This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴بیانیه همسران شهدای درگیری با گروهک تروریستی پژاک🔴
🔸🔶🔸🔶🔸
سلام بر شهدای یگان ویژه صابرین سپاه
سلام بر شقایق های پرپر شده قله جاسوسان
سلام بر شهدای مدافع وطن
ای شهیدان...
برگردید که برخی جواب جوانمردیتان را ناجوانمردانه داده اند و حامی تروریست شده اند!
اگر آن زمانی که رهبر معظم انقلاب خطاب به فرماندهان نیروی زمینی سپاه فرمودند که "تبلیغات برای این شهدا (درگیری با گروهک تروریستی پژاک قله جاسوسان) بسیار ضعیف است ومردم نمی دانند که این شهدا چه کردند! شما بروید مسولان و مردم را توجیه کنید، مردم باید بدانند که اینها چه کردند".
اگر پشت گوش نمی انداختند و به وظایفشان عمل می کردند!
اگر همایشی، یادواره ای تخصصی در سراسر کشور با موضوع فتح قله جاسوسان برگزار میشد!
اگر مستند تاثیرگذاری ساخته میشد!
اگر شما را به بهانه مسائل امنیتی رسانه ای نکردند و حتی جلوی شناساندن شما را گرفتند!
اگر پشت ما خانواده های شهدای حریم را خالی نمی کردند!
و ما مجبور نمی شدیم با دست های خالی و فقط با توکل به خدای خودمان جهت شناساندن شهدای درگیری با گروهک تروریستی پژاک اقدام کنیم!
و خیلی از اگرهای دیگر...
شما حالا اینطور غریب و مظلوم نمی ماندید!
حتی مسولین حاضر نیستند سالی یکبار برای شما مراسم بگیرند!
به جای اینکه از شما که خون خود را به پای امنیت کشور و مردمتان ریختید یادواره برگزار کنند.
برای حمایت از تروریست کمپین برگزار می کنند!
احساسی رفتار کردند!
خود را دست مایه ی بازی غربی ها کردند!
آهای مسئولین شما در قبال خون همسران ما مسئولید!
آهای مسئولین فرهنگی، شما در قبال خون همسرانمان مسئولید!
آهای کسانی که اهل قلمید و خود را شرمنده شهدا می دانید شما مسئولید!
آهای مسئولین رسانه ای شما در قبال خون همسرانمان مسئولید!
شهدا بر گردید که قدر شما را ندانستند و نمی دانند.
برگردید شهدا برگردید که همسرانتان دلتنگند
فرزندانتان دست پر مهر پدرشان را می خواهند
برگردید که نه تنها شما را فراموش کردند حتی خانواده هایتان را هم از یاد برده اند!
برگردید که خیلی دلشکسته ایم...
#سلامبرفاتحانجاسوسان
#یگانویژهصابرین
#مدافعانوطن
#شهادتآذربایجانغربیسردشتارتفاعاتجاسوسان
#درگیریباگروهکتروریستیپژاک
#تاریخشهادتسیزدهمشهریورسالنود
#تکاوراننظام
#آرشصادقیغذانمیخورهبهجهنم
#حامیانتروررامحاکمه_کنید
@amaj24
🔸🔶🔸🔶🔸
سلام بر شهدای یگان ویژه صابرین سپاه
سلام بر شقایق های پرپر شده قله جاسوسان
سلام بر شهدای مدافع وطن
ای شهیدان...
برگردید که برخی جواب جوانمردیتان را ناجوانمردانه داده اند و حامی تروریست شده اند!
اگر آن زمانی که رهبر معظم انقلاب خطاب به فرماندهان نیروی زمینی سپاه فرمودند که "تبلیغات برای این شهدا (درگیری با گروهک تروریستی پژاک قله جاسوسان) بسیار ضعیف است ومردم نمی دانند که این شهدا چه کردند! شما بروید مسولان و مردم را توجیه کنید، مردم باید بدانند که اینها چه کردند".
اگر پشت گوش نمی انداختند و به وظایفشان عمل می کردند!
اگر همایشی، یادواره ای تخصصی در سراسر کشور با موضوع فتح قله جاسوسان برگزار میشد!
اگر مستند تاثیرگذاری ساخته میشد!
اگر شما را به بهانه مسائل امنیتی رسانه ای نکردند و حتی جلوی شناساندن شما را گرفتند!
اگر پشت ما خانواده های شهدای حریم را خالی نمی کردند!
و ما مجبور نمی شدیم با دست های خالی و فقط با توکل به خدای خودمان جهت شناساندن شهدای درگیری با گروهک تروریستی پژاک اقدام کنیم!
و خیلی از اگرهای دیگر...
شما حالا اینطور غریب و مظلوم نمی ماندید!
حتی مسولین حاضر نیستند سالی یکبار برای شما مراسم بگیرند!
به جای اینکه از شما که خون خود را به پای امنیت کشور و مردمتان ریختید یادواره برگزار کنند.
برای حمایت از تروریست کمپین برگزار می کنند!
احساسی رفتار کردند!
خود را دست مایه ی بازی غربی ها کردند!
آهای مسئولین شما در قبال خون همسران ما مسئولید!
آهای مسئولین فرهنگی، شما در قبال خون همسرانمان مسئولید!
آهای کسانی که اهل قلمید و خود را شرمنده شهدا می دانید شما مسئولید!
آهای مسئولین رسانه ای شما در قبال خون همسرانمان مسئولید!
شهدا بر گردید که قدر شما را ندانستند و نمی دانند.
برگردید شهدا برگردید که همسرانتان دلتنگند
فرزندانتان دست پر مهر پدرشان را می خواهند
برگردید که نه تنها شما را فراموش کردند حتی خانواده هایتان را هم از یاد برده اند!
برگردید که خیلی دلشکسته ایم...
#سلامبرفاتحانجاسوسان
#یگانویژهصابرین
#مدافعانوطن
#شهادتآذربایجانغربیسردشتارتفاعاتجاسوسان
#درگیریباگروهکتروریستیپژاک
#تاریخشهادتسیزدهمشهریورسالنود
#تکاوراننظام
#آرشصادقیغذانمیخورهبهجهنم
#حامیانتروررامحاکمه_کنید
@amaj24
🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶
✨نیروهای محور مقاومت تونستند به بلندی " ضهرة النحيلة" که مشرف به روستاهای كفر العواميد و البرهليا و كفرزيت والحسينية در منطقة ی وادي بردى در ريف دمشق هست ، مسلط بشوند.
✨تعدادی تروریست ها در این حمله کشته شدن .
✨آخرین نقشه ی این منطقه و موقعیت بلندی فوق در تصاویر ذیل مشخص هست.
🔶🔹اماج
#Moj_Gan
@Amaj24
👇👇👇👇
✨نیروهای محور مقاومت تونستند به بلندی " ضهرة النحيلة" که مشرف به روستاهای كفر العواميد و البرهليا و كفرزيت والحسينية در منطقة ی وادي بردى در ريف دمشق هست ، مسلط بشوند.
✨تعدادی تروریست ها در این حمله کشته شدن .
✨آخرین نقشه ی این منطقه و موقعیت بلندی فوق در تصاویر ذیل مشخص هست.
🔶🔹اماج
#Moj_Gan
@Amaj24
👇👇👇👇
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🚩 امــــاج - اخبار مقاومت جهان اسلام
دبیرکل #حزب الله لبنان طی سخنانی در حضور جمعی از دانشجویان در #بیروت تمامی مسلمانان را به محکوم کردن جنایت های #داعش دعوت کرد محمد عرفانی 📌💥 آماج 🔰 @Amaj24
دبیرکل #حزب الله لبنان طی سخنانی در حضور جمعی از دانشجویان در #بیروت تمامی مسلمانان را به محکوم کردن جنایت های #داعش دعوت کرد
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
ایشان تأکید کردند که دولت #ترکیه و حزب #حاکم بر این کشور بیش از دیگران از #داعش #حمایت کرده و این موضوع برای عموم #نمایان است.
پ.ن/ دوستان بعضی جاها مجبور شدیم با نوار سیاه پرچم# داعش رو بپوشونیم
محمد عرفانی
📌💥 آماج
🔰 @Amaj24
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
ایشان تأکید کردند که دولت #ترکیه و حزب #حاکم بر این کشور بیش از دیگران از #داعش #حمایت کرده و این موضوع برای عموم #نمایان است.
پ.ن/ دوستان بعضی جاها مجبور شدیم با نوار سیاه پرچم# داعش رو بپوشونیم
محمد عرفانی
📌💥 آماج
🔰 @Amaj24
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌷🌷 معرفی شهید مدافع حریم اسلام،جبار دریساوی
بسیجیِ بی ادعای اهوازی و رزمندهی سال های دفاع مقدس، «جبار (فرید) دریساوی» به تاریخ 14 خرداد 1350 در اهواز به دنیا آمد. وی در سال های دفاع مقدس، یکی از بسیجیان کوچکسال «لشکر 7 ولی عصر(عج)» به شمار می رفت. «جبار» در نبرد با متجاوزان به حریم «بانوی مقاومت» حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) در سوریه، مورد اصابت تیرِ کینِ تکفیر و شرک قرار گرفت و بال در بال ملائک گشود.
🔶🔹اماج
@Amaj24
بسیجیِ بی ادعای اهوازی و رزمندهی سال های دفاع مقدس، «جبار (فرید) دریساوی» به تاریخ 14 خرداد 1350 در اهواز به دنیا آمد. وی در سال های دفاع مقدس، یکی از بسیجیان کوچکسال «لشکر 7 ولی عصر(عج)» به شمار می رفت. «جبار» در نبرد با متجاوزان به حریم «بانوی مقاومت» حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) در سوریه، مورد اصابت تیرِ کینِ تکفیر و شرک قرار گرفت و بال در بال ملائک گشود.
🔶🔹اماج
@Amaj24
Forwarded from عکس نگار
🌷 به یاد شهید مدافع حریم اسلام، جبار دریساوی 🌷
جبار سرهنگ تمام بود. قرار بود وقتی برگشت درجه سرداری بگیرد. یک سال به بازنشستگی جبار مانده بود. فرماندهی جبار در تیپ زرهی تانک بود، از آنجایی که سوریه خیلی به گروهانتانک و مکانیزه احتیاج داشت؛ یکی از نخستین نفراتی که به سوریه رفت جبار بود. دقیقاً سه سال قبل بود که جبار به سوریه اعزام شد. سال 92 جبار چند مرحله به سوریه رفت. جبار چیزی از رفتنش نمیگفت آن زمان کمک ایران به سوریه خیلی علنی نمیشد. تقریباً از زمانی که او شهید شد کمکم در تلویزیون شهدای مدافع حرم مطرح شدند. زمانی که جبار به شهادت رسید شبکه العربیه و الجزیره تصاویر جبار را نشان دادند و گفتند که این ژنرال ایران که این کارها را در سوریه انجام داده، توانسته چند شهر سوریه را از دست داعش نجات بدهد و این مقامات را داراست امروز در فلان منطقه به شهادت رسید.
🔶🔹اماج
@Amaj24
جبار سرهنگ تمام بود. قرار بود وقتی برگشت درجه سرداری بگیرد. یک سال به بازنشستگی جبار مانده بود. فرماندهی جبار در تیپ زرهی تانک بود، از آنجایی که سوریه خیلی به گروهانتانک و مکانیزه احتیاج داشت؛ یکی از نخستین نفراتی که به سوریه رفت جبار بود. دقیقاً سه سال قبل بود که جبار به سوریه اعزام شد. سال 92 جبار چند مرحله به سوریه رفت. جبار چیزی از رفتنش نمیگفت آن زمان کمک ایران به سوریه خیلی علنی نمیشد. تقریباً از زمانی که او شهید شد کمکم در تلویزیون شهدای مدافع حرم مطرح شدند. زمانی که جبار به شهادت رسید شبکه العربیه و الجزیره تصاویر جبار را نشان دادند و گفتند که این ژنرال ایران که این کارها را در سوریه انجام داده، توانسته چند شهر سوریه را از دست داعش نجات بدهد و این مقامات را داراست امروز در فلان منطقه به شهادت رسید.
🔶🔹اماج
@Amaj24
Forwarded from عکس نگار
🌺🍃🍂🍂🍃🍂🍃🍂
برادر شهید میگوید: روز آخری که اینجا بود ما را بغل میکرد و میگفت من را دعا کنید. ما با جبار شوخی میکردیم میگفتیم تو حتماً فرماندهای و آنجا نشستی و دستور میدی، او هم به شوخی میگفت: خوراک ما آنجا هر وعده خوراک بوقلمون است. میگفتیم یعنی به شما کباب بوقلمون میدهند؟ میگفت نه همون جوری که جلوی بوقلمون میریزن بخوره، برای ما میپزن.😄
🔶🔹اماج
@Amaj24
برادر شهید میگوید: روز آخری که اینجا بود ما را بغل میکرد و میگفت من را دعا کنید. ما با جبار شوخی میکردیم میگفتیم تو حتماً فرماندهای و آنجا نشستی و دستور میدی، او هم به شوخی میگفت: خوراک ما آنجا هر وعده خوراک بوقلمون است. میگفتیم یعنی به شما کباب بوقلمون میدهند؟ میگفت نه همون جوری که جلوی بوقلمون میریزن بخوره، برای ما میپزن.😄
🔶🔹اماج
@Amaj24
Forwarded from عکس نگار
✅🔴 خط مقدم ما اکنون سوریه است
شهید میگفت: خط مقدم ما الان در سوریه است. مطمئن باشید اگر دشمن از سوریه بگذرد، قطعاً و یقیناً به کشور ما حمله خواهد کرد و از ما هم خواهد گذشت. اگر ما بتوانیم دشمن را در سوریه کنترل کنیم و شکست دهیم حتماً در کشور خودمان هم آنها را شکست خواهیم داد.
برادر شهید میگوید: هر وقت برادرم به سوریه میرفت، چهار پنج نفری با هم میرفتند آن موقع به سختی چند نفر را جمع میکرد و با هم اعزام میشدند الحمدلله امروز داوطلب اعزام به سوریه خیلی زیاد است و روزبهروز هم بیشتر میشود برادرم در تاریخ 16 مهر 93 بعد از دوسال جهاد و انتظار به آرزوی دیرینهاش رسید و در اثر موج انفجار و اصابت ترکش خمپاره به یاران آخر الزمانی مولایش حسین بن علی(ع) پیوست تا در دفاع از حرم حضرت زینب کبریسلام اللهعلیها گام موثر و مقبولی برداشته باشد و خواب تلخ یزیدیهای زمان را آشفته نماید. جبار سومین شهید استان خوزستان است که در سن 46 سالگی به فیض رفیع شهادت نائل آمد.
🔶🔹اماج
@Amaj24
شهید میگفت: خط مقدم ما الان در سوریه است. مطمئن باشید اگر دشمن از سوریه بگذرد، قطعاً و یقیناً به کشور ما حمله خواهد کرد و از ما هم خواهد گذشت. اگر ما بتوانیم دشمن را در سوریه کنترل کنیم و شکست دهیم حتماً در کشور خودمان هم آنها را شکست خواهیم داد.
برادر شهید میگوید: هر وقت برادرم به سوریه میرفت، چهار پنج نفری با هم میرفتند آن موقع به سختی چند نفر را جمع میکرد و با هم اعزام میشدند الحمدلله امروز داوطلب اعزام به سوریه خیلی زیاد است و روزبهروز هم بیشتر میشود برادرم در تاریخ 16 مهر 93 بعد از دوسال جهاد و انتظار به آرزوی دیرینهاش رسید و در اثر موج انفجار و اصابت ترکش خمپاره به یاران آخر الزمانی مولایش حسین بن علی(ع) پیوست تا در دفاع از حرم حضرت زینب کبریسلام اللهعلیها گام موثر و مقبولی برداشته باشد و خواب تلخ یزیدیهای زمان را آشفته نماید. جبار سومین شهید استان خوزستان است که در سن 46 سالگی به فیض رفیع شهادت نائل آمد.
🔶🔹اماج
@Amaj24
برای شادی روح تمامی فدائیان اسلام ،از صدر اسلام تا ظهور منجی صلواتی عنایت کنید
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم🌺
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم🌺
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خاطرات جبهه
🔴گزارههاي تا ابد 🔴
(جلد اول)
💯بر اساس خاطرات
سرهنگ پاسدار سيدماشاءاالله رحيمي
🔰قسمت اول
رضا:
امروز بيستم آذر ماه هزار و سيصد و شـصت اسـت. هـوا نـسبتاً
سرد است. باد سردي بر روي ارتفاعات وزيـدن گرفتـه اسـت. مـن
ديگر آن جوانمرد داوطلب كه تحـت امـر نيـروي ژانـدارمري بـود،
نيستم. مدتهاست از آنجا تسويه حساب كردهام و به اين گروههاي
مردمي داوطلب پيوستهام. هر كسي ايل و تبار خودش را جمع كرده
و در برابر نيروي زرهي بعثيهـا صـفآرايـي كـرده اسـت. از ايـل
«شوهان» عدهاي آمدهاند روي ارتفاعات پشمين پايگاه زدهاند. همـه
دوست و فاميل يكديگرند. عدنان هم جزو آنهاست. همين «عـدنان
ثابوته» كه آن قدر در گوش من خواند و گفت تا راضيام كرد كه از
ژاندارمري تسويه حساب كنم و بيـايم كنـار بچـههـاي ايـل و تبـار
خودم. همين عدناني كه قبل از شروع جنگ در منطقه «شـهابيه» بـه
اتفاق چند نفر ديگر از بچههاي ايل شوهان تا عمق شش كيلـومتري
خاك عراق پـيش رفـت و يـك گلـه گوسـفند پانـصد رأسـي را از
نيروهاي عراقي به غنيمت گرفت و حدود سه ساعت بـا شُـرطههـا
درگير شد و آنها را وارد خـاك ايـران كـرد. همـين عـدنان كـه آدم
عجيبيست، عجيب آدمي كه حكايتها دارد!
هوا سرد است. نيروها هر يك به كار خود مشغولند و مـن روي
همين يال دارم به آن روبهرو نگاه ميكنم. جايي كـه عـراق آن را در
اشغال كامل خـود دارد. امـروز بـدجوري دلـم گرفتـه اسـت. حـال
عجيبي دارم و بايد كاري بكنم تا قدري بياسايم. بياختيار بچههـا را
جمع ميكنم. چند نفرشان را انتخاب ميكنم. بـه سـرم زده كـه بـاز
برويم به عمق مواضع بعثيها. بايد جادههاي مواصـلاتي و راههـاي
عبور و مرور گشتيهاي بعثيها را مينگـذاري كنـيم. ايـن كمتـرين
كاريست كه ميتوانيم بكنيم. محل مأموريـت روسـتاي «چنگولـه»
است. جايي كه يادگار سالهاي كودكي و نوجواني مـن در آن رقـم
خورد. حدود سه هفته اسـت كـه عـدنان حكـم مـسؤوليت مـرا از
پاسدار طباطبايي فرمانده قرارگاه سيدالشهداء گرفته. من يكي راضي
به اين كار نبودم، اما عدنان قبـول نكـرد و گفـت: «تـو تـوي نظـام
خدمت كردهاي، ميداني چي به چيه! برا همين بايد مـسؤول پايگـاه
ما بشي!» ولي من فكر ميكنم عـدنان چيـزي كـم از مـن نـدارد. او
لياقت فرمانده بودن پايگاه هفـتم را دارد. ولـي چـه كـنم كـه قبـول
نميكند. زياد نبايد پاپيچش شد، چون اگر از كوره در برود بـه ايـن
سادگي رام شدني نيست. امروز يك گـروه از بچـههـاي سـپاه وارد
پايگاه شدهاند. هشت نفرند. دو گـروه چهـار نفـري كـه سـر دسـتة
يكيشان شخصي به اسم «حـاج منـصوري» اسـت. دسـتة دوم هـم
«غـلام شـجاعي» مـسؤول آنهاسـت. كلـي تجهيـزات بـا خودشـان
آوردهاند و طوري آنها را جاسازي كـردهانـد كـه كـسي بـه درسـتي
نميداند چه تجهيزاتي هستند. از همان برخورد اول ميفهمم كه هر
دو گروه زياد با هم هماهنگ نيـستند. نـوعي اخـتلاف نظـر بـا هـم
دارند، اما هر مشكلي دارند ما موظفيم كه باهاشـان همكـاري كنـيم.
قرار است كه براي انجام مأموريتي وارد روستا شويم. شـب هنگـام
بايد راه بيفتيم. وسايل را سوار قاطرها ميكنيم و به اتفاق نيروها راه
ميافتيم. عدنان هم راه افتاد. بهش گفتم: «تو بايد توي پايگاه بماني!»
عدنان گفت: «همين كه داخل روستا شديم، برميگردم!»
🔴گزارههاي تا ابد 🔴
(جلد اول)
💯بر اساس خاطرات
سرهنگ پاسدار سيدماشاءاالله رحيمي
🔰قسمت اول
رضا:
امروز بيستم آذر ماه هزار و سيصد و شـصت اسـت. هـوا نـسبتاً
سرد است. باد سردي بر روي ارتفاعات وزيـدن گرفتـه اسـت. مـن
ديگر آن جوانمرد داوطلب كه تحـت امـر نيـروي ژانـدارمري بـود،
نيستم. مدتهاست از آنجا تسويه حساب كردهام و به اين گروههاي
مردمي داوطلب پيوستهام. هر كسي ايل و تبار خودش را جمع كرده
و در برابر نيروي زرهي بعثيهـا صـفآرايـي كـرده اسـت. از ايـل
«شوهان» عدهاي آمدهاند روي ارتفاعات پشمين پايگاه زدهاند. همـه
دوست و فاميل يكديگرند. عدنان هم جزو آنهاست. همين «عـدنان
ثابوته» كه آن قدر در گوش من خواند و گفت تا راضيام كرد كه از
ژاندارمري تسويه حساب كنم و بيـايم كنـار بچـههـاي ايـل و تبـار
خودم. همين عدناني كه قبل از شروع جنگ در منطقه «شـهابيه» بـه
اتفاق چند نفر ديگر از بچههاي ايل شوهان تا عمق شش كيلـومتري
خاك عراق پـيش رفـت و يـك گلـه گوسـفند پانـصد رأسـي را از
نيروهاي عراقي به غنيمت گرفت و حدود سه ساعت بـا شُـرطههـا
درگير شد و آنها را وارد خـاك ايـران كـرد. همـين عـدنان كـه آدم
عجيبيست، عجيب آدمي كه حكايتها دارد!
هوا سرد است. نيروها هر يك به كار خود مشغولند و مـن روي
همين يال دارم به آن روبهرو نگاه ميكنم. جايي كـه عـراق آن را در
اشغال كامل خـود دارد. امـروز بـدجوري دلـم گرفتـه اسـت. حـال
عجيبي دارم و بايد كاري بكنم تا قدري بياسايم. بياختيار بچههـا را
جمع ميكنم. چند نفرشان را انتخاب ميكنم. بـه سـرم زده كـه بـاز
برويم به عمق مواضع بعثيها. بايد جادههاي مواصـلاتي و راههـاي
عبور و مرور گشتيهاي بعثيها را مينگـذاري كنـيم. ايـن كمتـرين
كاريست كه ميتوانيم بكنيم. محل مأموريـت روسـتاي «چنگولـه»
است. جايي كه يادگار سالهاي كودكي و نوجواني مـن در آن رقـم
خورد. حدود سه هفته اسـت كـه عـدنان حكـم مـسؤوليت مـرا از
پاسدار طباطبايي فرمانده قرارگاه سيدالشهداء گرفته. من يكي راضي
به اين كار نبودم، اما عدنان قبـول نكـرد و گفـت: «تـو تـوي نظـام
خدمت كردهاي، ميداني چي به چيه! برا همين بايد مـسؤول پايگـاه
ما بشي!» ولي من فكر ميكنم عـدنان چيـزي كـم از مـن نـدارد. او
لياقت فرمانده بودن پايگاه هفـتم را دارد. ولـي چـه كـنم كـه قبـول
نميكند. زياد نبايد پاپيچش شد، چون اگر از كوره در برود بـه ايـن
سادگي رام شدني نيست. امروز يك گـروه از بچـههـاي سـپاه وارد
پايگاه شدهاند. هشت نفرند. دو گـروه چهـار نفـري كـه سـر دسـتة
يكيشان شخصي به اسم «حـاج منـصوري» اسـت. دسـتة دوم هـم
«غـلام شـجاعي» مـسؤول آنهاسـت. كلـي تجهيـزات بـا خودشـان
آوردهاند و طوري آنها را جاسازي كـردهانـد كـه كـسي بـه درسـتي
نميداند چه تجهيزاتي هستند. از همان برخورد اول ميفهمم كه هر
دو گروه زياد با هم هماهنگ نيـستند. نـوعي اخـتلاف نظـر بـا هـم
دارند، اما هر مشكلي دارند ما موظفيم كه باهاشـان همكـاري كنـيم.
قرار است كه براي انجام مأموريتي وارد روستا شويم. شـب هنگـام
بايد راه بيفتيم. وسايل را سوار قاطرها ميكنيم و به اتفاق نيروها راه
ميافتيم. عدنان هم راه افتاد. بهش گفتم: «تو بايد توي پايگاه بماني!»
عدنان گفت: «همين كه داخل روستا شديم، برميگردم!»