⭕️◻️ سخنرانی پرفسور سانستین در دانشگاه تهران (بصورت مجازی) با موضوع "اقتصاد رفتاری و سقلمه در حقوق و سیاستگذاری عمومی".
▫️دوشنبه. 29مهرماه 98. دانشکده حقوق دانشگاه تهران.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
▫️دوشنبه. 29مهرماه 98. دانشکده حقوق دانشگاه تهران.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️حکمرانی ناهمگن در حوزه سلامت
✍مصطفی نصراصفهانی
وقتی حرف از حکمرانی ناهمگن میزنیم منظورمان این است که برای رسیدن به هدف مشخصی در گوشه ای سیاستی را اعمال میکنیم و در گوشه دیگر پیگیری هدف به فراموشی سپرده میشود.
▫️حکمرانی در حوزه سلامت هم دچار این ناهمگنی هست. اگرچه مسئله ناهمگنی در همه جای دنیا وجود دارد اما بنظر میرسد در ایران شدت بالایی داشته باشد!
▫️یکی از مواردی که در حوزه سلامت در ایران جلب توجه میکند مربوط به طب مکمل است.
▫️طب سنتی، طب اسلامی، طب گیاهی، همیوپاتی، طب سوزنی و... طب مکمل به حساب می آیند.
▫️قانونگذار در رابطه با طب(پزشکی) مدرن و دیگر علوم مرتبط با پزشکی سختگیری زیادی میکند، اما در قبال دیگر مدعیان حوزه سلامت یا سکوت میکند و یا موضعی سهل گیرانه دارد.
▫️اگر انسانی که در انواع مختلف طب مورد درمان قرار میگیرد همان انسان است پس باید به هر اثر مثبت و منفی که بر سلامت او گذاشته میشود یکسان نگاه شود!
▫️روزی نیست که مدعیان طب مکمل(طب سنتی، گیاهی و...) فاجعه ای ایجاد نکنند؛ از تبدیل بیماریهای جزئی به بیماریهای مزمن و خطرناک گرفته تا به کشتن دادن پیر و جوان و سقط جنین و...از جمله شاهکارهای ایشان است. اما همچنان با سلامت مردم بازی میکنند و در عمل مکانیزمی برای سازماندهی و کنترل ایشان وجود ندارد!
▫️اگر یک پزشک در مسئله کوچکی کوتاهی بکند سازوکاری برای پیگیری این قصور طراحی شده است، اما در قبال دیگر مدعیان چنین سازوکار مشخصی وجود ندارد!
نباید در جایی از سوراخ سوزن رد شد و در جای دیگر از دروازه رد نشد!
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✍مصطفی نصراصفهانی
وقتی حرف از حکمرانی ناهمگن میزنیم منظورمان این است که برای رسیدن به هدف مشخصی در گوشه ای سیاستی را اعمال میکنیم و در گوشه دیگر پیگیری هدف به فراموشی سپرده میشود.
▫️حکمرانی در حوزه سلامت هم دچار این ناهمگنی هست. اگرچه مسئله ناهمگنی در همه جای دنیا وجود دارد اما بنظر میرسد در ایران شدت بالایی داشته باشد!
▫️یکی از مواردی که در حوزه سلامت در ایران جلب توجه میکند مربوط به طب مکمل است.
▫️طب سنتی، طب اسلامی، طب گیاهی، همیوپاتی، طب سوزنی و... طب مکمل به حساب می آیند.
▫️قانونگذار در رابطه با طب(پزشکی) مدرن و دیگر علوم مرتبط با پزشکی سختگیری زیادی میکند، اما در قبال دیگر مدعیان حوزه سلامت یا سکوت میکند و یا موضعی سهل گیرانه دارد.
▫️اگر انسانی که در انواع مختلف طب مورد درمان قرار میگیرد همان انسان است پس باید به هر اثر مثبت و منفی که بر سلامت او گذاشته میشود یکسان نگاه شود!
▫️روزی نیست که مدعیان طب مکمل(طب سنتی، گیاهی و...) فاجعه ای ایجاد نکنند؛ از تبدیل بیماریهای جزئی به بیماریهای مزمن و خطرناک گرفته تا به کشتن دادن پیر و جوان و سقط جنین و...از جمله شاهکارهای ایشان است. اما همچنان با سلامت مردم بازی میکنند و در عمل مکانیزمی برای سازماندهی و کنترل ایشان وجود ندارد!
▫️اگر یک پزشک در مسئله کوچکی کوتاهی بکند سازوکاری برای پیگیری این قصور طراحی شده است، اما در قبال دیگر مدعیان چنین سازوکار مشخصی وجود ندارد!
نباید در جایی از سوراخ سوزن رد شد و در جای دیگر از دروازه رد نشد!
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️ چه کسی از «بانرجی» میترسد؟
✍محمد مساعد
آبیجیت بانرجی، اقتصاددان هندی-فرانسوی و استاد دانشگاه MIT که هفته پیش جایزه نوبل اقتصاد سال ۲۰۱۹ را (به همراه استر دوفلو و میشل کرمرو) به دست آورد روز دوشنبه به بهانه کتاب جدیدش «اقتصاد خوب برای روزهای سخت» مصاحبهای انجام داده که در بلومبرگ هم منتشر شده است. آقای بانرجی در این مصاحبه حرفهایی زده که مطابق انتظار با استقبال و پوشش رسانههای فارسیزبان همراه نشده.
▫️آقای بانرجی در این مصاحبه گفته «میخواهید تقاضا را در اقتصاد تحریک کنید؟ راهش افزایش مالیات ثروتمندان است نه کاهش آن.» او حتی پا را فراتر گذاشته و اضافه کرده: «این ادعا که کاهش مالیاتها باعث تقویت و رشد سرمایهگذاری میشود افسانهای است که بیزینسمنها ساختهاند.» او در ادامه گفته این افسانه در واقع فقط منافع افرادی را تامین میکند که همین حالا روی کوهی از اسکناس نشستهاند درحالیکه اگر مالیات بیشتری از این افراد بگیرید و میان مردم تقسیم کنید افزایش قدرت خرید و در نتیجه تقاضا در بازار باعث رشد سرمایهگذاری (و در بلندمدت توسعه) خواهد شد. برنده نوبل اقتصاد ۲۰۱۹ همچنین گفته: «شگفتانگیز است که به بهانه رشد اقتصادی چنان به نابرابری در جهان دامن زده شده که وضعیت در بعضی از کشورها به مرز انفجار رسیده.»
▫️اگر گذرتان به محافل یا نهادهای اقتصادی ایران افتاده باشد لازم نیست توضیح بدهم که تکرار همین جملات آقای بانرجی در جمع مسئولان سیاسی و اقتصادی کشور ما از کفرگویی هم بدتر است. مثلاً فکر کنید یکی از وزرای مملکت مشغول صرف صبحانه با سرمایهداران در اتاق بازرگانی یا وزارتخانه باشد (راستی! چرا وزرا گاهی با سایر اقشار جامعه، مثلا با کارگران، دانشجویان، مهاجران یا معلمان و... صبحانه نمیخورند؟)، بعد ناگهان وسط قول و قرارها برای «حمایت از کارآفرینان» (بخوانید دادن وامهای کلان بیشتر) و «رونق تولید» (بخوانید دادن وامهای بیشترتر!) یکی بگوید «نوبلیست امسال اقتصاد گفته راه رونق اقتصاد افزایش مالیات ثروتمندان و حمایت از اقشار ضعیفتر است.» شک نکنید یا غذا در گلوی وزیر محترم گیر میکند یا همه حاضران دستهجمعی میزنند زیر خنده.
▫️امیدوار نیستم هیچکدام از سیاستمداران فعلی ایران میل و جسارتی برای شنیدن و جدی گرفتن راهکارهای اقتصاددانانی مانند بانرجی داشته باشند. اصلاً سری که درد نمیکند را چرا باید دستمال بست خصوصاً وقتی نتیجهاش ایجاد دشمنانی قدرتمند در شبکههای قدرت و ثروت و حامیانی ناتوان و فراموشکار در سطح جامعه است؟ در واقع طایفه قدرتمندی که مدتهاست حساسترین صندلیهای تصمیمسازی و برنامهریزی در نهادهای اقتصادی کشور از سازمان برنامه و بودجه و وزارت اقتصاد تا مجمع تشخیص مصلحت نظام و بانک مرکزی و... را قبضه کرده و همه تریبونها، از صفحات پولی روزنامههای داخلی تا کارشناسهای صلواتی بیبیسی و ایراناینترنشنال پیوسته مشغول تکرار مستقیم یا تلقین غیرمستقیم مواضعش در ذهن جامعه هستند، چنان عرصه را بر هر صدای دیگری تنگ کرده که صدها پژوهش و مصاحبه از بانرجی و بانرجیها هم نمیتواند در دیوار این دژ مستحکم که از منافع طبقه برخوردار رانتیر وطنی با دقت حفاظت میکند حتی یک تَرَک ایجاد کند.
▫️سال پیش طی درخواستی کتبی از سازمان امور مالیاتی پرسیدم در پنج سال گذشته چند نفر در کشور و به چه میزان «مالیات بر ثروت» پرداخت کردهاند؟ بعد از مدتی با کمال صراحت پاسخ دادند: «نمیگوییم. محرمانه است.» با خودم گفتم حقیقتاً نوبرش را آوردهایم: آزادی مالاندوزی برای «خودیها» در حد آمریکاست؛ پنهانکاری و عدم شفافیتشان در حد چین! در واقع ما در مرحلهای «ماقبلمسئله» قرار داریم چون مسئولان گرامی حتی حاضر نیستند بگویند از ثروتمندان چقدر مالیات میگیرند و اصلا این ثروتمندان چند نفر هستند! کم کردن یا زیاد کردن مالیاتشان پیشکش!
▫️و میدانید درد بزرگتر چیست؟ میلیونها ایرانی هیچوقت نامِ بانرجی را هم نخواهند شنید و هیچوقت نخواهند فهمید کجا و چطور این بازی را باختهاند، اگرچه هر روز و هر ساعت و هر لحظه طعمِ تلخِ باختن را با همه وجودشان حس میکنند...
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✍محمد مساعد
آبیجیت بانرجی، اقتصاددان هندی-فرانسوی و استاد دانشگاه MIT که هفته پیش جایزه نوبل اقتصاد سال ۲۰۱۹ را (به همراه استر دوفلو و میشل کرمرو) به دست آورد روز دوشنبه به بهانه کتاب جدیدش «اقتصاد خوب برای روزهای سخت» مصاحبهای انجام داده که در بلومبرگ هم منتشر شده است. آقای بانرجی در این مصاحبه حرفهایی زده که مطابق انتظار با استقبال و پوشش رسانههای فارسیزبان همراه نشده.
▫️آقای بانرجی در این مصاحبه گفته «میخواهید تقاضا را در اقتصاد تحریک کنید؟ راهش افزایش مالیات ثروتمندان است نه کاهش آن.» او حتی پا را فراتر گذاشته و اضافه کرده: «این ادعا که کاهش مالیاتها باعث تقویت و رشد سرمایهگذاری میشود افسانهای است که بیزینسمنها ساختهاند.» او در ادامه گفته این افسانه در واقع فقط منافع افرادی را تامین میکند که همین حالا روی کوهی از اسکناس نشستهاند درحالیکه اگر مالیات بیشتری از این افراد بگیرید و میان مردم تقسیم کنید افزایش قدرت خرید و در نتیجه تقاضا در بازار باعث رشد سرمایهگذاری (و در بلندمدت توسعه) خواهد شد. برنده نوبل اقتصاد ۲۰۱۹ همچنین گفته: «شگفتانگیز است که به بهانه رشد اقتصادی چنان به نابرابری در جهان دامن زده شده که وضعیت در بعضی از کشورها به مرز انفجار رسیده.»
▫️اگر گذرتان به محافل یا نهادهای اقتصادی ایران افتاده باشد لازم نیست توضیح بدهم که تکرار همین جملات آقای بانرجی در جمع مسئولان سیاسی و اقتصادی کشور ما از کفرگویی هم بدتر است. مثلاً فکر کنید یکی از وزرای مملکت مشغول صرف صبحانه با سرمایهداران در اتاق بازرگانی یا وزارتخانه باشد (راستی! چرا وزرا گاهی با سایر اقشار جامعه، مثلا با کارگران، دانشجویان، مهاجران یا معلمان و... صبحانه نمیخورند؟)، بعد ناگهان وسط قول و قرارها برای «حمایت از کارآفرینان» (بخوانید دادن وامهای کلان بیشتر) و «رونق تولید» (بخوانید دادن وامهای بیشترتر!) یکی بگوید «نوبلیست امسال اقتصاد گفته راه رونق اقتصاد افزایش مالیات ثروتمندان و حمایت از اقشار ضعیفتر است.» شک نکنید یا غذا در گلوی وزیر محترم گیر میکند یا همه حاضران دستهجمعی میزنند زیر خنده.
▫️امیدوار نیستم هیچکدام از سیاستمداران فعلی ایران میل و جسارتی برای شنیدن و جدی گرفتن راهکارهای اقتصاددانانی مانند بانرجی داشته باشند. اصلاً سری که درد نمیکند را چرا باید دستمال بست خصوصاً وقتی نتیجهاش ایجاد دشمنانی قدرتمند در شبکههای قدرت و ثروت و حامیانی ناتوان و فراموشکار در سطح جامعه است؟ در واقع طایفه قدرتمندی که مدتهاست حساسترین صندلیهای تصمیمسازی و برنامهریزی در نهادهای اقتصادی کشور از سازمان برنامه و بودجه و وزارت اقتصاد تا مجمع تشخیص مصلحت نظام و بانک مرکزی و... را قبضه کرده و همه تریبونها، از صفحات پولی روزنامههای داخلی تا کارشناسهای صلواتی بیبیسی و ایراناینترنشنال پیوسته مشغول تکرار مستقیم یا تلقین غیرمستقیم مواضعش در ذهن جامعه هستند، چنان عرصه را بر هر صدای دیگری تنگ کرده که صدها پژوهش و مصاحبه از بانرجی و بانرجیها هم نمیتواند در دیوار این دژ مستحکم که از منافع طبقه برخوردار رانتیر وطنی با دقت حفاظت میکند حتی یک تَرَک ایجاد کند.
▫️سال پیش طی درخواستی کتبی از سازمان امور مالیاتی پرسیدم در پنج سال گذشته چند نفر در کشور و به چه میزان «مالیات بر ثروت» پرداخت کردهاند؟ بعد از مدتی با کمال صراحت پاسخ دادند: «نمیگوییم. محرمانه است.» با خودم گفتم حقیقتاً نوبرش را آوردهایم: آزادی مالاندوزی برای «خودیها» در حد آمریکاست؛ پنهانکاری و عدم شفافیتشان در حد چین! در واقع ما در مرحلهای «ماقبلمسئله» قرار داریم چون مسئولان گرامی حتی حاضر نیستند بگویند از ثروتمندان چقدر مالیات میگیرند و اصلا این ثروتمندان چند نفر هستند! کم کردن یا زیاد کردن مالیاتشان پیشکش!
▫️و میدانید درد بزرگتر چیست؟ میلیونها ایرانی هیچوقت نامِ بانرجی را هم نخواهند شنید و هیچوقت نخواهند فهمید کجا و چطور این بازی را باختهاند، اگرچه هر روز و هر ساعت و هر لحظه طعمِ تلخِ باختن را با همه وجودشان حس میکنند...
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
Forwarded from شهد اقتصاد
🔵اصلاحات اقتصادی در شرایط کنونی
◀️ دکتر مسعود نیلی
من سه مساله را دشواریهای سهگانه اقتصاد ایران عنوان میکنم.
🔸 اولین مساله «عدم تعادلهای بزرگ در نتیجه تصمیمات اشتباه نه بر اثر تحریمها یا هر نیروی برونزای دیگری» است.
🔸 دومین مساله که همه ما آن را لمس میکنیم و در زندگی روزمره ما قابل مشاهده است «ظالمانهترین نوع تحریمهاست که میتوانند علیه مردم یک کشور اعمال شوند. تحریمهایی که امروزه بر اقتصاد ایران تحمیل میشوند در طول تاریخ نه بر خود اقتصاد ایران و نه هیچ کشور دیگری تحمیل نشدهاند. این تحریمها فشارهای مضاعفی بر اقتصاد وارد کرده و این خود اثر عدم تعادلهای اقتصادی را بیشتر کرده است».
🔸 سومین مساله مهم «نداشتن یک لنگر تحلیلی منسجم و به هم پیوسته است».
🔹 عدم تعادلهای سنگین و کمبود منابع در کنار تحریمهای خارجی و تفرق تحلیلها باعث شده ما بهصورت جبری و غیر ارادی برخی اصلاحات که میتوانند موقتی یا دائمی باشند را شروع کنیم. به عبارت دیگر اصلاحات در شرایط سخت، خود را تا حدودی تحمیل میکند.
❇️ در شرایط جاری ما با سه سناریو مواجه هستیم که یکی از آنها را باید انتخاب کنیم.
🔹 اولین سناریو، اصلاحات تحریم محور است؛ یعنی ما برای اصلاحات برنامهریزی درست نداشته باشیم. منتظر بمانیم تا شرایط سخت بر ما تحمیل شود و اصلاحات بهصورت تحمیلی و دستوپا شکسته صورت گیرد.
🔹 دومین سناریو این است که عدم تعادلها را پولی کنیم.
🔹 سومین سناریو که به نظر من سناریوی مسلط برای شرایط فعلی است، ارائه یک تحلیل محوری و منسجم است که زمینه را برای اصلاحات اقتصادی فراهم کند.
🔹 اگر ۱۰ سال دیگر از من بپرسند که در شرایط سخت چه کار کردی؟ باید جواب بدهم بهعنوان یک کارشناس اقتصادی و کسی که اقتصاد خوانده، تلاش کردم یک لنگر تحلیلی متناسب ارائه کنم. به نظر من نبود این لنگر تحلیلی اشکال بسیار بزرگی است. هر یک از ما رسالت داریم تا یک تحلیل متناسب با شرایط فعلی ارائه کنیم و نقش خود را در این مسیر سخت ایفا کنیم.
@shahdeeghtesad
◀️ دکتر مسعود نیلی
من سه مساله را دشواریهای سهگانه اقتصاد ایران عنوان میکنم.
🔸 اولین مساله «عدم تعادلهای بزرگ در نتیجه تصمیمات اشتباه نه بر اثر تحریمها یا هر نیروی برونزای دیگری» است.
🔸 دومین مساله که همه ما آن را لمس میکنیم و در زندگی روزمره ما قابل مشاهده است «ظالمانهترین نوع تحریمهاست که میتوانند علیه مردم یک کشور اعمال شوند. تحریمهایی که امروزه بر اقتصاد ایران تحمیل میشوند در طول تاریخ نه بر خود اقتصاد ایران و نه هیچ کشور دیگری تحمیل نشدهاند. این تحریمها فشارهای مضاعفی بر اقتصاد وارد کرده و این خود اثر عدم تعادلهای اقتصادی را بیشتر کرده است».
🔸 سومین مساله مهم «نداشتن یک لنگر تحلیلی منسجم و به هم پیوسته است».
🔹 عدم تعادلهای سنگین و کمبود منابع در کنار تحریمهای خارجی و تفرق تحلیلها باعث شده ما بهصورت جبری و غیر ارادی برخی اصلاحات که میتوانند موقتی یا دائمی باشند را شروع کنیم. به عبارت دیگر اصلاحات در شرایط سخت، خود را تا حدودی تحمیل میکند.
❇️ در شرایط جاری ما با سه سناریو مواجه هستیم که یکی از آنها را باید انتخاب کنیم.
🔹 اولین سناریو، اصلاحات تحریم محور است؛ یعنی ما برای اصلاحات برنامهریزی درست نداشته باشیم. منتظر بمانیم تا شرایط سخت بر ما تحمیل شود و اصلاحات بهصورت تحمیلی و دستوپا شکسته صورت گیرد.
🔹 دومین سناریو این است که عدم تعادلها را پولی کنیم.
🔹 سومین سناریو که به نظر من سناریوی مسلط برای شرایط فعلی است، ارائه یک تحلیل محوری و منسجم است که زمینه را برای اصلاحات اقتصادی فراهم کند.
🔹 اگر ۱۰ سال دیگر از من بپرسند که در شرایط سخت چه کار کردی؟ باید جواب بدهم بهعنوان یک کارشناس اقتصادی و کسی که اقتصاد خوانده، تلاش کردم یک لنگر تحلیلی متناسب ارائه کنم. به نظر من نبود این لنگر تحلیلی اشکال بسیار بزرگی است. هر یک از ما رسالت داریم تا یک تحلیل متناسب با شرایط فعلی ارائه کنیم و نقش خود را در این مسیر سخت ایفا کنیم.
@shahdeeghtesad
شهد اقتصاد
🔵اصلاحات اقتصادی در شرایط کنونی ◀️ دکتر مسعود نیلی من سه مساله را دشواریهای سهگانه اقتصاد ایران عنوان میکنم. 🔸 اولین مساله «عدم تعادلهای بزرگ در نتیجه تصمیمات اشتباه نه بر اثر تحریمها یا هر نیروی برونزای دیگری» است. 🔸 دومین مساله که همه ما آن را…
⭕️◻️«طراحی مسیر» اصلاحات اقتصادی(مقدمه)
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
در نشست سوم از سری نشستهای هماندیشی و گفتوگوی گروه رسانهای دنیای اقتصاد درباره امکان اصلاحات اقتصاد ایران، تعدادی از صاحبنظران اقتصادی به گفتگو پرداختهاند که خلاصه این نشست در روزنامه دنیای اقتصاد به تاریخ نهم آبان منتشر شده است.{لینک}
▫️خواندن نظرات اساتید حاضر در نشست میتواند سرنخهایی خوبی در مورد مدلهای ذهنی ایشان به دست بدهد. اگر بتوانید ویدئوی این نشست که در سایت اکوایران موجود است را هم ببینید بسیار خوب است. بخصوص دانشجویان رشته اقتصاد میتوانند نکات بسیار ارزشمندی از تکتک اساتید بیاموزند. یکی از ایدههای خوبی که مطرح شده است، ایده «لنگر تحلیلی» از دکتر نیلی است.
▫️با اینحال، علیرغم ارزشمند بودن نظرات اساتید، میتوان بر مواضع هر کدام از ایشان نقدهایی وارد کرد. بنده هم نقدهایی دارم که به منظور حفظ کیفیت از عجله کردن پرهیز میکنم تا مطمئن شوم سخنان ایشان را در حد وسعم فهم کردهام و بعد به مرور، آنها را منتشر خواهم کرد. عمده نقدهایم مبتنی بر غفلت از برخی واقعیتهای مهم هستند.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
در نشست سوم از سری نشستهای هماندیشی و گفتوگوی گروه رسانهای دنیای اقتصاد درباره امکان اصلاحات اقتصاد ایران، تعدادی از صاحبنظران اقتصادی به گفتگو پرداختهاند که خلاصه این نشست در روزنامه دنیای اقتصاد به تاریخ نهم آبان منتشر شده است.{لینک}
▫️خواندن نظرات اساتید حاضر در نشست میتواند سرنخهایی خوبی در مورد مدلهای ذهنی ایشان به دست بدهد. اگر بتوانید ویدئوی این نشست که در سایت اکوایران موجود است را هم ببینید بسیار خوب است. بخصوص دانشجویان رشته اقتصاد میتوانند نکات بسیار ارزشمندی از تکتک اساتید بیاموزند. یکی از ایدههای خوبی که مطرح شده است، ایده «لنگر تحلیلی» از دکتر نیلی است.
▫️با اینحال، علیرغم ارزشمند بودن نظرات اساتید، میتوان بر مواضع هر کدام از ایشان نقدهایی وارد کرد. بنده هم نقدهایی دارم که به منظور حفظ کیفیت از عجله کردن پرهیز میکنم تا مطمئن شوم سخنان ایشان را در حد وسعم فهم کردهام و بعد به مرور، آنها را منتشر خواهم کرد. عمده نقدهایم مبتنی بر غفلت از برخی واقعیتهای مهم هستند.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
روزنامه دنیای اقتصاد
نقطه عزیمت اصلاحات اقتصادی کجاست؟
در نشست سوم از سری نشستهای هماندیشی و گفتوگوی گروه رسانهای «دنیای اقتصاد» درباره امکان اصلاحات اقتصاد ایران، صاحبنظران اقتصادی پس از سخنرانی دکتر مسعود نیلی درباره شرایط اصلاحات اقتصادی و لزوم ایجاد لنگر فکری یکپارچه و مشکلاتی که از چالشی با عنوان «ایدئولوژی…
⭕️◻️نشست هماندیشی با موضوع «سیاستگذاری مشاهده-محور(Evidence-Based) در مبارزه با فقر»
سخنران: دکتر مهدی فیضی
زمان: دوشنبه 20/08/1398
مکان: ساختمان دنیای اقتصاد، خیابان قائم مقام فراهانی
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
سخنران: دکتر مهدی فیضی
زمان: دوشنبه 20/08/1398
مکان: ساختمان دنیای اقتصاد، خیابان قائم مقام فراهانی
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️تحلیل رانتامنتال!
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
▫️افرادی که تازه با بازار سهام آشنا میشوند سوالشان این است: «چه سهمی بخریم؟»
▫️بعد از اینکه کمی بیشتر تجربه کسب میکنند سوالشان کمی دقیقتر میشود: «چه قیمتی بخریم و چه قیمتی خارج شویم؟»
▫️بعد که شخص با تحلیل کردن کمی آشنا میشود و سعی میکند خودش فرصتها را کشف کند یکی از سوالات رایج این است: «در ایران تحلیل تکنیکال بهتر جواب میدهد یا تحلیل فاندامنتال(بنیادی)؟»
▫️پاسخی که من به ایشان میدهم این است که هیچکدام! میپرسند: «پس چه نوع تحلیلی خوب جواب میدهد؟» و پاسخم این است که اگر دنبال تحلیلی با دقت بالا هستید باید بازیگران سهم را بشناسید و بتوانی رفتار آنها را پیشبینی کنید. چون کسانی هستند که به اصطلاح اقتصاد خرد «قدرت بازاری» دارند و میتوانند قیمت را دستکاری کنند!
▫️و سوال بعدی احتمالا این است: «خوب چطور بازیگران را بشناسیم و رفتارشان را پیشبینی کنیم؟» و جواب این سوال هم این است: «باید به روشی از آن اطلاع پیدا کنید»!!
▫️امّا نکته جالب ماجرا اینجاست که اگر دیر اطلاع پیدا کنید و یا دیگران هم از آن اطلاع پیدا کنند دیگر امکان کسب سود از این اطلاع وجود نخواهد داشت! پس باید هم اطلاع پیدا کنی و هم «بیشتر از بقیه» اطلاع پیدا کنی! این یعنی داشتن «رانت»!
▫️برای همین فعالان بازار سرمایه به چنین تحلیلهایی اصطلاحا (و با الگوبرداری از واژگان «تکنیکال» و «فاندامنتال»)، «رانتامنتال» میگویند: تحلیلی بنیادی (مبتنی بر اطلاعات محرمانه) یا تکنیکال (مبتنی بر اطلاع از تصمیم بازیگران) که با رانت اطلاعاتی انجام میشود.
▫️برای موفقیت در بازارهای مالی بهترین نوع تحلیل رانتامنتال است که البته معمولا خیلی هم به دانش آکادمیک نیازمند نیست!
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
▫️افرادی که تازه با بازار سهام آشنا میشوند سوالشان این است: «چه سهمی بخریم؟»
▫️بعد از اینکه کمی بیشتر تجربه کسب میکنند سوالشان کمی دقیقتر میشود: «چه قیمتی بخریم و چه قیمتی خارج شویم؟»
▫️بعد که شخص با تحلیل کردن کمی آشنا میشود و سعی میکند خودش فرصتها را کشف کند یکی از سوالات رایج این است: «در ایران تحلیل تکنیکال بهتر جواب میدهد یا تحلیل فاندامنتال(بنیادی)؟»
▫️پاسخی که من به ایشان میدهم این است که هیچکدام! میپرسند: «پس چه نوع تحلیلی خوب جواب میدهد؟» و پاسخم این است که اگر دنبال تحلیلی با دقت بالا هستید باید بازیگران سهم را بشناسید و بتوانی رفتار آنها را پیشبینی کنید. چون کسانی هستند که به اصطلاح اقتصاد خرد «قدرت بازاری» دارند و میتوانند قیمت را دستکاری کنند!
▫️و سوال بعدی احتمالا این است: «خوب چطور بازیگران را بشناسیم و رفتارشان را پیشبینی کنیم؟» و جواب این سوال هم این است: «باید به روشی از آن اطلاع پیدا کنید»!!
▫️امّا نکته جالب ماجرا اینجاست که اگر دیر اطلاع پیدا کنید و یا دیگران هم از آن اطلاع پیدا کنند دیگر امکان کسب سود از این اطلاع وجود نخواهد داشت! پس باید هم اطلاع پیدا کنی و هم «بیشتر از بقیه» اطلاع پیدا کنی! این یعنی داشتن «رانت»!
▫️برای همین فعالان بازار سرمایه به چنین تحلیلهایی اصطلاحا (و با الگوبرداری از واژگان «تکنیکال» و «فاندامنتال»)، «رانتامنتال» میگویند: تحلیلی بنیادی (مبتنی بر اطلاعات محرمانه) یا تکنیکال (مبتنی بر اطلاع از تصمیم بازیگران) که با رانت اطلاعاتی انجام میشود.
▫️برای موفقیت در بازارهای مالی بهترین نوع تحلیل رانتامنتال است که البته معمولا خیلی هم به دانش آکادمیک نیازمند نیست!
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
👍1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
⭕️◻️اقتصاد پیچیدگی از تبیین تا تجویز
✍مصطفی نصراصفهانی
ویدئوی فوق صحبتهای ارزشمند دکتر سید علی حسینی از گروه سیستمهای پیچیده دانشگاه شهید بهشتی، در رابطه با اقتصاد پیچیدگی است.
▫️در موضع تبیین، بحث "تله اجتماعی" چنانچه بیان میکنند در بسیاری از سیستمهای اجتماعی در ایران اتفاق می افتد.(ترافیک، مترو ، بازارهای مالی و...)
▫️اما در موضع تجویز ممکن است جملات ایشان سوءتفاهم ایجاد کند. توصیه به اینکه دولت مردم(عوامل) را "مجبور کند" یک رهیافت قیم مآبانه سنتی است در حالیکه مطالعاتی نشان داده اند که گاهی تنها با "شفافیت اطلاعاتی"(یا سقلمه هایی) میتوان از تله اجتماعی عبور کرد.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✍مصطفی نصراصفهانی
ویدئوی فوق صحبتهای ارزشمند دکتر سید علی حسینی از گروه سیستمهای پیچیده دانشگاه شهید بهشتی، در رابطه با اقتصاد پیچیدگی است.
▫️در موضع تبیین، بحث "تله اجتماعی" چنانچه بیان میکنند در بسیاری از سیستمهای اجتماعی در ایران اتفاق می افتد.(ترافیک، مترو ، بازارهای مالی و...)
▫️اما در موضع تجویز ممکن است جملات ایشان سوءتفاهم ایجاد کند. توصیه به اینکه دولت مردم(عوامل) را "مجبور کند" یک رهیافت قیم مآبانه سنتی است در حالیکه مطالعاتی نشان داده اند که گاهی تنها با "شفافیت اطلاعاتی"(یا سقلمه هایی) میتوان از تله اجتماعی عبور کرد.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
👍1
لیست_کالاها_در_توافقنامه_با_کشورهای.pdf
289.4 KB
⭕️◻️کشورهای حوزه اوراسیا شطرنجبازهایی قوی هستند.
آیا ایران میتواند در این توافق تجاری برنده باشد؟
کدام شرکتهای بورسی از این معافیتها سود میبرند؟
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
آیا ایران میتواند در این توافق تجاری برنده باشد؟
کدام شرکتهای بورسی از این معافیتها سود میبرند؟
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️اخبار خوب در بازار منفی
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
یکی از پدیده هایی که در بازار سهام با آن مواجه هستیم این است که شرکتها از انتشار اخبار خوب وقتی که کلیت بازار منفی است اجتناب میکنند.
▫️باور امور سهام شرکتها این است که انتشار اخبار خوب در بازار منفی اصطلاحا باعث سوخت شدن آن خواهد شد.
▫️اگرچه ادعای فوق در حالت کلی درست است، امّا نمیتوان به آن به چشم یک «قانون» نگاه کرد.
▫️از قضا، زمانی که همه بازار منفی است وقتی نمادی مثبت باشد توجهها را به خودش جلب خواهد کرد(Availability). بنابراین کافی است مدیریت بازیگران به خوبی انجام شود تا بازار منفی نه تنها اثر منفی نداشته باشد، بلکه به رشد بیشتر نماد هم کمک بکند.
▫️در شرایط فعلی وقتی کلیت بازار منفی است، مردم دچار ترس شدهاند و مثل یک رمه به سمت و سوهای مشخصی حرکت میکنند(Herding). کافی است بتوانید ایشان را به سمت شرکت خودتان هدایت کنید تا رشد مضاعف قیمت سهامش را شاهد باشید!
پ.ن.: طبیعی است که گاهی ممکن است اصلا جهش قیمت به صلاح نباشد، اما حرف این است که اگر تنها مانع انتشار اخبار خوب جو منفی کلیت بازار است به نکات فوق هم توجه شود و استراتژیهای مختلف بررسی شوند.
#چکاپا
#درهآورد
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
یکی از پدیده هایی که در بازار سهام با آن مواجه هستیم این است که شرکتها از انتشار اخبار خوب وقتی که کلیت بازار منفی است اجتناب میکنند.
▫️باور امور سهام شرکتها این است که انتشار اخبار خوب در بازار منفی اصطلاحا باعث سوخت شدن آن خواهد شد.
▫️اگرچه ادعای فوق در حالت کلی درست است، امّا نمیتوان به آن به چشم یک «قانون» نگاه کرد.
▫️از قضا، زمانی که همه بازار منفی است وقتی نمادی مثبت باشد توجهها را به خودش جلب خواهد کرد(Availability). بنابراین کافی است مدیریت بازیگران به خوبی انجام شود تا بازار منفی نه تنها اثر منفی نداشته باشد، بلکه به رشد بیشتر نماد هم کمک بکند.
▫️در شرایط فعلی وقتی کلیت بازار منفی است، مردم دچار ترس شدهاند و مثل یک رمه به سمت و سوهای مشخصی حرکت میکنند(Herding). کافی است بتوانید ایشان را به سمت شرکت خودتان هدایت کنید تا رشد مضاعف قیمت سهامش را شاهد باشید!
پ.ن.: طبیعی است که گاهی ممکن است اصلا جهش قیمت به صلاح نباشد، اما حرف این است که اگر تنها مانع انتشار اخبار خوب جو منفی کلیت بازار است به نکات فوق هم توجه شود و استراتژیهای مختلف بررسی شوند.
#چکاپا
#درهآورد
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️غیرت ناموسی آمریکا و برداشتن تحریم!
▫️چنانچه در نمودار بالا مشاهده میکنید در سال 1991، آمریکا «مجبور بود» برای حفظ هژمونی دلار (که میشود آن را «ناموس آمریکا» نامید) تحریمهایی که علیه چین وضع کرده بود را در عمل ملغی کند!
▫️مقالهای که در همان سال در روزنامه لسنجلس تایمز در این باره چاپ شده است را بد نیست نگاهی بیندازید: لینک.
▫️شاید سال 2020 هم سال برداشتن تحریمهای ایران باشد تا هژمونی دلار تا مدتی بعد دوباره تضمین شود!
والله اعلم
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
▫️چنانچه در نمودار بالا مشاهده میکنید در سال 1991، آمریکا «مجبور بود» برای حفظ هژمونی دلار (که میشود آن را «ناموس آمریکا» نامید) تحریمهایی که علیه چین وضع کرده بود را در عمل ملغی کند!
▫️مقالهای که در همان سال در روزنامه لسنجلس تایمز در این باره چاپ شده است را بد نیست نگاهی بیندازید: لینک.
▫️شاید سال 2020 هم سال برداشتن تحریمهای ایران باشد تا هژمونی دلار تا مدتی بعد دوباره تضمین شود!
والله اعلم
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
اقتصاد رفتاری
⭕️◻️چرا نتانیاهو از عکس و نمودار استفاده میکند؟ ✍🏼مصطفی نصراصفهانی اکثر مردم ایران فکر میکنند که سبک سخنرانی نتانیاهو ریشه در احساسات او دارد و او را با کسی مثل احمدینژاد مقایسه میکنند. این در حالی است که غربیها و بخصوص اسرائیلیها روی تکتک جزئیات کارهایشان…
⭕️◻️سال گذشته که جواد ظریف و عراقچی به تصاویری که نتانیاهو از تورقوزآباد نشان میداد میخندیدند راجع به خطرناک بودن وضعیت هشدار دادم! {لینک}
حالا و بعد از گزارش آژانس بینالمللی اتمی کمی واضحتر شده است که داستان چه بوده!
▫️نمیدانم کی بناست خوشبینی مفرط و بدبینی مفرط در روابط بینالملل جایش را به استراتژی و عقلانیت بدهد!
{این توئیت بنده را هم ببینید: لینک}
پ.ن.: مشابه همین تکنیکهای اسرائیل در فریب افکار عمومی دنیا را بعضی از کارمندان وزارت اطلاعات ایران علیه مردم عادی انجام میدهند و #سازوکارهای موجود هم توانایی مهار ایشان را ندارد!
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
حالا و بعد از گزارش آژانس بینالمللی اتمی کمی واضحتر شده است که داستان چه بوده!
▫️نمیدانم کی بناست خوشبینی مفرط و بدبینی مفرط در روابط بینالملل جایش را به استراتژی و عقلانیت بدهد!
{این توئیت بنده را هم ببینید: لینک}
پ.ن.: مشابه همین تکنیکهای اسرائیل در فریب افکار عمومی دنیا را بعضی از کارمندان وزارت اطلاعات ایران علیه مردم عادی انجام میدهند و #سازوکارهای موجود هم توانایی مهار ایشان را ندارد!
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️نابخردیها در اعتراضات مردمی
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
در میان همه مباحث مرتبط با افزایش شبانه قیمت بنزین یک مورد بیشتر از همه برای من جلب توجه میکند و آن این است که واکنش مردم به جهش نرخ ارز به اندازه جهش قیمت بنزین شدید نبود.
▫️این در حالی است که در جهش نرخ ارز اکثر افراد طبقات پائین بیش از پیش فقیر شدند. این شدت تغییرات تا جائی بود که عدهای از مردم را تبدیل به «برده» دیگران(برندگان بازی ارزی) کرد.
▫️اما چرا واکنش در برابر رشد قیمت بنزین اینقدر شدید شد؟ پاسخ در «محسوس بودن» (Salience) تغییر است. اولین محاسبهای که در ذهن افراد میآید به این صورت است: «من فلان مقدار بنزین در ماه مصرف میکنم و اگر بخواهم آن را به قیمت جدید بخرم بهمان میزان به هزینههایم اضافه میشود». شخص بلافاصله کاهش رفاهش را تصور میکند و این باعث عصبانیتش میشود. با اینهمه، اثرات افزایش قیمت بنزین بر رفاه طبقات ضعیفتر (که احتمالا معترضان هم از همین طبقات هستند) اصلا قابل مقایسه با نابرابری ایجاد شده در اثر افزایش قیمت ارز نیست!!
▫️حکایت مردم در مواجهه با افزایش نرخ ارز بیشباهت به قورباغه آرامپز نبود: اثر منفی برای مردم ملموس و محسوس نبود چون با وقفه و کمکم خودش را نشان میداد. علاوه بر آن، اکثر مردم احتمال کوچکی میدادند که شاید در این بازی ایشان هم برنده باشند و میدانیم احتمالات کوچک در ذهن بزرگنمایی هم میشود. بنابراین اثرات با وقفه و توزیعشده و با نااطمینانی سه علت نامحسوس شدن اثرات منفی جهش نرخ ارز بر رفاه بازندگان جهش سال گذشته نرخ ارز بود.
▫️منظور از توزیعشدن اثرات این است که «ادراک تورم» با تدریج اتفاق میافتد. مثلا شخص تا زمانی که برای خرید اقدام نکند (که از بسیاری چیزها خرید نمیکند) جهش قیمت آنها را ادراک نمیکند.
▫️منظور ازنااطمینانی در نوع اثر هم این است که افراد در جهش ارزی توانایی محاسبه دقیق اینکه رفاهشان به نسبت دیگران بهبود پیدا میکند یا نه را نداشتند ولی کمی امید داشتند که با خرید مقداری سکه و ارز و... بتوانند از قافله عقب نمانند.
▫️هیچکدام از سه مکانیزم فوق که کاهنده Salience در جهش ارزی بودند در مورد بنزین وجود ندارند. و برای همین مشاهده میشود که واکنش معترضان در دو موقعیت با همدیگر همخوانی ندارند!
⭕️⭕️حال چه باید کرد؟
افزایش قیمت بنزین باید دیر یا زود اتفاق میافتاد. اما «کیفیت» اجرای آن است که همواره مورد بحث قرار میگرفت و میگیرد.
یکی از جنبههای کیفی، مدیریت جنبههای روانی است و متأسفانه مسئولین محترم توانایی جمعبندی نظرات کارشناسان را ندارند.
از جمله کارهایی که امکان داشت در این رابطه صورت بپذیرد و انجام نشد محسوس کردن اثرات مثبتی است که دولت و کارشناسانش ادعا میکنند افزایش قیمت بنزین بر رفاه طبقات پائینتر خواهد داشت.
اولین گام، واریز کردن پولی است که گفته میشود بناست به مردم داده شود.
⭕️اما مردم...
مردم باید توجه کنند که برای بدست آوردن هر چیزی باید مبارزه کرد. همچنین نه تنها باید مبارزه کرد، بلکه باید هوشمندانه (و بهینه) مبارزه کرد!
شمائی که برای گران شدن بنزین به خیابان ریختهاید باید به خاطر داشته باشید که این کاهش رفاه الان ایجاد نشده است، بلکه بخاطر تورم است. تورمی که دولت ولخرج و ناکارآمد و بانکها ایجاد کردهاند!
آن چیزی که باید برایش به خیابان ریخت و لاستیک آتش زد گران شدن بنزین نیست، بلکه عدم شفافیت در رابطه با وامهای معوق و کلان بانکی است.
همچنین باید مواظب بود که جان و مالمان را در پیشگاه برادران قاچاقچی (که هیچکس توانایی مهار ایشان را ندارد {لینک} و الان بیشترین ضرر را میکنند) قربانی نکنیم!!
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicAndFinance
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
در میان همه مباحث مرتبط با افزایش شبانه قیمت بنزین یک مورد بیشتر از همه برای من جلب توجه میکند و آن این است که واکنش مردم به جهش نرخ ارز به اندازه جهش قیمت بنزین شدید نبود.
▫️این در حالی است که در جهش نرخ ارز اکثر افراد طبقات پائین بیش از پیش فقیر شدند. این شدت تغییرات تا جائی بود که عدهای از مردم را تبدیل به «برده» دیگران(برندگان بازی ارزی) کرد.
▫️اما چرا واکنش در برابر رشد قیمت بنزین اینقدر شدید شد؟ پاسخ در «محسوس بودن» (Salience) تغییر است. اولین محاسبهای که در ذهن افراد میآید به این صورت است: «من فلان مقدار بنزین در ماه مصرف میکنم و اگر بخواهم آن را به قیمت جدید بخرم بهمان میزان به هزینههایم اضافه میشود». شخص بلافاصله کاهش رفاهش را تصور میکند و این باعث عصبانیتش میشود. با اینهمه، اثرات افزایش قیمت بنزین بر رفاه طبقات ضعیفتر (که احتمالا معترضان هم از همین طبقات هستند) اصلا قابل مقایسه با نابرابری ایجاد شده در اثر افزایش قیمت ارز نیست!!
▫️حکایت مردم در مواجهه با افزایش نرخ ارز بیشباهت به قورباغه آرامپز نبود: اثر منفی برای مردم ملموس و محسوس نبود چون با وقفه و کمکم خودش را نشان میداد. علاوه بر آن، اکثر مردم احتمال کوچکی میدادند که شاید در این بازی ایشان هم برنده باشند و میدانیم احتمالات کوچک در ذهن بزرگنمایی هم میشود. بنابراین اثرات با وقفه و توزیعشده و با نااطمینانی سه علت نامحسوس شدن اثرات منفی جهش نرخ ارز بر رفاه بازندگان جهش سال گذشته نرخ ارز بود.
▫️منظور از توزیعشدن اثرات این است که «ادراک تورم» با تدریج اتفاق میافتد. مثلا شخص تا زمانی که برای خرید اقدام نکند (که از بسیاری چیزها خرید نمیکند) جهش قیمت آنها را ادراک نمیکند.
▫️منظور ازنااطمینانی در نوع اثر هم این است که افراد در جهش ارزی توانایی محاسبه دقیق اینکه رفاهشان به نسبت دیگران بهبود پیدا میکند یا نه را نداشتند ولی کمی امید داشتند که با خرید مقداری سکه و ارز و... بتوانند از قافله عقب نمانند.
▫️هیچکدام از سه مکانیزم فوق که کاهنده Salience در جهش ارزی بودند در مورد بنزین وجود ندارند. و برای همین مشاهده میشود که واکنش معترضان در دو موقعیت با همدیگر همخوانی ندارند!
⭕️⭕️حال چه باید کرد؟
افزایش قیمت بنزین باید دیر یا زود اتفاق میافتاد. اما «کیفیت» اجرای آن است که همواره مورد بحث قرار میگرفت و میگیرد.
یکی از جنبههای کیفی، مدیریت جنبههای روانی است و متأسفانه مسئولین محترم توانایی جمعبندی نظرات کارشناسان را ندارند.
از جمله کارهایی که امکان داشت در این رابطه صورت بپذیرد و انجام نشد محسوس کردن اثرات مثبتی است که دولت و کارشناسانش ادعا میکنند افزایش قیمت بنزین بر رفاه طبقات پائینتر خواهد داشت.
اولین گام، واریز کردن پولی است که گفته میشود بناست به مردم داده شود.
⭕️اما مردم...
مردم باید توجه کنند که برای بدست آوردن هر چیزی باید مبارزه کرد. همچنین نه تنها باید مبارزه کرد، بلکه باید هوشمندانه (و بهینه) مبارزه کرد!
شمائی که برای گران شدن بنزین به خیابان ریختهاید باید به خاطر داشته باشید که این کاهش رفاه الان ایجاد نشده است، بلکه بخاطر تورم است. تورمی که دولت ولخرج و ناکارآمد و بانکها ایجاد کردهاند!
آن چیزی که باید برایش به خیابان ریخت و لاستیک آتش زد گران شدن بنزین نیست، بلکه عدم شفافیت در رابطه با وامهای معوق و کلان بانکی است.
همچنین باید مواظب بود که جان و مالمان را در پیشگاه برادران قاچاقچی (که هیچکس توانایی مهار ایشان را ندارد {لینک} و الان بیشترین ضرر را میکنند) قربانی نکنیم!!
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicAndFinance
YouTube
احمدینژاد : برادران قاچاقچی خودمان!
احمدینژاد : فقط دو هزار میلیارد تومن مصرف سیگاره در ایران، همه قاچاقچی های درجه یک دنیا رو به طمع میندازه چه برسه به برادران قاچاقچی خودمان!
⭕️◻️دیکتاتوری شفاف از دموکراسی غیرشفاف بهتر است!
به برکت قطع اینترنت در چند روز گذشته فقط در زمانهای مرده سه جلد کتاب مطالعه کردم!
▫️کتاب «خیره به خورشید» نوشته اروین یالوم روانشناس اگزیستانسیالیست،
▫️کتاب «جریان شناسی فمینیسم اسلامی» نوشته نفیسه عقدایی،
▫️و کتاب «چگونه سوگیری و تبلیغات را در رسانه ها تشخیص دهیم» نوشته ریچارد پل ولیندا الدر.
▫️جمله ای که در عکس فوق از جیمز مدیسون مشاهده میکنید یکی از بهترین جملات در سه کتاب فوق بود.
نگاه کنید: درمان #اعتیاد_مجازی
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
به برکت قطع اینترنت در چند روز گذشته فقط در زمانهای مرده سه جلد کتاب مطالعه کردم!
▫️کتاب «خیره به خورشید» نوشته اروین یالوم روانشناس اگزیستانسیالیست،
▫️کتاب «جریان شناسی فمینیسم اسلامی» نوشته نفیسه عقدایی،
▫️و کتاب «چگونه سوگیری و تبلیغات را در رسانه ها تشخیص دهیم» نوشته ریچارد پل ولیندا الدر.
▫️جمله ای که در عکس فوق از جیمز مدیسون مشاهده میکنید یکی از بهترین جملات در سه کتاب فوق بود.
نگاه کنید: درمان #اعتیاد_مجازی
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
👍1
Forwarded from اقتصاد رفتاری (Mostafa Nasr Esfahani)
✅اعتیاد مدرن
چگونه به گوشی های هوشمند دچار شده ایم؟
وقتی در تلفن هوشمند خود غرق میشویم و حواسمان از دنیای اطراف پرت میشود فکر میکنیم این فقط یک اتفاق یا مسوولیت ماست. اما اینگونه نیست. دلیل دیگر آن است که تلفنهای هوشمند و اَپها جهتگیریهای روانی و نقاط آسیبپذیر ما را سرقت میکنند. من هنگامی که شعبدهباز بودم درباره نقاط آسیبپذیر ذهن مطالب زیادی آموختم. شعبدهبازان کار خود را با جستوجو برای نقاط کور، آسیبپذیر و متعصب در ذهن مردم آغاز میکنند. بنابراین میتوانند بدون اینکه مردم بفهمند بر آنها تاثیر بگذارند. وقتی فهمیدید کدام دکمههای افراد را فشار دهید آنگاه میتوانید آنها را همانند یک پیانو بنوازید. و این دقیقاً همان کاری است که فناوری با ذهن شما انجام میدهد. طراحان اَپ کلیدهای آسیبپذیری روانی شما را مینوازند تا بتوانند توجه شما را جلب کنند.
هر فرد بهطور متوسط 150 بار در روز تلفن خود را بررسی میکند، اما چرا؟ آیا ما 150 انتخاب آگاهانه انجام میدهیم؟ دلیل اصلی وجود مولفه روانی شماره یک در دستگاههاست: پاداشهای متغیر و پراکنده.
طراحان فناوری برای افزایش درجه وابستگی فقط لازم است اقدامات کاربر (مانند کشیدن یک دسته) را به یک پاداش متغیر ربط دهند. شما یک اهرم را میکشید و بلافاصله یک پاداش هیجانآور (یک مسابقه و جایزه) دریافت میکنید یا هیچ چیز نمیگیرید. هرگاه درجه متغیر بودن پاداش بالاتر رود اعتیاد به حداکثر میرسد.
آیا این تاثیر واقعاً کار میکند؟ بله. دستگاههای سکهای در ایالات متحده بیش از مجموع درآمد بیسبال، فیلمها و شهربازیها درآمدزایی میکنند. طبق گفته پروفسور ناتاشا داوشول از دانشگاه نیویورک و مولف کتاب «اعتیاد با طراحی» در مقایسه با انواع مختلف قماربازی، مردم سه یا چهار برابر سریعتر درگیر دستگاههای سکهای میشوند.
اما واقعیت تلخ اینجاست: چندین میلیارد نفر یک دستگاه سکهای در جیب خود دارند. هرگاه ما تلفن را از جیب خود بیرون میآوریم با یک دستگاه سکهای بازی میکنیم تا ببینیم چه پیامهایی دریافت کردهایم. وقتی انگشت خود را روی صفحه اینستاگرام میکشیم با یک دستگاه سکهای بازی میکنیم تا ببینیم عکس بعدی چیست. وقتی صفحه را میکشیم تا ایمیل خود را تازه کنیم با یک دستگاه بازی میکنیم تا ببینیم ایمیل بعدی چیست و وقتی صفحه دوستیابی را لمس میکنیم با دستگاه بازی میکنیم تا ببینیم دوستی پیدا میکنیم یا خیر.
گاهی اوقات این کار عمدی است: اَپها و وبسایتها پاداشهای متغیر و پراکندهای را برای تمام محصولاتشان در نظر میگیرند چرا که این کار برای تجارت و کسبوکار مفید است.
گاهی اوقات نیز (همانند ایمیل) این کار فقط یک اتفاق است.
روش دیگری که فناوری برای دزدیدن اذهان به کار میبرد آن است که به ما القا میکند یک درصد احتمال وجود دارد که ما موضوعی مهم را از دست بدهیم. علاوه بر این، اَپها از نیاز فرد به تایید اجتماعی سوءاستفاده میکنند. وقتی ما این پیام را دریافت میکنیم «دوست شما شما را در یک عکس تگ کرده است»، بلافاصله حس تایید اجتماعی و تعلق به ما دست میدهد. اما همه این کارها در کنترل شرکتهای فناوری است.
فیسبوک و اینستاگرام بهطور خودکار پیشنهاد میکنند چه عکسهایی را باید تگ کنیم و به این ترتیب آنها باعث میشوند افراد در عکسها بیایند. بنابراین وقتی دوستم مرا تگ میکند او در واقع به پیشنهاد فیسبوک پاسخ میدهد و خود انتخاب مستقلی ندارد. اما فیسبوک با این روش تعداد دفعاتی را که میلیونها نفر احساس تایید اجتماعی دارند دستکاری میکند.
همین امر هنگامی اتفاق میافتد که ما عکس پروفایل خود را عوض میکنیم. فیسبوک میداند که آن همان زمانی است که ما در مقابل تایید اجتماعی آسیبپذیر هستیم: «دوستان من در مورد عکس جدیدم چه نظری دارند؟». فیسبوک رتبه این عکس را بالاتر میبرد و بنابراین عکس زمان طولانیتری در صفحه اخبار میماند و دوستان بیشتری آن را لایک میکنند یا در مورد آن نظر (کامنت) میدهند. هر لایک یا نظر یک بار دیگر ما را به فیسبوک میکشاند. همه افراد به طور ذاتی به تایید اجتماعی پاسخ میدهند اما برخی گروههای سنی به ویژه نوجوانان در مقابل آن آسیبپذیری بیشتری دارند. به همین دلیل میتوان میزان قدرت طراحان را هنگام سوءاستفاده از این آسیبپذیری درک کرد.
متن کامل این تحلیل را در شماره 187 هفته نامه تجارت فردا مطالعه کنید.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
چگونه به گوشی های هوشمند دچار شده ایم؟
وقتی در تلفن هوشمند خود غرق میشویم و حواسمان از دنیای اطراف پرت میشود فکر میکنیم این فقط یک اتفاق یا مسوولیت ماست. اما اینگونه نیست. دلیل دیگر آن است که تلفنهای هوشمند و اَپها جهتگیریهای روانی و نقاط آسیبپذیر ما را سرقت میکنند. من هنگامی که شعبدهباز بودم درباره نقاط آسیبپذیر ذهن مطالب زیادی آموختم. شعبدهبازان کار خود را با جستوجو برای نقاط کور، آسیبپذیر و متعصب در ذهن مردم آغاز میکنند. بنابراین میتوانند بدون اینکه مردم بفهمند بر آنها تاثیر بگذارند. وقتی فهمیدید کدام دکمههای افراد را فشار دهید آنگاه میتوانید آنها را همانند یک پیانو بنوازید. و این دقیقاً همان کاری است که فناوری با ذهن شما انجام میدهد. طراحان اَپ کلیدهای آسیبپذیری روانی شما را مینوازند تا بتوانند توجه شما را جلب کنند.
هر فرد بهطور متوسط 150 بار در روز تلفن خود را بررسی میکند، اما چرا؟ آیا ما 150 انتخاب آگاهانه انجام میدهیم؟ دلیل اصلی وجود مولفه روانی شماره یک در دستگاههاست: پاداشهای متغیر و پراکنده.
طراحان فناوری برای افزایش درجه وابستگی فقط لازم است اقدامات کاربر (مانند کشیدن یک دسته) را به یک پاداش متغیر ربط دهند. شما یک اهرم را میکشید و بلافاصله یک پاداش هیجانآور (یک مسابقه و جایزه) دریافت میکنید یا هیچ چیز نمیگیرید. هرگاه درجه متغیر بودن پاداش بالاتر رود اعتیاد به حداکثر میرسد.
آیا این تاثیر واقعاً کار میکند؟ بله. دستگاههای سکهای در ایالات متحده بیش از مجموع درآمد بیسبال، فیلمها و شهربازیها درآمدزایی میکنند. طبق گفته پروفسور ناتاشا داوشول از دانشگاه نیویورک و مولف کتاب «اعتیاد با طراحی» در مقایسه با انواع مختلف قماربازی، مردم سه یا چهار برابر سریعتر درگیر دستگاههای سکهای میشوند.
اما واقعیت تلخ اینجاست: چندین میلیارد نفر یک دستگاه سکهای در جیب خود دارند. هرگاه ما تلفن را از جیب خود بیرون میآوریم با یک دستگاه سکهای بازی میکنیم تا ببینیم چه پیامهایی دریافت کردهایم. وقتی انگشت خود را روی صفحه اینستاگرام میکشیم با یک دستگاه سکهای بازی میکنیم تا ببینیم عکس بعدی چیست. وقتی صفحه را میکشیم تا ایمیل خود را تازه کنیم با یک دستگاه بازی میکنیم تا ببینیم ایمیل بعدی چیست و وقتی صفحه دوستیابی را لمس میکنیم با دستگاه بازی میکنیم تا ببینیم دوستی پیدا میکنیم یا خیر.
گاهی اوقات این کار عمدی است: اَپها و وبسایتها پاداشهای متغیر و پراکندهای را برای تمام محصولاتشان در نظر میگیرند چرا که این کار برای تجارت و کسبوکار مفید است.
گاهی اوقات نیز (همانند ایمیل) این کار فقط یک اتفاق است.
روش دیگری که فناوری برای دزدیدن اذهان به کار میبرد آن است که به ما القا میکند یک درصد احتمال وجود دارد که ما موضوعی مهم را از دست بدهیم. علاوه بر این، اَپها از نیاز فرد به تایید اجتماعی سوءاستفاده میکنند. وقتی ما این پیام را دریافت میکنیم «دوست شما شما را در یک عکس تگ کرده است»، بلافاصله حس تایید اجتماعی و تعلق به ما دست میدهد. اما همه این کارها در کنترل شرکتهای فناوری است.
فیسبوک و اینستاگرام بهطور خودکار پیشنهاد میکنند چه عکسهایی را باید تگ کنیم و به این ترتیب آنها باعث میشوند افراد در عکسها بیایند. بنابراین وقتی دوستم مرا تگ میکند او در واقع به پیشنهاد فیسبوک پاسخ میدهد و خود انتخاب مستقلی ندارد. اما فیسبوک با این روش تعداد دفعاتی را که میلیونها نفر احساس تایید اجتماعی دارند دستکاری میکند.
همین امر هنگامی اتفاق میافتد که ما عکس پروفایل خود را عوض میکنیم. فیسبوک میداند که آن همان زمانی است که ما در مقابل تایید اجتماعی آسیبپذیر هستیم: «دوستان من در مورد عکس جدیدم چه نظری دارند؟». فیسبوک رتبه این عکس را بالاتر میبرد و بنابراین عکس زمان طولانیتری در صفحه اخبار میماند و دوستان بیشتری آن را لایک میکنند یا در مورد آن نظر (کامنت) میدهند. هر لایک یا نظر یک بار دیگر ما را به فیسبوک میکشاند. همه افراد به طور ذاتی به تایید اجتماعی پاسخ میدهند اما برخی گروههای سنی به ویژه نوجوانان در مقابل آن آسیبپذیری بیشتری دارند. به همین دلیل میتوان میزان قدرت طراحان را هنگام سوءاستفاده از این آسیبپذیری درک کرد.
متن کامل این تحلیل را در شماره 187 هفته نامه تجارت فردا مطالعه کنید.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
Forwarded from اقتصاد رفتاری (Mostafa Nasr Esfahani)
⭕️◻️قیمت همه چیز نیست!(قسمت اول)
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
یکی از مفاهیم بنیادی در دانش اقتصاد، نظریه قیمت و عرضه و تقاضا هست. گفته میشود که رابطه بین قیمت و مقدار تقاضا نزولی است و این قانون بجز در مواردی استثنائی کالای گیفِن، برقرار است. از این قانون هم نتیجه گرفته میشود که برای کاهش(افزایش) تقاضا باید قیمت بالا (پائین) برود. (برای اطلاعات بیشتر در این زمینه به کتب اقتصاد خرد کارشناسی مراجعه شود)
▫️قداست این «مدل» از دنیای واقعی در ذهن اقتصاددانان گاه به حدی بالا میرود که گاهی فراموش میکنند که قانون مذکور تحت شرایط خاصی برقرار است. فرض «ثبات سایر شرایط» لازمه برقرار بودن چنین رابطهای بین قیمت و مقدار تقاضا توسط نظریهپردازان اصلی آن دانسته شده است. به عبارتی، در دنیای واقعی به ندرت این پیششرط محقق میشود، اما مشاوران اقتصادی بیش از اندازه این قانون را برای تجویزهایشان بکار میبرنددر حالی که باید از بین ابزارها، موثرترینها استفاده شوند!
▫️همچنین علاوه بر کاربست نادرست این قانون در تجویزها، موارد متعددی هم هستند که اصلا این الگو حتی در نظر هم (بغیر از کالای گیفن) درست نیست.
در چند قسمت، مثالهایی جالب در این رابطه ارائه خواهد شد.
⭕️⭕️افزایش قیمت بنزین و عدم کاهش مصرف آن
بحث هدفمندی یارانهها در دولتهای مختلف بعد از جنگ مطرح بود، اما در دوران دکتر احمدینژاد بطور جدی و جسورانه مورد توجه قرار گرفت و اجرائی شد. همچنین از سال 1386 سهمیهبندی بنزین با صدور کارت هوشمند سوخت برای وسایل نقلیه پی گرفته شد.
هم سهمیهبندی و هم افزایش قیمت بنزین در دولت نهم و دهم اتفاق افتادند و مصرف بنزین تا حدی کاهش پیدا کرد. با اینحال نگاه به روند کاهش قیمت نشان میدهد که کاهش در مصرف بخاطر سهمیهبندی بوده و نه افزایش قیمت، چرا که قبل از افزایش قیمت این کاهش اتفاق افتاده.
▫️توضیحی که اقتصاد سنتی میدهد این است که تقاضای بنزین در این قیمتها بی کشش است. همچنین اقتصاد سنتی ممکن است کاهش مصرف بنزین بعد از شروع سهمیهبندی و قبل از هدفمندی را به اثردرآمدی ناشی از رکود نسبت بدهد.
▫️اما از منظر اقتصاد رفتاری کششهای تقاضا بسیار کمتر از چیزی هستند که معمولا در اقتصاد سنتی فرض میشود. تصور کنید که منحنی تابع تقاضا بجای اینکه مورب باشد عمودی یا نزدیک به عمودی باشد. به بیان عامیانهتر، آنچه که تعیینکننده میزان تقاضاست بیشتر از آنکه قیمت باشد، «عادت» است.
▫️دن اریلی در کتاب نابخردیهای پیشبینی پذیر اتفاقا بازار بنزین را مثال میزند و ادعا میکند اگر همین الان دولت مالیاتی روی بنزین ببندد که قیمت آن را دوبرابر کند، اگرچه ممکن است در کوتاهمدت تقاضای آن بشدت کاهش پیدا کند، اما در بلندمدت دوباره میزان تقاضا افزایش پیدا خواهد کرد. به بیان ادبیات نظریه سیستمها، متغیر قبل از رسیدن به وضعیت پایدار یک اورشوت خواهد داشت که ناشی از مقایسه قیمت جدید با قبلی است و با فراموش کردن قیمت قبلی از بین میرود.
⭕️مکانیزمِ اثر سهمیهبندی چیست؟
با وجود امکان خرید بنزین آزاد، سهمیهبندی از یک محدودیت فیزیکی تبدیل به یک محدودیت روانی شد. مکانیزم اثر آن به دو طریق بود:
1- باعث ادارک بیشتر افزایش قیمت(هزینه فرصت) میشد. یکی از سوگیریهای رفتاری اصلی انسانها غفت از هزینه فرصت هست و این مقایسه قیمت آزاد با دولتی باعث میشد که هزینه فرصت آن(یعنی قیمت آزاد) بیشتر ادراک شود.
2- باعث اثر مقایسه اجتماعی روی مصرف میشد. مطالعات نشان میدهد که یادآوری صرفهجویی همسایهها در مصرف برق اثر بیشتری روی مصرف مشتریان پرمصرف دارد تا افزایش قیمت آن. به طور مشابه میتوان اینجا نیز این ادعا را کرد که وقتی افراد میبینند که دیگر مردمان با همین میزان سهمیه زندگی میکنند و مشکلی ندارند سعی خواهند کرد که «عادت» خود را عوض کنند. و این اثری روی مصرف دارد که کمتر افزایش قیمتی میتواند داشته باشد.
▫️پ.ن:
1- بخاطر سوءبرداشتهایی که از اقتصاد رفتاری وجود دارد مجبور هستم با زبان اقتصادکلاسیک مطالب را بیان کنم.
2- در دنیای واقعی و در ایران به دلیل فساد و ناکارآمدی نهادهای اجرایی باید در تجویزها ملاحظات دیگری را هم در نظر داشت.
3- تبیینی که از مکانیزمِ اثر سهمیهبندی فوق ارائه شد ممکن است در موارد مشابه درست نباشد!
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
یکی از مفاهیم بنیادی در دانش اقتصاد، نظریه قیمت و عرضه و تقاضا هست. گفته میشود که رابطه بین قیمت و مقدار تقاضا نزولی است و این قانون بجز در مواردی استثنائی کالای گیفِن، برقرار است. از این قانون هم نتیجه گرفته میشود که برای کاهش(افزایش) تقاضا باید قیمت بالا (پائین) برود. (برای اطلاعات بیشتر در این زمینه به کتب اقتصاد خرد کارشناسی مراجعه شود)
▫️قداست این «مدل» از دنیای واقعی در ذهن اقتصاددانان گاه به حدی بالا میرود که گاهی فراموش میکنند که قانون مذکور تحت شرایط خاصی برقرار است. فرض «ثبات سایر شرایط» لازمه برقرار بودن چنین رابطهای بین قیمت و مقدار تقاضا توسط نظریهپردازان اصلی آن دانسته شده است. به عبارتی، در دنیای واقعی به ندرت این پیششرط محقق میشود، اما مشاوران اقتصادی بیش از اندازه این قانون را برای تجویزهایشان بکار میبرنددر حالی که باید از بین ابزارها، موثرترینها استفاده شوند!
▫️همچنین علاوه بر کاربست نادرست این قانون در تجویزها، موارد متعددی هم هستند که اصلا این الگو حتی در نظر هم (بغیر از کالای گیفن) درست نیست.
در چند قسمت، مثالهایی جالب در این رابطه ارائه خواهد شد.
⭕️⭕️افزایش قیمت بنزین و عدم کاهش مصرف آن
بحث هدفمندی یارانهها در دولتهای مختلف بعد از جنگ مطرح بود، اما در دوران دکتر احمدینژاد بطور جدی و جسورانه مورد توجه قرار گرفت و اجرائی شد. همچنین از سال 1386 سهمیهبندی بنزین با صدور کارت هوشمند سوخت برای وسایل نقلیه پی گرفته شد.
هم سهمیهبندی و هم افزایش قیمت بنزین در دولت نهم و دهم اتفاق افتادند و مصرف بنزین تا حدی کاهش پیدا کرد. با اینحال نگاه به روند کاهش قیمت نشان میدهد که کاهش در مصرف بخاطر سهمیهبندی بوده و نه افزایش قیمت، چرا که قبل از افزایش قیمت این کاهش اتفاق افتاده.
▫️توضیحی که اقتصاد سنتی میدهد این است که تقاضای بنزین در این قیمتها بی کشش است. همچنین اقتصاد سنتی ممکن است کاهش مصرف بنزین بعد از شروع سهمیهبندی و قبل از هدفمندی را به اثردرآمدی ناشی از رکود نسبت بدهد.
▫️اما از منظر اقتصاد رفتاری کششهای تقاضا بسیار کمتر از چیزی هستند که معمولا در اقتصاد سنتی فرض میشود. تصور کنید که منحنی تابع تقاضا بجای اینکه مورب باشد عمودی یا نزدیک به عمودی باشد. به بیان عامیانهتر، آنچه که تعیینکننده میزان تقاضاست بیشتر از آنکه قیمت باشد، «عادت» است.
▫️دن اریلی در کتاب نابخردیهای پیشبینی پذیر اتفاقا بازار بنزین را مثال میزند و ادعا میکند اگر همین الان دولت مالیاتی روی بنزین ببندد که قیمت آن را دوبرابر کند، اگرچه ممکن است در کوتاهمدت تقاضای آن بشدت کاهش پیدا کند، اما در بلندمدت دوباره میزان تقاضا افزایش پیدا خواهد کرد. به بیان ادبیات نظریه سیستمها، متغیر قبل از رسیدن به وضعیت پایدار یک اورشوت خواهد داشت که ناشی از مقایسه قیمت جدید با قبلی است و با فراموش کردن قیمت قبلی از بین میرود.
⭕️مکانیزمِ اثر سهمیهبندی چیست؟
با وجود امکان خرید بنزین آزاد، سهمیهبندی از یک محدودیت فیزیکی تبدیل به یک محدودیت روانی شد. مکانیزم اثر آن به دو طریق بود:
1- باعث ادارک بیشتر افزایش قیمت(هزینه فرصت) میشد. یکی از سوگیریهای رفتاری اصلی انسانها غفت از هزینه فرصت هست و این مقایسه قیمت آزاد با دولتی باعث میشد که هزینه فرصت آن(یعنی قیمت آزاد) بیشتر ادراک شود.
2- باعث اثر مقایسه اجتماعی روی مصرف میشد. مطالعات نشان میدهد که یادآوری صرفهجویی همسایهها در مصرف برق اثر بیشتری روی مصرف مشتریان پرمصرف دارد تا افزایش قیمت آن. به طور مشابه میتوان اینجا نیز این ادعا را کرد که وقتی افراد میبینند که دیگر مردمان با همین میزان سهمیه زندگی میکنند و مشکلی ندارند سعی خواهند کرد که «عادت» خود را عوض کنند. و این اثری روی مصرف دارد که کمتر افزایش قیمتی میتواند داشته باشد.
▫️پ.ن:
1- بخاطر سوءبرداشتهایی که از اقتصاد رفتاری وجود دارد مجبور هستم با زبان اقتصادکلاسیک مطالب را بیان کنم.
2- در دنیای واقعی و در ایران به دلیل فساد و ناکارآمدی نهادهای اجرایی باید در تجویزها ملاحظات دیگری را هم در نظر داشت.
3- تبیینی که از مکانیزمِ اثر سهمیهبندی فوق ارائه شد ممکن است در موارد مشابه درست نباشد!
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
👍1
اقتصاد رفتاری
⭕️◻️قیمت همه چیز نیست!(قسمت اول) ✍🏼مصطفی نصراصفهانی یکی از مفاهیم بنیادی در دانش اقتصاد، نظریه قیمت و عرضه و تقاضا هست. گفته میشود که رابطه بین قیمت و مقدار تقاضا نزولی است و این قانون بجز در مواردی استثنائی کالای گیفِن، برقرار است. از این قانون هم نتیجه…
مطلب فوق مربوط به دوسال پیش است و به مناسبت اجرای «مراسم افزایش قیمت بنزین!!» بد نیست دوباره خوانده شود.
⭕️◻️آیا سکه حباب منفی دارد؟
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
یکی از پدیدههایی که در ایران مشاهده میشود این است که بعضی تحلیلگران دم از بازارهای کارا و عقلایی میزنند در حالی که در بسیاری از تحلیلهایشان تلویحا یا تصریحا این دو فرض را زیرپا میگذارند!
▫️گویی همان نظریات مبتنی بر عقلانیت (حتی نوع کلاسیکی آن!) را هم در عمل قبول ندارند!
▫️یکی از این موارد، مرتبط با قیمت سکه میشود. تحلیلگران مذکور قیمت طلای به کار رفته در تولید سکه را به عنوان ارزش بنیادی این دارایی در نظر میگیرند و هرگاه قیمت سکه بیشتر از آن شد فریاد «حباب حباب» سر میدهند و هرگاه که قیمت آن کمتر از ارزش طلای به کار رفته شد فریاد «حباب منفی» سر میدهند!
▫️این در حالی است که قیمتی که خریدار و فروشنده برای خرید و فروش سکه پیشنهاد میدهند به «انتظارات» ایشان از آینده قیمت دلار و قیمت هر اونس طلا در بازارهای جهانی بستگی دارد. وقتی قیمت جهانی طلا در یکی از قلههای تاریخی خود قرار دارد(که فقط یکبار قبلا حدود آن را تجربه کرده است) انتظار عدم افزایش و حتی کاهش قیمت طلای جهانی چندان غیرمعقول نیست! در عین حال، نرخ ارز نیز توسط بازیگر اصلی آن (یعنی دولت) تعیین میشود و معاملهگران به خوبی بر این مسئله واقفند و انتظاراتشان را مبنی بر همین واقعیت شکل میدهند.
▫️در مورد سوءتفاهمها در بین اقتصاددانان در رابطه با حباب داراییها در حالت کلی و حباب سکه به طور خاص قبلا نوشتهام و لذا فقط در اینجا تذکر میدهم که در مورد قیمتگذاری دارائیها باید کمی دقت بیشتری به خرج داد. بازار در موارد متعددی قیمتگذار خوبی است!
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
یکی از پدیدههایی که در ایران مشاهده میشود این است که بعضی تحلیلگران دم از بازارهای کارا و عقلایی میزنند در حالی که در بسیاری از تحلیلهایشان تلویحا یا تصریحا این دو فرض را زیرپا میگذارند!
▫️گویی همان نظریات مبتنی بر عقلانیت (حتی نوع کلاسیکی آن!) را هم در عمل قبول ندارند!
▫️یکی از این موارد، مرتبط با قیمت سکه میشود. تحلیلگران مذکور قیمت طلای به کار رفته در تولید سکه را به عنوان ارزش بنیادی این دارایی در نظر میگیرند و هرگاه قیمت سکه بیشتر از آن شد فریاد «حباب حباب» سر میدهند و هرگاه که قیمت آن کمتر از ارزش طلای به کار رفته شد فریاد «حباب منفی» سر میدهند!
▫️این در حالی است که قیمتی که خریدار و فروشنده برای خرید و فروش سکه پیشنهاد میدهند به «انتظارات» ایشان از آینده قیمت دلار و قیمت هر اونس طلا در بازارهای جهانی بستگی دارد. وقتی قیمت جهانی طلا در یکی از قلههای تاریخی خود قرار دارد(که فقط یکبار قبلا حدود آن را تجربه کرده است) انتظار عدم افزایش و حتی کاهش قیمت طلای جهانی چندان غیرمعقول نیست! در عین حال، نرخ ارز نیز توسط بازیگر اصلی آن (یعنی دولت) تعیین میشود و معاملهگران به خوبی بر این مسئله واقفند و انتظاراتشان را مبنی بر همین واقعیت شکل میدهند.
▫️در مورد سوءتفاهمها در بین اقتصاددانان در رابطه با حباب داراییها در حالت کلی و حباب سکه به طور خاص قبلا نوشتهام و لذا فقط در اینجا تذکر میدهم که در مورد قیمتگذاری دارائیها باید کمی دقت بیشتری به خرج داد. بازار در موارد متعددی قیمتگذار خوبی است!
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
Telegram
اقتصاد رفتاری
⭕️ ◻️حباب داراییها: از اقتصاد کلاسیک تا اقتصاد رفتاری
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
مردم عادی واژه حباب را برای زمانی به کار میبرند که میخواهند بگویند قیمت یک دارایی بعد از افزایش مجددا کاهش خواهد یافت و این اصطلاح را برای وقتی که حباب مثبت باشد بکار میبرند. واژه…
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
مردم عادی واژه حباب را برای زمانی به کار میبرند که میخواهند بگویند قیمت یک دارایی بعد از افزایش مجددا کاهش خواهد یافت و این اصطلاح را برای وقتی که حباب مثبت باشد بکار میبرند. واژه…
⭕️◻️مثالهایی از تله اجتماعی
✍️مصطفی نصراصفهانی
یکی از مهمترین نشانههای سندرم تله اجتماعی که در مطلب قبلی مورد اشاره قرار گرفت {لینک} این است:
شخص میگوید: «وقتی همه میکنند، نکردن من هم فایده ندارد و فقط زیر پاهای بقیه له خواهم شد».
به موارد زیر دقت کنید:
▫️در مسئله ترافیک:
«اگر من به تنهایی ماشینم را استفاده نکنم هیچ اثری روی آلودگی هوا ندارد پس استفاده میکنم».
این در حالی است که اگر درصد قابل توجهی از مردم به عدم استفاده از ماشین شخصی پایبند بمانند مسئله آلودگی هوا تا حد قابل قبولی حل خواهد شد.
▫️در ایستگاه مترو:
«اگر من به تنهایی در ایستگاه مترو باشخصیت رفتار کنم هیچوقت امکان سوار شدن به آن را نخواهم داشت»!
در حالیکه اگر همه متمدنانه رفتار کنند همه برنده خواهند بود.
▫️موقع رانندگی:
«اگر من در خیابان لایی نکشم و سپرم را به سپر جلویی نچسبانم زمان رسیدنم به مقصد بسیار طولانی میشود»!
در حالیکه مطالعات و مدلسازیها نشان میدهند که اگر همه رانندگان به اصول رانندگی خوب پایبند باشند سرعت متوسط خیابان ممکن است تا چندبرابر افزایش پیدا کند! که در اینصورت اصلا احتیاجی به عجله کردن و سبقت گرفتن هم نخواهد بود!
▫️فساد اقتصادی:
«اگر من دزدی نکنم(یا رشوه نگیرم) بقیه میدزدند(رشوه را خواهند گرفت)!»
در حالیکه اگر همه دزدی را کنار بگذارند نیروهای عظیمی برای ریشه کن کردن فساد ظهور خواهد کرد(emergence).
▫️جنگ قیمتی بانکها و خلق نقدینگی:
«اگر یک بانک نرخ سودش را کم کند ورشکست میشود».
اما اگر همه با هم سودشان را کم کنند کل اقتصاد بطور مثبت متاثر خواهد شد!
▫️در مورد بحران ارزی:
«اگر من دلار نخرم بقیه میخرند و من متضرر خواهم شد»!
در حالیکه اگر همه همزمان از خرید کردن صرفنظر کنند افزایش نرخ متوقف شده و حتی ممکن است کاهش یابد!
▫️در حالت کلی:
در کل «اگر من خوب باشم بقیه بد خواهند بود و نتیجتا متضرر خواهم شد».
⭕️⭕️ حال چه باید کرد؟
پاسخ به این پرسش که در مواجهه با تله اجتماعی چه باید کرد مفصل و مستلزم پژوهشهای بین رشتهای است.
شاید در موضع «توصیه اخلاقی» بتوان به اشخاص توصیه کرد که مقاومت کنند، اما در موضع «توصیه سیاستی» قابل قبول نیست که به اشخاص توصیه شود که خودشان را فدا کنند. {لینک توضیحات قبلی}
طراحان کمپینها(پویشها) هم باید با نظریه سیستمهای پیچیده آشنا باشند و قبل از اعلام عمومی و تبلیغ یک کمپین، حتما شبیهسازی مجازی نتیجه دادن آن را تایید کرده باشند!{لینک توضیحات قبلی}
#طراحی_کمپین
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAnalysis
✍️مصطفی نصراصفهانی
یکی از مهمترین نشانههای سندرم تله اجتماعی که در مطلب قبلی مورد اشاره قرار گرفت {لینک} این است:
شخص میگوید: «وقتی همه میکنند، نکردن من هم فایده ندارد و فقط زیر پاهای بقیه له خواهم شد».
به موارد زیر دقت کنید:
▫️در مسئله ترافیک:
«اگر من به تنهایی ماشینم را استفاده نکنم هیچ اثری روی آلودگی هوا ندارد پس استفاده میکنم».
این در حالی است که اگر درصد قابل توجهی از مردم به عدم استفاده از ماشین شخصی پایبند بمانند مسئله آلودگی هوا تا حد قابل قبولی حل خواهد شد.
▫️در ایستگاه مترو:
«اگر من به تنهایی در ایستگاه مترو باشخصیت رفتار کنم هیچوقت امکان سوار شدن به آن را نخواهم داشت»!
در حالیکه اگر همه متمدنانه رفتار کنند همه برنده خواهند بود.
▫️موقع رانندگی:
«اگر من در خیابان لایی نکشم و سپرم را به سپر جلویی نچسبانم زمان رسیدنم به مقصد بسیار طولانی میشود»!
در حالیکه مطالعات و مدلسازیها نشان میدهند که اگر همه رانندگان به اصول رانندگی خوب پایبند باشند سرعت متوسط خیابان ممکن است تا چندبرابر افزایش پیدا کند! که در اینصورت اصلا احتیاجی به عجله کردن و سبقت گرفتن هم نخواهد بود!
▫️فساد اقتصادی:
«اگر من دزدی نکنم(یا رشوه نگیرم) بقیه میدزدند(رشوه را خواهند گرفت)!»
در حالیکه اگر همه دزدی را کنار بگذارند نیروهای عظیمی برای ریشه کن کردن فساد ظهور خواهد کرد(emergence).
▫️جنگ قیمتی بانکها و خلق نقدینگی:
«اگر یک بانک نرخ سودش را کم کند ورشکست میشود».
اما اگر همه با هم سودشان را کم کنند کل اقتصاد بطور مثبت متاثر خواهد شد!
▫️در مورد بحران ارزی:
«اگر من دلار نخرم بقیه میخرند و من متضرر خواهم شد»!
در حالیکه اگر همه همزمان از خرید کردن صرفنظر کنند افزایش نرخ متوقف شده و حتی ممکن است کاهش یابد!
▫️در حالت کلی:
در کل «اگر من خوب باشم بقیه بد خواهند بود و نتیجتا متضرر خواهم شد».
⭕️⭕️ حال چه باید کرد؟
پاسخ به این پرسش که در مواجهه با تله اجتماعی چه باید کرد مفصل و مستلزم پژوهشهای بین رشتهای است.
شاید در موضع «توصیه اخلاقی» بتوان به اشخاص توصیه کرد که مقاومت کنند، اما در موضع «توصیه سیاستی» قابل قبول نیست که به اشخاص توصیه شود که خودشان را فدا کنند. {لینک توضیحات قبلی}
طراحان کمپینها(پویشها) هم باید با نظریه سیستمهای پیچیده آشنا باشند و قبل از اعلام عمومی و تبلیغ یک کمپین، حتما شبیهسازی مجازی نتیجه دادن آن را تایید کرده باشند!{لینک توضیحات قبلی}
#طراحی_کمپین
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAnalysis
👍1
⭕️◻️دعوت از جوانان خوش فکر ایرانی برای سیاست گذاری اقتصادی کشور
🔹از نخبگان جوان سراسر كشور دعوت میکنیم که ایدههای نوآورانه خود را برای بهبود وضعیت اقتصادی و فضای کسب و کار کشور با ما به اشتراک بگذراند. برگزیدگان و طرحهای خلاقانه، از حمایت ویژه وزارت اقتصاد بهرهمند خواهند شد.
🔹براي كسب اطلاعات بيشتر میتوانید به سايت econet.iss.onefa.ir مراجعه فرماييد.
🔹از نخبگان جوان سراسر كشور دعوت میکنیم که ایدههای نوآورانه خود را برای بهبود وضعیت اقتصادی و فضای کسب و کار کشور با ما به اشتراک بگذراند. برگزیدگان و طرحهای خلاقانه، از حمایت ویژه وزارت اقتصاد بهرهمند خواهند شد.
🔹براي كسب اطلاعات بيشتر میتوانید به سايت econet.iss.onefa.ir مراجعه فرماييد.
آیا از ثبت نام بنده (مصطفی نصراصفهانی) به عنوان کاندیدا در انتخابات مجلس یازدهم حمایت میکنید؟
Anonymous Poll
39%
حمایت میکنم.
61%
حمایت نمیکنم.