دعاء التوسل - حاج مهدي سماواتي
@moozikestan_bot
◼️◼️◼️◼️◼️
" #دعای_توسل " ویژهء شبهای چهارشنبه تقدیم میگردد!!
بانوای گرم "حاج مهدی سماواتی"🌷
دلتان شکست بیادماهم باشید!😢
التماس دعای مخصوص دارم عزیزان!
⚫️اندکی تفکر...!!؟؟🤔🤔🤔
@Andaki_tafakkor
" #دعای_توسل " ویژهء شبهای چهارشنبه تقدیم میگردد!!
بانوای گرم "حاج مهدی سماواتی"🌷
دلتان شکست بیادماهم باشید!😢
التماس دعای مخصوص دارم عزیزان!
⚫️اندکی تفکر...!!؟؟🤔🤔🤔
@Andaki_tafakkor
Forwarded from 🌷کشکول🌷 (۱ + ۱ = ۵...)
VID-20200226-WA0005.mp4
10.1 MB
🌷🌷🌷🌷🌷
🎥محمّد ابن عبداللّه...
محمّد نبیّنا...
محمّد مصطفی...
🌷🌷🌷🌷🌷
🎥محمّد ابن عبداللّه...
محمّد نبیّنا...
محمّد مصطفی...
🌷🌷🌷🌷🌷
Forwarded from 🌹اندکی تفکر...!!؟؟🤔
دعای کمیل با صدای شهید کافی.3gp
17.5 MB
◾️◾️◾️◾️◾️
#دعای_کمیل مخصوص شبهای جمعه تقدیم شماعلاقمندان مومن میگردد!
بانوای ملکوتی: #شهیدکافی(ره)🌷
دلتان شکست بیادماهم باشید!😭
عزیزان دعابرای رزمندگان اسلام فراموش نشود!🌷
@Andaki_tafakkor
#دعای_کمیل مخصوص شبهای جمعه تقدیم شماعلاقمندان مومن میگردد!
بانوای ملکوتی: #شهیدکافی(ره)🌷
دلتان شکست بیادماهم باشید!😭
عزیزان دعابرای رزمندگان اسلام فراموش نشود!🌷
@Andaki_tafakkor
Forwarded from 🌷کشکول🌷 (۱ + ۱ = ۵...)
🍀🍀🍀🍀🍀
✍آرزوی جالب یک امریکایی برای مسلمانان در ليلةالرّغائب!!
« #مایکل_جونز نویسنده وپژوهشگر امریکایی وازمنتقدان سیاستهای امریکا،صهیونیسم وهالیوود درسال۱۳۹۴ ضمن مصاحبه ای جالب درایران گفت: زمانی که ۱۷سال داشتم باهمسرم که۱۶ساله بودازدواج کردم.
او گفت:من درزمان دانشجویی قربانی #انقلاب_جنسی دههء۶۰میلادی شدم ویک چیزمرانجات دادوآن #ازدواج بود.
این پژوهشگر امریکایی که درصحبتهایش انتقادات گستردهای به سیاستهای #کنترل_جمعیت واردمیدانست،گفت:همین کنترل جمعیّت آسیبهای زیادی به جامعهءکاتولیک امریکا واردآوردوباعث شدیهودیان بیش ازپیش برساختارهای ایالات متّحده مستولی شوند.
مایکل جونز درادامه وبااطّلاع یافتن ازاینکه امشب #ليلة_الرغائب است، گفت:من ۵فرزندو۱۵نوه دارم وبرای شماهم آرزومیکنم که ۵فرزندو۱۵نوه داشته باشید!
گفتنی است مایکل جونز سردبیرمجلّهءاینترنتی "culture wars" است وتاکنون چندین کتاب انتقادی رادر امریکامنتشرکرده است.»👍
إن شاءاللّه در این شب عزیز، آرزوی همه شفای بیماران، سلامتی خانواده ها و مهمترین دعای همهء ما و شما، ظهور امام زمان(عجّ) باشد إن شاء اللّه!
#شبتان_مهدوی!❤️🌙✌️
#محتاج_دعا...
🍀🍀🍀🍀🍀
✍آرزوی جالب یک امریکایی برای مسلمانان در ليلةالرّغائب!!
« #مایکل_جونز نویسنده وپژوهشگر امریکایی وازمنتقدان سیاستهای امریکا،صهیونیسم وهالیوود درسال۱۳۹۴ ضمن مصاحبه ای جالب درایران گفت: زمانی که ۱۷سال داشتم باهمسرم که۱۶ساله بودازدواج کردم.
او گفت:من درزمان دانشجویی قربانی #انقلاب_جنسی دههء۶۰میلادی شدم ویک چیزمرانجات دادوآن #ازدواج بود.
این پژوهشگر امریکایی که درصحبتهایش انتقادات گستردهای به سیاستهای #کنترل_جمعیت واردمیدانست،گفت:همین کنترل جمعیّت آسیبهای زیادی به جامعهءکاتولیک امریکا واردآوردوباعث شدیهودیان بیش ازپیش برساختارهای ایالات متّحده مستولی شوند.
مایکل جونز درادامه وبااطّلاع یافتن ازاینکه امشب #ليلة_الرغائب است، گفت:من ۵فرزندو۱۵نوه دارم وبرای شماهم آرزومیکنم که ۵فرزندو۱۵نوه داشته باشید!
گفتنی است مایکل جونز سردبیرمجلّهءاینترنتی "culture wars" است وتاکنون چندین کتاب انتقادی رادر امریکامنتشرکرده است.»👍
إن شاءاللّه در این شب عزیز، آرزوی همه شفای بیماران، سلامتی خانواده ها و مهمترین دعای همهء ما و شما، ظهور امام زمان(عجّ) باشد إن شاء اللّه!
#شبتان_مهدوی!❤️🌙✌️
#محتاج_دعا...
🍀🍀🍀🍀🍀
Forwarded from 🌷کشکول🌷 (۱ + ۱ = ۵...)
💐💐💐💐💐
✍«باز هم جمعه ای دیگر گذشت،
ولی، تو نیامدی مولا...
شعرِ من باز بی قافیه ماند...
واژه هایش معلّق...
جملاتش ناتکمیل...
بندهایش از هم گسسته...
کی میآیی مولای خوبم؟!
تا شعرِ من کامل شود...»😭💔
🖊 #بانو_مزاری🌸
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_لولیک_الفرج
#بحق_زینب_کبری_سلام_الله_علیها
#و_بحق_دماء_الشهداء
#آمین_یا_رب_العالمین!
#محتاج_دعا...
💐💐💐💐💐
✍«باز هم جمعه ای دیگر گذشت،
ولی، تو نیامدی مولا...
شعرِ من باز بی قافیه ماند...
واژه هایش معلّق...
جملاتش ناتکمیل...
بندهایش از هم گسسته...
کی میآیی مولای خوبم؟!
تا شعرِ من کامل شود...»😭💔
🖊 #بانو_مزاری🌸
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_لولیک_الفرج
#بحق_زینب_کبری_سلام_الله_علیها
#و_بحق_دماء_الشهداء
#آمین_یا_رب_العالمین!
#محتاج_دعا...
💐💐💐💐💐
@ahlebeit1433
استاد فرهمند(دعای سمات)
💐💐💐💐💐
#دعای_سمات ویژهء ساعات پایانی روز جمعه👌
🎤با نوای دلنشین: " #استادفرهمند" تقدیم میگردد!
دلتان شکست و اشکتان جاری شد، ما را هم فراموش نکنید!😔
«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج بحقّ پنج تن آل عبا علیهم السّلام و بحقّ دماء الشّهداء!»
#آمین_یا_رب_العالمین!
محتاج دعا...
🍀اندکی تفکر...!!؟؟🤔🤔🤔
@Andaki_tafakkor
#دعای_سمات ویژهء ساعات پایانی روز جمعه👌
🎤با نوای دلنشین: " #استادفرهمند" تقدیم میگردد!
دلتان شکست و اشکتان جاری شد، ما را هم فراموش نکنید!😔
«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج بحقّ پنج تن آل عبا علیهم السّلام و بحقّ دماء الشّهداء!»
#آمین_یا_رب_العالمین!
محتاج دعا...
🍀اندکی تفکر...!!؟؟🤔🤔🤔
@Andaki_tafakkor
Forwarded from 🌹اندکی تفکر...!!؟؟🤔
🌴🌴🌴🌴🌴
📝روزی که امیر کبیر به شدّت گریست!😭
سال ۱۲۶۴ قمرى، نخستين برنامهء دولت ايران براى واکسن زدن به فرمان اميرکبير آغاز شد.
در آن برنامه، کودکان و نوجوانان ايرانى را آبلهکوبى مىکردند. امّا چند روز پس از آغاز آبلهکوبى به اميرکبير خبردادند که مردم از روى ناآگاهى نمىخواهند واکسن بزنند. بهويژه که چند تن از فالگيرها و دعانويسها در شهر شايعه کرده بودند که واکسن زدن باعث راه يافتن جن به خون انسان مىشود.
هنگامى که خبر رسيد پنج نفر به علّت ابتلا به بيمارى آبله جان باختهاند، امير بىدرنگ فرمان داد هر کسى که حاضر نشود آبله بکوبد بايد پنج تومان به صندوق دولت جريمه بپردازد. او تصوّر مى کرد که با اين فرمان همهء مردم آبله مىکوبند. امّا نفوذ سخن دعانويسها و نادانى مردم بيش از آن بود که فرمان امير را بپذيرند.
شمارى که پول کافى داشتند، پنج تومان را پرداختند و از آبلهکوبى سرباز زدند. شمارى ديگر هنگام مراجعهء مأموران در آب انبارها پنهان مىشدند يا از شهر بيرون مىرفتند.
@andaki_tafakkor
روز بيست و هشتم ماه ربيع الاوّل به امير اطّلاع دادند که در همهء شهر تهران و روستاهاى پيرامون آن فقط سىصد و سى نفر آبله کوبيدهاند. در همان روز، پاره دوزى را که فرزندش از بيمارى آبله مرده بود، به نزد او آوردند.
امير به جسد کودک نگريست و آنگاه گفت: ما که براى نجات بچههايتان آبلهکوب فرستاديم. پيرمرد با اندوه فراوان گفت: حضرت امير، به من گفته بودند که اگر بچه را آبله بکوبيم جن زده مىشود.
امير فرياد کشيد: واى از جهل و نادانى، حال، گذشته از اينکه فرزندت را از دست دادهاى بايد پنج تومان هم جريمه بدهي. پيرمرد با التماس گفت: باور کنيد که هيچ ندارم. اميرکبير دست در جيب خود کرد و پنج تومان به او داد و سپس گفت: حکم برنمىگردد، اين پنج تومان را به صندوق دولت بپرداز.
چند دقيقهء ديگر، بقّالى را آوردند که فرزند او نيز از آبله مرده بود. اين بار اميرکبير ديگر نتوانست تحمّل کند. روى صندلى نشست و با حالى زار شروع به گريستن کرد.😭😭
در آن هنگام ميرزاآقاخان وارد شد. او در کمتر زمانى اميرکبير را در حال گريستن ديده بود. علّت را پرسيد و ملازمان امير گفتند که دو کودک شيرخوار پاره دوز و بقّالى از بيمارى آبله مردهاند.
ميرزا آقاخان با شگفتى گفت: عجب، من تصوّر مىکردم که ميرزا احمدخان، پسر امير، مرده است که او اين چنين هاىهاى مىگريد. سپس، به امير نزديک شد و گفت: گريستن، آن هم به اين گونه، براى دو بچهء شيرخوار بقّال و چقّال در شأن شما نيست.
امير سر برداشت و با خشم به او نگريست، آنچنان که ميرزا آقاخان از ترس بر خود لرزيد.
امير اشکهايش را پاک کرد و گفت: خاموش باش! تا زمانى که ما سرپرستى اين ملّت را بر عهده داريم، مسئول مرگشان ما هستيم. ميرزا آقاخان آهسته گفت: ولى اينان خود در اثر جهل آبله نکوبيدهاند.
امير با صداى رسا گفت: و مسئول جهلشان نيز ما هستيم. اگر ما در هر روستا و کوچه و خيابانى مدرسه بسازيم و کتابخانه ايجاد کنيم، دعانويسها بساطشان را جمع مىکنند. تمام ايرانىها اولاد حقيقى من هستند و من از اين مىگريم که چرا اين مردم بايد اين قدر جاهل باشند که در اثر نکوبيدن آبله بميرند.😭😭
🌷روحت شاد مرد بزرگ!
🌹اندکی تفکر...!!؟؟🤔🤔🤔
@andaki_tafakkor
📝روزی که امیر کبیر به شدّت گریست!😭
سال ۱۲۶۴ قمرى، نخستين برنامهء دولت ايران براى واکسن زدن به فرمان اميرکبير آغاز شد.
در آن برنامه، کودکان و نوجوانان ايرانى را آبلهکوبى مىکردند. امّا چند روز پس از آغاز آبلهکوبى به اميرکبير خبردادند که مردم از روى ناآگاهى نمىخواهند واکسن بزنند. بهويژه که چند تن از فالگيرها و دعانويسها در شهر شايعه کرده بودند که واکسن زدن باعث راه يافتن جن به خون انسان مىشود.
هنگامى که خبر رسيد پنج نفر به علّت ابتلا به بيمارى آبله جان باختهاند، امير بىدرنگ فرمان داد هر کسى که حاضر نشود آبله بکوبد بايد پنج تومان به صندوق دولت جريمه بپردازد. او تصوّر مى کرد که با اين فرمان همهء مردم آبله مىکوبند. امّا نفوذ سخن دعانويسها و نادانى مردم بيش از آن بود که فرمان امير را بپذيرند.
شمارى که پول کافى داشتند، پنج تومان را پرداختند و از آبلهکوبى سرباز زدند. شمارى ديگر هنگام مراجعهء مأموران در آب انبارها پنهان مىشدند يا از شهر بيرون مىرفتند.
@andaki_tafakkor
روز بيست و هشتم ماه ربيع الاوّل به امير اطّلاع دادند که در همهء شهر تهران و روستاهاى پيرامون آن فقط سىصد و سى نفر آبله کوبيدهاند. در همان روز، پاره دوزى را که فرزندش از بيمارى آبله مرده بود، به نزد او آوردند.
امير به جسد کودک نگريست و آنگاه گفت: ما که براى نجات بچههايتان آبلهکوب فرستاديم. پيرمرد با اندوه فراوان گفت: حضرت امير، به من گفته بودند که اگر بچه را آبله بکوبيم جن زده مىشود.
امير فرياد کشيد: واى از جهل و نادانى، حال، گذشته از اينکه فرزندت را از دست دادهاى بايد پنج تومان هم جريمه بدهي. پيرمرد با التماس گفت: باور کنيد که هيچ ندارم. اميرکبير دست در جيب خود کرد و پنج تومان به او داد و سپس گفت: حکم برنمىگردد، اين پنج تومان را به صندوق دولت بپرداز.
چند دقيقهء ديگر، بقّالى را آوردند که فرزند او نيز از آبله مرده بود. اين بار اميرکبير ديگر نتوانست تحمّل کند. روى صندلى نشست و با حالى زار شروع به گريستن کرد.😭😭
در آن هنگام ميرزاآقاخان وارد شد. او در کمتر زمانى اميرکبير را در حال گريستن ديده بود. علّت را پرسيد و ملازمان امير گفتند که دو کودک شيرخوار پاره دوز و بقّالى از بيمارى آبله مردهاند.
ميرزا آقاخان با شگفتى گفت: عجب، من تصوّر مىکردم که ميرزا احمدخان، پسر امير، مرده است که او اين چنين هاىهاى مىگريد. سپس، به امير نزديک شد و گفت: گريستن، آن هم به اين گونه، براى دو بچهء شيرخوار بقّال و چقّال در شأن شما نيست.
امير سر برداشت و با خشم به او نگريست، آنچنان که ميرزا آقاخان از ترس بر خود لرزيد.
امير اشکهايش را پاک کرد و گفت: خاموش باش! تا زمانى که ما سرپرستى اين ملّت را بر عهده داريم، مسئول مرگشان ما هستيم. ميرزا آقاخان آهسته گفت: ولى اينان خود در اثر جهل آبله نکوبيدهاند.
امير با صداى رسا گفت: و مسئول جهلشان نيز ما هستيم. اگر ما در هر روستا و کوچه و خيابانى مدرسه بسازيم و کتابخانه ايجاد کنيم، دعانويسها بساطشان را جمع مىکنند. تمام ايرانىها اولاد حقيقى من هستند و من از اين مىگريم که چرا اين مردم بايد اين قدر جاهل باشند که در اثر نکوبيدن آبله بميرند.😭😭
🌷روحت شاد مرد بزرگ!
🌹اندکی تفکر...!!؟؟🤔🤔🤔
@andaki_tafakkor
Forwarded from 🌹اندکی تفکر...!!؟؟🤔
💕💕💕💕💕💕
✍تفاوت كشورهای ثروتمند و فقير، تفاوت قدمت آنها نيست!
براي مثال كشور مصر بيش از ۳۰۰۰ سال تاريخ مكتوب دارد و فقير است!
اما كشورهای جديدی مانند كانادا، نيوزيلند، استراليا كه ۱۵۰ سال پيش وضعيت قابل توجهی نداشتند، اكنون كشورهایی توسعهيافته و ثروتمند هستند.
تفاوت كشورهای فقير و ثروتمند در ميزان منابع طبيعی قابل استحصال آنها هم نيست.
ژاپن كشوری است كه سرزمين بسيار محدودی دارد كه ۸۰ درصد آن كوههایی است كه مناسب كشاورزی و دامداری نيست اما دوّمين اقتصاد قدرتمند جهان پس از آمريكا را دارد. اين كشور مانند يك كارخانه پهناور و شناوری می باشد كه موادّ خام را از همه جهان وارد كرده و به صورت محصولات پيشرفته صادر میكند.
مثال بعدی کشور سوئيس است.
كشوری كه اصلاً كاكائو در آن به عمل نمیآيد اما بهترين شكلاتهای جهان را توليد و صادر ميكند. در سرزمين كوچك و سرد سوئيس كه تنها در چهار ماه سال ميتوان كشاورزی و دامداري انجام داد، بهترين لبنيّات (پنير) دنيا توليد میشود.
سوئيس كشوری است كه به امنيّت، نظم و سختكوشی مشهور است و به همين خاطر به گاوصندوق دنيا مشهور شدهاست (بانكهای سوئيس).
@andaki_tafakkor
افراد تحصيل کردهای كه از كشورهای ثروتمند با همتايان خود در كشورهای فقير برخورد دارند برای ما مشخص میكنند كه سطح هوش و فهم نيز تفاوت قابل توجّهی در اين ميان ندارد.
نژاد و رنگ پوست نيز مهم نيستند. زيرا مهاجرانی كه در كشور خود برچسب تنبلی می گيرند، در كشورهای اروپایی به نيروهای مولّد و فعّال تبديل میشوند.
پس تفاوت در چيست؟؟؟؟
تفاوت در رفتارهایی است كه در طول سالها فرهنگ و دانش نام گرفته است.
وقتی كه رفتارهای مردم كشورهای پيشرفته و ثروتمند را تحليل میكنيم، متوجّه میشويم كه اكثريّت غالب آنها از اصول زير در زندگی خود پيروی میكنند:
"۱ .اخلاق به عنوان اصل پايه
۲.وحدت
۳.مسئوليت پذيری
۴.احترام به قانون و مقرّرات
۵.احترام به حقوق شهروندان ديگر
۶.عشق به كار
۷.تحمّل سختیها به منظور سرمايهگذاری روي آينده
۸.ميل به ارائهء كارهای برتر و فوقالعاده
۹.نظم پذيری
۱۰.دروغ کثیفترین فعل غیر انسانی دنیا است...!!"
امّا در كشورهای فقير تنها عدّهء قليلی از مردم از اين اصول پيروی میكنند.
در کشور ما کسی که زیاد کار کند تراکتور نامیده می شود!
کسی که به قوانین احترام بگذارد بچه مثبت است!
کسی که اخلاقیّات را رعایت کند برچسب پاستوریزه خواهد گرفت!
کسی که از وطنش حرف میزند توسط عدّه ایی مخالف مذهب شناخته میشود!
کسانی که حقوق دیگران را زیر پا می گذارند و افراد قالتاق، آدمهای زرنگ خوانده می شوند!
انسانهای منظّم و منطقی افراد خشک وحوصله سر بر هستند!
انسانهای با ادب و مبادی آداب متملّق به حساب می آیند!
جوانان بسیار ساعی وکوشا، خرخوان نامیده میشوند!
همه به دنبال یک شبه رفتن ره صد ساله هستند!
و......... شما بگوئید...!!
باید از خودمان شروع کنیم و از همین لحظه،
ما مسلمانان فقير هستيم نه به اين خاطر كه منابع طبيعی نداريم يا اينكه طبيعت نسبت به ما بيرحم بودهاست.
ما فقير هستيم برای اينكه رفتارمان چنين سبب شدهاست.
ما براي آموختن و رعايت اصول فوق كه (توسّط كشورهای پيشرفته شناسایی شده است) فاقد اهتمام لازم هستيم.
اگر شما اين مقاله را برای ديگران نفرستيد:
اتّفاقی برای شما نمی افتد،
از محلّ كارتان اخراج نمی شويد،
شغلتان را از دست نمی دهید،
هفت سال بدبختی بر سرتان آوار نميشود، و مريض هم نخواهيد شد.
اما اگر اين پيغام را به گردش بیندازید شايد تعداد بيشتری تغيير كرده و عمل كنند.
باشد که فرزندانمان صاحب و مالک ملیّتی باشند که حاصلش در دنیا سرافکندگی و عقب ماندگی فرهنگی نباشد.
ممنون که به فکر نسل آینده و کشورتان هستید . یک کار خوب هر چند کوچک در دراز مدّت نتیجه بزرگ دارد .
🌿اندکی تفکر...!!؟؟🤔🤔🤔
https://telegram.me/joinchat/AAAAAEAZVJvRRI3SWLmmpQ
✍تفاوت كشورهای ثروتمند و فقير، تفاوت قدمت آنها نيست!
براي مثال كشور مصر بيش از ۳۰۰۰ سال تاريخ مكتوب دارد و فقير است!
اما كشورهای جديدی مانند كانادا، نيوزيلند، استراليا كه ۱۵۰ سال پيش وضعيت قابل توجهی نداشتند، اكنون كشورهایی توسعهيافته و ثروتمند هستند.
تفاوت كشورهای فقير و ثروتمند در ميزان منابع طبيعی قابل استحصال آنها هم نيست.
ژاپن كشوری است كه سرزمين بسيار محدودی دارد كه ۸۰ درصد آن كوههایی است كه مناسب كشاورزی و دامداری نيست اما دوّمين اقتصاد قدرتمند جهان پس از آمريكا را دارد. اين كشور مانند يك كارخانه پهناور و شناوری می باشد كه موادّ خام را از همه جهان وارد كرده و به صورت محصولات پيشرفته صادر میكند.
مثال بعدی کشور سوئيس است.
كشوری كه اصلاً كاكائو در آن به عمل نمیآيد اما بهترين شكلاتهای جهان را توليد و صادر ميكند. در سرزمين كوچك و سرد سوئيس كه تنها در چهار ماه سال ميتوان كشاورزی و دامداري انجام داد، بهترين لبنيّات (پنير) دنيا توليد میشود.
سوئيس كشوری است كه به امنيّت، نظم و سختكوشی مشهور است و به همين خاطر به گاوصندوق دنيا مشهور شدهاست (بانكهای سوئيس).
@andaki_tafakkor
افراد تحصيل کردهای كه از كشورهای ثروتمند با همتايان خود در كشورهای فقير برخورد دارند برای ما مشخص میكنند كه سطح هوش و فهم نيز تفاوت قابل توجّهی در اين ميان ندارد.
نژاد و رنگ پوست نيز مهم نيستند. زيرا مهاجرانی كه در كشور خود برچسب تنبلی می گيرند، در كشورهای اروپایی به نيروهای مولّد و فعّال تبديل میشوند.
پس تفاوت در چيست؟؟؟؟
تفاوت در رفتارهایی است كه در طول سالها فرهنگ و دانش نام گرفته است.
وقتی كه رفتارهای مردم كشورهای پيشرفته و ثروتمند را تحليل میكنيم، متوجّه میشويم كه اكثريّت غالب آنها از اصول زير در زندگی خود پيروی میكنند:
"۱ .اخلاق به عنوان اصل پايه
۲.وحدت
۳.مسئوليت پذيری
۴.احترام به قانون و مقرّرات
۵.احترام به حقوق شهروندان ديگر
۶.عشق به كار
۷.تحمّل سختیها به منظور سرمايهگذاری روي آينده
۸.ميل به ارائهء كارهای برتر و فوقالعاده
۹.نظم پذيری
۱۰.دروغ کثیفترین فعل غیر انسانی دنیا است...!!"
امّا در كشورهای فقير تنها عدّهء قليلی از مردم از اين اصول پيروی میكنند.
در کشور ما کسی که زیاد کار کند تراکتور نامیده می شود!
کسی که به قوانین احترام بگذارد بچه مثبت است!
کسی که اخلاقیّات را رعایت کند برچسب پاستوریزه خواهد گرفت!
کسی که از وطنش حرف میزند توسط عدّه ایی مخالف مذهب شناخته میشود!
کسانی که حقوق دیگران را زیر پا می گذارند و افراد قالتاق، آدمهای زرنگ خوانده می شوند!
انسانهای منظّم و منطقی افراد خشک وحوصله سر بر هستند!
انسانهای با ادب و مبادی آداب متملّق به حساب می آیند!
جوانان بسیار ساعی وکوشا، خرخوان نامیده میشوند!
همه به دنبال یک شبه رفتن ره صد ساله هستند!
و......... شما بگوئید...!!
باید از خودمان شروع کنیم و از همین لحظه،
ما مسلمانان فقير هستيم نه به اين خاطر كه منابع طبيعی نداريم يا اينكه طبيعت نسبت به ما بيرحم بودهاست.
ما فقير هستيم برای اينكه رفتارمان چنين سبب شدهاست.
ما براي آموختن و رعايت اصول فوق كه (توسّط كشورهای پيشرفته شناسایی شده است) فاقد اهتمام لازم هستيم.
اگر شما اين مقاله را برای ديگران نفرستيد:
اتّفاقی برای شما نمی افتد،
از محلّ كارتان اخراج نمی شويد،
شغلتان را از دست نمی دهید،
هفت سال بدبختی بر سرتان آوار نميشود، و مريض هم نخواهيد شد.
اما اگر اين پيغام را به گردش بیندازید شايد تعداد بيشتری تغيير كرده و عمل كنند.
باشد که فرزندانمان صاحب و مالک ملیّتی باشند که حاصلش در دنیا سرافکندگی و عقب ماندگی فرهنگی نباشد.
ممنون که به فکر نسل آینده و کشورتان هستید . یک کار خوب هر چند کوچک در دراز مدّت نتیجه بزرگ دارد .
🌿اندکی تفکر...!!؟؟🤔🤔🤔
https://telegram.me/joinchat/AAAAAEAZVJvRRI3SWLmmpQ
Telegram
🌹اندکی تفکر...!!؟؟🤔
خدایا برای تو، به یاد تو و به امید تو!🤲
تقدیم به روح پدر عزیزم و مادر گرامیام که همیشه شرمندهء ایشان هستم!🌹
یا صاحب الزّمان ادرکنی...🤲
تاسیس:👈 ۱۳۹۵/۱۱/۱۳
آدرس کانال:
https://telegram.me/joinchat/AAAAAEAZVJvRRI3SWLmmpQ
تقدیم به روح پدر عزیزم و مادر گرامیام که همیشه شرمندهء ایشان هستم!🌹
یا صاحب الزّمان ادرکنی...🤲
تاسیس:👈 ۱۳۹۵/۱۱/۱۳
آدرس کانال:
https://telegram.me/joinchat/AAAAAEAZVJvRRI3SWLmmpQ
Forwarded from 🌹اندکی تفکر...!!؟؟🤔
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
✍تو شاهزاده نیستی!
💎روزی در دُرّ گرانبهای پادشاه لکّهء سیاهی مشاهده شد،هر کاری درباریان کردند نتوانستد رفع لکّه کنند. هر جایی وزیر مراجعه کرد کسی علّت را نتوانست پیدا کند، تا مرد فقیری گفت؛ من میدانم چرا دُرّ سیاه شده!
پس مرد فقیر را پیش پادشاه بردند؛ او به پادشاه گفت: در دُرّ گرانبهای شما کرمی هست که دارد از آن میخورد!
پادشاه به او خندید و گفت: ای مردک مگر میشود در دُرّ کرم زندگی کند؟
ولی مرد فقیر گفت: ای پادشاه من یقین دارم کرمی در آن وجود دارد!
پادشاه گفت: اگر نبود گردنت را میزنم و مرد بیچاره پذیرفت. وقتی دُرّ را شکافتند، دیدند کرمی زیر قسمت سیاهی رنگ وجود دارد.
پادشاه از دانایی مرد فقیر خوشش آمد و دستور داد اورا در گوشه ای از آشپزخانه جا دهند و مقداری از پس ماندهء غذاها نیز به او دادند.
@andaki_tafakkor
روز بعد پادشاه سوار بر اسب شد و رو به مرد فقیر کرد و گفت: این بهترین اسب من است، نظرت تو چیست؟
مرد فقیر گفت: بهترین در تند دویدن هست ولی ایرادی نیز دارد!
پادشاه گفت: چه ایرادی؟
فقیر گفت :در اوج دویدن اگر هم باشد وقتی رودخانه را دید به درون رودخانه میپرد!
پادشاه باورش نشد و برای امتحان اسب و صحّت ادّعای مرد فقیر سوار بر اسب از کنار رودخانه ای گذشت که اسب سریع خودش را درون آب انداخت!
پادشاه از دانایی مرد فقیر متعجّب شد و یک شب دیگر نیز او را در محلّ قبلی با پس ماندهء غذا جا داد و روز بعد خواست تا او را بیاورند . وقتی نزد پادشاه آمد پادشاه از او سوال کرد ای مرد دیگر چه میدانی؟
مرد که به شدّت میترسید با ترس گفت: میدانم که تو شاهزاده نیستی!
پادشاه به خشم آمد و او را به زندان افکند، ولی چون دو مورد قبل را درست جواب داده بود پادشاه را در پی کشف واقعیّت وا داشت و پادشاه نزد مادرش رفت و گفت: ای مادر راستش را بگو من کیستم؟ این درست است که شاهزاده نیستم؟
مادرش بعد کمی طفره رفتن گفت: حقیقت دارد پسرم؛ چون من و شاه بی بهره از داشتن بچّه بودیم و از به تخت نشستن برادرزاده های شاه حراس داشتیم، وقتی یکی از خادمان دربار تو را به دنیا آورد؛ تو را از او گرفتیم و گفتیم ما بچه دار شدیم،و بدین طریق راز شاهزاده نبودن پادشاه مشخص شد.
@andaki_tafakkor
پادشاه بار دیگر مرد فقیر را خواست ولی این مرتبه برای چگونگی پی بردن به این وقایع بود و به مرد فقر گفت: چطور آن دُرّ و اسب و شاهزاده نبودن مرا فهمیدی؟
مرد فقیر گفت: دُرّ را از آنجایی که هر چیزی تا از درون خودش خراب نشود از بین نمیرود را فهمیدم و اسب را چون پاهایش پشمی بود و کُرک داشتند؛ فهمیدم که این اسب در زمان کُرّه ای چون اسب ها و گاومیش ها یک جا چرا میکردن با گاومیشی اُنس گرفته و از شیر گاومیش خورده بود و به همین خاطر از آب خوشش می آید!
سپس پادشاه گفت: اصالت مرا چگونه فهمیدی؟
مرد فقیر گفت: موضوع اسب و دُرّ که برایت مهم بودند را گفته بودم ولی تو دو شب مرا در گوشه ای از آشپزخانه جا دادی و پاداشی به من ندادی و این کار دور از کرامت یک شاهزاده بود و من هم فهمیدم تو شاهزاده نیستی.
┄┅═💎📙📚📒💎═┅┄
💫 @andaki_tafakkor 💫
🏴اندکی تفکر...!!؟؟🤔🤔🤔
https://telegram.me/joinchat/AAAAAEAZVJvRRI3SWLmmpQ
✍تو شاهزاده نیستی!
💎روزی در دُرّ گرانبهای پادشاه لکّهء سیاهی مشاهده شد،هر کاری درباریان کردند نتوانستد رفع لکّه کنند. هر جایی وزیر مراجعه کرد کسی علّت را نتوانست پیدا کند، تا مرد فقیری گفت؛ من میدانم چرا دُرّ سیاه شده!
پس مرد فقیر را پیش پادشاه بردند؛ او به پادشاه گفت: در دُرّ گرانبهای شما کرمی هست که دارد از آن میخورد!
پادشاه به او خندید و گفت: ای مردک مگر میشود در دُرّ کرم زندگی کند؟
ولی مرد فقیر گفت: ای پادشاه من یقین دارم کرمی در آن وجود دارد!
پادشاه گفت: اگر نبود گردنت را میزنم و مرد بیچاره پذیرفت. وقتی دُرّ را شکافتند، دیدند کرمی زیر قسمت سیاهی رنگ وجود دارد.
پادشاه از دانایی مرد فقیر خوشش آمد و دستور داد اورا در گوشه ای از آشپزخانه جا دهند و مقداری از پس ماندهء غذاها نیز به او دادند.
@andaki_tafakkor
روز بعد پادشاه سوار بر اسب شد و رو به مرد فقیر کرد و گفت: این بهترین اسب من است، نظرت تو چیست؟
مرد فقیر گفت: بهترین در تند دویدن هست ولی ایرادی نیز دارد!
پادشاه گفت: چه ایرادی؟
فقیر گفت :در اوج دویدن اگر هم باشد وقتی رودخانه را دید به درون رودخانه میپرد!
پادشاه باورش نشد و برای امتحان اسب و صحّت ادّعای مرد فقیر سوار بر اسب از کنار رودخانه ای گذشت که اسب سریع خودش را درون آب انداخت!
پادشاه از دانایی مرد فقیر متعجّب شد و یک شب دیگر نیز او را در محلّ قبلی با پس ماندهء غذا جا داد و روز بعد خواست تا او را بیاورند . وقتی نزد پادشاه آمد پادشاه از او سوال کرد ای مرد دیگر چه میدانی؟
مرد که به شدّت میترسید با ترس گفت: میدانم که تو شاهزاده نیستی!
پادشاه به خشم آمد و او را به زندان افکند، ولی چون دو مورد قبل را درست جواب داده بود پادشاه را در پی کشف واقعیّت وا داشت و پادشاه نزد مادرش رفت و گفت: ای مادر راستش را بگو من کیستم؟ این درست است که شاهزاده نیستم؟
مادرش بعد کمی طفره رفتن گفت: حقیقت دارد پسرم؛ چون من و شاه بی بهره از داشتن بچّه بودیم و از به تخت نشستن برادرزاده های شاه حراس داشتیم، وقتی یکی از خادمان دربار تو را به دنیا آورد؛ تو را از او گرفتیم و گفتیم ما بچه دار شدیم،و بدین طریق راز شاهزاده نبودن پادشاه مشخص شد.
@andaki_tafakkor
پادشاه بار دیگر مرد فقیر را خواست ولی این مرتبه برای چگونگی پی بردن به این وقایع بود و به مرد فقر گفت: چطور آن دُرّ و اسب و شاهزاده نبودن مرا فهمیدی؟
مرد فقیر گفت: دُرّ را از آنجایی که هر چیزی تا از درون خودش خراب نشود از بین نمیرود را فهمیدم و اسب را چون پاهایش پشمی بود و کُرک داشتند؛ فهمیدم که این اسب در زمان کُرّه ای چون اسب ها و گاومیش ها یک جا چرا میکردن با گاومیشی اُنس گرفته و از شیر گاومیش خورده بود و به همین خاطر از آب خوشش می آید!
سپس پادشاه گفت: اصالت مرا چگونه فهمیدی؟
مرد فقیر گفت: موضوع اسب و دُرّ که برایت مهم بودند را گفته بودم ولی تو دو شب مرا در گوشه ای از آشپزخانه جا دادی و پاداشی به من ندادی و این کار دور از کرامت یک شاهزاده بود و من هم فهمیدم تو شاهزاده نیستی.
┄┅═💎📙📚📒💎═┅┄
💫 @andaki_tafakkor 💫
🏴اندکی تفکر...!!؟؟🤔🤔🤔
https://telegram.me/joinchat/AAAAAEAZVJvRRI3SWLmmpQ
Telegram
🌹اندکی تفکر...!!؟؟🤔
خدایا برای تو، به یاد تو و به امید تو!🤲
تقدیم به روح پدر عزیزم و مادر گرامیام که همیشه شرمندهء ایشان هستم!🌹
یا صاحب الزّمان ادرکنی...🤲
تاسیس:👈 ۱۳۹۵/۱۱/۱۳
آدرس کانال:
https://telegram.me/joinchat/AAAAAEAZVJvRRI3SWLmmpQ
تقدیم به روح پدر عزیزم و مادر گرامیام که همیشه شرمندهء ایشان هستم!🌹
یا صاحب الزّمان ادرکنی...🤲
تاسیس:👈 ۱۳۹۵/۱۱/۱۳
آدرس کانال:
https://telegram.me/joinchat/AAAAAEAZVJvRRI3SWLmmpQ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌼🌼🌼🌼🌼
🎥شما دین خود را تغییر ندادید، بلکه مذهب خود را تغییر دادید.
چه شد که اینکار را کردید؟؟؟؟
#بسیارعالی👍
#حتما_ببینید...👌👌
🌹اندکی تفکر...!!؟؟🤔🤔🤔
@Andaki_tafakkor
🎥شما دین خود را تغییر ندادید، بلکه مذهب خود را تغییر دادید.
چه شد که اینکار را کردید؟؟؟؟
#بسیارعالی👍
#حتما_ببینید...👌👌
🌹اندکی تفکر...!!؟؟🤔🤔🤔
@Andaki_tafakkor
VID-20200302-WA0008.mp4
10.7 MB
🌼🌼🌼🌼🌼
🎥ترامپ: «قاسم سلیمانی بسیاری از سربازان ما را کشت، برای این او را کشتیم...
او آدم بدی بود، برای همین او را کشتیم...»
#سربازان ما در خاورمیانه چه غلطی میکنند...🤔
#فوق_العاده_عالی👍
آنچه که دربارهء ما میگویند...
#حتما_ببینید!!👌
🌹اندکی تفکر...!!؟؟🤔🤔🤔
@Andaki_tafakkor
🎥ترامپ: «قاسم سلیمانی بسیاری از سربازان ما را کشت، برای این او را کشتیم...
او آدم بدی بود، برای همین او را کشتیم...»
#سربازان ما در خاورمیانه چه غلطی میکنند...🤔
#فوق_العاده_عالی👍
آنچه که دربارهء ما میگویند...
#حتما_ببینید!!👌
🌹اندکی تفکر...!!؟؟🤔🤔🤔
@Andaki_tafakkor
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌼🌼🌼🌼🌼
🎥هر دم از این باغ، بویی میرسد...😐
صبحتهای #شیرمحمد_عباس_استانکزی عضو ارشد مذاکره کنندهء #گروه_طالبان چند دقیقه قبل از امضای تفاهمنامهء صلح آنان با امریکا:
«نیروهای امریکایی و ناتو افغانستان را ترک خواهند کرد.
حکومت اشرف غنی را به رسمت نمیشناسیم، و باید تا قبل از دهم مارچ پنج هزار زندانی طالب را هم رها کنند و می کنند و این در توافقنامهء با امریکا ذکر شده و امریکاییها هم تضمین کردند...»
بنظر شما این بار چه بر سر ملّت مظلوم افغانستان خواهد آمد؟؟
آرامش و صلح یا باز هم سایهء جنگ و خیانت و استیلای اجانب ادامه خواهد داشت؟؟ و چرااااا؟؟؟
🌹اندکی تفکر...!!؟؟🤔🤔🤔
@Andaki_tafakkor
🎥هر دم از این باغ، بویی میرسد...😐
صبحتهای #شیرمحمد_عباس_استانکزی عضو ارشد مذاکره کنندهء #گروه_طالبان چند دقیقه قبل از امضای تفاهمنامهء صلح آنان با امریکا:
«نیروهای امریکایی و ناتو افغانستان را ترک خواهند کرد.
حکومت اشرف غنی را به رسمت نمیشناسیم، و باید تا قبل از دهم مارچ پنج هزار زندانی طالب را هم رها کنند و می کنند و این در توافقنامهء با امریکا ذکر شده و امریکاییها هم تضمین کردند...»
بنظر شما این بار چه بر سر ملّت مظلوم افغانستان خواهد آمد؟؟
آرامش و صلح یا باز هم سایهء جنگ و خیانت و استیلای اجانب ادامه خواهد داشت؟؟ و چرااااا؟؟؟
🌹اندکی تفکر...!!؟؟🤔🤔🤔
@Andaki_tafakkor
Forwarded from 🌹اندکی تفکر...!!؟؟🤔
🌸🌸🌸🌸🌸
❤️بالاترین قیمت نسبت به بقیّه
دختر خردسالی وارد یک مغازه جواهر فروشی شد و به گردن بند یاقوت نشانی که در پشت ویترین بود اشاره کرد و به صاحب مغازه گفت: این گردن بند را برای خواهر بزرگم می خواهم. ممکن است آن را به زیباترین شکل ممکن بسته بندی کنید؟
صاحب مغازه با کمی تردید به دخترک نگاهی کرده و پرسید: «چقدر پول همراه خود داری؟»
دختر، از جیب خود دستمال کوچکی را بیرون آورد و گره های آن را به دقّت باز کرد. سپس در حالیکه محتویّات آن را روی میز می ریخت با هیجان از جواهر فروش پرسید: «این کافی است؟» پولی که او به همراه خود داشت، در واقع چند سکّه پول خرد بود.
دخترک ادامه داد: «امروز روز تولّد خواهر بزرگم است.
می خواهم این گردن بند یاقوت را به عنوان هدیه روز تولّد، به او بدهم.
پس از فوت مادرمان، خواهر بزرگم، مثل مادر از ما مراقبت می کند.
فکر می کنم او این گردن بند را دوست داشته باشد چون رنگ آن، درست همرنگ چشمان اوست.»
صاحب مغازه، گردن بند یاقوتی که دخترک می خواست را آورد و آن را در یک جعبه کوچک قرار داده و با کاغذ کادوی قرمز رنگی بسته بندی نمود.
سپس بر روی آن یک روبان سبز چسباند و به دخترک داد و گفت: «وقتی می خواهی از خیابان رد شوی، دقّت کن.»
دختر کوچک شاد و خندان در حالیکه به بالا و پایین می پرید، به سمت خانه روان شد.
شب، هنگامی که جواهر فروش می خواست مغازه اش را تعطیل کند، دختری زیباروی با چشمانی آبی وارد مغازه شد.
او یک جعبه کوچک جواهر که بسته بندی آن باز شده بود روی میز قرار داده و پرسید: «این گردن بند از مغازه شما خریداری شده است؟ قیمت آن چقدر است؟»
صاحب مغازه پاسخ داد که «قیمت کالاهای این مغازه، رازی است بین من و خریدار.»
دختر زیبارو گفت: « خواهر کوچک من فقط مقداری پول خرد داشت.
این گردن بند اصل است و قیمت آن بالاست.
پول خواهر من به این گردن بند یاقوت کبود نمی رسد.»
صاحب مغازه جعبه جواهر را مجدّداً دوباره با دقّت بسته بندی کرده و روبان آن را بر روی آن چسباند.
سپس آن را به دختر زیبا داده و گفت: «خواهر کوچک شما، در مقایسه با تمامی انسان ها، قیمت بالاتری بابت این گردن بند پرداخته؛ چون او همهء دار و ندار خود را برای خرید آن داده است!😭😭
🌌🎇🌌🎇🌌🎇🌌💎❤️💎
🆔 @andaki_tafakkor
🌌🎇🌌🎇🌌🎇🌌💎❤️💎
🌺اندکی تفکر...!!؟؟🤔🤔🤔
https://telegram.me/joinchat/AAAAAEAZVJvRRI3SWLmmpQ
❤️بالاترین قیمت نسبت به بقیّه
دختر خردسالی وارد یک مغازه جواهر فروشی شد و به گردن بند یاقوت نشانی که در پشت ویترین بود اشاره کرد و به صاحب مغازه گفت: این گردن بند را برای خواهر بزرگم می خواهم. ممکن است آن را به زیباترین شکل ممکن بسته بندی کنید؟
صاحب مغازه با کمی تردید به دخترک نگاهی کرده و پرسید: «چقدر پول همراه خود داری؟»
دختر، از جیب خود دستمال کوچکی را بیرون آورد و گره های آن را به دقّت باز کرد. سپس در حالیکه محتویّات آن را روی میز می ریخت با هیجان از جواهر فروش پرسید: «این کافی است؟» پولی که او به همراه خود داشت، در واقع چند سکّه پول خرد بود.
دخترک ادامه داد: «امروز روز تولّد خواهر بزرگم است.
می خواهم این گردن بند یاقوت را به عنوان هدیه روز تولّد، به او بدهم.
پس از فوت مادرمان، خواهر بزرگم، مثل مادر از ما مراقبت می کند.
فکر می کنم او این گردن بند را دوست داشته باشد چون رنگ آن، درست همرنگ چشمان اوست.»
صاحب مغازه، گردن بند یاقوتی که دخترک می خواست را آورد و آن را در یک جعبه کوچک قرار داده و با کاغذ کادوی قرمز رنگی بسته بندی نمود.
سپس بر روی آن یک روبان سبز چسباند و به دخترک داد و گفت: «وقتی می خواهی از خیابان رد شوی، دقّت کن.»
دختر کوچک شاد و خندان در حالیکه به بالا و پایین می پرید، به سمت خانه روان شد.
شب، هنگامی که جواهر فروش می خواست مغازه اش را تعطیل کند، دختری زیباروی با چشمانی آبی وارد مغازه شد.
او یک جعبه کوچک جواهر که بسته بندی آن باز شده بود روی میز قرار داده و پرسید: «این گردن بند از مغازه شما خریداری شده است؟ قیمت آن چقدر است؟»
صاحب مغازه پاسخ داد که «قیمت کالاهای این مغازه، رازی است بین من و خریدار.»
دختر زیبارو گفت: « خواهر کوچک من فقط مقداری پول خرد داشت.
این گردن بند اصل است و قیمت آن بالاست.
پول خواهر من به این گردن بند یاقوت کبود نمی رسد.»
صاحب مغازه جعبه جواهر را مجدّداً دوباره با دقّت بسته بندی کرده و روبان آن را بر روی آن چسباند.
سپس آن را به دختر زیبا داده و گفت: «خواهر کوچک شما، در مقایسه با تمامی انسان ها، قیمت بالاتری بابت این گردن بند پرداخته؛ چون او همهء دار و ندار خود را برای خرید آن داده است!😭😭
🌌🎇🌌🎇🌌🎇🌌💎❤️💎
🆔 @andaki_tafakkor
🌌🎇🌌🎇🌌🎇🌌💎❤️💎
🌺اندکی تفکر...!!؟؟🤔🤔🤔
https://telegram.me/joinchat/AAAAAEAZVJvRRI3SWLmmpQ
Audio
«من خراباتیم وباده پرست!/
درخرابات مغان عاشق ومست!/
میکشندم چوسبو دوش بدوش/
میبرندم چوقدح دست بدست/
من مست مستم،باباحیدرمدد!/
من مست مستم،باباحیدرمدد!/
ازغم شکستم،باباحیدرمدد!/
ازغم شکستم،باباحیدرمدد!/
بازدوباره غم دنیاتودل من خونه کرده!/
های وهایم همهءاهل دل ودیوونه کرده!/
توبگوحرفامومن بکی بگم؟!/
توبگودردامو من بکی بگم؟!/
آخه ماغیرعلی یارنداریم!/
غیرمولاباکسی کارنداریم!/
من مست مستم،باباحیدرمدد!/
من مست مستم،باباحیدرمدد!/
ازغم شکستم،باباحیدرمدد!/
ازغم شکستم،باباحیدرمدد!/
زدست دیده ودل هردوفریاد،باباحیدرمدد!/
که هرچه دیده بیند،دل کندیاد،باباحیدرمدد!/
بسازم خنجری نیشش زفولاد،باباحیدرمدد!/
زنم بردیده تادل گرددآزاد،باباحیدرمدد!/
من مست مستم،باباحیدرمدد!/
من مست مستم،باباحیدرمدد!/
ازغم شکستم،باباحیدرمدد!/
ازغم شکستم،باباحیدرمدد!/
شوو تاریک ودشتستونو مو مست،باباحیدرمدد!/
قدح ازدست ماافتادنشکست،باباحیدرمدد!/
نگهدارنده اش نیکونگهداشت،باباحیدرمدد!/
وگرنه صدقدح نفتاده بشکست،باباحیدرمدد!/
من مست مستم،باباحیدرمدد!/
ازغم شکستم،باباحیدرمدد!!»💔
🎵باباحیدرمدد..
🎤باصدای:علی ایزدی🌸
@Kashkool63
🌼🌼🌼🌼🌼
درخرابات مغان عاشق ومست!/
میکشندم چوسبو دوش بدوش/
میبرندم چوقدح دست بدست/
من مست مستم،باباحیدرمدد!/
من مست مستم،باباحیدرمدد!/
ازغم شکستم،باباحیدرمدد!/
ازغم شکستم،باباحیدرمدد!/
بازدوباره غم دنیاتودل من خونه کرده!/
های وهایم همهءاهل دل ودیوونه کرده!/
توبگوحرفامومن بکی بگم؟!/
توبگودردامو من بکی بگم؟!/
آخه ماغیرعلی یارنداریم!/
غیرمولاباکسی کارنداریم!/
من مست مستم،باباحیدرمدد!/
من مست مستم،باباحیدرمدد!/
ازغم شکستم،باباحیدرمدد!/
ازغم شکستم،باباحیدرمدد!/
زدست دیده ودل هردوفریاد،باباحیدرمدد!/
که هرچه دیده بیند،دل کندیاد،باباحیدرمدد!/
بسازم خنجری نیشش زفولاد،باباحیدرمدد!/
زنم بردیده تادل گرددآزاد،باباحیدرمدد!/
من مست مستم،باباحیدرمدد!/
من مست مستم،باباحیدرمدد!/
ازغم شکستم،باباحیدرمدد!/
ازغم شکستم،باباحیدرمدد!/
شوو تاریک ودشتستونو مو مست،باباحیدرمدد!/
قدح ازدست ماافتادنشکست،باباحیدرمدد!/
نگهدارنده اش نیکونگهداشت،باباحیدرمدد!/
وگرنه صدقدح نفتاده بشکست،باباحیدرمدد!/
من مست مستم،باباحیدرمدد!/
ازغم شکستم،باباحیدرمدد!!»💔
🎵باباحیدرمدد..
🎤باصدای:علی ایزدی🌸
@Kashkool63
🌼🌼🌼🌼🌼
Forwarded from 🌹اندکی تفکر...!!؟؟🤔
🍃🍃🍃🍃🍃
✍یک خشت هم بگذار در دیگ!
💎عروس خودپسندی ، آشپزی بلد نبود و نزد مادرشوهرش زندگی می کرد . مادرشوهر پخت و پز را بعهده داشت . یک روز مادرشوهر مریض شد و از قضا آن روز مهمان داشتند . عروس می خواست پلو بپزد ولی بلد نبود ، پیش خودش فکر کرد اگر از کسی نپرسد پلویش خراب می شود و اگر از مادرشوهرش بپرسد آبرویش می رود و او را سرزنش می کند .
پیش مادر شوهرش رفت و سعی کرد طوری سوال کند که او متوجه نشود که بلد نیست آشپزی کند .
از مادرشوهر پرسید : چند پیمانه برنج بپزم که نه کم باشد ، نه زیاد ؟
مادر شوهر جواب سوال را داد و پرسید : پختن آنرا بلدی ؟
عروس گفت : اختیار دارید تا حالا هزار بار پلو پخته ام . ولی اگر شما هم بفرمائید بهتر است .
مادرشوهر گفت : اول برنج را خوب باید پاک می کنی .
عروس گفت : میدانم .
مادرشوهر گفت : بعد دو بار آنرا می شوئی و می گذاری تا چند ساعت در آب بماند .
عروس گفت : میدانم .
مادرشوهر گفت : برنجها را توی دیک می ریزی و روی آن آب می ریزی و کمی نمک می ریزی و می گذاری روی اجاق تا بجوشد .
عروس گفت : اینها را می دانم .
مادرشوهر گفت : وقتی دیدی مغز برنج زیر دندان خشک نیست ،آنرا در آبکش بریز تا آب زیادی آن برود . بعد دوباره آنرا روی دیک بگذار و رویش را روغن بده .
عروس گفت : اینها را می دانم .
مادر شوهر از اینکه هی عروس می گفت خودم می دانم ناراحت شد و فکر کرد به او درسی بدهد تا اینقدر مغرور نباشد ، برای همین گفت : یک خشت هم بر در دیگ بگذار و روی آنهم آتش بریز و بگذار تا یک ساعت بماند و برنج خوب دم بکشد .
عروس گفت : متشکرم ولی اینها را می دانستم .
@andaki_tafakkor
عروس به تمام حرفها عمل کرد وآخر هم یک خشت خام بر در دیگ گذاشت . ولی بعد از چند دقیقه خشت بر اثر بخار دیگ وا رفت و توی برنجها ریخت .
عروس که رفت پلو را بکشد دید پلو خراب شده و به شوهرش گله کرد . شوهرش پرسید : چرا خشت روی آن گذاشتی ؟
عروس گفت : مادرت یاد داد . راستِ که میگن عروس و مادرشوهر با هم نمی سازند .
مادر شوهر رسید و خنده کنان گفت : دروغ من در جواب دروغهای تو بود ، من اینکار را کردم تا خودپسندی را کنار بگذاری و تجربه دیگران را مسخره نکنی .
عروس گفت : من ترسیدم شما مرا سرزنش کنید .
مادر شوهر گفت : "سرزنش مال کسی است که به دروغ می خواهد بگوید که همه چیز را می دانم . هیچ کس از روز اول همه کارها را بلد نیست ولی اگر خودخواه نباشد بهتر یاد می گیرد."
حالا هم ناراحت نباشید ، من جداگانه برایتان پلو پخته ام و حاضر است بروید آنرا بیاورید و سر سفره ببرید!☺️
🍀اندکی تفکر...!!؟؟🤔🤔🤔
https://telegram.me/joinchat/AAAAAEAZVJvRRI3SWLmmpQ
✍یک خشت هم بگذار در دیگ!
💎عروس خودپسندی ، آشپزی بلد نبود و نزد مادرشوهرش زندگی می کرد . مادرشوهر پخت و پز را بعهده داشت . یک روز مادرشوهر مریض شد و از قضا آن روز مهمان داشتند . عروس می خواست پلو بپزد ولی بلد نبود ، پیش خودش فکر کرد اگر از کسی نپرسد پلویش خراب می شود و اگر از مادرشوهرش بپرسد آبرویش می رود و او را سرزنش می کند .
پیش مادر شوهرش رفت و سعی کرد طوری سوال کند که او متوجه نشود که بلد نیست آشپزی کند .
از مادرشوهر پرسید : چند پیمانه برنج بپزم که نه کم باشد ، نه زیاد ؟
مادر شوهر جواب سوال را داد و پرسید : پختن آنرا بلدی ؟
عروس گفت : اختیار دارید تا حالا هزار بار پلو پخته ام . ولی اگر شما هم بفرمائید بهتر است .
مادرشوهر گفت : اول برنج را خوب باید پاک می کنی .
عروس گفت : میدانم .
مادرشوهر گفت : بعد دو بار آنرا می شوئی و می گذاری تا چند ساعت در آب بماند .
عروس گفت : میدانم .
مادرشوهر گفت : برنجها را توی دیک می ریزی و روی آن آب می ریزی و کمی نمک می ریزی و می گذاری روی اجاق تا بجوشد .
عروس گفت : اینها را می دانم .
مادرشوهر گفت : وقتی دیدی مغز برنج زیر دندان خشک نیست ،آنرا در آبکش بریز تا آب زیادی آن برود . بعد دوباره آنرا روی دیک بگذار و رویش را روغن بده .
عروس گفت : اینها را می دانم .
مادر شوهر از اینکه هی عروس می گفت خودم می دانم ناراحت شد و فکر کرد به او درسی بدهد تا اینقدر مغرور نباشد ، برای همین گفت : یک خشت هم بر در دیگ بگذار و روی آنهم آتش بریز و بگذار تا یک ساعت بماند و برنج خوب دم بکشد .
عروس گفت : متشکرم ولی اینها را می دانستم .
@andaki_tafakkor
عروس به تمام حرفها عمل کرد وآخر هم یک خشت خام بر در دیگ گذاشت . ولی بعد از چند دقیقه خشت بر اثر بخار دیگ وا رفت و توی برنجها ریخت .
عروس که رفت پلو را بکشد دید پلو خراب شده و به شوهرش گله کرد . شوهرش پرسید : چرا خشت روی آن گذاشتی ؟
عروس گفت : مادرت یاد داد . راستِ که میگن عروس و مادرشوهر با هم نمی سازند .
مادر شوهر رسید و خنده کنان گفت : دروغ من در جواب دروغهای تو بود ، من اینکار را کردم تا خودپسندی را کنار بگذاری و تجربه دیگران را مسخره نکنی .
عروس گفت : من ترسیدم شما مرا سرزنش کنید .
مادر شوهر گفت : "سرزنش مال کسی است که به دروغ می خواهد بگوید که همه چیز را می دانم . هیچ کس از روز اول همه کارها را بلد نیست ولی اگر خودخواه نباشد بهتر یاد می گیرد."
حالا هم ناراحت نباشید ، من جداگانه برایتان پلو پخته ام و حاضر است بروید آنرا بیاورید و سر سفره ببرید!☺️
🍀اندکی تفکر...!!؟؟🤔🤔🤔
https://telegram.me/joinchat/AAAAAEAZVJvRRI3SWLmmpQ
Telegram
🌹اندکی تفکر...!!؟؟🤔
خدایا برای تو، به یاد تو و به امید تو!🤲
تقدیم به روح پدر عزیزم و مادر گرامیام که همیشه شرمندهء ایشان هستم!🌹
یا صاحب الزّمان ادرکنی...🤲
تاسیس:👈 ۱۳۹۵/۱۱/۱۳
آدرس کانال:
https://telegram.me/joinchat/AAAAAEAZVJvRRI3SWLmmpQ
تقدیم به روح پدر عزیزم و مادر گرامیام که همیشه شرمندهء ایشان هستم!🌹
یا صاحب الزّمان ادرکنی...🤲
تاسیس:👈 ۱۳۹۵/۱۱/۱۳
آدرس کانال:
https://telegram.me/joinchat/AAAAAEAZVJvRRI3SWLmmpQ
دعاء التوسل - حاج مهدي سماواتي
@moozikestan_bot
◼️◼️◼️◼️◼️
🎧 #دعای_توسل ویژهء شبهای چهارشنبه تقدیم میگردد!!
🎤با نوای گرم: "حاج مهدی سماواتی"
دلتان شکست به یاد ما هم باشید!🥹
إن شاءاللّه حاجت روا و عاقبت بخیر دنیا و آخرت باشید...🤲
«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج!»
آمین!
#محتاج_دعا...
🥀اندکی تفکر...!!؟؟🤔🤔🤔
@Andaki_tafakkor
🎧 #دعای_توسل ویژهء شبهای چهارشنبه تقدیم میگردد!!
🎤با نوای گرم: "حاج مهدی سماواتی"
دلتان شکست به یاد ما هم باشید!🥹
إن شاءاللّه حاجت روا و عاقبت بخیر دنیا و آخرت باشید...🤲
«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج!»
آمین!
#محتاج_دعا...
🥀اندکی تفکر...!!؟؟🤔🤔🤔
@Andaki_tafakkor
🍀🍀🍀🍀🍀
✍ڪرونا، بیماری نیست،
فتنه است!!👌
«مؤمن باید زیرک باشد!
ترسو وبی تفاوت نباشد
دشمن شناس باشد؟
تعطیلی مدارس، ڪارگاهها، مڪانهای مذهبی، تا ڪی؟
تا بعد از اعتڪاف؟
تا بعد از پایان راهیان نور؟
به نظر شما، تعطیلی بیش از حد، اقتصاد مملڪت را فلج نمیڪند؟
مملکت را وابسته نمیڪند؟
خانه نشینی مردم، تاڪی؟
میدانید این تعطیلی ها، چقدر هزینه دارد
و چقدر ضرر؟
اقتصاد مقاومتی، اعتڪاف، راهیان نور؟
چند دعای ندبه؟
چند دعای ڪمیل؟
چند هیأت مذهبی؟
جشنهای ماه رجب؟
تعطیلی جلسات خبرگان رهبری؟
#این_یعنی_همان_پنجاه_و_دو_نقطه_که_دشمن_وعدهء_زدن_آن_را_داده_بود...😳😱😰
همه چیزهایی ڪه باعث شده، انقلاب، بیدار بماند،
همهء آنچه رهبر معظّم انقلاب، آنها را باعث وحدت و حیات جامعهء اسلامی میدانستند!!!
چرا رهبر عزیز انقلاب، درس خارج خود را تعطیل نڪردند؟
این یعنی ڪار و تلاش، تعطیل نمیشود!!
چند نفر، چند نهاد، چند ارگان، چند هیأت، چند فدایی رهبر، به ایشان، اقتدا ڪردند؟
خانه نشینی مردم تا ڪی؟؟
خالی ڪردن میدان ڪار و تلاش، میدان را برای دشمن، خالی میڪند!!
دشمن تا پشت در خانه هایمان!!
فتنهء ڪرونا، خانواده ها را به هم بی اعتماد ڪرده، صلهء رحم را قطع ڪرده، و....
میدان خالی از نیروهای انقلابی!!
یعنی میدان دادن به ضدّ انقلاب!!
ترس، برادر مرگ است!!
ترس، عقل و تفڪّر را زایل میڪند!!
احتیاط، ماسڪ زدن، اسفند دود ڪردن، خوب است.
امّا خانه نشینی، میدان خالی ڪردن، نه!!
تا چند روز قبل از انتخابات، جوّ مردم،
جوّ صدا و سیما، جوّ شهادت حاج قاسم بود، جوّ انتقام سخت!!
حالا جوّ ترسناک فتنهء ڪرونا!!
#آن_هم_جو_ترس_از_یک_سرماخوردگی_ساختگی_ساده_که_براحتی_قابل_درمان_است_و_هیچ_جای_نگرانی_هم_ندارد...😓
آنها که پشت ولایت فقیه بودند،
ڪجایند.؟؟؟
رهبر، تنهای تنها شده!!
جنگ، مردم را نترساند،
مقاوم ڪردند،
حالا، یڪ شایعه، مردم را ترسانده، خانه نشین ڪرده؟!
تا به حال، ڪسی در بیمارستان از دنیا نمیرفت؟!
ڪسی بر اثر سرما خوردگے شدید، و تضعیف سیستم ایمنے بدن، فوت نمیڪرد؟!
حالا چرا مرتّب، آمار فوتے ها را میدهند،
مشڪوڪ نیست؟!
بیدار شوید!؟
حالا ڪه بارش باران، بیشتر فضای ڪشور را گرفته، پس چرا هنوز، از شیوع اين بیماری، دم میزنند؟!
انتظار واقعی، به عمل است...
افضل الأعمال، انتظار الفرج.
جامعهء ترسو، مقاومت ندارد، انتظار ندارد،
جامعهء خانه نشین، برای ظهور، زمینه سازی نمیڪند...»👍
🌸👌👌✌️
🌷اندکی تفکر...!!؟؟🤔🤔🤔
@Andaki_tafakkor
✍ڪرونا، بیماری نیست،
فتنه است!!👌
«مؤمن باید زیرک باشد!
ترسو وبی تفاوت نباشد
دشمن شناس باشد؟
تعطیلی مدارس، ڪارگاهها، مڪانهای مذهبی، تا ڪی؟
تا بعد از اعتڪاف؟
تا بعد از پایان راهیان نور؟
به نظر شما، تعطیلی بیش از حد، اقتصاد مملڪت را فلج نمیڪند؟
مملکت را وابسته نمیڪند؟
خانه نشینی مردم، تاڪی؟
میدانید این تعطیلی ها، چقدر هزینه دارد
و چقدر ضرر؟
اقتصاد مقاومتی، اعتڪاف، راهیان نور؟
چند دعای ندبه؟
چند دعای ڪمیل؟
چند هیأت مذهبی؟
جشنهای ماه رجب؟
تعطیلی جلسات خبرگان رهبری؟
#این_یعنی_همان_پنجاه_و_دو_نقطه_که_دشمن_وعدهء_زدن_آن_را_داده_بود...😳😱😰
همه چیزهایی ڪه باعث شده، انقلاب، بیدار بماند،
همهء آنچه رهبر معظّم انقلاب، آنها را باعث وحدت و حیات جامعهء اسلامی میدانستند!!!
چرا رهبر عزیز انقلاب، درس خارج خود را تعطیل نڪردند؟
این یعنی ڪار و تلاش، تعطیل نمیشود!!
چند نفر، چند نهاد، چند ارگان، چند هیأت، چند فدایی رهبر، به ایشان، اقتدا ڪردند؟
خانه نشینی مردم تا ڪی؟؟
خالی ڪردن میدان ڪار و تلاش، میدان را برای دشمن، خالی میڪند!!
دشمن تا پشت در خانه هایمان!!
فتنهء ڪرونا، خانواده ها را به هم بی اعتماد ڪرده، صلهء رحم را قطع ڪرده، و....
میدان خالی از نیروهای انقلابی!!
یعنی میدان دادن به ضدّ انقلاب!!
ترس، برادر مرگ است!!
ترس، عقل و تفڪّر را زایل میڪند!!
احتیاط، ماسڪ زدن، اسفند دود ڪردن، خوب است.
امّا خانه نشینی، میدان خالی ڪردن، نه!!
تا چند روز قبل از انتخابات، جوّ مردم،
جوّ صدا و سیما، جوّ شهادت حاج قاسم بود، جوّ انتقام سخت!!
حالا جوّ ترسناک فتنهء ڪرونا!!
#آن_هم_جو_ترس_از_یک_سرماخوردگی_ساختگی_ساده_که_براحتی_قابل_درمان_است_و_هیچ_جای_نگرانی_هم_ندارد...😓
آنها که پشت ولایت فقیه بودند،
ڪجایند.؟؟؟
رهبر، تنهای تنها شده!!
جنگ، مردم را نترساند،
مقاوم ڪردند،
حالا، یڪ شایعه، مردم را ترسانده، خانه نشین ڪرده؟!
تا به حال، ڪسی در بیمارستان از دنیا نمیرفت؟!
ڪسی بر اثر سرما خوردگے شدید، و تضعیف سیستم ایمنے بدن، فوت نمیڪرد؟!
حالا چرا مرتّب، آمار فوتے ها را میدهند،
مشڪوڪ نیست؟!
بیدار شوید!؟
حالا ڪه بارش باران، بیشتر فضای ڪشور را گرفته، پس چرا هنوز، از شیوع اين بیماری، دم میزنند؟!
انتظار واقعی، به عمل است...
افضل الأعمال، انتظار الفرج.
جامعهء ترسو، مقاومت ندارد، انتظار ندارد،
جامعهء خانه نشین، برای ظهور، زمینه سازی نمیڪند...»👍
🌸👌👌✌️
🌷اندکی تفکر...!!؟؟🤔🤔🤔
@Andaki_tafakkor
Forwarded from طبّ اسلامی_سنّتی طلوع دوبارهء زندگی (۱ + ۱ = ۵...)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍀🍀🍀🍀🍀
🎥در طبّ اسلامی هر بیماری ای براحتی قابل درمان است، حتّی بیماری های جدید...👌👌
به دو دلیل:👆👆👆
#طب_اسلامی_سنتی
#طلوع_دوبارهء_زندگی🌸
🍀🍀🍀🍀🍀
🎥در طبّ اسلامی هر بیماری ای براحتی قابل درمان است، حتّی بیماری های جدید...👌👌
به دو دلیل:👆👆👆
#طب_اسلامی_سنتی
#طلوع_دوبارهء_زندگی🌸
🍀🍀🍀🍀🍀
Forwarded from 🌷کشکول🌷 (۱ + ۱ = ۵...)
🍀🍀🍀🍀🍀
✍«از تمام هیاهوی این دنیا،
تنها پنجرهای میخواهم،
که سالها
در انتظار تو،
بر شیشههای مه گرفتهاش،
آه بکشم...»😔💔
#راحله_ترکمن🌸
مادران و پدران چه باشند، چه نباشند...
در هر حال چشم به انتظار فرزندان هستند...
اگر بودند که حتماً به آنها سربزنیم و جویای احوالشان باشیم و با لبخندی دلشان را لبریز از شادی و محبّت کنیم و احتیاجاتشان را برآورده کنیم...
اگر هم نبودند و مهمان آسمان بودند، یادشان و خاطرشان مبادا از ذهنمان برود و هر زمان برای شادیشان، عملی انجام دهیم...
و امروز که پنجشنبه هست و شب جمعه، برای شادی تمامی پدران و مادران آسمانی و تمامی عزیزان سفرکرده به دیار باقی، هدایایی بفرستیم...
که زیباتر از #فاتحه و #صلوات، هدیه ای سراغ ندارم...
روحشان شاد و یادشان گرامی.❤️🌹
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_لولیک_الفرج
#بحق_دماءالشهداء
#و_بحق_فاطمةالزهراء(س)!
#آمین_یا_رب_العالمین.
#محتاج_دعا...
🍀🍀🍀🍀🍀
✍«از تمام هیاهوی این دنیا،
تنها پنجرهای میخواهم،
که سالها
در انتظار تو،
بر شیشههای مه گرفتهاش،
آه بکشم...»😔💔
#راحله_ترکمن🌸
مادران و پدران چه باشند، چه نباشند...
در هر حال چشم به انتظار فرزندان هستند...
اگر بودند که حتماً به آنها سربزنیم و جویای احوالشان باشیم و با لبخندی دلشان را لبریز از شادی و محبّت کنیم و احتیاجاتشان را برآورده کنیم...
اگر هم نبودند و مهمان آسمان بودند، یادشان و خاطرشان مبادا از ذهنمان برود و هر زمان برای شادیشان، عملی انجام دهیم...
و امروز که پنجشنبه هست و شب جمعه، برای شادی تمامی پدران و مادران آسمانی و تمامی عزیزان سفرکرده به دیار باقی، هدایایی بفرستیم...
که زیباتر از #فاتحه و #صلوات، هدیه ای سراغ ندارم...
روحشان شاد و یادشان گرامی.❤️🌹
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_لولیک_الفرج
#بحق_دماءالشهداء
#و_بحق_فاطمةالزهراء(س)!
#آمین_یا_رب_العالمین.
#محتاج_دعا...
🍀🍀🍀🍀🍀
Forwarded from 🌹اندکی تفکر...!!؟؟🤔
دعای کمیل با صدای شهید کافی.3gp
17.5 MB
◾️◾️◾️◾️◾️
#دعای_کمیل مخصوص شبهای جمعه تقدیم شماعلاقمندان مومن میگردد!
بانوای ملکوتی: #شهیدکافی(ره)🌷
دلتان شکست بیادماهم باشید!😭
عزیزان دعابرای رزمندگان اسلام فراموش نشود!🌷
@Andaki_tafakkor
#دعای_کمیل مخصوص شبهای جمعه تقدیم شماعلاقمندان مومن میگردد!
بانوای ملکوتی: #شهیدکافی(ره)🌷
دلتان شکست بیادماهم باشید!😭
عزیزان دعابرای رزمندگان اسلام فراموش نشود!🌷
@Andaki_tafakkor