ANSYSTech|انسیس تِک
890 subscribers
37 photos
67 videos
69 files
27 links
کانال «انسیس‌تک»
🎓 آموزش حرفه‌ای ANSYS با انسیس‌تِک
📘 شبیه‌سازی، مش‌بندی، تحلیل عددی
🚀 از مقدماتی تا صنعتی با Fluent، Mechanical، CFX
📂 فایل‌ها، پروژه‌ها و ترفندهای کاربردی
📡 یاد بگیر، مدل کن، تحلیل کن

ارتباط با ادمین:
@ANSYSTech1
Download Telegram
این تصویر نواحی مختلف جریان هایپرسونیک اطراف کپسول فضایی آپولو را نشان می‌دهد. در سرعت‌های هایپرسونیک (بیشتر از 5 برابر سرعت صوت)، ویژگی‌های خاصی از جریان ظاهر می‌شوند که در این تصویر مشخص شده‌اند.
7
ANSYSTech|انسیس تِک
این تصویر نواحی مختلف جریان هایپرسونیک اطراف کپسول فضایی آپولو را نشان می‌دهد. در سرعت‌های هایپرسونیک (بیشتر از 5 برابر سرعت صوت)، ویژگی‌های خاصی از جریان ظاهر می‌شوند که در این تصویر مشخص شده‌اند.
قسمت‌های مختلف شکل:

Wind Velocity (سرعت باد):
جهت جریان هوا را نشان می‌دهد که از چپ به راست در حال حرکت است.

Shock Wave (موج ضربه‌ای):
موج ضربه‌ای در جلوی کپسول تشکیل می‌شود که در آن تغییرات ناگهانی فشار، دما و چگالی رخ می‌دهد. این موج به دلیل حرکت بسیار سریع کپسول نسبت به هوا تشکیل شده است.

Boundary Layer (لایه مرزی):
ناحیه‌ای نزدیک به سطح کپسول که در آن اثرات ویسکوزیته هوا اهمیت دارد و سرعت هوا از صفر در سطح کپسول تا مقدار کامل جریان آزاد افزایش می‌یابد.

Inviscid Layer (لایه بی‌ویسکوز):
ناحیه‌ای از جریان که اثرات ویسکوزیته ناچیز هستند و جریان را می‌توان به صورت ایده‌آل (غیرویستکوز) مدل‌سازی کرد.

Separated Region (ناحیه جداشده):
در این ناحیه جریان از سطح بدنه جدا شده و باعث ایجاد ناحیه‌ای با جریان آشفته و گردابه‌ای می‌شود.

Viscous Mixing Region (ناحیه اختلاط ویسکوز):
ناحیه‌ای که در آن لایه‌های ویسکوز از لایه مرزی و ناحیه جداشده با جریان بی‌ویسکوز اطراف ترکیب می‌شوند.

Apollo Vehicle (وسیله آپولو):
بدنه کپسول فضایی آپولو که در حال حرکت در جریان هایپرسونیک است.
7
چرا موج ضربه‌ای جلوی یک کپسول بازگشتی (مانند آپولو) در فاصله‌ای از بدنه تشکیل می‌شود (Detached Shock)، و کدام عامل بیشترین تأثیر را در تعیین فاصله بین موج ضربه‌ای و سطح بدنه دارد؟
Anonymous Quiz
36%
فشار هوا در پشت موج ضربه‌ای
45%
شکل آیرودینامیکی نوک کپسول (زاویه‌دار یا کند بودن آن)
18%
دمای سطح کپسول
0%
سرعت چرخش کپسول به دور محور خودش
7
6
چندین کشور کپسول‌های بازگشت به جو دارند که برای اهداف مختلفی از جمله بازگرداندن فضانوردان، تجهیزات و نتایج آزمایش‌ها از فضا به زمین استفاده می‌شوند.

فضاپیماهای اصلی که کپسول بازگشت به جو دارند:

ایالات متحده آمریکا:
کپسول دراگون (Dragon) شرکت SpaceX، تنها فضاپیمای باری در حال حاضر است که قابلیت بازگرداندن تجهیزات و آزمایش‌ها از ایستگاه فضایی بین‌المللی را دارد. همچنین کپسول اوریون (Orion) که برای مأموریت‌های سرنشین‌دار به ماه و فراتر از آن طراحی شده است، یک کپسول بازگشت به جو نیز دارد.
روسیه:
فضاپیمای سایوز (Soyuz) که برای حمل و نقل فضانوردان به ایستگاه فضایی بین‌المللی و بازگرداندن آنها به زمین استفاده می‌شود، دارای یک کپسول بازگشت به جو است. فضاپیمای باری پروگرس (Progress) نیز به همین منظور طراحی شده است.
چین:
چین نیز دارای فضاپیماهای سرنشین‌دار و باری است که کپسول‌های بازگشت به جو دارند. این فضاپیماها شامل فضاپیمای شنژو (Shenzhou) برای مأموریت‌های سرنشین‌دار و فضاپیماهای باری هستند.
9
مقایسه:

در ایالات متحده، شرکت خصوصی اسپیس‌ایکس فضاپیمای دراگون (Dragon) را طراحی کرده که نخستین فضاپیمای باری قابل بازگشت به زمین محسوب می‌شود. این فضاپیما نه تنها می‌تواند بارها و تجهیزات علمی را از ایستگاه فضایی بین‌المللی به زمین بازگرداند، بلکه نسخه سرنشین‌دار آن توانایی حمل حداکثر هفت فضانورد را نیز دارد. همچنین فضاپیمای اوریون (Orion) که توسط ناسا و برای مأموریت‌های بلندمدت به ماه و فراتر از آن ساخته شده، دارای کپسول بازگشت به جو برای بازگرداندن فضانوردان از سفرهای عمیق‌تر فضایی است.

در روسیه، فضاپیمای سایوز (Soyuz) از جمله باسابقه‌ترین فضاپیماهای سرنشین‌دار در تاریخ فضانوردی به شمار می‌رود که توانایی بازگرداندن تا سه فضانورد را دارد. سایوز همچنان یکی از ابزارهای اصلی رفت‌وآمد فضانوردان به ایستگاه فضایی بین‌المللی است. فضاپیمای باری پروگرس (Progress) که برای ارسال محموله به ایستگاه فضایی استفاده می‌شود، دارای کپسول بازگشت به جو نیست و پس از پایان مأموریت، در جو زمین می‌سوزد.

در چین، فضاپیمای شنژو (Shenzhou) به‌عنوان نمونه‌ای از فضاپیماهای سرنشین‌دار، دارای کپسول بازگشت به جو است و معمولاً سه فضانورد را حمل می‌کند. این فضاپیما برای مأموریت به ایستگاه فضایی تیانگونگ مورد استفاده قرار می‌گیرد. چین همچنین فضاپیمای باری تیانژو را برای انتقال بار به ایستگاه خود توسعه داده است، اما این فضاپیما نیز مانند پروگرس، بازگشتی به زمین ندارد.

در مجموع، فضاپیماهای سرنشین‌دار همگی از کپسول‌های بازگشت به جو بهره می‌برند، اما تنها برخی از فضاپیماهای باری، مانند دراگون، توانایی بازگرداندن محموله به زمین را دارند. این تفاوت‌ها نقش مهمی در توانمندی فضایی کشورها، به‌ویژه در انجام پژوهش‌های علمی در مدار زمین و فراتر از آن، ایفا می‌کنند.
8
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
انسیس و کپسول بازگشت به جو
کاری از تیم AnsysTech
@AnsysTech
10
عشق یعنی... انسیس!

عشق گاهی شکل یک نفره،
گاهی شکل یک نرم‌افزاره!
جایی که مهندس‌ها دل می‌بازن، نه به چهره، نه به صدا — به شبیه‌سازی دقیق، به تحلیل خفن، به دنیای عدد و نمودار.

چرا باید به انسیس عشق ورزید؟
چون وقتی همه‌چی پیچیده‌ست، انسیس ساده و قوی میاد وسط.
وقتی دنیا پر از شک و تست و خطاست، انسیس با حل معادله‌هات بهت اطمینان می‌ده.
تو دنیای مهندسی، اگه بخوای دلتو به چیزی ببندی، انسیس انتخاب بدی نیست!

اما واقعاً چرا انسیس؟
فردا شب با هم می‌شینیم و به این سؤال جواب می‌دیم.
پس تا فردا... با عشق، با تحلیل، با انسیس ❤️
11
💻 عشق به ANSYS از دیدگاه‌های مختلف:
۱. دیدگاه بیولوژیکی (تکاملی)
چطور ممکنه؟
در نگاه اول عجیبه، چون ANSYS یه ابزار نرم‌افزاریه. ولی اگر دقیق‌تر نگاه کنیم، مهندس‌ها از این نرم‌افزار برای طراحی سازه‌های ایمن‌تر، محصولات بهتر و کاهش ریسک استفاده می‌کنن.

در نتیجه: عشق به ANSYS یه ابزار غیرمستقیم برای بقای بشره.
مثلاً تحلیل پایداری یک پل، توربین یا دستگاه پزشکی.

۲. دیدگاه روان‌شناختی
خیلی از مهندس‌ها عاشق ANSYS می‌شن چون:

حس کنترل روی سیستم‌های پیچیده دارن

موفقیت در حل یک مسئله حس رضایت، ارزشمندی و اعتمادبه‌نفس ایجاد می‌کنه
عشق به ANSYS، در این دیدگاه، پاسخ به نیازهای روانی مثل رشد فردی، موفقیت، و معنا در کاره.

۳. دیدگاه فلسفی/اگزیستانسیال
اینجا عشق به ANSYS می‌تونه نماد جستجوی «نظم در آشوب» باشه.
یک مهندس با استفاده از این نرم‌افزار تلاش می‌کنه قوانین طبیعت رو درک کنه و بر اون‌ها مسلط بشه.

این نوع عشق، ریشه در نیاز انسان به معنا و شناخت عمیق‌تر از جهان داره.

۴. دیدگاه عرفانی یا نمادین
برای بعضی‌ها، ANSYS چیزی بیشتر از یه ابزار تحلیلیه؛ مثل یه شریک وفادار در پروژه‌های پیچیده‌ست.

عشق به ANSYS مثل عشق یه شاعر به قلمشه — ابزار خلق.

نتیجه:
عشق به ANSYS رو می‌شه تلفیقی از عشق عقلانی و کاربردی دونست که ریشه در:

نیاز به حل مسئله (بقا)

رشد فردی (روان‌شناسی)

تسلط بر جهان فیزیکی (فلسفه)

داره.
9
پس انسیس تکی های عزیز بحث فردا زیست شناسانه
روان شناختی
فلسفی
و عرفانی است.

ببینیم انسیس چکار کرده که توی دل همه جا داره.

شبتون بخیر ❤️
10
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یک نگاهی هم به فیلم Her که عشق به هوش مصنوعی هست می اندازیم که ارتباط هوش مصنوعی فیلم Her و انسیس چیست؟
❤️
8
مراحل عشق و انسیس:
1. جذابیت اولیه (Attraction) با انسیس
وقتی برای اولین بار با انسیس آشنا می‌شوی، قدرت و قابلیت‌های پیشرفته‌اش تو را جذب می‌کند.
دیدن اینکه می‌توانی سیستم‌های پیچیده را با دقت بالا شبیه‌سازی کنی، مثل یک جرقه اولیه است که کنجکاوی و علاقه را در تو به وجود می‌آورد.
ظاهر محیط کاری و تنوع ابزارها هم می‌تواند هیجان اولیه را بیشتر کند.
2. شور و اشتیاق (Passion) برای انسیس
زمانی که شروع به کار با انسیس می‌کنی و می‌بینی چقدر توانمند است، شور و اشتیاق نسبت به نرم‌افزار بیشتر می‌شود.
میل داری بیشتر یاد بگیری، پروژه‌های پیچیده‌تر را تحلیل کنی و از قابلیت‌های پیشرفته استفاده کنی.
این مرحله مثل یک عشق پرشور است که تو را غرق در دنیای مهندسی و تحلیل می‌کند.
3.وابستگی (Attachment) به انسیس
با گذشت زمان و استفاده مستمر، وابستگی عمیقی به انسیس شکل می‌گیرد.
تو به آن اعتماد می‌کنی چون می‌دانی که می‌تواند نتایج دقیق و قابل اعتمادی بدهد و در حل مشکلاتت همراهت باشد.
این وابستگی باعث می‌شود در پروژه‌ها بدون استرس و با اطمینان کامل کار کنی.
4.تعهد (Commitment) به انسیس
در این مرحله تصمیم می‌گیری که همیشه از انسیس به عنوان ابزار اصلی شبیه‌سازی خود استفاده کنی.
یادگیری مداوم، سرمایه‌گذاری روی آموزش و حتی توصیه آن به دیگران نشانه تعهد توست.
این تعهد یعنی پذیرفتن انسیس به عنوان یک شریک جدی و پایدار در مسیر کاری و مهندسی‌ات.
5. همراهی و رشد مشترک (Companionship and Growth) با انسیس
رابطه تو با انسیس بالغ و پایدار می‌شود؛ به طوری که هر روز با هم رشد می‌کنید.
تو مهارت‌های خودت را ارتقا می‌دهی و انسیس با بروزرسانی‌ها و تکنولوژی‌های جدید، همیشه کنار توست.
این همراهی باعث می‌شود پروژه‌ها موفق‌تر و پیچیده‌تر را با هم انجام دهید و در کنار هم پیشرفت کنید.
6
انسیس Pasion و Fashion
در مسیر آشنایی و کار با نرم‌افزارهای مهندسی، دو عنصر مهم و در عین حال متفاوت می‌توانند نقش کلیدی ایفا کنند: Fashion و Passion. در مورد ANSYS، این دو مفهوم به‌زیبایی قابل تفسیر و تجربه هستند.

در ابتدا، Fashion یعنی آن چیزی که در نگاه اول تو را جذب می‌کند؛ جلوه‌ی بیرونی، طراحی محیط کاربری، نظم ماژول‌ها، رنگ‌بندی نمودارها و حتی نحوه‌ی نمایش نتایج شبیه‌سازی. بسیاری از کاربران وقتی برای نخستین بار با محیط ANSYS Workbench روبه‌رو می‌شوند، از ظاهر مدرن، ساختار مرحله‌ای و رابط گرافیکی چشم‌نواز آن شگفت‌زده می‌شوند. این همان «جذابیت سطحی» است که مثل زیبایی یک لباس خوش‌دوخت، نگاه‌ها را جلب می‌کند و انگیزه‌ی اولیه برای یادگیری را به وجود می‌آورد.

اما پس از مدتی، چیزی عمیق‌تر وارد میدان می‌شود: Passion یا همان «شور و اشتیاق واقعی». این زمانی رخ می‌دهد که کاربر از ظاهر عبور می‌کند و درگیر توانمندی‌های فنی و قدرت شبیه‌سازی ANSYS می‌شود. او می‌فهمد که این نرم‌افزار فقط زیبا نیست، بلکه عمیق، دقیق، انعطاف‌پذیر و قابل اعتماد است. شروع به یادگیری ماژول‌های مختلف می‌کند؛ از تحلیل استاتیکی و دینامیکی گرفته تا سیالات، حرارت، آکوستیک، و حتی شبیه‌سازی چندفیزیکی (Multiphysics). هرچه بیشتر یاد می‌گیرد، بیشتر شیفته می‌شود.

ترکیب Fashion و Passion، رابطه‌ای پایدار بین کاربر و ANSYS ایجاد می‌کند. دیگر فقط ظاهر نرم‌افزار نیست که مهم است، بلکه قدرت آن در حل مسائل واقعی، پیش‌بینی رفتار سیستم‌های پیچیده، و کمک به تصمیم‌گیری مهندسی، آن را به یک شریک کاری ارزشمند تبدیل می‌کند. اینجاست که کاربر، نه از روی ظاهر، بلکه از روی شناخت و تجربه، به ANSYS متعهد می‌شود.

در نهایت، می‌توان گفت در دنیای مهندسی، Fashion باعث شروع رابطه با یک ابزار می‌شود، اما Passion است که آن رابطه را ماندگار و عمیق می‌سازد. ANSYS نرم‌افزاری است که هر دو را در خود دارد، و این ترکیب منحصربه‌فرد، دلیل محبوبیت و ماندگاری آن در بین مهندسان سراسر جهان است.
6
آشنایی با ANSYS، خیلی شبیه شروع یک رابطه‌ی انسانی‌ست؛ مثل وقتی که با یک فرد جدید آشنا می‌شی.

در ابتدا، اون چیزی که توجهت رو جلب می‌کنه، ظاهر و سبک رفتارشه؛ همون چیزی که در دنیای نرم‌افزار می‌گیم Fashion.
مثلاً ممکنه از ظاهر حرفه‌ای ANSYS خوشت بیاد: محیط کاربرپسندش، نظم ماژول‌ها، آیکون‌های جذاب، نمودارهای رنگی، و خلاصه اون حس "واو!" اول کار.
در روابط انسانی هم همینه؛ شاید چهره‌ی طرف مقابل، طرز لباس پوشیدن، یا اعتماد‌به‌نفسش اول از همه جلبت کنه.
اما فقط با ظاهر که نمی‌تونی رابطه‌ای ماندگار بسازی.

با گذشت زمان، اگه رفتار، شخصیت و عمق وجود اون شخص برات جذاب باشه و احساس کنی می‌تونه همراه قابل‌اعتمادی باشه، وارد مرحله‌ی Passion می‌شی؛
یعنی شور و اشتیاق واقعی، وابسته به شناخت و تجربه.
در ANSYS هم همین اتفاق می‌افته: وقتی می‌فهمی نرم‌افزار فقط زیبا نیست، بلکه واقعاً قدرتمنده وقتی تحلیل‌های پیچیده رو باهاش انجام می‌دی، نتایج دقیق می‌گیری، و مشکلی رو که روزها ذهن‌تو مشغول کرده بود، با یه شبیه‌سازی حل می‌کنی — اون‌وقته که واقعاً عاشقش می‌شی.

در یک رابطه‌ی انسانی، اگر هم ظاهر و هم باطن طرف مقابل برات جذاب باشه، و در طول زمان کنارش رشد کنی، اون رابطه تبدیل می‌شه به یک همراهی عمیق و ماندگار.
در دنیای مهندسی هم وقتی Fashion و Passion در کنار هم جمع بشن، ANSYS برات فقط یک نرم‌افزار نیست؛ بلکه یه شریک حرفه‌ای زندگی کاری توئه. مثل کسی که نه‌تنها جذابه، بلکه می‌فهمت، کمکت می‌کنه، و باهات رشد می‌کنه.

در نتیجه:
در روابط انسانی، فقط ظاهر نمی‌مونه، و فقط احساسات هم کافی نیست. ترکیب این دو، یک رابطه‌ی واقعی می‌سازه.
در مورد ANSYS هم، Fashion شروع راهه، اما Passion مسیر واقعیه. و اگه این دو با هم باشن، همراهی و رشد مشترک حاصل می‌شه.
6