفتم: «من نمیگم که بخر یا بفروش، من فقط میگم که دوباره و به زودی (احتمالا کمتر از یک هفته) اوضاع عادی خواهد شد. یعنی اگر قیمت دلار و طلا بالا رفت به سرعت دوباره پائین خواهد آمد.»
گفت: «پس باید صبر کنم تو اوج بفروشم و هفته بعد بخرم»
گفتم: «خودت میدونی! اما به این نکات توجه کن:
1- معمولا در افزایش نرخ ارز، سکه بیشتر از طلا رشد میکنه.(چیزی که بهش میگن حباب سکه)
2- وقتی منبع رشد نرخ ارز التهابات ژئوپولتیک در خاورمیانه است به طور همزمان قیمت طلا در بازارهای بینالمللی هم افزایش پیدا میکنه. این یعنی اینکه قیمت طلا بصورت مضاعف افزایش پیدا خواهد کرد. اگر قیمت طلا در بازارهای بینالمللی x برابر و نرخ ارز y برابر بشه، اونوقت قیمت طلا در بازار ایران x*y برابر خواهد شد.»
▫️در مورد سهام هم میتوان استدلال کرد که جو روانیِ ایجاد شده که باعث سقوطی بیسابقه در دقایق اول معاملات بازار سهام شد به زودی فروکش خواهد کرد. بعد از فروکش کردن هیجانات، آنها که در صفهای فروش، بجای فروش، خرید کردهاند بیشترین سود را خواهند برد!
▫️حتی اگر فرض کنیم که نرخ ارز در قیمتهای بالای 14هزار تومان تثبیت شود هم باز این افزایش نرخ ارز از کانالهای متعددی (از جمله افزایش ارزش فروش یا افزایش ارزش دارائیها) باعث گران شدن شرکتهای بورسی خواهد شد.
▫️در این میان، اشتباهترین کار را کسانی میکنند که سهامشان را میفروشند تا با پولش در بازارهای موازی مثل دلار و طلا سرمایهگذاری کنند! چون ایشان تا دو روز به پولشان دسترسی نخواهند داشت و احتمالا خریدشان را در اوج قیمت انجام میدهند و بعد مجبور خواهند شد با ضرر آن را بفروشند!
پ.ن.: میدانم در شرایط فعلی حرف از بازارهای مالی زدن شاید درست نباشد، اما واقعیت بیرونی و ملموس را نباید نادیده گرفت. هجوم بسیاری از مردم برای تغییر سبد دارائی واقعیتی غیرقابل انکار است!
(اگر این متن را میپسندید برای دیگران نیز ارسال کنید)
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️حاج قاسم آسوده بخواب، ولی راهت چندان هم که وانمود میکنند پر رهرو نیست...
▫️تفاوت تو با بسیاری از آنهایی که ادعای طرفداریات را میکنند این است:
➖تو برای انسانها و جانشان ارزش قائل بودی اما برای عدهای آمار کشتهشدگان فقط یک عدد است!
➖تو در رعایت حقالناس «دقیق» و «حساس» بودی اما بعضی ناکارآمدیشان و اصرارشان بر ماندن در مسئولیت در عین ناکارآمدی را حقالناس نمیدانند!
➖تو حتی برای رسیدن به اهدافی متعالی هم از «هر ابزاری» استفاده نمیکردی، اما بعضیها برای اهداف نفسانی و حتی احمقانه (یعنی برای خودشان هم فایدهای ندارد) از هر وسیلهای استفاده میکنند!
و موارد دیگری که انشالله در مجالی مناسب و مفصل با نگاهی رفتاری بحث خواهد شد.
#غربالگری_کلاسیک
#مدیریت_هیئتی
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
▫️تفاوت تو با بسیاری از آنهایی که ادعای طرفداریات را میکنند این است:
➖تو برای انسانها و جانشان ارزش قائل بودی اما برای عدهای آمار کشتهشدگان فقط یک عدد است!
➖تو در رعایت حقالناس «دقیق» و «حساس» بودی اما بعضی ناکارآمدیشان و اصرارشان بر ماندن در مسئولیت در عین ناکارآمدی را حقالناس نمیدانند!
➖تو حتی برای رسیدن به اهدافی متعالی هم از «هر ابزاری» استفاده نمیکردی، اما بعضیها برای اهداف نفسانی و حتی احمقانه (یعنی برای خودشان هم فایدهای ندارد) از هر وسیلهای استفاده میکنند!
و موارد دیگری که انشالله در مجالی مناسب و مفصل با نگاهی رفتاری بحث خواهد شد.
#غربالگری_کلاسیک
#مدیریت_هیئتی
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
👍1
⭕️◻️توئیت به ترامپ در مورد سوگیری غفلت از هزینه فرصت {لینک}
اگر برجام در سه سال گذشته اجرا میشد شرکتهای آمریکایی میتوانستند پول خوبی در ایران به دست بیاورند. باید یاد بگیرید که از «هزینه فرصت» غفلت نکنید. (به در میگوییم شاید دیوار هم شنید!)
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
اگر برجام در سه سال گذشته اجرا میشد شرکتهای آمریکایی میتوانستند پول خوبی در ایران به دست بیاورند. باید یاد بگیرید که از «هزینه فرصت» غفلت نکنید. (به در میگوییم شاید دیوار هم شنید!)
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️مدیریت بد یا طراحی بد؟ حکایت غفلت از قوهای سیاه!
▫️هواپیمای اوکراینی سقوط کرد و یک خطای انسانی منجر به یک فاجعه انسانی شد! مسئله به همین سادگی بود!
▫️خطایی که اتفاق افتاد چه بود؟ اینکه نظامیان با سیستم پروازهای مسافرتی (هر اسمی که دارد مهم نیست) هماهنگ نشده بودند!
▫️این خطا البته اولین خطا نبوده و آخرین هم نیست! در واقع، چون دفعات قبل این سهلانگاری منجر به حادثه نمیشد کسی متوجه وجود آن نمیشد! خطاهای مشابه زیاد دیگری هم همین الان وجود دارند که چون منجر به حادثهای نمیشوند کسی متوجه آنها نمیشود!
▫️از طرف دیگر، چون احتمال اینکه چنین خطاهایی منجر به حادثه شوند پائین است ناخودآگاه برای پیشگیری از آن هم فکری نمیشود و بودجهای هم برای شناسایی این نقاط شکست سیستم صرف نمیشود!
▫️حالا آیا مدیر مربوطه، مسئول این حادثه است یا طراح سیستم؟ از نظر من کسی بیشتر مسئول این حادثه است که طراحی سیستم را به عهده داشته است: همان کسی که اصل اول طراحی سیستم از منظر اقتصاد رفتاری را در نظر نگرفته است!
▫️نسیم نیکلاس طالب حوادثی این چنینی را به «قوی سیاه» تشبیه میکند. قوی سیاه از نظر ایشان رویدادی است که احتمال وقوع آن بسیار پائین (و مبهم) است، اما اگر اتفاق بیفتد اثراتی سهمگین دارد. مثل زلزله که زمان وقوع آن مشخص نیست، اما استانداردهایی برای ایمنسازی ساختمانها در برابر آن تدوین شده است. غفلت از قویِ سیاهِ زلزله، منجر به عدم توجه به ایمنسازی ساختمان میشود. مسئولینی که میخواهند چرخ را از نو اختراع کنند بالطبع بیشتر گرفتار غفلت از قوهای میشوند، بخصوص که احتمالات ذهنی را ملاک تصمیمگیری قرار میدهند و نه احتمالات عینی را!
▫️باید سازوکاری طراحی میشد که وقتی سیستمهای پدافندی فعال میشوند، خودبخود سیستم مسافربری مطلع شود. و در این طراحی نباید روی «خوب و بینقص بودن اشخاص» حساب شود. بخصوص در شرایط بحرانی که ذهن افراد با احتمال بالاتری دچار خطا میشود این مسئله اهمیت بیشتری پیدا میکند.
▫️به همین سادگی با رعایت بعضی اصول میشد از وقوع چنین حادثه تلخی پیشگیری کرد! حالا طرفداران آنارشیسم، پیش گوش استاد رحیمپور ازغدی بنشینند و ایدههای امثال بنده را(که خیلی هم جدید نیستند!) در نطفه خفه کنند تا مبادا سوراخهای سیستم بسته شود و نتوانند در کشور ترکتازی کنند!
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
▫️هواپیمای اوکراینی سقوط کرد و یک خطای انسانی منجر به یک فاجعه انسانی شد! مسئله به همین سادگی بود!
▫️خطایی که اتفاق افتاد چه بود؟ اینکه نظامیان با سیستم پروازهای مسافرتی (هر اسمی که دارد مهم نیست) هماهنگ نشده بودند!
▫️این خطا البته اولین خطا نبوده و آخرین هم نیست! در واقع، چون دفعات قبل این سهلانگاری منجر به حادثه نمیشد کسی متوجه وجود آن نمیشد! خطاهای مشابه زیاد دیگری هم همین الان وجود دارند که چون منجر به حادثهای نمیشوند کسی متوجه آنها نمیشود!
▫️از طرف دیگر، چون احتمال اینکه چنین خطاهایی منجر به حادثه شوند پائین است ناخودآگاه برای پیشگیری از آن هم فکری نمیشود و بودجهای هم برای شناسایی این نقاط شکست سیستم صرف نمیشود!
▫️حالا آیا مدیر مربوطه، مسئول این حادثه است یا طراح سیستم؟ از نظر من کسی بیشتر مسئول این حادثه است که طراحی سیستم را به عهده داشته است: همان کسی که اصل اول طراحی سیستم از منظر اقتصاد رفتاری را در نظر نگرفته است!
▫️نسیم نیکلاس طالب حوادثی این چنینی را به «قوی سیاه» تشبیه میکند. قوی سیاه از نظر ایشان رویدادی است که احتمال وقوع آن بسیار پائین (و مبهم) است، اما اگر اتفاق بیفتد اثراتی سهمگین دارد. مثل زلزله که زمان وقوع آن مشخص نیست، اما استانداردهایی برای ایمنسازی ساختمانها در برابر آن تدوین شده است. غفلت از قویِ سیاهِ زلزله، منجر به عدم توجه به ایمنسازی ساختمان میشود. مسئولینی که میخواهند چرخ را از نو اختراع کنند بالطبع بیشتر گرفتار غفلت از قوهای میشوند، بخصوص که احتمالات ذهنی را ملاک تصمیمگیری قرار میدهند و نه احتمالات عینی را!
▫️باید سازوکاری طراحی میشد که وقتی سیستمهای پدافندی فعال میشوند، خودبخود سیستم مسافربری مطلع شود. و در این طراحی نباید روی «خوب و بینقص بودن اشخاص» حساب شود. بخصوص در شرایط بحرانی که ذهن افراد با احتمال بالاتری دچار خطا میشود این مسئله اهمیت بیشتری پیدا میکند.
▫️به همین سادگی با رعایت بعضی اصول میشد از وقوع چنین حادثه تلخی پیشگیری کرد! حالا طرفداران آنارشیسم، پیش گوش استاد رحیمپور ازغدی بنشینند و ایدههای امثال بنده را(که خیلی هم جدید نیستند!) در نطفه خفه کنند تا مبادا سوراخهای سیستم بسته شود و نتوانند در کشور ترکتازی کنند!
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
Telegram
اقتصاد رفتاری
⭕️ ◻️اصول طراحی سیستم از منظر اقتصاد رفتاری
قسمت اول: روی خوب و بینقص بودن آدمها حساب نکنید!
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
▫️در سفری که به پاریس داشت کارت مترو(که در آنجا کاغذی به اندازه کارت پرواز هواپیما است) را با دقت داخل دستگاه کارتخوان گذاشت و به خاطر سپرد…
قسمت اول: روی خوب و بینقص بودن آدمها حساب نکنید!
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
▫️در سفری که به پاریس داشت کارت مترو(که در آنجا کاغذی به اندازه کارت پرواز هواپیما است) را با دقت داخل دستگاه کارتخوان گذاشت و به خاطر سپرد…
⭕️◻️شرکتهای بیحباب!
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
افزایش قیمت سهام شرکتها بخصوص وقتی ناگهانی باشد معمولا با واکنش بعضی تحليلگران و زدن برچسب «حبابی» روی آنها همراه میشود.
▫️اما چنانچه قبلا هم در همین کانال بحث شد تشخیص حبابی بودن یا نبودن کار راحتی نیست (اگر نگوییم غیرممکن است). {لینک}
▫️طبق تعریف، شرط لازم وقوع حباب تفاوت ارزش ذاتی یک سهم با قیمت آن است. قیمت مشخص و معلوم است، اما ارزش ذاتی وابسته به جریانهای نقدی آتی است.
▫️جریانهای نقدی آتی هم چیزی نیست که تخمین آن کار راحتی باشد و به طور مشخصی تابع عملکرد مدیران شرکت خواهد بود. این مدیران هستند که بر جریانهای نقدی آتی اثرگذار هستند.
▫️اما یک قاعده سرانگشتی برای پیشبینی آینده جریانهای نقدی یک شرکت وجود دارد: هرچه واحد تحقیق و توسعه (R&D) یک بنگاه قویتر باشد میتوان انتظار داشت که آینده شرکت بهتر باشد. بازاریابی خوب هم با تحقیق و توسعه شدنی و پایدار میشود و با بازاریابی و تبلیغات (در سراسر دنیا) میتوان آینده جریانهای نقدی را تضمین کرد.
▫️اهمیت واحدهای تحقیق و توسعه تا جایی است که میتوانند کاری کنند که «هیچ» افزایش قیمتی منجر به حبابی شدن سهم نشود! افزایش قیمت سهام یک شرکت (و اقبال سرمایهگذاران به آن) دست مدیران شرکت را برای تأمین مالی به روشهای متعددی باز میکند، و این باز شدنِ دست مدیران در تأمین مالی یعنی توانایی در ایجاد طرحهای توسعهای و .... .
▫️مدیران شرکتهای بورسی قدر این فرصتهای طلایی را بدانند و شرکتشان را به شرکتی «بیحباب» تبدیل کنند!
پ.ن.: آنچه بیان شد صرفا با هدف ترسیم نقشه راهی برای شرکتها و سیاستگذاران است تا به استقبال افزایش قیمت سهام شرکتها بروند.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
افزایش قیمت سهام شرکتها بخصوص وقتی ناگهانی باشد معمولا با واکنش بعضی تحليلگران و زدن برچسب «حبابی» روی آنها همراه میشود.
▫️اما چنانچه قبلا هم در همین کانال بحث شد تشخیص حبابی بودن یا نبودن کار راحتی نیست (اگر نگوییم غیرممکن است). {لینک}
▫️طبق تعریف، شرط لازم وقوع حباب تفاوت ارزش ذاتی یک سهم با قیمت آن است. قیمت مشخص و معلوم است، اما ارزش ذاتی وابسته به جریانهای نقدی آتی است.
▫️جریانهای نقدی آتی هم چیزی نیست که تخمین آن کار راحتی باشد و به طور مشخصی تابع عملکرد مدیران شرکت خواهد بود. این مدیران هستند که بر جریانهای نقدی آتی اثرگذار هستند.
▫️اما یک قاعده سرانگشتی برای پیشبینی آینده جریانهای نقدی یک شرکت وجود دارد: هرچه واحد تحقیق و توسعه (R&D) یک بنگاه قویتر باشد میتوان انتظار داشت که آینده شرکت بهتر باشد. بازاریابی خوب هم با تحقیق و توسعه شدنی و پایدار میشود و با بازاریابی و تبلیغات (در سراسر دنیا) میتوان آینده جریانهای نقدی را تضمین کرد.
▫️اهمیت واحدهای تحقیق و توسعه تا جایی است که میتوانند کاری کنند که «هیچ» افزایش قیمتی منجر به حبابی شدن سهم نشود! افزایش قیمت سهام یک شرکت (و اقبال سرمایهگذاران به آن) دست مدیران شرکت را برای تأمین مالی به روشهای متعددی باز میکند، و این باز شدنِ دست مدیران در تأمین مالی یعنی توانایی در ایجاد طرحهای توسعهای و .... .
▫️مدیران شرکتهای بورسی قدر این فرصتهای طلایی را بدانند و شرکتشان را به شرکتی «بیحباب» تبدیل کنند!
پ.ن.: آنچه بیان شد صرفا با هدف ترسیم نقشه راهی برای شرکتها و سیاستگذاران است تا به استقبال افزایش قیمت سهام شرکتها بروند.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
Telegram
اقتصاد رفتاری
⭕️ ◻️آیا سکه حباب منفی دارد؟
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
یکی از پدیدههایی که در ایران مشاهده میشود این است که بعضی تحلیلگران دم از بازارهای کارا و عقلایی میزنند در حالی که در بسیاری از تحلیلهایشان تلویحا یا تصریحا این دو فرض را زیرپا میگذارند!
▫️گویی همان…
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
یکی از پدیدههایی که در ایران مشاهده میشود این است که بعضی تحلیلگران دم از بازارهای کارا و عقلایی میزنند در حالی که در بسیاری از تحلیلهایشان تلویحا یا تصریحا این دو فرض را زیرپا میگذارند!
▫️گویی همان…
Forwarded from Systems Thinking
#بودجه
درآمدهای نفتی کشور به شدت کم شده است.
آیندهای که در #صندوقهای_بازنشستگی در قالب عدم ایفای تعهدات #دولت و بیکفایتی مسوولین صندوقها «پیشخور» شده بود هم فرا رسیده است و حالا دولت مجبور است مبالغ بسیار هنگفتی از محل #مالیات به این صندوقها کمک کند تا بتوانند حقوق بازنشستگان را بپردازند.
در این شرایط ممکن است این مصرع از #سعدی به خاطرمان بیاید که: «چو دخلت نیست خرج آهسته تر کن»
با این حال، لایحه بودجه کشور و عملکرد مجلس در بررسی این لایحه، نشان میدهد که دولت و مجلس قصد ندارند با این واقعیت مواجه شوند و از هزینههای دولت و نهادها کم کنند.
نتیجه این است که برای تامین هزینهها، مالیاتها را سنگینتر میکنند.
امیدوارند بخشی از مالیاتها از محل جلوگیری از «فرار مالیاتی» تامین شود.
اما بخشی دیگر از محل فشار به فعالان اقتصادی تامین خواهد شد.
همان فعالان اقتصادی که در حال جنگ اقتصادی و درگیر #تحریم های خارجی و داخلی هستند و حالا باید منتظر ممیزیهای غیر واقعی مالیاتی سال آینده هم باشند.
با این حال باز هم نمیشود انتظار داشت که بودجه مورد نظر دولت از محل مالیات تامین شود و باید منتظر #تورم ناشی از #کسر_بودجه هم باشیم.
از طرف دیگر، در کنار فشارهای مالیاتی، سازمان #تامین_اجتماعی هم که نگران دچار شدن به وضعیت صندوقهای بازنشستگی دیگر است، طی سالهای آینده فشار بر فعالان اقتصادی را بیشتر خواهد کرد و اقدامات قلدرمآبانه آن بیش از پیش از سوی دولت و قوه قضاییه ندیده گرفته خواهد شد.
این فشارهای چندگانه به فعالان اقتصادی، در نهایت بسیاری از آنها را از بازار کار خارج خواهد کرد و اگر به همین منوال به پیش برویم، دیگر چیزی به نام بخش خصوصی نخواهد ماند که دولت بخواهد از آن مالیات بگیرد.
تنها راه ممکن برای گذر از چنین شرایطی این است که دولت و نهادها بپذیرند که در شرایط سخت اقتصادی باید هزینههایشان را کاهش دهند.
@systemsthinking
درآمدهای نفتی کشور به شدت کم شده است.
آیندهای که در #صندوقهای_بازنشستگی در قالب عدم ایفای تعهدات #دولت و بیکفایتی مسوولین صندوقها «پیشخور» شده بود هم فرا رسیده است و حالا دولت مجبور است مبالغ بسیار هنگفتی از محل #مالیات به این صندوقها کمک کند تا بتوانند حقوق بازنشستگان را بپردازند.
در این شرایط ممکن است این مصرع از #سعدی به خاطرمان بیاید که: «چو دخلت نیست خرج آهسته تر کن»
با این حال، لایحه بودجه کشور و عملکرد مجلس در بررسی این لایحه، نشان میدهد که دولت و مجلس قصد ندارند با این واقعیت مواجه شوند و از هزینههای دولت و نهادها کم کنند.
نتیجه این است که برای تامین هزینهها، مالیاتها را سنگینتر میکنند.
امیدوارند بخشی از مالیاتها از محل جلوگیری از «فرار مالیاتی» تامین شود.
اما بخشی دیگر از محل فشار به فعالان اقتصادی تامین خواهد شد.
همان فعالان اقتصادی که در حال جنگ اقتصادی و درگیر #تحریم های خارجی و داخلی هستند و حالا باید منتظر ممیزیهای غیر واقعی مالیاتی سال آینده هم باشند.
با این حال باز هم نمیشود انتظار داشت که بودجه مورد نظر دولت از محل مالیات تامین شود و باید منتظر #تورم ناشی از #کسر_بودجه هم باشیم.
از طرف دیگر، در کنار فشارهای مالیاتی، سازمان #تامین_اجتماعی هم که نگران دچار شدن به وضعیت صندوقهای بازنشستگی دیگر است، طی سالهای آینده فشار بر فعالان اقتصادی را بیشتر خواهد کرد و اقدامات قلدرمآبانه آن بیش از پیش از سوی دولت و قوه قضاییه ندیده گرفته خواهد شد.
این فشارهای چندگانه به فعالان اقتصادی، در نهایت بسیاری از آنها را از بازار کار خارج خواهد کرد و اگر به همین منوال به پیش برویم، دیگر چیزی به نام بخش خصوصی نخواهد ماند که دولت بخواهد از آن مالیات بگیرد.
تنها راه ممکن برای گذر از چنین شرایطی این است که دولت و نهادها بپذیرند که در شرایط سخت اقتصادی باید هزینههایشان را کاهش دهند.
@systemsthinking
⭕️◻️سیاستگذاری احساسی در سازمان بورس
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
بر خلاف دیگر نهادهای سیاستگذاری که شفافیت ندارند و درصد کمی از مردم با آنها درگیر هستند سازمان بورس این ویژگی را دارد که ضعفهای سیاستگذاری در آن به راحتی به چشم میآید. اما همین بازخوردهای سریع هم به اندازه کافی مفید نیستند و منجر به اصلاح نشدهاند! اینکه چرا بازخوردها منجر به اصلاح (ویادگیری) نمیشوند باید به طور مفصل و جداگانه مورد بحث واقع شود، اما در این مجال به نمونههایی از تصمیمسازی احساسی و شهودی اشاره میکنم.
▫️یکی از مواردی که معاملهگران بازار سرمایه به وفور مشاهده میکنند دستکاری دامنه مجاز نوسان است. زمانی دامنه نوسان از 4درصد به 5 درصد افزایش پیدا میکند و زمانی دیگر در یک نماد از 5درصد به 1 درصد کاهش مییابد. زمانی تصمیم میگیرند که دامنه نوسان 10درصد باشد و گاهی هم بوده است که در جهت رشد 12.5 درصد(!!) و در جهت کاهش قیمت محدودیت 2.5 درصد را در نظر گرفتهاند!
▫️شاید برای کسی که در زمینه طراحی بازار کار نکرده باشد دستکاریهایی که سازمان انجام میدهد معقول به نظر برسد! مثلا ممکن است درصد بالایی از فعالان بازار سرمایه از اینکه در زمان ریزش بازار بعد از حمله موشکی سپاه محدوده نوسان از 5درصد به 2درصد کاهش پیدا کرد حمایت کنند. اما برای من که رساله دکتریام درباره بازار سهام بود و یکی از مباحثی که در آن مورد بررسی قرار دادم بحث دامنه نوسان بود مفید بودن چنین کاری چندان هم بدیهی نیست! گاهی ممکن است محدود کردن دامنه نوسان منجر به اثراتی عکس آنچه مدِّنظر سیاستگذار است شود!
▫️بنابراین باید سیاستگذار پاسخگو بوده و مبانی تئوریک این دستکاری را به طور شفاف بیان کند. سیاستگذار باید توضیح بدهد که مطابق کدام پژوهش دستکاری دامنه نوسان به آن شکل را انجام داده است. و با قاطعیت میگویم که «هیچ» مبانی نظری برای این گونه اقدامات ارائه نشده و حتی مورد بررسی هم قرار نگرفته است! سازوکار تصمیمسازی این دوستان به همین سادگی است: دور هم مینشینند و رأی گیری میکنند! (اگر رأی گیری انجام شود!!)
موفقیتی که گاهی این سازوکار حاصل میکند هم ریشه در تجربه و شهود افراد مجرب دارد و پایدار نیست.
▫️به طور مشابه با بحث دامنه نوسان، اقداماتی است که در مواقع «احساس خطر» انجام میدهند! مثلا وقتی احساس میکنند که بازار حبابی شده است (که قبلا در مورد آن نوشتهام)، ممکن است پیامک انبوه صادر کنند و مردم را توصیه به احتیاط کنند! این گونه اقدامات غیر حرفهای و غیرعلمی نشانههای یک سیستم تصمیمسازی معیوب است.
در آینده در مورد ضعفهای فاحش درسازمان بورس بیشتر خواهم نوشت، اما این را هم متذکر میشوم که این سازمان به نسبت بسیاری از نهادهای دیگر بسیار شفافتر و بهینهتر است.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
بر خلاف دیگر نهادهای سیاستگذاری که شفافیت ندارند و درصد کمی از مردم با آنها درگیر هستند سازمان بورس این ویژگی را دارد که ضعفهای سیاستگذاری در آن به راحتی به چشم میآید. اما همین بازخوردهای سریع هم به اندازه کافی مفید نیستند و منجر به اصلاح نشدهاند! اینکه چرا بازخوردها منجر به اصلاح (ویادگیری) نمیشوند باید به طور مفصل و جداگانه مورد بحث واقع شود، اما در این مجال به نمونههایی از تصمیمسازی احساسی و شهودی اشاره میکنم.
▫️یکی از مواردی که معاملهگران بازار سرمایه به وفور مشاهده میکنند دستکاری دامنه مجاز نوسان است. زمانی دامنه نوسان از 4درصد به 5 درصد افزایش پیدا میکند و زمانی دیگر در یک نماد از 5درصد به 1 درصد کاهش مییابد. زمانی تصمیم میگیرند که دامنه نوسان 10درصد باشد و گاهی هم بوده است که در جهت رشد 12.5 درصد(!!) و در جهت کاهش قیمت محدودیت 2.5 درصد را در نظر گرفتهاند!
▫️شاید برای کسی که در زمینه طراحی بازار کار نکرده باشد دستکاریهایی که سازمان انجام میدهد معقول به نظر برسد! مثلا ممکن است درصد بالایی از فعالان بازار سرمایه از اینکه در زمان ریزش بازار بعد از حمله موشکی سپاه محدوده نوسان از 5درصد به 2درصد کاهش پیدا کرد حمایت کنند. اما برای من که رساله دکتریام درباره بازار سهام بود و یکی از مباحثی که در آن مورد بررسی قرار دادم بحث دامنه نوسان بود مفید بودن چنین کاری چندان هم بدیهی نیست! گاهی ممکن است محدود کردن دامنه نوسان منجر به اثراتی عکس آنچه مدِّنظر سیاستگذار است شود!
▫️بنابراین باید سیاستگذار پاسخگو بوده و مبانی تئوریک این دستکاری را به طور شفاف بیان کند. سیاستگذار باید توضیح بدهد که مطابق کدام پژوهش دستکاری دامنه نوسان به آن شکل را انجام داده است. و با قاطعیت میگویم که «هیچ» مبانی نظری برای این گونه اقدامات ارائه نشده و حتی مورد بررسی هم قرار نگرفته است! سازوکار تصمیمسازی این دوستان به همین سادگی است: دور هم مینشینند و رأی گیری میکنند! (اگر رأی گیری انجام شود!!)
موفقیتی که گاهی این سازوکار حاصل میکند هم ریشه در تجربه و شهود افراد مجرب دارد و پایدار نیست.
▫️به طور مشابه با بحث دامنه نوسان، اقداماتی است که در مواقع «احساس خطر» انجام میدهند! مثلا وقتی احساس میکنند که بازار حبابی شده است (که قبلا در مورد آن نوشتهام)، ممکن است پیامک انبوه صادر کنند و مردم را توصیه به احتیاط کنند! این گونه اقدامات غیر حرفهای و غیرعلمی نشانههای یک سیستم تصمیمسازی معیوب است.
در آینده در مورد ضعفهای فاحش درسازمان بورس بیشتر خواهم نوشت، اما این را هم متذکر میشوم که این سازمان به نسبت بسیاری از نهادهای دیگر بسیار شفافتر و بهینهتر است.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️ساختن اقتصاد بدون تعامل با دنیای خارج؟
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
داستان از این سخنان رئیس جمهور شروع شد:
«اگر اقتصاددانی بلد است که تمام روابط خارجی خراب باشد، اما اقتصاد مملکت هیچ دست نخورد به ما هم بگوید... من بلد نیستم!»
▫️بعد از آن جمعی از همکاران طی نامهای ده راهکار به رئیس جمهور ارائه کردند و تأکید آنها بر این بود که اثر منفی «خودتحریمی» (ناکارآمدی مدیریتی) بیشتر از خودِ تحریم بوده است.
▫️در واکنش به نامه فوق، تعدادی دیگر از همکاران نامهای نوشتند که نباید اصول بدیهی علم اقتصاد را نادیده گرفت و تأکید کردند که شرط لازم بهبود وضعیت اقتصاد روابط خوب با دیگر کشورهاست.
▫️اگرچه امضای تأیید بنده صرفا پای نامه دوم قابل مشاهده است، اما هر دو گروه حرفهای درستی میزنند. حکایت، حکایت تابع تولید یک بنگاه است: هم نیروی کار لازم است، هم سرمایه و هم «کیفیت» به کارگیری این دو عامل(مدیریت). یک گروه میگوید سرمایه مهم است و گروه دیگر میگوید مدیریت باید بهبود یابد. نکته مثبت نامه اول، تأکید بر «کیفیت»ها است: فضای کسب و کار، کیفیت استفاده از ظرفیتهای موجود در سفارتخانه برای افزایش صادرات و... . نکته مثبت نامه دوم نگاه اقتصادی-تر آن است.
▫️اساسا در بحثهای اینچنینی دقیقا پای یک «بهینهیابی اقتصادی» در میان است! در علم اقتصاد گفته میشود که هر چیزی که خوب باشد الزاما اقتصادی نیست! گزینهی اقتصادی، باید «بهترین» گزینه باشد!
▫️خوشبختانه در موارد متعددی پیگیری یک استراتژی تضادی با دیگر استراتژیها پیدا نمیکند و به عنوان مثال در همین مورد حاضر، پیگیری بهبود مدیریت هیچ تضاد واقعی با بهبود دیگر متغیرها ندارد. اما اگر تضادی پیش بیاید(که صرف منابع در یک استراتژی مانع صرف منابع در استراتژی دیگر بشود)، آنگاه باید سراغ بهترین گزینه رفت. در این مسیر، رهیافت «نهایی گرائی» (Marginalism) شهودی است که در فقدان استراتژیهای پیچیده به طور متوسط میتواند کمک-کننده باشد. یعنی آخرین واحد منابع صرف کاری بشود که بیشترین بهبود را ایجاد میکند. مثلا در این لحظه که در حال کشمکش با آمریکا هستیم شاید استفاده از ظرفیت سفارتخانهها در کشورهایی که همین الان با آنها روابط خوب داریم گزینه خوبی باشد.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
داستان از این سخنان رئیس جمهور شروع شد:
«اگر اقتصاددانی بلد است که تمام روابط خارجی خراب باشد، اما اقتصاد مملکت هیچ دست نخورد به ما هم بگوید... من بلد نیستم!»
▫️بعد از آن جمعی از همکاران طی نامهای ده راهکار به رئیس جمهور ارائه کردند و تأکید آنها بر این بود که اثر منفی «خودتحریمی» (ناکارآمدی مدیریتی) بیشتر از خودِ تحریم بوده است.
▫️در واکنش به نامه فوق، تعدادی دیگر از همکاران نامهای نوشتند که نباید اصول بدیهی علم اقتصاد را نادیده گرفت و تأکید کردند که شرط لازم بهبود وضعیت اقتصاد روابط خوب با دیگر کشورهاست.
▫️اگرچه امضای تأیید بنده صرفا پای نامه دوم قابل مشاهده است، اما هر دو گروه حرفهای درستی میزنند. حکایت، حکایت تابع تولید یک بنگاه است: هم نیروی کار لازم است، هم سرمایه و هم «کیفیت» به کارگیری این دو عامل(مدیریت). یک گروه میگوید سرمایه مهم است و گروه دیگر میگوید مدیریت باید بهبود یابد. نکته مثبت نامه اول، تأکید بر «کیفیت»ها است: فضای کسب و کار، کیفیت استفاده از ظرفیتهای موجود در سفارتخانه برای افزایش صادرات و... . نکته مثبت نامه دوم نگاه اقتصادی-تر آن است.
▫️اساسا در بحثهای اینچنینی دقیقا پای یک «بهینهیابی اقتصادی» در میان است! در علم اقتصاد گفته میشود که هر چیزی که خوب باشد الزاما اقتصادی نیست! گزینهی اقتصادی، باید «بهترین» گزینه باشد!
▫️خوشبختانه در موارد متعددی پیگیری یک استراتژی تضادی با دیگر استراتژیها پیدا نمیکند و به عنوان مثال در همین مورد حاضر، پیگیری بهبود مدیریت هیچ تضاد واقعی با بهبود دیگر متغیرها ندارد. اما اگر تضادی پیش بیاید(که صرف منابع در یک استراتژی مانع صرف منابع در استراتژی دیگر بشود)، آنگاه باید سراغ بهترین گزینه رفت. در این مسیر، رهیافت «نهایی گرائی» (Marginalism) شهودی است که در فقدان استراتژیهای پیچیده به طور متوسط میتواند کمک-کننده باشد. یعنی آخرین واحد منابع صرف کاری بشود که بیشترین بهبود را ایجاد میکند. مثلا در این لحظه که در حال کشمکش با آمریکا هستیم شاید استفاده از ظرفیت سفارتخانهها در کشورهایی که همین الان با آنها روابط خوب داریم گزینه خوبی باشد.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️فاج فَکتوری که بزرگ شد!
تلاشی برای ریشهیابی گسترش فساد در جمهوری اسلامی
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
سال 92 در خلال ترجمه کتاب نابخردیهای پیشبینیپذیر نوشته دن اریلی (که البته عنوان «به طور پیشبینیپذیر غیرعقلایی» را برایش انتخاب کرده بودم) به عبارتی برخورد کردم که نمیتوانستم معادل دلچسبی برایش پیدا کنم! آن عبارت «Fudge Factor» بود. ترجمه بنده از کتاب نیمهتمام ماند و هیچگاه به اتمام نرسید ولی خوشبختانه ترجمه آقای رامین رامبد با کیفیت خوبی در همان سال به چاپ رسید. ایشان عبارت مذکور را «عامل قصهبافی» ترجمه کردهاند. در سالهای بعد نیز چندین ترجمه دیگر از کتاب بیرون آمد که بنده موفق به مطالعه آنها نشدهام.
▫️در فیزیک، علوم مهندسی و مدلسازی به چنین عاملی(Fudge Factor) ضریب تصحیح گفته میشود و نقش آن توضیح مواردی است که توسط مدل نظری توضیح داده نشده است.
▫️آزمایشهای دَن اریلی در رابطه با تقلب و ارتکاب جرم نشان میدهد که تصویرِ ذهنی هر فرد از خودش بسیار مهم است. هر فردی دوست دارد آدم خوبی باشد، اما به اندازه یک ضریب تصحیح به خودش اجازه میدهد که مرتکب جرم شود! و اگر جرمی که مرتکب میشود در حد و اندازه آن ضریب تصحیح باشد همچنان خودش را آدم خوبی تلقی میکند!
▫️نکتهای که در آزمایشهای اریلی آشکار شد این بود که اندازه این عامل قصهبافی مستقل از میزان عایدی حاصل از ارتکاب جرم و یا احتمال لورفتن است، اما در موقعیتهای متفاوت تغییر میکند!
▫️جمهوری اسلامی در سال 57 با افرادی شروع به کار کرد که در جیبهایشان دو خودکار داشتند: یکی برای کارهای شخصی و یکی برای امور عمومی! (در موتورهای جستجو میتوانید عبارت «خودکار+بیتالمال» را بزنید تا نمونههای جالبی را پیدا کنید)
▫️اما با گذشتِ زمان و مواجهه با پیچیدگی و بزرگی اعداد و ارقام در سطوح کلان، این فاج فکتور هم بزرگ شد. بعضی ادعا میکنند که مرحوم هاشمی رفسنجانی در بزرگ شدن فاج فکتور مسئولین نقش بسزائی داشتهاند. {لینک}
▫️با اینحال، ضعف فقه در این موارد هم غیرقابل انکار است. به عنوان مثال، در موارد متعددی از احکام فقهی به «عرف» استناد میشود ولی هیچ متر و معیار مشخصی برای شناسائی عرف معرفی نمیشود! یا در مواردی از الفاظی مثل «ناچیز» یا «کم» استفاده میشود در حالی که ممکن است افراد مختلف، «ناچیز»های متفاوتی داشته باشند!! عدم ارائه متری مشخص، اثرات جالبی دارد که باید آنها را جداگانه مورد بررسی قرار داد.
▫️میتوان ادعا کرد بسیاری از مفاسدی که در این سالها اتفاق افتادهاند ریشه در همین سهلانگاری یا فاج فکتورِ بزرگ-شده دارد و میتوان در طراحیها از این حقیقت برای پیشگیری از مفاسد استفاده کرد.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAnalysis
تلاشی برای ریشهیابی گسترش فساد در جمهوری اسلامی
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
سال 92 در خلال ترجمه کتاب نابخردیهای پیشبینیپذیر نوشته دن اریلی (که البته عنوان «به طور پیشبینیپذیر غیرعقلایی» را برایش انتخاب کرده بودم) به عبارتی برخورد کردم که نمیتوانستم معادل دلچسبی برایش پیدا کنم! آن عبارت «Fudge Factor» بود. ترجمه بنده از کتاب نیمهتمام ماند و هیچگاه به اتمام نرسید ولی خوشبختانه ترجمه آقای رامین رامبد با کیفیت خوبی در همان سال به چاپ رسید. ایشان عبارت مذکور را «عامل قصهبافی» ترجمه کردهاند. در سالهای بعد نیز چندین ترجمه دیگر از کتاب بیرون آمد که بنده موفق به مطالعه آنها نشدهام.
▫️در فیزیک، علوم مهندسی و مدلسازی به چنین عاملی(Fudge Factor) ضریب تصحیح گفته میشود و نقش آن توضیح مواردی است که توسط مدل نظری توضیح داده نشده است.
▫️آزمایشهای دَن اریلی در رابطه با تقلب و ارتکاب جرم نشان میدهد که تصویرِ ذهنی هر فرد از خودش بسیار مهم است. هر فردی دوست دارد آدم خوبی باشد، اما به اندازه یک ضریب تصحیح به خودش اجازه میدهد که مرتکب جرم شود! و اگر جرمی که مرتکب میشود در حد و اندازه آن ضریب تصحیح باشد همچنان خودش را آدم خوبی تلقی میکند!
▫️نکتهای که در آزمایشهای اریلی آشکار شد این بود که اندازه این عامل قصهبافی مستقل از میزان عایدی حاصل از ارتکاب جرم و یا احتمال لورفتن است، اما در موقعیتهای متفاوت تغییر میکند!
▫️جمهوری اسلامی در سال 57 با افرادی شروع به کار کرد که در جیبهایشان دو خودکار داشتند: یکی برای کارهای شخصی و یکی برای امور عمومی! (در موتورهای جستجو میتوانید عبارت «خودکار+بیتالمال» را بزنید تا نمونههای جالبی را پیدا کنید)
▫️اما با گذشتِ زمان و مواجهه با پیچیدگی و بزرگی اعداد و ارقام در سطوح کلان، این فاج فکتور هم بزرگ شد. بعضی ادعا میکنند که مرحوم هاشمی رفسنجانی در بزرگ شدن فاج فکتور مسئولین نقش بسزائی داشتهاند. {لینک}
▫️با اینحال، ضعف فقه در این موارد هم غیرقابل انکار است. به عنوان مثال، در موارد متعددی از احکام فقهی به «عرف» استناد میشود ولی هیچ متر و معیار مشخصی برای شناسائی عرف معرفی نمیشود! یا در مواردی از الفاظی مثل «ناچیز» یا «کم» استفاده میشود در حالی که ممکن است افراد مختلف، «ناچیز»های متفاوتی داشته باشند!! عدم ارائه متری مشخص، اثرات جالبی دارد که باید آنها را جداگانه مورد بررسی قرار داد.
▫️میتوان ادعا کرد بسیاری از مفاسدی که در این سالها اتفاق افتادهاند ریشه در همین سهلانگاری یا فاج فکتورِ بزرگ-شده دارد و میتوان در طراحیها از این حقیقت برای پیشگیری از مفاسد استفاده کرد.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAnalysis
👍4
⭕️◻️پویش مجلس شفاف و ضد فساد
یکی از کارهای خوبی که دوستان دیده بان شفافیت انجام دادند حمایت رسانه ای از نامزدهای انتخاباتی بود که تعهدنامه پویش مجلس شفاف را امضا میکردند. اگرچه در عمل خیلی خوب عمل نکردند، اما رهیافتشان عالی بود.
راستی بنده هم از حوزه انتخابی شهراصفهان برای نمایندگی مجلس در دوره یازدهم نامزد شده ام.(کد1927)
لینک گروه انتخابات
مصطفی نصراصفهانی
یکی از کارهای خوبی که دوستان دیده بان شفافیت انجام دادند حمایت رسانه ای از نامزدهای انتخاباتی بود که تعهدنامه پویش مجلس شفاف را امضا میکردند. اگرچه در عمل خیلی خوب عمل نکردند، اما رهیافتشان عالی بود.
راستی بنده هم از حوزه انتخابی شهراصفهان برای نمایندگی مجلس در دوره یازدهم نامزد شده ام.(کد1927)
لینک گروه انتخابات
مصطفی نصراصفهانی
👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️◻️قانون 80-20 برای پیشگیری از ابتلاء به کرونا: دستهایتان را مرتب بشویید و صورتتان را لمس نکنید!
✍️مصطفی نصراصفهانی
در مورد قانون 80-20 در همین کانال قبلا هم نوشتهام(مثلا در رابطه با تنبلی خلاق). خلاصهاش این است که هشتاد درصد پیشرفت در هر چیزی با صرف بیست درصدِ منابع(تلاش، وقت، هزینه و...) قابل حصول است!
▫️هیچ راهکاری برای اینکه بتوانیم تضمین کنیم هرگز به کرونا مبتلا نمیشویم وجود ندارد. اما میتوان احتمالِ ابتلا را به صفر «نزدیک» کرد.
▫️طبق قانون بازدهی نزولی(قانون 80-20 در حالت پیوسته)، کاهشِ احتمال ابتلا از 90درصد به 20درصد به همان اندازه نیاز به صرفِ هزینه و منابع دارد که کاهش احتمال از 20درصد به 5 درصد!
▫️بنابرین اگر حال و حوصله اقدامات پیشگیرانه سفت و سخت را نداریم، میتوانیم با رعایت چندنکته ساده احتمال ابتلای خودمان را به طور چشمگیری پایین بیاوریم.
▫️توجه شود که وقتی احتمال ابتلای تک تک افراد به اندازهای کاهش پیدا میکند، سرعتِ شیوع در کل جامعه با شدتی بیشتر و بصورت نمایی کاهش خواهد یافت!
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✍️مصطفی نصراصفهانی
در مورد قانون 80-20 در همین کانال قبلا هم نوشتهام(مثلا در رابطه با تنبلی خلاق). خلاصهاش این است که هشتاد درصد پیشرفت در هر چیزی با صرف بیست درصدِ منابع(تلاش، وقت، هزینه و...) قابل حصول است!
▫️هیچ راهکاری برای اینکه بتوانیم تضمین کنیم هرگز به کرونا مبتلا نمیشویم وجود ندارد. اما میتوان احتمالِ ابتلا را به صفر «نزدیک» کرد.
▫️طبق قانون بازدهی نزولی(قانون 80-20 در حالت پیوسته)، کاهشِ احتمال ابتلا از 90درصد به 20درصد به همان اندازه نیاز به صرفِ هزینه و منابع دارد که کاهش احتمال از 20درصد به 5 درصد!
▫️بنابرین اگر حال و حوصله اقدامات پیشگیرانه سفت و سخت را نداریم، میتوانیم با رعایت چندنکته ساده احتمال ابتلای خودمان را به طور چشمگیری پایین بیاوریم.
▫️توجه شود که وقتی احتمال ابتلای تک تک افراد به اندازهای کاهش پیدا میکند، سرعتِ شیوع در کل جامعه با شدتی بیشتر و بصورت نمایی کاهش خواهد یافت!
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️پولمان را کجا سرمایهگذاری کنیم؟
✍🏼مصطفی نصراصفهانی، دکتری اقتصاد مالی
بعد از تلاطمهای اخیر در بازار ارز و طلا دوباره این سوال زیاد مطرح میشود که کدام سرمایهگذاری مناسبتر است؟(البته اگر کرونا ویروس را فعلا فاکتور بگیریم!!)
▫️چیزی که به وضوح میتوان دید این است که تورم انتظاری مردم بالا رفته است. و این انتظار با توجه به تداوم بیانضباطی مالی دولت و سرعت خلق پول اشتباه نیست.
▫️با افزایش تورم، مثل نیم-قرن گذشته، قیمت داراییها افزایش پیدا خواهد کرد و ارز هم متناسب با تورم رشد قیمت را تجربه خواهد کرد. بنابراین هرکس پولش را تبدیل به دارایی کند تا پایان سال آتی ارزش (اسمی) داراییاش افزایش پیدا خواهد کرد.
▫️مسئله این است که کدام دارایی بازدهی بیشتری حاصل خواهد کرد؟
سرمایهگذاری مستقیم (مثلا در استارتآپها)، ارز، مسکن، زمین، طلای آبشده، سکه، سهام شرکتها، اوراق با درآمد ثابت، بانک، بازار ابزارهای مشتقه و... گزینههای متعددی هستند که پیشِ روی سرمایهگذار قرار دارد. سرمایهگذار باید کدام را انتخاب کند؟
▫️اولین پاسخ در دانش مالی این است: سبد دارائی تشکیل بدهید.
▫️اما پاسخ دقیقتر وابسته به میزان ریسکپذیری شما خواهد بود. اکثر ماها افرادی ریسک-گریز هستیم و تمایل داریم به ازای یک بازدهی مشخص، ریسک کمتری داشته باشیم. مشکل اینجاست که ریسکی که ما به دارائیهای مختلف نسبت میدهیم «ریسک ادراکی» ما است. یعنی ممکن است یک دارایی برای من ریسکی به نظر برسد، اما برای کسی که دانش و اطلاعات(و یا رانت) قویتری از من دارد آن دارایی بدون ریسک باشد! پس من سهم آن دارایی را در سبدم کاهش میدهم ولی کسی که از من قویتر است، آن را در سبدش زیاد هم میکند!
▫️بنابراین شهود دومی که دانش مالی به ما میدهد این است: دانش و اطلاعاتتان درباره داراییها را زیاد کنید.
⭕️جمعبندی نظری:
1- هر جا که سرمایهگذاری کنید تا سال آینده سود خواهید کرد.(حتی در بانک!)
2- مهم این است که سرمایهگذاری شما بیشترین بازده را در مقایسه با سایر گزینهها داشته باشد.
3- باید سبد دارایی تشکیل داد.
4- باید به طور پیوسته اطلاعات و دانش خود در مورد گزینههای سرمایهگذاری را افزایش دهیم و سبد دارایی را متناسب با اطلاعات و دانش جدید تعدیل کنیم.
▫️برای به کارگیری مبانی نظری فوق باید بعضی پارامترها را تخمین بزنیم. در زیر حدسهایی در مورد بعضی گزینهها ارائه میکنم:
🔺فرض کنیم نرخ ارز از 16هزار تومان به 18هزار تومان افزایش پیدا کند. این یعنی 12.5 درصدبازدهی.
🔺اگر نرخ هر اونس طلا از حدود 1600دلار به 2000دلار افزایش پیدا کند میشود 25درصد.
🔺بنابراین طلای آبشده در ایران به اندازه (1.25)*(1.125)-1 درصد رشد خواهد داشت: یعنی حدود 40درصد.
🔺با توجه به رابطه مستقیم قیمت سکه با طلای آبشده و همچنین حباب مثبتِ آن در دوره رشد قیمت، احتمالا بازدهی سکه کمی بیشتر از 40درصد خواهد بود.
🔺قیمت مسکن احتمالا متناسب با نرخ تورم رشد خواهد داشت. یعنی بازدهی کمتر از 40درصد.
🔺بانک و اوراق با درآمد ثابت بازدهی کمتر از 20درصد خواهند داشت.
🔺در مورد سایر گزینهها نمیتوان حکمی کلی داد. مثلا همچنان در بازار سهام شرکتهایی وجود دارند که امکان بازدهیهای بالای صدرصد را دارند! با اینحال، اگر کسی پرتفویی بسیار متنوع داشته باشد احتمالا میتواند از این لحظه(شاخص حدود500هزار) بیش از 40درصد بازدهی از بازار سهام کسب کند. این یعنی بنده ادعا میکنم شاخص بازار سهام اعدادی بالاتر از 700 هزار را هم به راحتی خواهد دید. همچنین بازار رمز-ارزها(مثل بیتکوین) احتمالا با توجه به تضعیف روزافزون دلار سقوط و نزولهای زیادی را تجربه خواهد کرد که کسب بازدهی از آن وابسته به عملکرد شخصی است.
⭕️⭕️جمعبندی کاربردی:
بیشترین بازده را بازار سهام خواهد داشت. (بیش از 40درصد)
در رتبه بعدی سکه قرار دارد. (بیش از 40درصد)
در رتبه سومِ بازدهی، طلای آبشده است.(حدود 40درصد)
در رتبه چهارم مسکن قرار دارد. (بین 20 تا 40درصد)
در رتبه پنجم بازار پول (و اوراق با درآمد ثابت) قرار دارد. (حدود20درصد)
و در رتبه آخر، ارز قرار میگیرد. (حدود 12 درصد)
▫️با توجه به رتبهبندی فوق(و متناسب با میزان ریسک-پذیری) باید یک سبد دارایی تشکیل داد و البته در مورد اعداد و ارقام مطرح شده به طور پیوسته هوشیار بود و تغییرات را به طور لحظهای اعمال کرد. توصیه میشود که رمزارزها و بازارهای مشتقه نیز درصدی (هرچندکوچک) از سبد را به خود اختصاص بدهند.
پ.ن: سرمایهگذاری در سرمایه انسانی(کسب مهارت و...) و یا در مواردی که قابل سنجش نیستند(مثل کمکهای خیریه) در این نوشتار نادیده گرفته شدهاند.
(برای بحث و گفتگو در این رابطه به عضویت «گروه بازارهای مالی» موسسه در بیائید)
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✍🏼مصطفی نصراصفهانی، دکتری اقتصاد مالی
بعد از تلاطمهای اخیر در بازار ارز و طلا دوباره این سوال زیاد مطرح میشود که کدام سرمایهگذاری مناسبتر است؟(البته اگر کرونا ویروس را فعلا فاکتور بگیریم!!)
▫️چیزی که به وضوح میتوان دید این است که تورم انتظاری مردم بالا رفته است. و این انتظار با توجه به تداوم بیانضباطی مالی دولت و سرعت خلق پول اشتباه نیست.
▫️با افزایش تورم، مثل نیم-قرن گذشته، قیمت داراییها افزایش پیدا خواهد کرد و ارز هم متناسب با تورم رشد قیمت را تجربه خواهد کرد. بنابراین هرکس پولش را تبدیل به دارایی کند تا پایان سال آتی ارزش (اسمی) داراییاش افزایش پیدا خواهد کرد.
▫️مسئله این است که کدام دارایی بازدهی بیشتری حاصل خواهد کرد؟
سرمایهگذاری مستقیم (مثلا در استارتآپها)، ارز، مسکن، زمین، طلای آبشده، سکه، سهام شرکتها، اوراق با درآمد ثابت، بانک، بازار ابزارهای مشتقه و... گزینههای متعددی هستند که پیشِ روی سرمایهگذار قرار دارد. سرمایهگذار باید کدام را انتخاب کند؟
▫️اولین پاسخ در دانش مالی این است: سبد دارائی تشکیل بدهید.
▫️اما پاسخ دقیقتر وابسته به میزان ریسکپذیری شما خواهد بود. اکثر ماها افرادی ریسک-گریز هستیم و تمایل داریم به ازای یک بازدهی مشخص، ریسک کمتری داشته باشیم. مشکل اینجاست که ریسکی که ما به دارائیهای مختلف نسبت میدهیم «ریسک ادراکی» ما است. یعنی ممکن است یک دارایی برای من ریسکی به نظر برسد، اما برای کسی که دانش و اطلاعات(و یا رانت) قویتری از من دارد آن دارایی بدون ریسک باشد! پس من سهم آن دارایی را در سبدم کاهش میدهم ولی کسی که از من قویتر است، آن را در سبدش زیاد هم میکند!
▫️بنابراین شهود دومی که دانش مالی به ما میدهد این است: دانش و اطلاعاتتان درباره داراییها را زیاد کنید.
⭕️جمعبندی نظری:
1- هر جا که سرمایهگذاری کنید تا سال آینده سود خواهید کرد.(حتی در بانک!)
2- مهم این است که سرمایهگذاری شما بیشترین بازده را در مقایسه با سایر گزینهها داشته باشد.
3- باید سبد دارایی تشکیل داد.
4- باید به طور پیوسته اطلاعات و دانش خود در مورد گزینههای سرمایهگذاری را افزایش دهیم و سبد دارایی را متناسب با اطلاعات و دانش جدید تعدیل کنیم.
▫️برای به کارگیری مبانی نظری فوق باید بعضی پارامترها را تخمین بزنیم. در زیر حدسهایی در مورد بعضی گزینهها ارائه میکنم:
🔺فرض کنیم نرخ ارز از 16هزار تومان به 18هزار تومان افزایش پیدا کند. این یعنی 12.5 درصدبازدهی.
🔺اگر نرخ هر اونس طلا از حدود 1600دلار به 2000دلار افزایش پیدا کند میشود 25درصد.
🔺بنابراین طلای آبشده در ایران به اندازه (1.25)*(1.125)-1 درصد رشد خواهد داشت: یعنی حدود 40درصد.
🔺با توجه به رابطه مستقیم قیمت سکه با طلای آبشده و همچنین حباب مثبتِ آن در دوره رشد قیمت، احتمالا بازدهی سکه کمی بیشتر از 40درصد خواهد بود.
🔺قیمت مسکن احتمالا متناسب با نرخ تورم رشد خواهد داشت. یعنی بازدهی کمتر از 40درصد.
🔺بانک و اوراق با درآمد ثابت بازدهی کمتر از 20درصد خواهند داشت.
🔺در مورد سایر گزینهها نمیتوان حکمی کلی داد. مثلا همچنان در بازار سهام شرکتهایی وجود دارند که امکان بازدهیهای بالای صدرصد را دارند! با اینحال، اگر کسی پرتفویی بسیار متنوع داشته باشد احتمالا میتواند از این لحظه(شاخص حدود500هزار) بیش از 40درصد بازدهی از بازار سهام کسب کند. این یعنی بنده ادعا میکنم شاخص بازار سهام اعدادی بالاتر از 700 هزار را هم به راحتی خواهد دید. همچنین بازار رمز-ارزها(مثل بیتکوین) احتمالا با توجه به تضعیف روزافزون دلار سقوط و نزولهای زیادی را تجربه خواهد کرد که کسب بازدهی از آن وابسته به عملکرد شخصی است.
⭕️⭕️جمعبندی کاربردی:
بیشترین بازده را بازار سهام خواهد داشت. (بیش از 40درصد)
در رتبه بعدی سکه قرار دارد. (بیش از 40درصد)
در رتبه سومِ بازدهی، طلای آبشده است.(حدود 40درصد)
در رتبه چهارم مسکن قرار دارد. (بین 20 تا 40درصد)
در رتبه پنجم بازار پول (و اوراق با درآمد ثابت) قرار دارد. (حدود20درصد)
و در رتبه آخر، ارز قرار میگیرد. (حدود 12 درصد)
▫️با توجه به رتبهبندی فوق(و متناسب با میزان ریسک-پذیری) باید یک سبد دارایی تشکیل داد و البته در مورد اعداد و ارقام مطرح شده به طور پیوسته هوشیار بود و تغییرات را به طور لحظهای اعمال کرد. توصیه میشود که رمزارزها و بازارهای مشتقه نیز درصدی (هرچندکوچک) از سبد را به خود اختصاص بدهند.
پ.ن: سرمایهگذاری در سرمایه انسانی(کسب مهارت و...) و یا در مواردی که قابل سنجش نیستند(مثل کمکهای خیریه) در این نوشتار نادیده گرفته شدهاند.
(برای بحث و گفتگو در این رابطه به عضویت «گروه بازارهای مالی» موسسه در بیائید)
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️هسته معاملاتی بورس: مشکل فنی یا مشکل مدیریتی؟!
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
از ابتدای راهاندازی سامانه معاملاتی آنلاین همواره این سامانه دچار مشکل بوده است. کافی است کمی تعداد کاربران زیاد شود تا پیغامهای سامانه مدام جلوی نمایشگر شما ظاهر شوند. بسیار اتفاق افتاده است که به علت تأخیر در به روز رسانی دادهها معاملهگران دچار زیان شدهاند.
▫️امّا به نظر میرسد این مشکل بیش از آنکه بخواهد فنی باشد، ضعف و ناکارآمدی مدیریتی است.
▫️اندازه بازار ایران در مقایسه با بسیاری از کشورهای دیگر بسیار ناچیز است و اگر در دیگر کشورها مشکلی وجود ندارد (یا به این شدت و فراوانی نیست)، نشان میدهد که تکنولوژی لازم برای غلبه بر این مشکل وجود دارد.
▫️از طرف دیگر، فقط ارزش معاملات بازار سهام روزانه چندین هزار میلیارد تومان است که از این مقدار بیش از 1.5درصد به عنوان مالیات و کارمزد از مردم اخذ میشود. اگر فرض کنیم هر ماه ارزش معاملات نزدیک به 100هزار میلیارد تومان باشد، بنابراین فرض اینکه جمع پولی که از مردم کسر میشود در هر ماه هزار میلیاردتومان است معقول است.
▫️با تبدیل هر ماه هزار میلیارد تومان به دلار، ارزش دلاری این پول در سال بالغ بر میلیاردها دلار در سال خواهد شد. با میلیاردها دلار پول چه کار نمیتوان برای بهبود سامانههای آنلاین انجام داد؟!
▫️بنابراین هم تکنولوژی موجود است، هم دیگر منابع(از جمله پول). تنها چیزی که این وسط لنگ میزند اراده سیاسی و توان مدیریتی است.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
از ابتدای راهاندازی سامانه معاملاتی آنلاین همواره این سامانه دچار مشکل بوده است. کافی است کمی تعداد کاربران زیاد شود تا پیغامهای سامانه مدام جلوی نمایشگر شما ظاهر شوند. بسیار اتفاق افتاده است که به علت تأخیر در به روز رسانی دادهها معاملهگران دچار زیان شدهاند.
▫️امّا به نظر میرسد این مشکل بیش از آنکه بخواهد فنی باشد، ضعف و ناکارآمدی مدیریتی است.
▫️اندازه بازار ایران در مقایسه با بسیاری از کشورهای دیگر بسیار ناچیز است و اگر در دیگر کشورها مشکلی وجود ندارد (یا به این شدت و فراوانی نیست)، نشان میدهد که تکنولوژی لازم برای غلبه بر این مشکل وجود دارد.
▫️از طرف دیگر، فقط ارزش معاملات بازار سهام روزانه چندین هزار میلیارد تومان است که از این مقدار بیش از 1.5درصد به عنوان مالیات و کارمزد از مردم اخذ میشود. اگر فرض کنیم هر ماه ارزش معاملات نزدیک به 100هزار میلیارد تومان باشد، بنابراین فرض اینکه جمع پولی که از مردم کسر میشود در هر ماه هزار میلیاردتومان است معقول است.
▫️با تبدیل هر ماه هزار میلیارد تومان به دلار، ارزش دلاری این پول در سال بالغ بر میلیاردها دلار در سال خواهد شد. با میلیاردها دلار پول چه کار نمیتوان برای بهبود سامانههای آنلاین انجام داد؟!
▫️بنابراین هم تکنولوژی موجود است، هم دیگر منابع(از جمله پول). تنها چیزی که این وسط لنگ میزند اراده سیاسی و توان مدیریتی است.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
👍1