آرامگاه کنونی حافظ در زمان رضاشاه ساخته شده است. پیش از آن در زمان کریمخان زند آرامگاه آبرومندی برای حافظ ساختند که با گذشت زمان رو به ویرانی نهاد. در زمان قاجار ضریحی آهنی دور آرامگاه ساختند و تا مدت ها آرامگاه حافظ به همان صورت بود تا اینکه درسال 1314 برای نوسازی آرامگاه تامین اعتبار شد و آرامگاه فعلی با طرح آندره گدار فرانسوی ساخته شد که همچنان پابرجاست.
@Bahamstan
@Bahamstan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سه خلیفه عرب (هارون- مامون و معتصم) درگیر چنگ با بابک بودند اما بابک شکست ناپذیر بود. دژ بابک بر فراز کوههای کلیبر او را دست نیافتی کرده بود. از فراز دژ انگار جهان زیر پای بابک بود.
بابک در آذرآبادگان و مازیار در مازندران در اتحادی پنهانی در پی برانداختن خلافت بغداد و استقلال ایران بودند تا هر دو را با خیانت توانستند اسیر کنند و در بغداد به دار آویزند.
@Bahamstan
بابک در آذرآبادگان و مازیار در مازندران در اتحادی پنهانی در پی برانداختن خلافت بغداد و استقلال ایران بودند تا هر دو را با خیانت توانستند اسیر کنند و در بغداد به دار آویزند.
@Bahamstan
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
چگونه شدیم آنچه هستیم
شاه اسماعیل
🔷مهمترین قبایل ترک که به کمک شاه اسماعیل آمدند عبارت بودند از شاملو- قاجار- افشار- روملو- ذوالقدر- بیات- تکلو و استاجلو. این نامها هنوز نام خانوادگی شماری از ایرانیان است. شاه اسماعیل خود را پادشاه همه ایران نامید و با الهام از نام نیای خود شیخ صفی الدین سلسله خود را صفوی نامید.
🔷در نبرد چالدران سپاهیان ایرانی دلیرانه جنگیدند و بیش از 40 هزار عثمانی در جنگ کشته شدند اما توپخانه و سلاحهای آتیشین عثمانی نقش تعیین کننده داشت و بسیاری از سرداران ایرانی کشته شدند و ایران جنگ را باخت. کردستان ترکیه و عراق از دست ایران رفت.
🔷شاه اسماعیل یک ایرانی اصیل بود که میخواست ایران را مانند عهد ساسانیان مقتدر و مستقل کند و تا حد زیادی هم موفق شد. نامهایی که بر پسرانش گذاشته بود مانند تهماسب- ارجاسب- رستم- بهرام و سام و نیز نامهای دخترانش مانند شهنواز- پری پیکر- فرنگیس- پریخان- مهین بانو و شاه زینت نشانگر گرایش او به فرهنگ ایرانی است.
🔷شاه تهماسب از لبنان فقیهانی را به ایران آورد تا با همکاری فقیهان ایرانی ایدئولوژی شیعه را گسترش دهند. اشتباهی که شاه به عواقب آن نیاندیشیده بود زیرا فقیهان شیعه از ترس سنی های متعصب در لبنان حرفهای سلفی ها را تکرار میکردند که نوروز و مهرگان حرام است و فارسی را باید کنار گذاشت. فقیهان لبنانی این حرفها را میان آخوندهای شیعه در ایران رواج می دادند.
🔷در این سده نخستین شرکت سهامی در انگلستان تاسیس شد که کارش تجارت بود. کمپانی هند شرقی هم کمی دیرتر پا گرفت. همچنین بورس لندن در این سده تاسیس شد که مبنایی شد بر تجارت نوین در اروپا. (پدیده هایی که در شرق نه از آن خبر داشتند نه درک میشد). انگلستان نیروی دریایی خود را هم تقویت کرد و شناسایی مسیرهای دریایی آعاز شد. همچنین شکسپیر نمایشنامه نویس نامدار انگلستان در این سده رومئو و ژولیت را منتشر کرد.
🔷در آلمان مارتین لوتر به عنوان کشیش معترض به سواستفاده کلیسا از مذهب انشعاب در مسیحیت را آغاز کرد. او با این اصل که کلیسای کاتولیک واسطه بین خدا و مردم است و پایگاهی است برای بخشش و مغفرت نزد خدا به مخالفت پرداخت و عنوان کرد رابطه بین خدا و مردم رابطه ای فردی است و به ایمان هر شخص مربوط میشود. او بنیانگذار مذهب پروتستان شد.
از سویی کپرنیک دانشمند آلمانی با مرکز دانستن خورشید ولوله ای در اندیشه اروپاییان انداخت.
@Bahamstan
شاه اسماعیل
🔷مهمترین قبایل ترک که به کمک شاه اسماعیل آمدند عبارت بودند از شاملو- قاجار- افشار- روملو- ذوالقدر- بیات- تکلو و استاجلو. این نامها هنوز نام خانوادگی شماری از ایرانیان است. شاه اسماعیل خود را پادشاه همه ایران نامید و با الهام از نام نیای خود شیخ صفی الدین سلسله خود را صفوی نامید.
🔷در نبرد چالدران سپاهیان ایرانی دلیرانه جنگیدند و بیش از 40 هزار عثمانی در جنگ کشته شدند اما توپخانه و سلاحهای آتیشین عثمانی نقش تعیین کننده داشت و بسیاری از سرداران ایرانی کشته شدند و ایران جنگ را باخت. کردستان ترکیه و عراق از دست ایران رفت.
🔷شاه اسماعیل یک ایرانی اصیل بود که میخواست ایران را مانند عهد ساسانیان مقتدر و مستقل کند و تا حد زیادی هم موفق شد. نامهایی که بر پسرانش گذاشته بود مانند تهماسب- ارجاسب- رستم- بهرام و سام و نیز نامهای دخترانش مانند شهنواز- پری پیکر- فرنگیس- پریخان- مهین بانو و شاه زینت نشانگر گرایش او به فرهنگ ایرانی است.
🔷شاه تهماسب از لبنان فقیهانی را به ایران آورد تا با همکاری فقیهان ایرانی ایدئولوژی شیعه را گسترش دهند. اشتباهی که شاه به عواقب آن نیاندیشیده بود زیرا فقیهان شیعه از ترس سنی های متعصب در لبنان حرفهای سلفی ها را تکرار میکردند که نوروز و مهرگان حرام است و فارسی را باید کنار گذاشت. فقیهان لبنانی این حرفها را میان آخوندهای شیعه در ایران رواج می دادند.
🔷در این سده نخستین شرکت سهامی در انگلستان تاسیس شد که کارش تجارت بود. کمپانی هند شرقی هم کمی دیرتر پا گرفت. همچنین بورس لندن در این سده تاسیس شد که مبنایی شد بر تجارت نوین در اروپا. (پدیده هایی که در شرق نه از آن خبر داشتند نه درک میشد). انگلستان نیروی دریایی خود را هم تقویت کرد و شناسایی مسیرهای دریایی آعاز شد. همچنین شکسپیر نمایشنامه نویس نامدار انگلستان در این سده رومئو و ژولیت را منتشر کرد.
🔷در آلمان مارتین لوتر به عنوان کشیش معترض به سواستفاده کلیسا از مذهب انشعاب در مسیحیت را آغاز کرد. او با این اصل که کلیسای کاتولیک واسطه بین خدا و مردم است و پایگاهی است برای بخشش و مغفرت نزد خدا به مخالفت پرداخت و عنوان کرد رابطه بین خدا و مردم رابطه ای فردی است و به ایمان هر شخص مربوط میشود. او بنیانگذار مذهب پروتستان شد.
از سویی کپرنیک دانشمند آلمانی با مرکز دانستن خورشید ولوله ای در اندیشه اروپاییان انداخت.
@Bahamstan
🔸هیچ زمامداری حق ندارد از تقصیرهایی که شهروندان مرتکب میشوند، شکایت کند چون تقصیرهای اینان یا از اهمال خود او نشات میگیرند یا از اینکه خودش سرمشق بدی برای شهروندان است.
🔸اگر در احوال مللی که امروز به دزدی و راهزنی و معایبی از این قبیل متهماند، نیک بنگریم خواهیم دید که چون زمامدارانشان دارای آن معایبند، آن گونه شدهاند.
🔸منطقة رومانيا پیش از آنکه پاپ آلکساندر ششم شهریاران کوچک را از آنجا بیرون کند، نمونه زندگی فسادآلود بود و هر بهانه کوچک در آنجا سبب دزدی و غارت و آدمکشی میگردید. مردمان آن منطقه از آن رو چنان بودند که زمامدارانشان فاسد بودند نه از آن رو که، طبیعت مردمانش فاسد باشد.
آن زمامداران میخواستند، توانگر باشند. از این رو چاره نداشتند جز اینکه راه دزدی و غارت در پیش گیرند؛ و این کار را به انحاء گوناگون انجام میدادند. یکی از وسایل زیانباری که از آن استفاده میکردند این بود که با وضع قانون، عملی را ممنوع می ساختند و آنگاه خودشان نخستین کسانی بودند که موجبات تجاوز از آن قانون را فراهم میکردند؛ ولی کسانی را که خلاف قانون عمل کرده بودند هنگامی مجازات میکردند که میدیدند مردمان بسیاری مرتکب آن تقصير شدهاند: پس مجازات برای نگاه داشتن حرمت قانون نبود بلکه مرادشان این بود که جریمههایی هر چه بیشتری وصول کنند. نتیجه این بود که مردم روز به روز فقیرتر میشدند ولی بهتر نمیشدند؛ و فقیرشدگان به اموال کسانی دست درازی میکردند که ضعیفتر از خود ایشان بودند. از اینجا همه معایبی ریشه گرفتند که پیشتر برشمردم و منشأ اصلی همه آنها خود زمامداران بودند....
✔️گفتارها
نیکولو ماکیاولی
ترجمه: محمدحسن لطفی
نشر خوارزمی
@sahandiranmehr
@Bahamstan
🔸اگر در احوال مللی که امروز به دزدی و راهزنی و معایبی از این قبیل متهماند، نیک بنگریم خواهیم دید که چون زمامدارانشان دارای آن معایبند، آن گونه شدهاند.
🔸منطقة رومانيا پیش از آنکه پاپ آلکساندر ششم شهریاران کوچک را از آنجا بیرون کند، نمونه زندگی فسادآلود بود و هر بهانه کوچک در آنجا سبب دزدی و غارت و آدمکشی میگردید. مردمان آن منطقه از آن رو چنان بودند که زمامدارانشان فاسد بودند نه از آن رو که، طبیعت مردمانش فاسد باشد.
آن زمامداران میخواستند، توانگر باشند. از این رو چاره نداشتند جز اینکه راه دزدی و غارت در پیش گیرند؛ و این کار را به انحاء گوناگون انجام میدادند. یکی از وسایل زیانباری که از آن استفاده میکردند این بود که با وضع قانون، عملی را ممنوع می ساختند و آنگاه خودشان نخستین کسانی بودند که موجبات تجاوز از آن قانون را فراهم میکردند؛ ولی کسانی را که خلاف قانون عمل کرده بودند هنگامی مجازات میکردند که میدیدند مردمان بسیاری مرتکب آن تقصير شدهاند: پس مجازات برای نگاه داشتن حرمت قانون نبود بلکه مرادشان این بود که جریمههایی هر چه بیشتری وصول کنند. نتیجه این بود که مردم روز به روز فقیرتر میشدند ولی بهتر نمیشدند؛ و فقیرشدگان به اموال کسانی دست درازی میکردند که ضعیفتر از خود ایشان بودند. از اینجا همه معایبی ریشه گرفتند که پیشتر برشمردم و منشأ اصلی همه آنها خود زمامداران بودند....
✔️گفتارها
نیکولو ماکیاولی
ترجمه: محمدحسن لطفی
نشر خوارزمی
@sahandiranmehr
@Bahamstan
Telegram
attach 📎
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
چگونه شدیم آنچه هستیم
نقش جهان (بخش یکم)
🔷پادوسبانان آخرين فرمانروايان باز مانده از عصر ساساني بودند كه در برابر همه حوادث تاب آورده بودند اما در زمان شاه عباس قدرت را براي هميشه از دست دادند.
🔷با بيرون آوردن گمبرون و هرمز از دست پرتغاليها از آن پس گمبرون بندرعباس ناميده شد. اسپهان (اصفهان) بصورت یکی از زیباترین شهرهای جهان درآمد،
🔷پس از انتقال پايتخت از کاسپین (قزوين) به اسپهان گروه بزرگي از گرجي ها و ارمني ها به ايران كوچ داده شدند و شماري از جنگجويان كرد به شمال خراسان كوچانده شدند تا در برابر ازبكها و تركمن ها مرزداري كنند. اکنون گرجي نام خانوادگي شماري از ايرانيان است.
🔷شاه عباس بقولي ٩٩٩ كاروانسرا براي رونق تجارت زمینی ساخت. احتمالا او از رونق يافتن راههاي دريايي بيخبر بوده يا آنرا جدي نميگرفته. او اقدامي براي ايجاد نيروي دريايي نكرد.
🔷اقتصاد ايران بويژه ابريشم در انحصار شاه بود. ضمن اينكه اگر كسي مورد غضب قرار ميگرفت اموالش مصادره ميشد. و اين در حالي بود كه در اروپا شركتها تاسيس ميشدند و مورد حمايت دولت بودند.
🔷در زمان شاه عباس هم به قدرت فقها افزوده شد. كساني چون شيخ بهائي- ملاصدرا- ميرداماد و ميرفندرسكي به دربار راه داشتند اما جزم انديشي رایج باعث مهاجرت ميرفندرسكي به هند و تبعيد ملاصدرا شد.
🔷در زمانيكه در اروپا دانشگاهها ساخته مي شدند در ايران و هند و عثماني دانشگاهي ساخته نشد. مدرسه هاي فقهي وجود داشتند اما جاي علوم غير فقهي در آنان خالي بود.
🔷در حاليكه چاپخانه ها در اروپا باعث گسرش دانش ميشدند در ايران و عثماني با نظر شيخ الاسلام و فرمان شاه يا سلطان تاسبس چاپخانه ممنوع بود.
🔷اينكه در غرب قدرت شاهان كنترل ميشد و در انگليس پارلمان بوجود آمد و دانشگاهها رونق ميافتند و تلسكوپ و الكتريسيته و سلول ساخته و شناخته ميشد اما در شرق راه دانش بسته و اقتصاد در قدرت و انحصار حكام بود نشان ميدهد چگونه شديم آنچه هستيم.
🔷ايران و هند و عثماني اگر جزم انديشي و تعصب و بيخبري از جهان نبود ثروت كافي براي پيشرفت داشتند اما مرگ يك پادشاه كافي بود تا همه چيز بهم بريزد. هند بزرگترین اقتصاد جهان بود .
@Bahamstan
ویدئو با کیفیت بالاتر را در یوتویوب دنبال کنید
https://www.youtube.com/channel/UC_HXBVggACqQ5Kxi31TzSWQ
نقش جهان (بخش یکم)
🔷پادوسبانان آخرين فرمانروايان باز مانده از عصر ساساني بودند كه در برابر همه حوادث تاب آورده بودند اما در زمان شاه عباس قدرت را براي هميشه از دست دادند.
🔷با بيرون آوردن گمبرون و هرمز از دست پرتغاليها از آن پس گمبرون بندرعباس ناميده شد. اسپهان (اصفهان) بصورت یکی از زیباترین شهرهای جهان درآمد،
🔷پس از انتقال پايتخت از کاسپین (قزوين) به اسپهان گروه بزرگي از گرجي ها و ارمني ها به ايران كوچ داده شدند و شماري از جنگجويان كرد به شمال خراسان كوچانده شدند تا در برابر ازبكها و تركمن ها مرزداري كنند. اکنون گرجي نام خانوادگي شماري از ايرانيان است.
🔷شاه عباس بقولي ٩٩٩ كاروانسرا براي رونق تجارت زمینی ساخت. احتمالا او از رونق يافتن راههاي دريايي بيخبر بوده يا آنرا جدي نميگرفته. او اقدامي براي ايجاد نيروي دريايي نكرد.
🔷اقتصاد ايران بويژه ابريشم در انحصار شاه بود. ضمن اينكه اگر كسي مورد غضب قرار ميگرفت اموالش مصادره ميشد. و اين در حالي بود كه در اروپا شركتها تاسيس ميشدند و مورد حمايت دولت بودند.
🔷در زمان شاه عباس هم به قدرت فقها افزوده شد. كساني چون شيخ بهائي- ملاصدرا- ميرداماد و ميرفندرسكي به دربار راه داشتند اما جزم انديشي رایج باعث مهاجرت ميرفندرسكي به هند و تبعيد ملاصدرا شد.
🔷در زمانيكه در اروپا دانشگاهها ساخته مي شدند در ايران و هند و عثماني دانشگاهي ساخته نشد. مدرسه هاي فقهي وجود داشتند اما جاي علوم غير فقهي در آنان خالي بود.
🔷در حاليكه چاپخانه ها در اروپا باعث گسرش دانش ميشدند در ايران و عثماني با نظر شيخ الاسلام و فرمان شاه يا سلطان تاسبس چاپخانه ممنوع بود.
🔷اينكه در غرب قدرت شاهان كنترل ميشد و در انگليس پارلمان بوجود آمد و دانشگاهها رونق ميافتند و تلسكوپ و الكتريسيته و سلول ساخته و شناخته ميشد اما در شرق راه دانش بسته و اقتصاد در قدرت و انحصار حكام بود نشان ميدهد چگونه شديم آنچه هستيم.
🔷ايران و هند و عثماني اگر جزم انديشي و تعصب و بيخبري از جهان نبود ثروت كافي براي پيشرفت داشتند اما مرگ يك پادشاه كافي بود تا همه چيز بهم بريزد. هند بزرگترین اقتصاد جهان بود .
@Bahamstan
ویدئو با کیفیت بالاتر را در یوتویوب دنبال کنید
https://www.youtube.com/channel/UC_HXBVggACqQ5Kxi31TzSWQ
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
چگونه شدیم آنچه هستیم
نقش جهان (بخش دوم)
🔷در هلند هم كمپاني هند شرقي تاسیس شد كه نخستين شركت بصورت سهامي عام در جهان بود. اين شركت اندونزي را مستعمره هلند كرد. در انگلستان و فرانسه با تاسیس بانک مرکزی اسکناس در حد زیادی رواج یافت.
🔷انگليسي ها هم مانند هلنديها به ايجاد مستعمرات پرداختند كه نخستين آن در ويرجينيا بود. دانشگاه هاروارد در اين سده ساخته شد. در این زمان در ایران و عثمانی و هند تدریس علوم کافران مانند فیزیک و شیمی ممنوع اعلام شده بود.
🔷در اين سده قانون اساسي انگلستان و تاسيس پارلمان با محاكمه و اعدام پادشاه ضد مشروطه تصويب شد.
🔷رابرت هوك انگليسي در اين سده سلول را شناسايي كرد و اسحاق نيوتون قانون جاذبه را انتشار داد. جان لاك فيلسوف انگليسي نظرياتي در باره جدايي دين از سياست و عدم دخالت دولت در حق مالكيت منتشر كرد. رنه دکارت وبلز پاسکال فرانسوی و کپلر آلمانی و گالیله ایتالیایی هم نوآوریهایی در فلسفه و علوم ایجاد کردند هرچند هنوز کلیسای درمانده با خشونت وتهدید برای خاموش کردن دانشمندان میکوشید.
🔷زبان فارسي زبان رسمي هند بود و فرمانها به فارسي. تاج محل در اين سده ساخته شد.
@Bahamstan
نقش جهان (بخش دوم)
🔷در هلند هم كمپاني هند شرقي تاسیس شد كه نخستين شركت بصورت سهامي عام در جهان بود. اين شركت اندونزي را مستعمره هلند كرد. در انگلستان و فرانسه با تاسیس بانک مرکزی اسکناس در حد زیادی رواج یافت.
🔷انگليسي ها هم مانند هلنديها به ايجاد مستعمرات پرداختند كه نخستين آن در ويرجينيا بود. دانشگاه هاروارد در اين سده ساخته شد. در این زمان در ایران و عثمانی و هند تدریس علوم کافران مانند فیزیک و شیمی ممنوع اعلام شده بود.
🔷در اين سده قانون اساسي انگلستان و تاسيس پارلمان با محاكمه و اعدام پادشاه ضد مشروطه تصويب شد.
🔷رابرت هوك انگليسي در اين سده سلول را شناسايي كرد و اسحاق نيوتون قانون جاذبه را انتشار داد. جان لاك فيلسوف انگليسي نظرياتي در باره جدايي دين از سياست و عدم دخالت دولت در حق مالكيت منتشر كرد. رنه دکارت وبلز پاسکال فرانسوی و کپلر آلمانی و گالیله ایتالیایی هم نوآوریهایی در فلسفه و علوم ایجاد کردند هرچند هنوز کلیسای درمانده با خشونت وتهدید برای خاموش کردن دانشمندان میکوشید.
🔷زبان فارسي زبان رسمي هند بود و فرمانها به فارسي. تاج محل در اين سده ساخته شد.
@Bahamstan
بی تردید مناره از ابداعات معماری ایرانی است که معمولا در کنار گنبد ساخته میشده و میشود. بطوریکه پیداست فیشر فون ئرلاخ Johann Bernhard Fischer von Erlach معمار اتریشی از مسجد مادرشاه أصفهان در ساخت کلیسای کارل Karlskirche در وین الهام گرفته است زیرا ساخت مناره ها آنهم بصورت قرینه در کلیساهای اروپا معمول نبوده و نیست.
فون ئرلاخ در کتابش چاپ 1730 مشخصا به معماری هخامنشیان و صفویان اشاره کرده است و ظاهرا تصاویر را از سفرنامه های اروپائیان گرفته باشد.
منبع: بررسی های تاریخی- نشریه ستاد بزرگ ارتشتاران- مهرماه 1350
@Bahamstan
فون ئرلاخ در کتابش چاپ 1730 مشخصا به معماری هخامنشیان و صفویان اشاره کرده است و ظاهرا تصاویر را از سفرنامه های اروپائیان گرفته باشد.
منبع: بررسی های تاریخی- نشریه ستاد بزرگ ارتشتاران- مهرماه 1350
@Bahamstan
🔸👆ریشه نام ایرانشهر
1)نام ایرانشهر در پهلوی ساسانی (پارسیگ) برگرفته از گویش اوستایی است (نگاره 1) که به این گونه گزارش میشود:
airyanąm xšaθra > airān šatr > ērān šahr
واکه مرکب ai در اوستا برابر با دانش آواشناسی به واکه ساده ē و سپس در پارسی به واکه i دگرسان میشود. ساسانیان واکه مرکب اوستایی را در خط به کار میبردهاند.
2)نام آریانشهر در پهلوی اشکانی (پارتی) برگرفته از گویش مادی-هخامنشی است (نگاره 2) که به این گونه گزارش میشود:
ariyānām xšaθra > aryān xšatr
3)واژه ariyānām در کتیبه بیستون در بخش ایلامی به گونه har-ri-ia-na-um آمده (نگاره 3) که همان حالت وابستگیِ جمع (جنتیو جمع) است.
♦️هممیهنان گرامی، نام ایران بیگمان بازمانده نام ایرانشهر به گویش اوستایی و (ان) پایانی آن نیز بازمانده حالت وابستگی جمع است. آریانشهر نیز بازمانده گویش هخامنشیان است. واژه ایران و آریان دقیقا یکی هستند.
🔹از سال 2016 و پیش از آن در سِپاش (فضای) مجازی و حقیقی بارها در این زمینه روشنگری کردهام. ثبت در تاریخ 12 دی 1402برابر با 2 ژانویه 2024
♦️سعید کریمی (سعید ایران ویج): کارشناس ارشد فرهنگ و زبانهای باستانی
@Bahamstan
1)نام ایرانشهر در پهلوی ساسانی (پارسیگ) برگرفته از گویش اوستایی است (نگاره 1) که به این گونه گزارش میشود:
airyanąm xšaθra > airān šatr > ērān šahr
واکه مرکب ai در اوستا برابر با دانش آواشناسی به واکه ساده ē و سپس در پارسی به واکه i دگرسان میشود. ساسانیان واکه مرکب اوستایی را در خط به کار میبردهاند.
2)نام آریانشهر در پهلوی اشکانی (پارتی) برگرفته از گویش مادی-هخامنشی است (نگاره 2) که به این گونه گزارش میشود:
ariyānām xšaθra > aryān xšatr
3)واژه ariyānām در کتیبه بیستون در بخش ایلامی به گونه har-ri-ia-na-um آمده (نگاره 3) که همان حالت وابستگیِ جمع (جنتیو جمع) است.
♦️هممیهنان گرامی، نام ایران بیگمان بازمانده نام ایرانشهر به گویش اوستایی و (ان) پایانی آن نیز بازمانده حالت وابستگی جمع است. آریانشهر نیز بازمانده گویش هخامنشیان است. واژه ایران و آریان دقیقا یکی هستند.
🔹از سال 2016 و پیش از آن در سِپاش (فضای) مجازی و حقیقی بارها در این زمینه روشنگری کردهام. ثبت در تاریخ 12 دی 1402برابر با 2 ژانویه 2024
♦️سعید کریمی (سعید ایران ویج): کارشناس ارشد فرهنگ و زبانهای باستانی
@Bahamstan
اگر شاهنامه فردوسی نبود
محمد علی فروغی:
اگر فردوسی شاهنامه را نظم نکرده بود این روایات به حالت تاریخ بلعمی (ترجمه و تلخیص تاریخ محمدبن جریرطبری) و نظایر آن در میآمد که از صدهزار نفر یک نفر آنها را نخوانده بلکه ندیده است، و شکی نیست در اینکه اگر سخن دلنشین فردوسی نبود، وسیله ابقای تاریخ ایران همانا منحصر به کتب امثال مسعودی و حمزه بن حسن و ابوریحان می بود که همه به زبان عرب نوشته شده و اکثریت عظیم ایرانیها از فهم آن عاجزند. شاهنامه فردوسی از بدو امر نزد فارسی زبانان چنان دلچسب واقع شده که عموما فریفته آن گردیدهاند. هرکس خواندن می توانست، شاهنامه را میخواند و کسی که خواندن نمیدانست در مجالس شاهنامه خوانی برای شنیدن و تمتع یافتن از آن حاضر میشد. کمتر ایرانی بود که آن داستانها را نداند و اشعار شاهنامه را از بر نخواند و رجال احیا شده فردوسی را نشناسد. اگر این اوقات ازین قبیل مجالس نمیبینی و روایت آن اشعار را کمتر می شنوی، از آن است که شداید و بدبختی های عصر اخیر محور زندگانی ما را به کلی منحرف ساخته و به قول معروف چرخ ما را چنبر کرده بود .
محمد علی اسلامی ندوشن:
طیّ این هزار سال هرگاه ایرانی در تنگنا یا نیاز یا خطر قرار میگرفته، دست کمک به طرف شاهنامه دراز میکرده، بدانگونه که میتوانیم بگوئیم که ایران را در دو وجه میبینیم: ایران پیش از شاهنامه، و ایران بعد از شاهنامه.
چند نمونه بیاورم:
ـ دوران مغول و بعد از مغول که دورانی مصیبتبار است، هنگام شکوفائی شاهنامه است. بایسنقر، نوادهی تیمور لنگ، شاهنامه را با خطّ خوش نویساند و نگارگری کرد. بدانگونه که یکی از هنریترین کتابهای جهان شد. همین چند سال پیش دانشگاه هاروارد امریکا چاپی از آن کرد که «گرانترین کتاب جهان» شناخته شد.
ـ بیشترین تعداد شاهنامهی مذهّب، در کتابخانهی توبقابی ترکیه یافت میشود، که شاهان صفوی به عنوان شفیع در زمانی که اختلافهای دامنهدار میان ایران و عثمانی بود، و شیعه و سنّی در برابر هم چنگ و دندان نشان میدادند، به عثمانیهای هدیه میکردند، تا آن را وسیلهی تفاهم قرار دهند.
ـ فتحعلیشاه قاجار نیز، برای عذرخواهی از تزار روسیّه، آنگاه که سفیر روس به دست ایرانیها کشته شده بود، جزو هدایا، یک جلد شاهنامهی مذهّب به پطرزبورگ روانه کرد. شاهنامه و نقشهائی که در آن به کار رفته بود، کتاب صلح بود. در ضمن با ارسال این کتاب میخواستند بگویند ما چه گذشتهی باشکوهی داشتهایم. ببینید چه مردان و زنانی در ایران بودهاند. آن زمان هنوز تاریخ هخامنشیها شناخته نشده بود.
شاهنامه کتاب مردم ایران است. گرچه به دست یک نفر پدید آمده، گوئی هزاران هزار نفر در ایجاد آن دست داشتهاند، زیرا عمق روح ایرانی و کامها و ناکامیهای او را سروده است. همانگونه که گفتم، اگر شاهنامه هم نبود، ایران با همین آب و همین خاک و همین کوه، بر جای میماند. البرز همان البرز میبود، ولی کو آن سیمرغ که زال را در آن پرورد، تا رستم از آن پدید آید، و کو آن غار که ضحّاک در آن به بند کشیده شد؟ در آن صورت کشوری میشد بیزبان که هرچه به او میگفتند، جواب نداشت، و بیپنجره، که افق در برابرش نبود.
مقاله در فصلنامه پاژ، سال اوّل، شماره چهارم، زمستان ۱۳۸۷، (جشننامه دکتر خالقی مطلق)
@Bahamstan
محمد علی فروغی:
اگر فردوسی شاهنامه را نظم نکرده بود این روایات به حالت تاریخ بلعمی (ترجمه و تلخیص تاریخ محمدبن جریرطبری) و نظایر آن در میآمد که از صدهزار نفر یک نفر آنها را نخوانده بلکه ندیده است، و شکی نیست در اینکه اگر سخن دلنشین فردوسی نبود، وسیله ابقای تاریخ ایران همانا منحصر به کتب امثال مسعودی و حمزه بن حسن و ابوریحان می بود که همه به زبان عرب نوشته شده و اکثریت عظیم ایرانیها از فهم آن عاجزند. شاهنامه فردوسی از بدو امر نزد فارسی زبانان چنان دلچسب واقع شده که عموما فریفته آن گردیدهاند. هرکس خواندن می توانست، شاهنامه را میخواند و کسی که خواندن نمیدانست در مجالس شاهنامه خوانی برای شنیدن و تمتع یافتن از آن حاضر میشد. کمتر ایرانی بود که آن داستانها را نداند و اشعار شاهنامه را از بر نخواند و رجال احیا شده فردوسی را نشناسد. اگر این اوقات ازین قبیل مجالس نمیبینی و روایت آن اشعار را کمتر می شنوی، از آن است که شداید و بدبختی های عصر اخیر محور زندگانی ما را به کلی منحرف ساخته و به قول معروف چرخ ما را چنبر کرده بود .
محمد علی اسلامی ندوشن:
طیّ این هزار سال هرگاه ایرانی در تنگنا یا نیاز یا خطر قرار میگرفته، دست کمک به طرف شاهنامه دراز میکرده، بدانگونه که میتوانیم بگوئیم که ایران را در دو وجه میبینیم: ایران پیش از شاهنامه، و ایران بعد از شاهنامه.
چند نمونه بیاورم:
ـ دوران مغول و بعد از مغول که دورانی مصیبتبار است، هنگام شکوفائی شاهنامه است. بایسنقر، نوادهی تیمور لنگ، شاهنامه را با خطّ خوش نویساند و نگارگری کرد. بدانگونه که یکی از هنریترین کتابهای جهان شد. همین چند سال پیش دانشگاه هاروارد امریکا چاپی از آن کرد که «گرانترین کتاب جهان» شناخته شد.
ـ بیشترین تعداد شاهنامهی مذهّب، در کتابخانهی توبقابی ترکیه یافت میشود، که شاهان صفوی به عنوان شفیع در زمانی که اختلافهای دامنهدار میان ایران و عثمانی بود، و شیعه و سنّی در برابر هم چنگ و دندان نشان میدادند، به عثمانیهای هدیه میکردند، تا آن را وسیلهی تفاهم قرار دهند.
ـ فتحعلیشاه قاجار نیز، برای عذرخواهی از تزار روسیّه، آنگاه که سفیر روس به دست ایرانیها کشته شده بود، جزو هدایا، یک جلد شاهنامهی مذهّب به پطرزبورگ روانه کرد. شاهنامه و نقشهائی که در آن به کار رفته بود، کتاب صلح بود. در ضمن با ارسال این کتاب میخواستند بگویند ما چه گذشتهی باشکوهی داشتهایم. ببینید چه مردان و زنانی در ایران بودهاند. آن زمان هنوز تاریخ هخامنشیها شناخته نشده بود.
شاهنامه کتاب مردم ایران است. گرچه به دست یک نفر پدید آمده، گوئی هزاران هزار نفر در ایجاد آن دست داشتهاند، زیرا عمق روح ایرانی و کامها و ناکامیهای او را سروده است. همانگونه که گفتم، اگر شاهنامه هم نبود، ایران با همین آب و همین خاک و همین کوه، بر جای میماند. البرز همان البرز میبود، ولی کو آن سیمرغ که زال را در آن پرورد، تا رستم از آن پدید آید، و کو آن غار که ضحّاک در آن به بند کشیده شد؟ در آن صورت کشوری میشد بیزبان که هرچه به او میگفتند، جواب نداشت، و بیپنجره، که افق در برابرش نبود.
مقاله در فصلنامه پاژ، سال اوّل، شماره چهارم، زمستان ۱۳۸۷، (جشننامه دکتر خالقی مطلق)
@Bahamstan
حتی تغییر در مسائلی بظاهر پیش پاافتاده در کشورهای اسلامی میتواند بسیار چالش برانگیز باشد و مثلا صنعت ساختمان در صورت نادیده گرفتن باورهای رایج در ارتباط با جهت دستشویی با چالش یا حتی بحران روبرو شود. تغییرات مهم اجتماعی و جنسیتی قطعا بسیار زمانبر وچالش برانگیزترند.
@Bahamstan
@Bahamstan