خلاقیت، بدون مرز
47.3K subscribers
15.1K photos
2.31K videos
38 files
909 links
📌 طراح گرافیک هستم. اینجا درباره‌ی شاهکارهای هنر، گرافیک و تبلیغات‌ جهان مینویسم. گاهی نیز آثار خودم را به نمایش میگذارم و اندیشه‌هایم را بیان میکنم.

📌 برای اطلاع از تعرفه تبلیغات لطفا به ادمین تبلیغات پیام دهید:  @Tabadmine
Download Telegram
📝📝📝

📌 شاگرد اول بودم، پدرم یادم داده بود که من همیشه درس بخوانم. وقتی مهمان می آید زود بیایم سلام کنم و بروم. آرام آرام مهمانهای ما خیلی کم شدند چون مادرم غیر مستقیم گفته بود حواس مرا پرت می کنند!

📌 عیدها همه اش خانه بودیم و من نمی دانستم سیزده بدر یعنی چه؟ وقتی مدرسه می رفتم، پدرم خودش مرا می رساند آخه مادرم گفت بود نکنه توی سرویس مدرسه حرف بد یاد بگیرم. پدرم مرا خیلی دوست داشت، و حتی می گفت زنگ تفریح به حیاط نروم، چون ممکن است بچه ها دعوایم کنند، و من نه تنها زنگ تفریح مدرسه که تمام زنگهای تفریح عمرم را در اتاقی درس خواندم!

📌 مایه افتخار پدر بودم، شاگرد اول. وقتی پدر مرا به مدرسه می رساند، شیشه اتومبیل را بالا می زد که مبادا حرفی بشنوم و من تا مسیر مدرسه ریاضی کار می کردم. وقتی سر سفره می آمدم باید به فیزیک فکر می کردم چون پدرم می گفت نباید لحظه ها را از دست بدهم. چقدر دلم می خواست یکبار برف بازی کنم، اما مادر پنجره را بسته بود و می گفت پنجره باز شود من مریض می شوم.

📌 من حتی باریدن برف را هم ندیده ام. من همیشه کفشهایم نو بود چون با آنها فقط از درب مدرسه تا کلاس می رفتم. من حتی یک جفت کفش در زندگی ام پاره نکردم و مایه افتخار پدرم بودم. من شاگرد اول تیزهوشان بودم. تمام فرمول های ریاضی وفیزیک را بلد بودم، ولی نمی توانستم یک لطیفه تعریف کنم!

📌 و حالا یک پزشکم. چه فرقی دارد تو بگو یک مهندس! پزشکی که تا الان نخندیده است، مهندسی که شوخی بلد نیست. من نمی دانم چطور باید نان بخرم. من نمی دانم چطور باید کوهنوردی بروم. با اینکه بزرگ شده ام اما می ترسم باکسی حرف بزنم. چون ممکن است حرف بد یاد بگیرم. من شاگرد اول کلاس بودم. اما الان نمیدانم اگر مثلا مراسم عروسی دعوت شوم چگونه بنشینم، اگر مراسم عزاداری بروم چه بگویم. همسایه مان برای ما آش نذری آورده بود نمی دانستم چه اصطلاحی بکار ببرم!

📌 یک روز باید بنشینم برای خودم جوک تعریف کنم. یک روز باید یک پفک نمکی را تا آخر بخورم‌ یکروز می خواهم زیر برف بروم. یک روز می خواهم داد بکشم، جیغ بزنم. من شاگرد اول کلاسم اما از قورباغه می ترسم، از گوسفند می ترسم، مایه افتخار پدر حتی از خودش هم می ترسد!

📌 راستی پدرها و مادرهای خوب و مهربان! به فکر شاگرد اول های کلاس باشید و اگر مادرم را دیدید بگویید پسرش شاگرد اول کلاس درس و شاگرد آخر کلاس زندگی است!

🔰 از صفحه اینستاگرام علی‌عباس مرادی
#شعرومتن

@AR_NOSRATI

🔰 یک مهر هخامنشی که جنگجویان سوار بر اسب و شتر را به همراه یک سگ مراقب نشان می‌دهد.

📌 ایرانیان در جنگ‌ها از سگ استفاده می‌کردند و معروف است که کورش با استفاده از شترسواران، «کرزوس» شاه یونانی «لیدی» را شکست داده است. کورش که در ابتدای حکمرانی خود با تهاجم «کرزوس» شاه لیدی مواجه شده بود، طی یک ابتکار جنگی از ارابه داس‌دار استفاده کرد، نوعی وسیله پهن که اسب آن را می‌کشید و محورهای چرخ آن به تیغه‌های بلند و سرنيزه‌هایی مجهز بود که از چرخ بیرون می‌زد و می‌توانست صفوف پیاده‌نظام را درو کند. در جریان حمله به خود لیدی، «هارپاگ» از فرماندهان کورش متوجه شده بود که اسب‌های لیدیایی از شترهایی که بار کاروان ایران را حمل می‌کردند، به شدت می‌ترسیدند. این امر کاملا طبیعی بود زیرا شتر برای آن بخش از جهان هنوز موجودی بیگانه بود و اسب‌ها به بوی آنها عادت نداشتند. «هارپاگ» به کورش گفت که شترها را به جلوی سپاه منتقل کنند و برپشت آنها سربازی مسلح به نیزه سوار شود. با نزدیک شدن خط اول سواره نظام ایرانیان، اسب‌های لیدیایی ترسیدند و فرار کردند.

برگرفته از کانال mehrdailynote@
#شعرومتن

@AR_NOSRATI

🔰 آگهی «General Tire»، به مناسبت مسابقات رالی داکار:
بهترین انتخاب برای بیابان!


📌 این آگهی، ایده‌اش را از سرپوش صحرانشینان گرفته، همانطور که در لوگوی این مسابقات، تصویری ساده از یک صحرانشین حضور دارد. بخش زیادی از مسیر این رقابت مشهور و قدیمی، از بیابان می‌گذرد.

📌 تشبیه تایر خودرو به سرپوش بیابان‌نشینها جای بحث دارد، چون این دو کاربردهای متفاوتی دارند. پیچیدن تایر خودرو به دور سر و صورت هم عجیب به نظر می‌رسد. شاید اگر فقط بافت تایر روی پارچۀ سرپوش چاپ می‌شد، کافی و قابل قبول می‌شد. به نظرم با تمام این بحث‌ها، این تبلیغ همچنان قابل توجه است.
#تبلیغات

@AR_NOSRATI

🔰 تبلیغ بزرگترین رستوران زنجیره‌ای کباب ترکی در فرانکفورت آلمان، روی تانکر حمل سیمان؛ یک کباب ترکی بسیار بزرگ در حال چرخش!

📌 این تبلیغ که توسط آژانس خلاقیت «Saatchi&Saatchi» در سال ۲۰۰۹ طراحی شده، بعد از انتشار، مورد توجه مخاطبان قرار گرفت، رسانه‌های محلی به شکل گسترده‌ای آن را نشر دادند و باعث شهرت این برند در آلمان شدند. #پارتیزانی #تبلیغات

@AR_NOSRATI
‌‌

📌 کمپین تبلیغاتی که می‌بینید، مربوط به یکی از معتبرترین مراکز آموزش هنر در دنیا، «مدرسه هنرهای تجسمی نیویورک» است. این کمپین در سال ۲۰۰۹ در خیابان، رستوران و سرویس‌های بهداشتی عمومی اجرا شد.

📌 تمام کمپین یک کاغذ سفید در موقعیت‌های متفاوت است، که شعارِ «فکر کن»، بر آن نقش بسته، و مخاطبان را به ایده‌پردازی و نوشتن ایده‌ها دعوت می‌کند. این کمپین گرچه ایدۀ ساده و اجرای مینی‌مالی دارد اما تبلیغ موفقی بوده و در جشنواره‌های تبلیغات، برنده جایزه نیز شده است.
#تبلیغات #محیطی

@AR_NOSRATI

📌 یک کمپین عالی در کره‌جنوبی که به مردم هشدار می‌دهد اگر کمربند ایمنی را نبندند، در صورت بروز تصادف، چه اتفاقی برایشان می‌افتد.

📌 این تصاویر به سادگی، دو حالت بستن یا نبستن‌ کمربند ایمنی را در کنار هم قرار داده تا مخاطب به شکل تصویری آنها را با هم مقایسه کند، و این مقایسه، تبلیغ را اقناع‌کننده و تاثیرگذار کرده است.
#محیطی #بیلبورد

@AR_NOSRATI
‌‌

📌یک مرکز نگهداری کودکان مبتلا به «سندرم دان»، در کره‌ جنوبی، برای تقویت روحیه و اعتماد به نفس این کودکان و خانواده‌هایشان، از تصویر آنان استفاده کرد تا فضای بیرونی ساختمان خود را به شکلی که می‌بینید طراحی و تزیین کند. این حرکت با استقبال فراتر از انتظار مردم و خانواده این کودکان مواجه شد.

📌 یکی از والدینی که فرزند مبتلا به سندروم دان دارد، گفته است:
«هنگام عبور از آنجا وقتی این تبلیغ را دیدم، اشک‌هایم سرازیر شد، ماشین را متوقف کردم، مدتی گریه کردم و دوباره سوار ماشینم شدم.»

📌 مادر کودکی که عکسش بر این ساختمان نقش بسته نیز خوشحالی‌اش را اینگونه ابراز کرده:
من بسیار افتخار می‌کنم که عکس فرزندم را می‌بینم که به این بزرگی بر روی ساختمان آویزان شده. من به آشنایانم گفتم که به «جونگنو» بروند و چهره فرزندم را ببینند.»
#تبلیغات

@AR_NOSRATI