گاردین-سرخبوم
با توجه به وضعیت اضطراری اقلیمی -دمای جهانی برای اولین بار در سال ۲۰۲۴ به مدت یک سال کامل از ۱.۵ درجه سانتیگراد بالاتر از سطح پیشاصنعتی فراتر رفت- هرگونه تأخیر در مهلت تعیینشده معمولاً یک بحران تلقی میشود. اما امسال، جهان با یک فاجعۀ بالقوه فوریتر روبهرو است: ریاستجمهوری مجدد دونالد ترامپ در ایالات متحده. او نهتنها این کشور را از توافق پاریس خارج کرده، بلکه با اعمال یا تهدید به اعمال تعرفههای سنگین بر واردات، یک جنگ تجاری را آغاز کرده است.
🖇️متن کامل را اینجا بخوانید
@Azegaar
با توجه به وضعیت اضطراری اقلیمی -دمای جهانی برای اولین بار در سال ۲۰۲۴ به مدت یک سال کامل از ۱.۵ درجه سانتیگراد بالاتر از سطح پیشاصنعتی فراتر رفت- هرگونه تأخیر در مهلت تعیینشده معمولاً یک بحران تلقی میشود. اما امسال، جهان با یک فاجعۀ بالقوه فوریتر روبهرو است: ریاستجمهوری مجدد دونالد ترامپ در ایالات متحده. او نهتنها این کشور را از توافق پاریس خارج کرده، بلکه با اعمال یا تهدید به اعمال تعرفههای سنگین بر واردات، یک جنگ تجاری را آغاز کرده است.
🖇️متن کامل را اینجا بخوانید
@Azegaar
◾دیباچهای در پیگیری ریشههای تخریب محیط زیست
🖋️ محمدرضا جعفری
✔️ آنچه امروزه در اراضی ملی، مناطق حفاظتشده، کوهستانها، مراتع، حریمهای باستانی، تالابها و رودخانهها،اتفاق افتاده است نه خیانت در امانتِ صرف، نه سوءمدیریت که به بیان تئوریک «سلب مالکیت» است: سلب مالکیت از زمین یا خلع ید عمومی از زمین و منابع طبیعی به نفع فرد یا گروه به قصد انتفاع مادی خصوصی. این فرایند یا بهمدد زور و خشونت عریان، یا به دست دولت و نهادهای حکومتی از طریق اعمال قدرت قانونی یا فراقانونی اتفاق میافتد تا بخشهایی از منابع طبیعی، شامل زمین و عرصههای طبیعی قابل بهرهبرداری، را با خروج از دایرهی دارایی عمومی و حفاظت همگانی، در انحصار و تصاحب کسانی دربیاورد که نفع شخصی را هدف دارند.
🖇️ متن کامل را اینجا بخوانید
@Azegaar
🖋️ محمدرضا جعفری
✔️ آنچه امروزه در اراضی ملی، مناطق حفاظتشده، کوهستانها، مراتع، حریمهای باستانی، تالابها و رودخانهها،اتفاق افتاده است نه خیانت در امانتِ صرف، نه سوءمدیریت که به بیان تئوریک «سلب مالکیت» است: سلب مالکیت از زمین یا خلع ید عمومی از زمین و منابع طبیعی به نفع فرد یا گروه به قصد انتفاع مادی خصوصی. این فرایند یا بهمدد زور و خشونت عریان، یا به دست دولت و نهادهای حکومتی از طریق اعمال قدرت قانونی یا فراقانونی اتفاق میافتد تا بخشهایی از منابع طبیعی، شامل زمین و عرصههای طبیعی قابل بهرهبرداری، را با خروج از دایرهی دارایی عمومی و حفاظت همگانی، در انحصار و تصاحب کسانی دربیاورد که نفع شخصی را هدف دارند.
🖇️ متن کامل را اینجا بخوانید
@Azegaar
سرخبوم/ استفاده از انرژی در هوش مصنوعی اهمیت دارد، اما این فقط بخشی از داستان تأثیرات زیستمحیطی هوش مصنوعی است. روشها و رسانههای اجتماعی و سیاسی که از طریق آنها هوش مصنوعی بر کره زمین تأثیر میگذارد، بسیار پنهانتر و موذیانهتر عمل میکنند و به ظن قوی، پیامدهای عمیقتری برای آینده بشر دارند.
شواهدی از وجود سوگیریهای سیستماتیک در پاسخهای رباتهای گفتگو یافت شده است.
🖇️ متن کامل را اینجا بخوانید
sorkhboom.ir
@Azegaar
#هوش_مصنوعی
شواهدی از وجود سوگیریهای سیستماتیک در پاسخهای رباتهای گفتگو یافت شده است.
🖇️ متن کامل را اینجا بخوانید
sorkhboom.ir
@Azegaar
#هوش_مصنوعی
سرخبوم/ چهار عامل کلیدی در پاکسازی دریاچههای چین نقش داشتند: عزم مردم محلی که در اطراف دریاچه زندگی میکردند برای نجات آن؛ انضباط مقامات دولتی محلی برای تعادل نیازهای کوتاهمدت مردم با نیازهای بلندمدت محیط زیست؛ تخصص جامعه علمی منطقه که مطالعاتی درباره دریاچه، علل آلودگی و برنامهای مبتنی بر شواهد برای پاکسازی آبهای آن ارائه دادند؛ و تعهد کادر حزب کمونیست چین به تلاش برای اجرای سیاستهای علمیبنیان حاکمیتی. آنچه که این گزارش را برای من جالب میکند این است که هیچکدام از این عوامل و راهحلها خارج از محدوده امکانپذیر و شدنی برای هر دریاچه آلودهای در هر کشور از جنوب جهانی نیست.
🖇️متن کامل را اینجا بخوانید
@Azegaar
🖇️متن کامل را اینجا بخوانید
@Azegaar
Forwarded from Ehsan Soltani احسان سلطانی
در آمریکا بهشت موعود کارگزاران و اقتصادخوانده های وابسته، سهم هزینه های اجتماعی به ۴۵ درصد بودجه جاری دولت رسیده که سهم کمکهای بخش سلامت نزدیک ۲۰ درصد بودجه است. در ایران دولت کارگزار غارت سفره مردم با شوکهای قیمت ارز مردم را از دسترسی به بخش مهمی از خدمات بهداشتی محروم کرده است.
#اقتصاد_رفاقتی_رانتی_غارتی #کاسبان_تحریمها #فسادرسمی #سرکوب_دستمزدها #مالیات_تورمی #شوک_قیمت_ارز #رانت_شوک_قیمت_ارز #چپاول_ارزی #مالیات_تورمی
@EconomySoltani
#اقتصاد_رفاقتی_رانتی_غارتی #کاسبان_تحریمها #فسادرسمی #سرکوب_دستمزدها #مالیات_تورمی #شوک_قیمت_ارز #رانت_شوک_قیمت_ارز #چپاول_ارزی #مالیات_تورمی
@EconomySoltani
Forwarded from تجارت نیوز
#اختصاصی
🔻محمدرضا جعفری، پژوهشگر محیط زیست و توسعه در گفتوگو با #تجارتنیوز مطرح کرد:
🔸رشد آلودگی هوا با رشد ۵۰ درصدی مصرف بنزین/ ضرر ۵ میلیارد دلاری فلرسوزی
▪️از میان ۱۰ پالایشگاه کشور، ۷ پالایشگاه فرسوده است
▪️برای بررسی چرایی وجود و چگونگی استمرار پدیده آلودگی هوا، پیش از هر چیز باید پای اقتصاد سیاسی را به میان کشید
▪️سهم خودروها در آلودگی هوا در تهران به ۶۰ درصد میرسد
▪️میانگین کشوری بیش از ۵۰ درصد است
▪️میزان گوگردی که در سوخت یورو ۵ وجود دارد، ۱۰ گرم در میلیون است در حالی که در یورو ۴ این مقدار به ۵۰ گرم در میلیون میرسد
▪️پالایشگاههای داخلی با توجه به هزینه زیاد افزایش آرامسوزی از اکتان ۹۲ به ۹۵، تمایلی به استفاده از اکتانافزا در بنزین ندارند
▪️یارانه پنهان بخش صنعت، معدن و پتروشیمی از دلایل مهمی است که مدیران این صنایع را از اصلاح فرایندهای منجر به مصرف بالای انرژی باز میدارد
▪️مدیران دولتی تعداد فلرهای روشن را نماد رونق توسعه و ساختوساز صنعتی میدانستند!| تجارتنیوز
🔗گزارش کامل را از طریق لینک زیر بخوانید👇
https://tejaratnews.com/?p=993396
@tejaratnews
🔻محمدرضا جعفری، پژوهشگر محیط زیست و توسعه در گفتوگو با #تجارتنیوز مطرح کرد:
🔸رشد آلودگی هوا با رشد ۵۰ درصدی مصرف بنزین/ ضرر ۵ میلیارد دلاری فلرسوزی
▪️از میان ۱۰ پالایشگاه کشور، ۷ پالایشگاه فرسوده است
▪️برای بررسی چرایی وجود و چگونگی استمرار پدیده آلودگی هوا، پیش از هر چیز باید پای اقتصاد سیاسی را به میان کشید
▪️سهم خودروها در آلودگی هوا در تهران به ۶۰ درصد میرسد
▪️میانگین کشوری بیش از ۵۰ درصد است
▪️میزان گوگردی که در سوخت یورو ۵ وجود دارد، ۱۰ گرم در میلیون است در حالی که در یورو ۴ این مقدار به ۵۰ گرم در میلیون میرسد
▪️پالایشگاههای داخلی با توجه به هزینه زیاد افزایش آرامسوزی از اکتان ۹۲ به ۹۵، تمایلی به استفاده از اکتانافزا در بنزین ندارند
▪️یارانه پنهان بخش صنعت، معدن و پتروشیمی از دلایل مهمی است که مدیران این صنایع را از اصلاح فرایندهای منجر به مصرف بالای انرژی باز میدارد
▪️مدیران دولتی تعداد فلرهای روشن را نماد رونق توسعه و ساختوساز صنعتی میدانستند!| تجارتنیوز
🔗گزارش کامل را از طریق لینک زیر بخوانید👇
https://tejaratnews.com/?p=993396
@tejaratnews
معیارهای جدید مانند سهم و مسئولیت کشورها، وضوح اخلاقی محکمی را پیرامون بیعدالتیهای دیرپا و پایدار بین شمال و جنوب جهانی به ارمغان میآورد. مسئولیت غیرقابل انکار ثروتمندترین کشورهای جهان در از بین بردن سیستمهای حامی حیات در سیارهای که خانه ماست اکنون باید به پرداخت غرامت قابل توجه به کسانی که بدترین آسیبها را دیدهاند تبدیل شود.
🖇️متن کامل را اینجا بخوانید
Sorkhboom.ir
@Azegaar
🖇️متن کامل را اینجا بخوانید
Sorkhboom.ir
@Azegaar
سرخبوم/ چگونه در ابتدا سرمایهداری استفاده از سوختهای فسیلی را با ظهور نیروی بخار موجب شد؟ و چرا هرچه بیشتر بر آگاهی از پیامدهای فاجعهبار تغییر اقلیم افزوده میشود، بیشتر سوختهای فسیلی سوزانده میشود. چگونه در این مخمصه گیر افتادیم؟
بخار نه انرژی ارزانتری ارائه میداد و نه انرژی فراوانتری، بلکه کنترل کامل بر کارگران وابسته را ممکن میکرد. سرمایهای که با سوختهای فسیلی امکان تحرک مییافت قادر شد تولید را در سودآورترین مکانها و در مناسبترین ساعات روز متمرکز کند، وضعیتی که امروزه نیز ادامه دارد.
🖇️متن کامل را اینجا بخوانید
Sorkhboom.ir
@Azegaar
بخار نه انرژی ارزانتری ارائه میداد و نه انرژی فراوانتری، بلکه کنترل کامل بر کارگران وابسته را ممکن میکرد. سرمایهای که با سوختهای فسیلی امکان تحرک مییافت قادر شد تولید را در سودآورترین مکانها و در مناسبترین ساعات روز متمرکز کند، وضعیتی که امروزه نیز ادامه دارد.
🖇️متن کامل را اینجا بخوانید
Sorkhboom.ir
@Azegaar
Forwarded from موزه خُردتاریخ
مهدی تدینی، پاورقینویسی تاریخی و دادگاه صحرایی حقیقت
مهدی تدینی مورخ حرفهای نیست، ولی با پاورقینویسیهای تاریخیاش مهار آگاهی تاریخی بخش وسیعی از مخاطبان تحصیلکرده شبکههای اجتماعی (و بدبختانه حتی برخی از تحصیلکردگان دانشگاهی در رشتۀ تاریخ) را در دست خویش گرفته است. آنچه مخاطبان نوشتههای تاریخی او را گرد هم میآورد، مجموعهای از ترجیحات سیاسی خاص است نه علائق تاریخنگارانه؛ این مشخصۀ همۀ تاریخپردازیهای ایدئولوژیک است. دلبستگان یک پروژۀ سیاسی که به طور تناقضآمیزی در گذشته به دنبال تصویری از آیندۀ سیاسی خویش هستند در تدینی و امثال او همان چیزهایی را مییابند که دوست دارند دربارۀ گذشتۀ خیالین آن پروژه بشنوند، به سخن دیگر، آنها به دنبال واقعیتهای گذشته نیستند، به دنبال صورت تاریخیشدۀ مجموعهای از آمال تحققنیافته خویش هستند.
تدینی در شبهتاریخنگاری خویش پا جای پای قهرمانان تاریخیاش در ادارۀ سوم ساواک گذاشته، منتهی با این تفاوت که نه به شکنجۀ جسم انسانها بلکه به شکنجه و بازجویی از خاطرات آنها، و در نهایت کشاندن حقایق تاریخی به دادگاه یکطرفۀ صحرایی برخاسته است. پاورقینویسانی چون او (که امروزه ظاهراً رو به تزاید دارند) روایت تاریخیای را فراهم میکنند که به کار ارضای نفس آن بخشی از ناراضیان وضع موجود میآید که حول ایدئولوژی پهلویسم گرد هم آمدهاند؛ ساختن یک آرمانشهر دروغین، انتقال اسطورۀ عصر زرین از گذشتههای بسیار دور و اساطیری به گذشتهای بسیار نزدیک، و برساخت یک جبهۀ شدیداً قطبیشدۀ حق و باطل از خاطرۀ حکومت پهلوی و همدلان و مخالفانش. پیرنگ حاکم بر این پاورقیهای تاریخی بسیار ساده و عوامانه است: همه چیز خوب بود؛ همه خوب میخوردند، خوب میپوشیدند، کیفشان کوک بود، عرق و کبابشان به راه بود و ... تا اینکه چند روشنفکر، شاعر و به طور کلی «چپها» آمدند و در شیپور فلاکت دمیدند؛ نتیجه آنکه، تودۀ جاهل به دنبال همین روشنفکران منحط به راه افتادند و قدرناشناسانه قطار توسعۀ پهلوی را از ریل خارج کردند. این روایت نیز همچون تمامی کژخوانیهای تعمدی از تاریخ رو به سوی آینده و تقویت یا پیشبرد یک پروژۀ سیاسی دارد. ننتیجۀ سیاسی چنین روایتپردازیهایی آنکه، اکنون نیز باید دوباره رانندۀ مقدر آن لوکوموتیو را، که مهارت رانندگی به گونهای وراثتی به او انتقال یافته، بازگرداند. تدینیها این پرسش جامعهشناختی و تاریخی را که چرا انقلاب شد، تبدیل به این پرسش کینهتوزانه و طلبکارانه میکنند که «چه مرگتان بود که شاه را بیرون کردید؟»، «چیتان کم بود که انقلاب کردید؟»، چرا همان ویترین عصر پهلوی را که ما میبینیم و با دیدنش به اوج لذت روحی میرسیم شما نمیدیدید؟ و پرپیداست که چه درک سادهبینانهای از مسئلۀ عاملیت تاریخی در پشت این نگاه به تاریخ نهفته است.
این دست از جنگهای تاریخ (History wars) در همه جا، با تشابهات و مختصاتی ویژه در جریان هستند، از توسعهیافتهترین جوامع تا عقبماندهترین آنها، ولی بعید است در هیچ کجای جهان، تا این اندازه با حیات و ممات یک نظم موجود و زمینهسازی عملی برای بازگردانی بیکم و کاست یک نظم پیشین، به مثابه بدیل آن، پیوند خورده باشند. آنچه اکنون شاهد آنیم رویارویی دو نوع بنیادگرایی است که بنا بر قاعده، هر کدام یک همبستۀ تاریخنگارانه نیز دارند، و آنچه صورتبندی و محتوای این پیوست تاریخی را تعین میبخشد نه دغدغۀ حقیقت، بلکه مقتضیات نبرد در عرصۀ سیاست است. این دست از تکاپوهای تاریخنگارانه ایدئولوژیک (چه تاریخنگاری پهلویستی و چه تاریخنگاری رسمی در نظام سیاسی کنونی) تنها در فضای گلخانهای حاصل از موجسواری رسانهای، یا پشتیبانی سیاسی و بوروکراتیک، بخت بقا دارند، ولی به محض ورود به فضای علمی و آکادمیک، که در آن از دوپینگ رسانهای و سازمانی خبری نیست، دیگر امیدی به بقا نخواهند داشت، هرچند که زدودن رسوبات آنها از ذهنیت عمومی نیازمند زمان و روشنگری است. و شگفت آنکه، بسیاری از زائدهها و دنبالچههای این شبهتاریخنگاری در فضای آکادمیک -همانهایی که علیالظاهر تحصیلکردۀ تاریخ هستند ولی تفاوت میان تاریخنگاری آکادمیک و شبهتاریخنگاریهای سیاستزده عوامانه را درنمییابند، همانهایی که حاضرند وجاهت علمی و آکادمیک خود را به پای تمنیات سیاسی زودگذر و محتوم به شکست خویش قربانی کنند- از درک چنین واقعیت سادهای عاجزند.
https://t.iss.one/microhismuseum
مهدی تدینی مورخ حرفهای نیست، ولی با پاورقینویسیهای تاریخیاش مهار آگاهی تاریخی بخش وسیعی از مخاطبان تحصیلکرده شبکههای اجتماعی (و بدبختانه حتی برخی از تحصیلکردگان دانشگاهی در رشتۀ تاریخ) را در دست خویش گرفته است. آنچه مخاطبان نوشتههای تاریخی او را گرد هم میآورد، مجموعهای از ترجیحات سیاسی خاص است نه علائق تاریخنگارانه؛ این مشخصۀ همۀ تاریخپردازیهای ایدئولوژیک است. دلبستگان یک پروژۀ سیاسی که به طور تناقضآمیزی در گذشته به دنبال تصویری از آیندۀ سیاسی خویش هستند در تدینی و امثال او همان چیزهایی را مییابند که دوست دارند دربارۀ گذشتۀ خیالین آن پروژه بشنوند، به سخن دیگر، آنها به دنبال واقعیتهای گذشته نیستند، به دنبال صورت تاریخیشدۀ مجموعهای از آمال تحققنیافته خویش هستند.
تدینی در شبهتاریخنگاری خویش پا جای پای قهرمانان تاریخیاش در ادارۀ سوم ساواک گذاشته، منتهی با این تفاوت که نه به شکنجۀ جسم انسانها بلکه به شکنجه و بازجویی از خاطرات آنها، و در نهایت کشاندن حقایق تاریخی به دادگاه یکطرفۀ صحرایی برخاسته است. پاورقینویسانی چون او (که امروزه ظاهراً رو به تزاید دارند) روایت تاریخیای را فراهم میکنند که به کار ارضای نفس آن بخشی از ناراضیان وضع موجود میآید که حول ایدئولوژی پهلویسم گرد هم آمدهاند؛ ساختن یک آرمانشهر دروغین، انتقال اسطورۀ عصر زرین از گذشتههای بسیار دور و اساطیری به گذشتهای بسیار نزدیک، و برساخت یک جبهۀ شدیداً قطبیشدۀ حق و باطل از خاطرۀ حکومت پهلوی و همدلان و مخالفانش. پیرنگ حاکم بر این پاورقیهای تاریخی بسیار ساده و عوامانه است: همه چیز خوب بود؛ همه خوب میخوردند، خوب میپوشیدند، کیفشان کوک بود، عرق و کبابشان به راه بود و ... تا اینکه چند روشنفکر، شاعر و به طور کلی «چپها» آمدند و در شیپور فلاکت دمیدند؛ نتیجه آنکه، تودۀ جاهل به دنبال همین روشنفکران منحط به راه افتادند و قدرناشناسانه قطار توسعۀ پهلوی را از ریل خارج کردند. این روایت نیز همچون تمامی کژخوانیهای تعمدی از تاریخ رو به سوی آینده و تقویت یا پیشبرد یک پروژۀ سیاسی دارد. ننتیجۀ سیاسی چنین روایتپردازیهایی آنکه، اکنون نیز باید دوباره رانندۀ مقدر آن لوکوموتیو را، که مهارت رانندگی به گونهای وراثتی به او انتقال یافته، بازگرداند. تدینیها این پرسش جامعهشناختی و تاریخی را که چرا انقلاب شد، تبدیل به این پرسش کینهتوزانه و طلبکارانه میکنند که «چه مرگتان بود که شاه را بیرون کردید؟»، «چیتان کم بود که انقلاب کردید؟»، چرا همان ویترین عصر پهلوی را که ما میبینیم و با دیدنش به اوج لذت روحی میرسیم شما نمیدیدید؟ و پرپیداست که چه درک سادهبینانهای از مسئلۀ عاملیت تاریخی در پشت این نگاه به تاریخ نهفته است.
این دست از جنگهای تاریخ (History wars) در همه جا، با تشابهات و مختصاتی ویژه در جریان هستند، از توسعهیافتهترین جوامع تا عقبماندهترین آنها، ولی بعید است در هیچ کجای جهان، تا این اندازه با حیات و ممات یک نظم موجود و زمینهسازی عملی برای بازگردانی بیکم و کاست یک نظم پیشین، به مثابه بدیل آن، پیوند خورده باشند. آنچه اکنون شاهد آنیم رویارویی دو نوع بنیادگرایی است که بنا بر قاعده، هر کدام یک همبستۀ تاریخنگارانه نیز دارند، و آنچه صورتبندی و محتوای این پیوست تاریخی را تعین میبخشد نه دغدغۀ حقیقت، بلکه مقتضیات نبرد در عرصۀ سیاست است. این دست از تکاپوهای تاریخنگارانه ایدئولوژیک (چه تاریخنگاری پهلویستی و چه تاریخنگاری رسمی در نظام سیاسی کنونی) تنها در فضای گلخانهای حاصل از موجسواری رسانهای، یا پشتیبانی سیاسی و بوروکراتیک، بخت بقا دارند، ولی به محض ورود به فضای علمی و آکادمیک، که در آن از دوپینگ رسانهای و سازمانی خبری نیست، دیگر امیدی به بقا نخواهند داشت، هرچند که زدودن رسوبات آنها از ذهنیت عمومی نیازمند زمان و روشنگری است. و شگفت آنکه، بسیاری از زائدهها و دنبالچههای این شبهتاریخنگاری در فضای آکادمیک -همانهایی که علیالظاهر تحصیلکردۀ تاریخ هستند ولی تفاوت میان تاریخنگاری آکادمیک و شبهتاریخنگاریهای سیاستزده عوامانه را درنمییابند، همانهایی که حاضرند وجاهت علمی و آکادمیک خود را به پای تمنیات سیاسی زودگذر و محتوم به شکست خویش قربانی کنند- از درک چنین واقعیت سادهای عاجزند.
https://t.iss.one/microhismuseum
Telegram
موزه خُردتاریخ
موزه شواهد تصادفی.
https://t.iss.one/microhismuseum
@Mhmmdghfuri
https://t.iss.one/microhismuseum
@Mhmmdghfuri
کامیارفکور، سرخبوم/ در شهرها باید مترو، اتوبوسهای برقی، تراموا و دیگر وسایل حملونقل عمومی به صورت رایگان و با دسترسی آسان برای همهی شهروندان فراهم شده باشد. ایستگاههای مترو و اتوبوس در هر نقطهی شهر وجود داشته و فاصلهی بین آنها به حدی کوتاه باشد که هیچکس مجبور نشود مسافت طولانی را پیاده طی کند. وسایل حملونقل عمومی به موقع برسند و همیشه جای کافی برای همه وجود داشته باشد. این شبکهی گسترده و کارآمد، مردم را از استفاده از خودروهای شخصی بینیاز میکند.
🖇️متن کامل را اینجا بخوانید
Sorkhboom.ir
@Azegaar
🖇️متن کامل را اینجا بخوانید
Sorkhboom.ir
@Azegaar
Forwarded from آزگار
◾کاشت یکمیلیارد درخت یا اقتصادسیاسی غارت؟
✔️تاریخ معاصر فعالیتهای محیط زیستی مملو است از سطحینگری، اقدامات نمایشی سادهدلانه یا هدفمندانه، سانتیمانتالیسم. بسیاری از این اقدامات تنها به قصد ملاخورکردن بودجه است یا پرکردن بیلان کاری.
✔️درختکاری، در سیستمی فشل و ناکارآمد (اگر نگوییم فاسد و بیربط) از هماندست اقداماتی است که چندصباحی رسانهها را پر میکند، بودجهای به جیب میزند و از خاطر میرود.
مسألهی محیط زیست ایران مسألهای فراتر از تمام اقدامات موضعی و واکنشهای نابسنده به آنها است. روند تخریب طبیعت در ایران با فساد، ساختوساز ویرانگر بهجای توسعه، سلب مالکیت از عرصههای عمومی و مشاع و مالخودسازی، سرمایهداری هار و رفاقتی، سوداگری صنعتی و تجاری، و درجاهایی فقر و بیکاری، همراستاست و اصولا در امتداد آن روندهای مخرب قرار دارد.
➕یکمیلیارد درخت بکاریم، خب که چه؟ بعدش؟ آنها که قبلا کاشتید کجا هستند؟ ستاد احیاسازی دریاچه ارومیه کجاست؟ قانون هوای پاک؟ عوارض آلایندگی؟ پیوستهای نااجرایی زیستمحیطی؟ اصل ۵۰ قانون اساسی؟ مطالعات و ارزیابی صوری محیط زیستی پروژههای سد و انتقال آب و پتروشیمی و فولاد؟ وضعیت عسلویه و ماهشهر را چه کردهاید؟ سد خرسان و چمشیر و انتقال آب کوهرنگ ۳؟ طرح تنفس جنگل؟ زمینخواریها؟ هیرکانیخواریها؟ قله دماوند حالا به اسم کیست؟
✖️وقتش است جنبش محیط زیستی، فرا رود از نقدهای صوری به سمت نقد اقتصادسیاسی تخریب که همان نقد اقتصاد سیاسی غارت است.
🖇️پ.ن: یکمیلیارد درخت با ۱۸هزارمیلیارد تومان بودجه، چه کسانی ازاین سفره نفع میبرند؟
@Azegaar
#اقتصادسیاسی_غارت
#نظر
✔️تاریخ معاصر فعالیتهای محیط زیستی مملو است از سطحینگری، اقدامات نمایشی سادهدلانه یا هدفمندانه، سانتیمانتالیسم. بسیاری از این اقدامات تنها به قصد ملاخورکردن بودجه است یا پرکردن بیلان کاری.
✔️درختکاری، در سیستمی فشل و ناکارآمد (اگر نگوییم فاسد و بیربط) از هماندست اقداماتی است که چندصباحی رسانهها را پر میکند، بودجهای به جیب میزند و از خاطر میرود.
مسألهی محیط زیست ایران مسألهای فراتر از تمام اقدامات موضعی و واکنشهای نابسنده به آنها است. روند تخریب طبیعت در ایران با فساد، ساختوساز ویرانگر بهجای توسعه، سلب مالکیت از عرصههای عمومی و مشاع و مالخودسازی، سرمایهداری هار و رفاقتی، سوداگری صنعتی و تجاری، و درجاهایی فقر و بیکاری، همراستاست و اصولا در امتداد آن روندهای مخرب قرار دارد.
➕یکمیلیارد درخت بکاریم، خب که چه؟ بعدش؟ آنها که قبلا کاشتید کجا هستند؟ ستاد احیاسازی دریاچه ارومیه کجاست؟ قانون هوای پاک؟ عوارض آلایندگی؟ پیوستهای نااجرایی زیستمحیطی؟ اصل ۵۰ قانون اساسی؟ مطالعات و ارزیابی صوری محیط زیستی پروژههای سد و انتقال آب و پتروشیمی و فولاد؟ وضعیت عسلویه و ماهشهر را چه کردهاید؟ سد خرسان و چمشیر و انتقال آب کوهرنگ ۳؟ طرح تنفس جنگل؟ زمینخواریها؟ هیرکانیخواریها؟ قله دماوند حالا به اسم کیست؟
✖️وقتش است جنبش محیط زیستی، فرا رود از نقدهای صوری به سمت نقد اقتصادسیاسی تخریب که همان نقد اقتصاد سیاسی غارت است.
🖇️پ.ن: یکمیلیارد درخت با ۱۸هزارمیلیارد تومان بودجه، چه کسانی ازاین سفره نفع میبرند؟
@Azegaar
#اقتصادسیاسی_غارت
#نظر
Forwarded from آزگار
Spectrum.Magazine.-EcoFeminism.pdf
23.5 MB
◾پروندهای در معرفی اکوفمینیسم
شماره اول گاهنامه اسپکتروم با موضوع اکوفمینیسم تلاش دارد ایدههای نظری و عملی اکوفمینیسم را به مخاطب فارسی زبان بیشتر معرفی کرده و ابهامات و سوءبرداشتهای محتمل از این نظریه را مورد ملاحظه قرار دهد.
➖عناوین مقالهها:
- اکوفمینیسم، گرتا گارد
- نقش جنسیت در چرخه تولید مواد غذایی:
از پاسداری زمین تا آشپزخانه
- حقوق حیوانات؛ اهرمی کلیدی یا باری اضافی بر دوش فمینیسم؟
- اگرواکولوژی و نقش آن در توانمندسازی زنان
- زنان و جنبش محیط زیستی پسماند صفر
هنر حیوان، نگاهی بر سیاستهای جنسی گوشت
- در حمایت از اکوفمینیسم: پاسخی به انتقادات
- گفتگو با اعظم بهرامی
#اکوفمینیسم
#اکوسوسیالیسم
@Azegaar
شماره اول گاهنامه اسپکتروم با موضوع اکوفمینیسم تلاش دارد ایدههای نظری و عملی اکوفمینیسم را به مخاطب فارسی زبان بیشتر معرفی کرده و ابهامات و سوءبرداشتهای محتمل از این نظریه را مورد ملاحظه قرار دهد.
➖عناوین مقالهها:
- اکوفمینیسم، گرتا گارد
- نقش جنسیت در چرخه تولید مواد غذایی:
از پاسداری زمین تا آشپزخانه
- حقوق حیوانات؛ اهرمی کلیدی یا باری اضافی بر دوش فمینیسم؟
- اگرواکولوژی و نقش آن در توانمندسازی زنان
- زنان و جنبش محیط زیستی پسماند صفر
هنر حیوان، نگاهی بر سیاستهای جنسی گوشت
- در حمایت از اکوفمینیسم: پاسخی به انتقادات
- گفتگو با اعظم بهرامی
#اکوفمینیسم
#اکوسوسیالیسم
@Azegaar
Forwarded from آزگار
چرا_به_حضور_زنان_در_کنشهای_اقلیمی.pdf
121.3 KB
▫️بازنشر به مناسبت هشت مارس، روز جهانی زن
▪️متن کاملِ چرا به زنان در کنشی اساسی در مقابله با تغییر اقلیم نیاز است؟
🖋ترجمه: سیمین فروهر
➖مقابلهای به موقع با تغییر اقلیم بدون مشارکت همگانی ممکن نیست و زنان بیش از نیمی از جمعیت جهان را تشکیل میدهند.
➖زنان همواره از دریچهای به مسائل مینگرند که در رویکردهای معمول غائب است. عدالت جنسیتی موجب افزایش کارآیی و بهرهوری میشود. در مذاکرات اقلیمی پاریس، این زنان بودند که زمینه را برای طرح افقهای بلندپروازانه مهیا کردند.
➖جوامع با مشارکت گسترده زنان در مسائل مختلف، مانند مقولهی تغییر اقلیم، موفقترند. زنان شبکههای اجتماعی قویتری میسازند، با احتمال بیشتری دانش خود را به اشتراک میگذارند و راحت تر با تغییرات محیطی سازگار میشوند.
➖تغییر اقلیم بر هر کس به شیوهای خاص تاثیر میگذارد و در عین حال نابرابریها را از جمله نابرابری جنسیتی تشدید میکند. هرگونه سیاستگذاری و کنشورزی اقلیمی میبایست معطوف به منافع همه، از جمله زنان و دختران، باشد.
منبع: برنامه تغییر اقلیم سازمان ملل؛ آزگار
#اضطرار_اقلیمی
@Azegaar
▪️متن کاملِ چرا به زنان در کنشی اساسی در مقابله با تغییر اقلیم نیاز است؟
🖋ترجمه: سیمین فروهر
➖مقابلهای به موقع با تغییر اقلیم بدون مشارکت همگانی ممکن نیست و زنان بیش از نیمی از جمعیت جهان را تشکیل میدهند.
➖زنان همواره از دریچهای به مسائل مینگرند که در رویکردهای معمول غائب است. عدالت جنسیتی موجب افزایش کارآیی و بهرهوری میشود. در مذاکرات اقلیمی پاریس، این زنان بودند که زمینه را برای طرح افقهای بلندپروازانه مهیا کردند.
➖جوامع با مشارکت گسترده زنان در مسائل مختلف، مانند مقولهی تغییر اقلیم، موفقترند. زنان شبکههای اجتماعی قویتری میسازند، با احتمال بیشتری دانش خود را به اشتراک میگذارند و راحت تر با تغییرات محیطی سازگار میشوند.
➖تغییر اقلیم بر هر کس به شیوهای خاص تاثیر میگذارد و در عین حال نابرابریها را از جمله نابرابری جنسیتی تشدید میکند. هرگونه سیاستگذاری و کنشورزی اقلیمی میبایست معطوف به منافع همه، از جمله زنان و دختران، باشد.
منبع: برنامه تغییر اقلیم سازمان ملل؛ آزگار
#اضطرار_اقلیمی
@Azegaar
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
◾رانت یا فساد
◽دبیرکل انجمن صنفی صنایع پتروشیمی گفت: بانک مرکزی با من تماس گرفت گفت ۱۰ هزار تومان قیمت دلار را بالا میبریم تا شما ارز عرضه کنید.
🖇️ اینجا و ایران در تقسیم کار جهانی / رانت دولتی به صنایع فولاد و پتروشیمی را هم بخوانید
@Azegaar
#تورم #رانت_ارزی
◽دبیرکل انجمن صنفی صنایع پتروشیمی گفت: بانک مرکزی با من تماس گرفت گفت ۱۰ هزار تومان قیمت دلار را بالا میبریم تا شما ارز عرضه کنید.
🖇️ اینجا و ایران در تقسیم کار جهانی / رانت دولتی به صنایع فولاد و پتروشیمی را هم بخوانید
@Azegaar
#تورم #رانت_ارزی
Forwarded from نقد اقتصاد سیاسی
سوسیالیسم زیستبوممحور توسط یک انقلاب مرکب ایجاد میشود. علاوه بر یک انقلاب سوسیالیستی که این امکان را ایجاد میکند که به فراسوی سرمایه برویم، همزمان نیاز به یک انقلاب فرهنگی است تا انسانمحوری را با زیستبوممحوری جایگزین کند.
_______
👈متن کامل
_______
👈متن کامل
Forwarded from دست پنهان
◾آیندهای که فرقه نکبت (امثال غنینژاد، طبیبیان، صادقالحسینی، تدینی و...) برای ایران میخواهند
✔️ در ۲۳ دی سال جاری، سرمقالهای به قلم سردبیر روزنامهی «دنیای اقتصاد» با این عنوان منتشر شد: «خاویر میلی ایران کجاست؟» که بدیلی مشابه خاویر میلی در ایران را «روزگاری رؤیایی» برای اقتصاد ایران نامید.
➖میلی، بلافاصله پس از به قدرت رسیدن، حملهای همهجانبه را آغاز کرد. پس از دو روز، وزیر دارایی او، مجموعه سیاستهایی را اعلام کرد که شامل تعلیق تمام پروژههای عمومی، مسدود کردن حقوق بازنشستگان و سایر هزینههای عمومی، کاهش کمکها به بودجههای استانی، کاهش یارانههای انرژی و اخراج دهها هزار کارمند دولتی بود. کاهش یارانهها همراه با کاهش ارزش پزو آرژانتین باعث افزایش شدید قیمتها شد.
در ۱۴ دسامبر، وزیر امنیت، «پروتکل نظم عمومی» را معرفی کرد که حق اعتراض را زیرضرب گرفت، بهویژه اعتراضاتی که باعث اختلال در ترافیک میشوند، مانند تظاهرات و مسدود کردن جادهها.
➖کنترل و نظارت بر اجارهها لغو شد و اکنون اجارهها میتوانند به دلار تنظیم شوند. سپس لایحهی بهاصطلاح «فراگیر» ارائه شد که به رییسجمهور قدرتهای اضطراری برای کنترل اقتصاد اعطا میکند [پس عدم دخالت دولت در اقتصاد چه؟]، شرکتهای دولتی را خصوصی میکند، اقتصاد را بیشتر آزادسازی میکند و حقوق بازنشستگان را کاهش میدهد.
همچنین شامل معافیتهای مالیاتی گستردهای به شرکتهایی که بیش از ۲۰۰ میلیون دلار سرمایهگذاری میکنند، اعطا میکند. این مزایا ممکن است تا ۳۰ سال ادامه یابد و در این مدت هیچگونه اقدامی که به منافع این شرکتها آسیب بزند نمیتواند توسط هیچ دولتی اجرا شود [یعنی به گروگان گرفتن آینده یک کشور که به شکل بدهی، تحریم و مجازات از سوی نهادهای بینالمللی حامی سرمایهداران در صورت روی کار آمدن دولت ملی اعمال میشود].
این سیاستها راه را برای سرمایهگذاری خارجی بیشتر در استخراج منابع طبیعی و آسیب به محیط زیست باز میکند.
این روند مشابه الگوی برخی کشورهای جنوب جهانی است، مانند برزیل همسایهی آرژانتین، که صنایع داخلی نسبتاً قوی داشت، اما اکنون بیشتر بر صادرات کالاها به کشورهای ثروتمند برای رشد اقتصادی خود تکیه میکند.
افزایش فقر
برای اقتصادی که پیشتر در بحران به سر میبرد، نتیجهی این «شوک درمانی» سقوطی دیگر بود. تولید ناخالص داخلی برای پنج فصل متوالی کاهش یافته است و ۶۵۰ هزار نفر شغل خود را از دست دادهاند. تعداد افرادی که زیر خط فقر زندگی میکنند، در کشوری با ۴۶ میلیون نفرجمعیت، ۵.۳ میلیون نفر افزایش یافته است. دوسوم کودکان در فقر زندگی میکنند.
قیمت خدمات عمومی مانند انرژی، گاز، آب و حملونقل بین دسامبر و اوت ۳۷۵٪ افزایش یافته است. در همین مدت، حداقل دستمزد تنها ۶۸٪ افزایش یافته است. در حالی که رشدتورم اخیراً کاهش یافته، ولی تورم کلی در ۱۲ ماه منتهی به اوت همچنان ۲۳۷٪ بوده است.
اگر به سال ۲۰۱۷ بازگردیم، از زمان به قدرت رسیدن دولت دستراستی ماکری، وبعد دولت «چپ میانه» پرونیستی آلبرتو فرناندز و کریستین کیرشنر تا به امروز کاهش درآمدواقعی ۳۳.۲% بود (برای افراد با درآمد پایین هم این کاهش ۴۴.۴% است).
🖇️ادامه متن را اینجا بخوانید
🧷درباره فرقه نکبت اینجا و اینجا را ببینید
@bazarinvisiblehand
✔️ در ۲۳ دی سال جاری، سرمقالهای به قلم سردبیر روزنامهی «دنیای اقتصاد» با این عنوان منتشر شد: «خاویر میلی ایران کجاست؟» که بدیلی مشابه خاویر میلی در ایران را «روزگاری رؤیایی» برای اقتصاد ایران نامید.
➖میلی، بلافاصله پس از به قدرت رسیدن، حملهای همهجانبه را آغاز کرد. پس از دو روز، وزیر دارایی او، مجموعه سیاستهایی را اعلام کرد که شامل تعلیق تمام پروژههای عمومی، مسدود کردن حقوق بازنشستگان و سایر هزینههای عمومی، کاهش کمکها به بودجههای استانی، کاهش یارانههای انرژی و اخراج دهها هزار کارمند دولتی بود. کاهش یارانهها همراه با کاهش ارزش پزو آرژانتین باعث افزایش شدید قیمتها شد.
در ۱۴ دسامبر، وزیر امنیت، «پروتکل نظم عمومی» را معرفی کرد که حق اعتراض را زیرضرب گرفت، بهویژه اعتراضاتی که باعث اختلال در ترافیک میشوند، مانند تظاهرات و مسدود کردن جادهها.
➖کنترل و نظارت بر اجارهها لغو شد و اکنون اجارهها میتوانند به دلار تنظیم شوند. سپس لایحهی بهاصطلاح «فراگیر» ارائه شد که به رییسجمهور قدرتهای اضطراری برای کنترل اقتصاد اعطا میکند [پس عدم دخالت دولت در اقتصاد چه؟]، شرکتهای دولتی را خصوصی میکند، اقتصاد را بیشتر آزادسازی میکند و حقوق بازنشستگان را کاهش میدهد.
همچنین شامل معافیتهای مالیاتی گستردهای به شرکتهایی که بیش از ۲۰۰ میلیون دلار سرمایهگذاری میکنند، اعطا میکند. این مزایا ممکن است تا ۳۰ سال ادامه یابد و در این مدت هیچگونه اقدامی که به منافع این شرکتها آسیب بزند نمیتواند توسط هیچ دولتی اجرا شود [یعنی به گروگان گرفتن آینده یک کشور که به شکل بدهی، تحریم و مجازات از سوی نهادهای بینالمللی حامی سرمایهداران در صورت روی کار آمدن دولت ملی اعمال میشود].
این سیاستها راه را برای سرمایهگذاری خارجی بیشتر در استخراج منابع طبیعی و آسیب به محیط زیست باز میکند.
این روند مشابه الگوی برخی کشورهای جنوب جهانی است، مانند برزیل همسایهی آرژانتین، که صنایع داخلی نسبتاً قوی داشت، اما اکنون بیشتر بر صادرات کالاها به کشورهای ثروتمند برای رشد اقتصادی خود تکیه میکند.
افزایش فقر
برای اقتصادی که پیشتر در بحران به سر میبرد، نتیجهی این «شوک درمانی» سقوطی دیگر بود. تولید ناخالص داخلی برای پنج فصل متوالی کاهش یافته است و ۶۵۰ هزار نفر شغل خود را از دست دادهاند. تعداد افرادی که زیر خط فقر زندگی میکنند، در کشوری با ۴۶ میلیون نفرجمعیت، ۵.۳ میلیون نفر افزایش یافته است. دوسوم کودکان در فقر زندگی میکنند.
قیمت خدمات عمومی مانند انرژی، گاز، آب و حملونقل بین دسامبر و اوت ۳۷۵٪ افزایش یافته است. در همین مدت، حداقل دستمزد تنها ۶۸٪ افزایش یافته است. در حالی که رشدتورم اخیراً کاهش یافته، ولی تورم کلی در ۱۲ ماه منتهی به اوت همچنان ۲۳۷٪ بوده است.
اگر به سال ۲۰۱۷ بازگردیم، از زمان به قدرت رسیدن دولت دستراستی ماکری، وبعد دولت «چپ میانه» پرونیستی آلبرتو فرناندز و کریستین کیرشنر تا به امروز کاهش درآمدواقعی ۳۳.۲% بود (برای افراد با درآمد پایین هم این کاهش ۴۴.۴% است).
🖇️ادامه متن را اینجا بخوانید
🧷درباره فرقه نکبت اینجا و اینجا را ببینید
@bazarinvisiblehand