This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💠روضه جانسوز یک کودک خردسال در مسیر پیاده روی اربعین
🔸لحظهای که بغض و گریه امان نمیدهد 😭
🆔 @ArbaeenIR
🔸لحظهای که بغض و گریه امان نمیدهد 😭
🆔 @ArbaeenIR
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 بازیگر معروف از حس و حال غیرقابل وصف، حضور در بهشت کربلا می گوید
🔺 ارادت ویژه بازیگر دلسوخته به امام حسین(ع) و حضرت زینب(س)
🆔 @ArbaeenIR
🔺 ارادت ویژه بازیگر دلسوخته به امام حسین(ع) و حضرت زینب(س)
🆔 @ArbaeenIR
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from Arbaeen.ir | رسانه مردمی اربعین
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 اربابم شبهای جمعه دل حرمه
🔸چای روضهات را همون #مادری که می ده
🔹 #برات_اربعین را هم به من روسیاه می ده
#شب_جمعه
سید رضا #نریمانی
🆔 @ArbaeenIR
🔸چای روضهات را همون #مادری که می ده
🔹 #برات_اربعین را هم به من روسیاه می ده
#شب_جمعه
سید رضا #نریمانی
🆔 @ArbaeenIR
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 ماجرای #تحول جوان اروپایی با دیدن عزاداری امام حسین(ع)
⭕️راز تحول و تقویت ایمان توسط امام حسین(ع) و پیاده رویاربعین
🆔 @ArbaeenIR
⭕️راز تحول و تقویت ایمان توسط امام حسین(ع) و پیاده رویاربعین
🆔 @ArbaeenIR
روضه خوانی خدا
@ArbaeenIR
🔶روضه خوانی خدا برای امام حسین(ع)
🔸آرزوی جانسوز حضرت زکریا(ع) بعد از شنیدن روضه امام حسین(ع)
🔹تفسیر شنیدنی آیه "کهیعص"
#شب_جمعه #استاد_پناهیان
🆔 @ArbaeenIR
🔸آرزوی جانسوز حضرت زکریا(ع) بعد از شنیدن روضه امام حسین(ع)
🔹تفسیر شنیدنی آیه "کهیعص"
#شب_جمعه #استاد_پناهیان
🆔 @ArbaeenIR
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💧فیلم زیبای بارش باران، صبح امروز در بین الحرمین
📲ارسالی اعضا: آقای حمیدی از مشهد
🙏نائب الزیاره همه اعضای کانال هستند
🆔 @ArbaeenIR
📲ارسالی اعضا: آقای حمیدی از مشهد
🙏نائب الزیاره همه اعضای کانال هستند
🆔 @ArbaeenIR
🌤خیل زوار اربعین حسین شد نوید ظهور فرزندش ☀️
🔸کفشها را به پا کن و برخیز
🔹کوله را روی دوش خود بگذار
🔸جاده چشم #انتظار زائرهاست
🔹با دم یا علی قدم بردار
🔸لشکر آخرالزمانی #یار
🔹میرود صف به صف به کرب و بلا
🔸معنی عاشقی خلاصه شده
🔹در مسیر نجف به کرب و بلا
🔸هم نفس با فرات باید شد
🔹قطره شو رهسپار دریا شو
🔸همقدم با سکینه و زینب
🔹زائر نور چشم #زهرا شو
🔸 #موج باید شویم و بی آرام
🔹بر دل سنگ صخره باید تاخت
🔸در سپاه حسین جایش نیست
🔹هر که شمر زمانه را نشناخت
🔸در مسیر زیارت مولا
🔹با رباب و سکینه هم قدمی
🔸در سلام ات به او نیابت کن
🔹از شهید مدافع حرمی
🔸تا قیام قیامت آزاد است
🔹هر که افتاده است در بندش
🔸خیل زوار اربعین حسین
🔹شد نوید ظهور فرزندش
✍️ #شعر: سید علیرضا شفیعی
#شعر #ظهور #جاده #فرج #کربلا
ــــــــــــــــ
✅ شعر،دلنوشته و خاطرات اربعینی در کانال سایت پیاده روی اربعین
🆔 @ArbaeenIR
🔸کفشها را به پا کن و برخیز
🔹کوله را روی دوش خود بگذار
🔸جاده چشم #انتظار زائرهاست
🔹با دم یا علی قدم بردار
🔸لشکر آخرالزمانی #یار
🔹میرود صف به صف به کرب و بلا
🔸معنی عاشقی خلاصه شده
🔹در مسیر نجف به کرب و بلا
🔸هم نفس با فرات باید شد
🔹قطره شو رهسپار دریا شو
🔸همقدم با سکینه و زینب
🔹زائر نور چشم #زهرا شو
🔸 #موج باید شویم و بی آرام
🔹بر دل سنگ صخره باید تاخت
🔸در سپاه حسین جایش نیست
🔹هر که شمر زمانه را نشناخت
🔸در مسیر زیارت مولا
🔹با رباب و سکینه هم قدمی
🔸در سلام ات به او نیابت کن
🔹از شهید مدافع حرمی
🔸تا قیام قیامت آزاد است
🔹هر که افتاده است در بندش
🔸خیل زوار اربعین حسین
🔹شد نوید ظهور فرزندش
✍️ #شعر: سید علیرضا شفیعی
#شعر #ظهور #جاده #فرج #کربلا
ــــــــــــــــ
✅ شعر،دلنوشته و خاطرات اربعینی در کانال سایت پیاده روی اربعین
🆔 @ArbaeenIR
💠 بیا یابن #زهرا که چشم انتظاریم
🚩 بیا و بگو #یالثارات که با این نوا جان بگیریم
#یالثارات_الحسین
🆔 @ArbaeenIR
🚩 بیا و بگو #یالثارات که با این نوا جان بگیریم
#یالثارات_الحسین
🆔 @ArbaeenIR
🌷یازهرا(س)
💠 عمری است دخیلم به ضریحی که نداری
⚫️ تازهترین طرح دیوارنگاره میدان ولیعصر(عج) تهران به مناسبت ایام فاطمیه
@khattmedia
🆔 @ArbaeenIR
💠 عمری است دخیلم به ضریحی که نداری
⚫️ تازهترین طرح دیوارنگاره میدان ولیعصر(عج) تهران به مناسبت ایام فاطمیه
@khattmedia
🆔 @ArbaeenIR
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💧 تصویر زیبا و بارانی از صبح #بین_الحرمین
✋️ صلی الله علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)
✋️ صلی الله علیک یا ابالفضل العباس (ع)
ارسالی آقای رعایایی از #اعضا
🆔 @ArbaeenIR
✋️ صلی الله علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)
✋️ صلی الله علیک یا ابالفضل العباس (ع)
ارسالی آقای رعایایی از #اعضا
🆔 @ArbaeenIR
✍️ #سفرنامه جذاب و خواندنی "تو قافِ قرار و من عینِ عبور"
1️⃣ قسمت اول
#تو_قاف_قرار_من_عین_عبور
یارب...
🔴 من به قلبم ایمان داشتم آرزویی جز کربلا ندارد!
🔹ایستاده ام وسط خیابان، درست روبه روی گنبد فیروزهای...سلام میدهم!
منتظر جواب میمانم...!
«حتمی جواب داده اند و من نشنیدهام»
این را میگویم و از خیابان رد میشوم...
🔸ماشینها سپر به سپر مانده اند پشت فرمان ایست آقایان پلیس.خیابان را برایمان قُرق کرده اند.
راننده ها دو دسته اند:
یا دارند زیر لب غُر میزنند، یا دست زیر چانه شان گذاشته و عبور ما چند صد نفر کوله به دوش را تماشا میکنند.
🔹یکیشان که بی اعصابتر است سرش را از توی پنجره میآورد بیرون، و ولوم صدایش را روی گوش مسئولمان تنظیم میکند و میگوید:
«هر روز یه ادا در میارین»
🔸راست میگوید بنده خدا...
امروز همه اش ادا درآوردیم؛
ادای پیاده روی را؛
ادای اربعینیهای نجف تا کربلا رفته را...!
حتی ادای موکبهای طریق را، که با عشق چای میدهند و نارنگی.
🔹«شبهای جمکران جان میدهند برای عکس شدن»!
این را رفیق عکاسمان میگوید.
نای تمام قد ایستادن را ندارم.
از روی نیمکت، گنبد و گلدسته را سوژه میکنم، دستهای یخ زده ام را «ها» میکنم تا بیحسی شان معلوم نباشد توی عکس...!
🔸میخواهم زیر عکس بنویسم: «نائب زیارهتان هستم»، یا چه میدانم مثلا: «دعاگویتان هستم» و بگذارمش توی اینستا.
🔹لحظه آخر شیطنتم گل میکند. مینویسم: «عازم کربلام التماس کنید دعاتون کنم»
رفقا از شباهت صحن جمکران و کوفه میگویند.
نظری ندارم...!
گُله به گُله پیام لایک و کامنت اینستا میآید.
🔸روی دیدن باطری ته کشیده گوشی را ندارم.
از پارسالِ کوفه هیچ چیز یادم نیست. نه از صحن و سرایش نه از حال و هوایم!
همهاش یک خاطره سبز و شیرین و خنک توی ذهنم مانده، چیزی شبیه طعم مُهیطو.
حتمی آن روز هم گنگ بوده حال دلم! درست مثل الان که باورم نیست مسافر بودنم را.
🔹دلم پیش اینستاست هنوز...
زیر جُلَکی پیام آخر را میخوانم: «خداروشکر طلبیدن و حاجت روا شدی»
جوابش را مینویسم:
من به قلبم ایمان داشتم، آرزویی جز کربلا ندارد...!
#دل_نوشته سفر اربعين
✍️ #سفرنامه فاطمه تقی زاده - #تو_قاف_قرار_من_عین_عبور - بخش اول1️⃣
📩 دلنوشته ها، خاطرات و سفرنامه های خود را با موضوع زیارت امام حسین(ع) و پیاده روی اربعین به ID زیر ارسال کنید تا در صورت انتخاب شدن به نام شما در کانال منتشر کنیم:
🆔 @arbaeen_admin
#سفرنامه #دلنوشته #اعضا #مخاطبان
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
✅سفرنامه و دلنوشتههای اربعینی در :
🆔 @ArbaeenIR
1️⃣ قسمت اول
#تو_قاف_قرار_من_عین_عبور
یارب...
🔴 من به قلبم ایمان داشتم آرزویی جز کربلا ندارد!
🔹ایستاده ام وسط خیابان، درست روبه روی گنبد فیروزهای...سلام میدهم!
منتظر جواب میمانم...!
«حتمی جواب داده اند و من نشنیدهام»
این را میگویم و از خیابان رد میشوم...
🔸ماشینها سپر به سپر مانده اند پشت فرمان ایست آقایان پلیس.خیابان را برایمان قُرق کرده اند.
راننده ها دو دسته اند:
یا دارند زیر لب غُر میزنند، یا دست زیر چانه شان گذاشته و عبور ما چند صد نفر کوله به دوش را تماشا میکنند.
🔹یکیشان که بی اعصابتر است سرش را از توی پنجره میآورد بیرون، و ولوم صدایش را روی گوش مسئولمان تنظیم میکند و میگوید:
«هر روز یه ادا در میارین»
🔸راست میگوید بنده خدا...
امروز همه اش ادا درآوردیم؛
ادای پیاده روی را؛
ادای اربعینیهای نجف تا کربلا رفته را...!
حتی ادای موکبهای طریق را، که با عشق چای میدهند و نارنگی.
🔹«شبهای جمکران جان میدهند برای عکس شدن»!
این را رفیق عکاسمان میگوید.
نای تمام قد ایستادن را ندارم.
از روی نیمکت، گنبد و گلدسته را سوژه میکنم، دستهای یخ زده ام را «ها» میکنم تا بیحسی شان معلوم نباشد توی عکس...!
🔸میخواهم زیر عکس بنویسم: «نائب زیارهتان هستم»، یا چه میدانم مثلا: «دعاگویتان هستم» و بگذارمش توی اینستا.
🔹لحظه آخر شیطنتم گل میکند. مینویسم: «عازم کربلام التماس کنید دعاتون کنم»
رفقا از شباهت صحن جمکران و کوفه میگویند.
نظری ندارم...!
گُله به گُله پیام لایک و کامنت اینستا میآید.
🔸روی دیدن باطری ته کشیده گوشی را ندارم.
از پارسالِ کوفه هیچ چیز یادم نیست. نه از صحن و سرایش نه از حال و هوایم!
همهاش یک خاطره سبز و شیرین و خنک توی ذهنم مانده، چیزی شبیه طعم مُهیطو.
حتمی آن روز هم گنگ بوده حال دلم! درست مثل الان که باورم نیست مسافر بودنم را.
🔹دلم پیش اینستاست هنوز...
زیر جُلَکی پیام آخر را میخوانم: «خداروشکر طلبیدن و حاجت روا شدی»
جوابش را مینویسم:
من به قلبم ایمان داشتم، آرزویی جز کربلا ندارد...!
#دل_نوشته سفر اربعين
✍️ #سفرنامه فاطمه تقی زاده - #تو_قاف_قرار_من_عین_عبور - بخش اول1️⃣
📩 دلنوشته ها، خاطرات و سفرنامه های خود را با موضوع زیارت امام حسین(ع) و پیاده روی اربعین به ID زیر ارسال کنید تا در صورت انتخاب شدن به نام شما در کانال منتشر کنیم:
🆔 @arbaeen_admin
#سفرنامه #دلنوشته #اعضا #مخاطبان
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
✅سفرنامه و دلنوشتههای اربعینی در :
🆔 @ArbaeenIR
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 حضور پیرزن ۹۰ ساله اهل خراسان شمالی در پیاده روی از نجف تا کربلا
🔺حضور در رزمایش حسینی برای اعلام آمادگی برای نصرت امام زمان(عج) سن و سال نمی شناسد!
🆔 @ArbaeenIR
🔺حضور در رزمایش حسینی برای اعلام آمادگی برای نصرت امام زمان(عج) سن و سال نمی شناسد!
🆔 @ArbaeenIR
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💠 #یکشنبه مهمان #حضرت_زهرا (س) و امیرالمومنین(ع) هستیم
🔸سوره«هل اتی»در شأن مهمان نوازی و ایثارشان نازل شد
اما امروز حضرت زهرا(س) دربسترشهادت است وخانه غرق ماتم
امان از غربت علی(ع)...😭
🆔 @ArbaeenIR
🔸سوره«هل اتی»در شأن مهمان نوازی و ایثارشان نازل شد
اما امروز حضرت زهرا(س) دربسترشهادت است وخانه غرق ماتم
امان از غربت علی(ع)...😭
🆔 @ArbaeenIR
🔴لحظه خداحافظی و حس و حال خواندنی و جانسوز جاماندگان
🔴 من ای صَبا ره رفتن به کوی دوست ندانم، تو میروی به سلامت؛ سلام ما برسانی...!
🔸چفیه مشکی را دور صورتش پیچیده، تقاطع چفیه و چشمها خیس خیس است.
ایستاده روی صندلی؛ قرآن را یک دور دور سرم میچرخاند، از زیر قرآنش رد میشوم.
التماس دعایش خیلی نرم جا خوش میکند توی لیست «التماس دعایی» های ذهنم، میگوید ویژه دعایش کنم.
میدانم، آدم ویژه دعا کردن نیستم! نگاهم را از نگاهش میدزدم، سرم را میاندازم پایین:
_چشم...! اگه لایق باشم حتما.
🔹یک عالم آدم جمع شدهاند توی پایانه.
بوی اسپند بُر میخورد توی هوا و تنهاش میخورد به تنهی مداحی حاج میثم و یک معجون بغض آورِ نوستالژیک میسازد.
🔸خورشید قُم بالای سرمان هست ولی مثل سابق اذیت نمیکند؛ میشود یک لنگه پا ایستاد زیر نور پاییزیاش و منتظر دو همسفر عکاسِ خبرنگار ماند.
حریف حس گل کردهی خبرنگاریشان نشدند، رفتند تا سوژه داغ است بچسبانند به تنور دوربین.
🔹«الرفیق ثم الطریق» از اربعین پارسال افتاده توی دهانمان و پُزش را به همه میدهیم، رفیقِ طریق دو ساله شدهایم برای هم.
🔸کار خود ارباب است حتمی، شب قدر وقتی داشتم با پررویی میگفتم: «خدایا زیارت مشاهد مشرفه را نصیبم کن، در بهترین زمان و با بهترین همسفران» در نامه اعمال امسالم رقم زد: اربعین با رفقایش برود کربلا...!
🔹14 اتوبوس به صف ایستاده اند.
بعضیها زودتر سوار میشوند، بعضیها هنوز مشغول وداعند و بعضیها هم مثل من...
🔸یک آدم خیّر پیدا میشود لیوانِ آبی میآورد و پشت بندش یک دسته کاغذ میگذارد کف دستم.
میگوید طرح زیارت نیابتی است، هر عمود را به نیت یکیشان قدم بردار، جا مانده اند!!!
🔹روبروی بنرِ تمام قد « همپای قافله» میایستم و نمه نمه آب را سر میکشم و دلنوشتههای توی کاغذ را میخوانم:
🔸_توروخدا به یاد رهبر عزیزمون هم چند عمود قدم بردارید...!
🔹_به آقا بگو این رسمش نیست، من بی وفام شما چرا قهر میکنید؟
🔸_ موقع پیاده روی به یاد همه مریضا باشید، مادر مریض من رو هم دعا کنید.
🔹_من ای صبا ره رفتن به کوی دوست ندانم، تو میروی به سلامت؛ سلام ما برسانی...
🔸_من از قافله جا مونده کجا گریه کنم؟ چی میشد میون پیاده ها گریه کنم؟! التماس دعای فرج
🔹_ دخترم اصرار داره خودش بنویسه: سلام خانم، من برای خودم هیچی نمیخوام فقط برای دوستم حنانه دعا کنید باباش تو سوریه شهید شد، دوست داره خوابشو ببینه!
🔸با انگشت رد اشک را از روی گونه ام می دزدم و میان تبسم و گریه میخوانم:
من پای عشق تو کمرم تا شد ای پدر ..... این شد که سر به زیر شدم در سه سالگی
کاغذها را با آداب تا میکنم میگذارم توی جیب کوله و راه میافتم.
🔹بانوی نوزده بیست ساله ای از توی جمعیت میآید سراغم، دست میاندازد و با فشار، بندِ کوله ام را میگیرد:
_ خواهش میکنم اجازه بدین من بیارمش!
از بچههای خوابگاه است، اشکش بند نمیشود، شماره اتوبوسم را میپرسد.
کوله را صاف میگذارد جلوی صندوق بار اتوبوس13، مثل خواهر نداشتهام بغلم میکند، مثل خواهر نداشتهام بغلش میکنم، پیشانی ام را میبوسد و بدون آنکه چیزی بگوید میرود.
🔸شوری اشکش را حس میکنم، توی دفترچه گوشی مینویسم: یادم باشد یادت کنم حرم ارباب.
#دل_نوشته سفر اربعين
✍️ #سفرنامه فاطمه تقی زاده - #تو_قاف_قرار_من_عین_عبور - بخش دوم2️⃣
📩 دلنوشته ها، خاطرات و سفرنامه های خود را با موضوع زیارت امام حسین(ع) و پیاده روی اربعین به ID زیر ارسال کنید تا در صورت انتخاب شدن به نام شما در کانال منتشر کنیم:
🆔 @arbaeen_admin
#سفرنامه #دلنوشته #اعضا #مخاطبان
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
✅سفرنامه و دلنوشتههای اربعینی در :
🆔 @ArbaeenIR
🔴 من ای صَبا ره رفتن به کوی دوست ندانم، تو میروی به سلامت؛ سلام ما برسانی...!
🔸چفیه مشکی را دور صورتش پیچیده، تقاطع چفیه و چشمها خیس خیس است.
ایستاده روی صندلی؛ قرآن را یک دور دور سرم میچرخاند، از زیر قرآنش رد میشوم.
التماس دعایش خیلی نرم جا خوش میکند توی لیست «التماس دعایی» های ذهنم، میگوید ویژه دعایش کنم.
میدانم، آدم ویژه دعا کردن نیستم! نگاهم را از نگاهش میدزدم، سرم را میاندازم پایین:
_چشم...! اگه لایق باشم حتما.
🔹یک عالم آدم جمع شدهاند توی پایانه.
بوی اسپند بُر میخورد توی هوا و تنهاش میخورد به تنهی مداحی حاج میثم و یک معجون بغض آورِ نوستالژیک میسازد.
🔸خورشید قُم بالای سرمان هست ولی مثل سابق اذیت نمیکند؛ میشود یک لنگه پا ایستاد زیر نور پاییزیاش و منتظر دو همسفر عکاسِ خبرنگار ماند.
حریف حس گل کردهی خبرنگاریشان نشدند، رفتند تا سوژه داغ است بچسبانند به تنور دوربین.
🔹«الرفیق ثم الطریق» از اربعین پارسال افتاده توی دهانمان و پُزش را به همه میدهیم، رفیقِ طریق دو ساله شدهایم برای هم.
🔸کار خود ارباب است حتمی، شب قدر وقتی داشتم با پررویی میگفتم: «خدایا زیارت مشاهد مشرفه را نصیبم کن، در بهترین زمان و با بهترین همسفران» در نامه اعمال امسالم رقم زد: اربعین با رفقایش برود کربلا...!
🔹14 اتوبوس به صف ایستاده اند.
بعضیها زودتر سوار میشوند، بعضیها هنوز مشغول وداعند و بعضیها هم مثل من...
🔸یک آدم خیّر پیدا میشود لیوانِ آبی میآورد و پشت بندش یک دسته کاغذ میگذارد کف دستم.
میگوید طرح زیارت نیابتی است، هر عمود را به نیت یکیشان قدم بردار، جا مانده اند!!!
🔹روبروی بنرِ تمام قد « همپای قافله» میایستم و نمه نمه آب را سر میکشم و دلنوشتههای توی کاغذ را میخوانم:
🔸_توروخدا به یاد رهبر عزیزمون هم چند عمود قدم بردارید...!
🔹_به آقا بگو این رسمش نیست، من بی وفام شما چرا قهر میکنید؟
🔸_ موقع پیاده روی به یاد همه مریضا باشید، مادر مریض من رو هم دعا کنید.
🔹_من ای صبا ره رفتن به کوی دوست ندانم، تو میروی به سلامت؛ سلام ما برسانی...
🔸_من از قافله جا مونده کجا گریه کنم؟ چی میشد میون پیاده ها گریه کنم؟! التماس دعای فرج
🔹_ دخترم اصرار داره خودش بنویسه: سلام خانم، من برای خودم هیچی نمیخوام فقط برای دوستم حنانه دعا کنید باباش تو سوریه شهید شد، دوست داره خوابشو ببینه!
🔸با انگشت رد اشک را از روی گونه ام می دزدم و میان تبسم و گریه میخوانم:
من پای عشق تو کمرم تا شد ای پدر ..... این شد که سر به زیر شدم در سه سالگی
کاغذها را با آداب تا میکنم میگذارم توی جیب کوله و راه میافتم.
🔹بانوی نوزده بیست ساله ای از توی جمعیت میآید سراغم، دست میاندازد و با فشار، بندِ کوله ام را میگیرد:
_ خواهش میکنم اجازه بدین من بیارمش!
از بچههای خوابگاه است، اشکش بند نمیشود، شماره اتوبوسم را میپرسد.
کوله را صاف میگذارد جلوی صندوق بار اتوبوس13، مثل خواهر نداشتهام بغلم میکند، مثل خواهر نداشتهام بغلش میکنم، پیشانی ام را میبوسد و بدون آنکه چیزی بگوید میرود.
🔸شوری اشکش را حس میکنم، توی دفترچه گوشی مینویسم: یادم باشد یادت کنم حرم ارباب.
#دل_نوشته سفر اربعين
✍️ #سفرنامه فاطمه تقی زاده - #تو_قاف_قرار_من_عین_عبور - بخش دوم2️⃣
📩 دلنوشته ها، خاطرات و سفرنامه های خود را با موضوع زیارت امام حسین(ع) و پیاده روی اربعین به ID زیر ارسال کنید تا در صورت انتخاب شدن به نام شما در کانال منتشر کنیم:
🆔 @arbaeen_admin
#سفرنامه #دلنوشته #اعضا #مخاطبان
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
✅سفرنامه و دلنوشتههای اربعینی در :
🆔 @ArbaeenIR