💚به مناسبت سالگرد ازدواج #شهید_محسن_حججی
💞ساعت ۱۱صبح، روز پنج شنبه ۱۱ آبان، سال ۱۳۹۱ عروس خانوم و آقا #داماد کنار هم نشسته بودند، روبرویشان سفره ساده و کوچکی بود.ساده اما؛ باصفا. کوچک اما؛ قشنگ و بیاد ماندنی.
💞 آقا داماد سرش را آورد نزدیک تر. آرام گفت:« در آینه چه میبینی؟» عروس خانوم سرش را آورد بالا وتوی آینه را نگاه کرد و گفت:«خودم و خودت را». لپ های آقا داماد گل انداخت و گفت:«پس من و تو همیشه مال هم هستیم، بیا به هم کمک کنیم. کمک کنیم زندگی مون با بندگی خدا باشه، به #سعادت برسیم و بعد هم #شهادت».
💞 حرف دل من هم همین بود، اصلا من هم همین را میخاستم. پر پرواز....محسن انتخاب دلم بود و تأیید عقلم.انتخاب عاشقانه و عاقلانه ای بود. اما نه، من اشتباه کردم.محسن پر پرواز نبود، محسن خود #پرواز بود.
نگاه و لبخندمان به هم تأیید خواسته محسن شد و آرزوی دل من.
💞 محسن قرآن را برداشت ، به من نگاهی کرد و باز لبخند من. قرآن را باز کرد.سوره نور...با صدای بلند خواند. بسم الله الرحمن الرحیم....من هم، همراهش زیر لب زمزمه کردم.
💞 مهمانها همه آمده بودند، عاقد شروع کرد .... النکاح سنتی فمن رغب عن سنتی فلیس منی دوشیزه محترمه، مکرمه ..... صدایش را فقط میشنیدم، خودم آنجا بودم ولی نبودم.
💞خوشحال بودم، روز محرم شدن مان، روز یکی شدن مان، شروع روز پرواز مان مصادف بود با ایام عید غدیر. ما هم خودمان را به کاروان عشق رساندیم.
با صدای بلند یکی از خانمهای فامیل به خود آمدم.
💞 عروس خانوم قرآن میخوانند...برای دومین بار؛ عروس خانوم رفتن از امامزمان اجازه بگیرن....برای سومین بار؛ گفتم با اجازه امام زمانم و پدر ومادر وبقیه بزرگتر ها #بله.
💞 زندگی مان شروع شد؛ آن هم بدون گناه. پنج سال گذشت و محسن به خواسته اش رسید.بندگی خدا٬ سعادت و شهادت. گوارای وجودت #همسر_عزیزم.
z.m
@Amaj24
💞ساعت ۱۱صبح، روز پنج شنبه ۱۱ آبان، سال ۱۳۹۱ عروس خانوم و آقا #داماد کنار هم نشسته بودند، روبرویشان سفره ساده و کوچکی بود.ساده اما؛ باصفا. کوچک اما؛ قشنگ و بیاد ماندنی.
💞 آقا داماد سرش را آورد نزدیک تر. آرام گفت:« در آینه چه میبینی؟» عروس خانوم سرش را آورد بالا وتوی آینه را نگاه کرد و گفت:«خودم و خودت را». لپ های آقا داماد گل انداخت و گفت:«پس من و تو همیشه مال هم هستیم، بیا به هم کمک کنیم. کمک کنیم زندگی مون با بندگی خدا باشه، به #سعادت برسیم و بعد هم #شهادت».
💞 حرف دل من هم همین بود، اصلا من هم همین را میخاستم. پر پرواز....محسن انتخاب دلم بود و تأیید عقلم.انتخاب عاشقانه و عاقلانه ای بود. اما نه، من اشتباه کردم.محسن پر پرواز نبود، محسن خود #پرواز بود.
نگاه و لبخندمان به هم تأیید خواسته محسن شد و آرزوی دل من.
💞 محسن قرآن را برداشت ، به من نگاهی کرد و باز لبخند من. قرآن را باز کرد.سوره نور...با صدای بلند خواند. بسم الله الرحمن الرحیم....من هم، همراهش زیر لب زمزمه کردم.
💞 مهمانها همه آمده بودند، عاقد شروع کرد .... النکاح سنتی فمن رغب عن سنتی فلیس منی دوشیزه محترمه، مکرمه ..... صدایش را فقط میشنیدم، خودم آنجا بودم ولی نبودم.
💞خوشحال بودم، روز محرم شدن مان، روز یکی شدن مان، شروع روز پرواز مان مصادف بود با ایام عید غدیر. ما هم خودمان را به کاروان عشق رساندیم.
با صدای بلند یکی از خانمهای فامیل به خود آمدم.
💞 عروس خانوم قرآن میخوانند...برای دومین بار؛ عروس خانوم رفتن از امامزمان اجازه بگیرن....برای سومین بار؛ گفتم با اجازه امام زمانم و پدر ومادر وبقیه بزرگتر ها #بله.
💞 زندگی مان شروع شد؛ آن هم بدون گناه. پنج سال گذشت و محسن به خواسته اش رسید.بندگی خدا٬ سعادت و شهادت. گوارای وجودت #همسر_عزیزم.
z.m
@Amaj24
🚩 امــــاج - اخبار مقاومت جهان اسلام
Photo
#پایتخت_پنجم قسمت 3️⃣
💢💢💢💢
قسمت ماقبل آخر سریال #پایتخت۵ با به تصویر کشیدن چکمه های یک داعشی بر صورت یک زن ایرانی، تنها گوشه ای بسیار ناچیز از یک واقعیت را برای ایرانیان بازسازی کرد و آن نعمت امنیت بود. مدافعان حرم رفتند تا یک حرامی به دختر ایرانی نگوید حوری! سر از تن حججی ها جدا شد تا آنچه که بر سر دختران معصوم سایر کشورها رخ داد برای دختران ایرانی روی ندهد. حالا شاید خیلی ها جواب خیلی از سوال هایشان را گرفته باشند...
.
تقديم به گمنامترين مدافعان وطن... .
نقاشی زیبای حسن روح الامین با موضوع #مدافعان_حرم
#شهید_محسن_حججی
#به_وقت_شام
#لشکر_فاطمیون
#مدافعین_حرم
🔶🔹اماج
✅ @Amaj24
💢💢💢💢
قسمت ماقبل آخر سریال #پایتخت۵ با به تصویر کشیدن چکمه های یک داعشی بر صورت یک زن ایرانی، تنها گوشه ای بسیار ناچیز از یک واقعیت را برای ایرانیان بازسازی کرد و آن نعمت امنیت بود. مدافعان حرم رفتند تا یک حرامی به دختر ایرانی نگوید حوری! سر از تن حججی ها جدا شد تا آنچه که بر سر دختران معصوم سایر کشورها رخ داد برای دختران ایرانی روی ندهد. حالا شاید خیلی ها جواب خیلی از سوال هایشان را گرفته باشند...
.
تقديم به گمنامترين مدافعان وطن... .
نقاشی زیبای حسن روح الامین با موضوع #مدافعان_حرم
#شهید_محسن_حججی
#به_وقت_شام
#لشکر_فاطمیون
#مدافعین_حرم
🔶🔹اماج
✅ @Amaj24